شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعهنیافتگی منطقهای (مطالعه موردی: استان کهگیلویه وبویراحمد)
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
نادر زالی
1
(دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه گیلان، رشت، ایران)
سید علی سجادی
2
(کارشناسی ارشد شهرسازی، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه گیلان، رشت، ایران)
کلید واژه: روش دلفی, استان کهگیلویه و بویراحمد, توسعۀ منطقهای, توسعهنیافتگی, نرمافزار MICMAC,
چکیده مقاله :
برنامههای توسعه برای ساخت آیندهای بهتر و یا به تعبیری شکلدهی به ساخت اجتماعی واقعیت آینده کشورها انجام میشود. بخش بسیار مهم این برنامه، مربوط به توسعۀ منطقهای است. استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه دارای پتانسیل رشد و توسعه بوده ولی به عنوان یک استان توسعهنیافته و محروم تلقی میشود، هدف این تحقیق شناسایی موانع اصلی توسعه این استان میباشد. جامعه آماری، شامل مدیران ارشد استان است. که از این میان 23 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. نوع این پژوهش، کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تشریحی - تبینی میباشد و برای جمعآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز، تلفیق دو روش اسنادی و دلفی به کار گرفته شد. جهت سنجش و تحلیل دادهها، از نرمفزار MICMAC استفاده شد. این نرمافزار ابتدا متغیرها مهم در حوزه مورد نظر را شناسایی کرده و سپس آنها را در ماتریس تحلیل اثرات وارد نموده و میزان ارتباط میان این متغیرها با حوزه مربوطه توسط خبرگان، تشخیص داده میشود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ابتدا 35 متغیر در حوزه توسعهنیافتگی استان شناسایی گردید سپس با توجه به نظر کارشناسان در ماتریس مذکور، از این میان 12 عامل به عنوان موانع اصلی توسعه استان شناخته شد که 6 عامل، مدیریت قومی و قبیلهای- نصب و عزل زیاد مدیران - عدم درک صحیح شرایط روز توسط مدیران - عدم توجه مدیران به خواسته های مردم - عدم نگاه کلان مدیران جهت توسعه کل استان - تعصبات بی جا و تنگ نظرانه مدیران جهت توسعه مناطق به عنوان ضعف مدیریت داخلی استان و 3 عامل، عدم تخصیص بودجه مناسب- دور بودن از مرکز - عدم تسهیلات مناسب برای جذب سرمایهگذاران، به عنوان ضعف مدیریت کلان کشور و 3 عامل، تقابل فرهنگ ایلیاتی با فرهنگ مدون- اختلافات بین اقوام مختلف- پایینی نرخ باسوادی هم به عنوان ضعف فرهنگی استان مربوط میشود.
Development plans are performed to create a better future; in other words formation of social construct of countries' future. The ssignificant part of this plan is related to regional development. Therefore, it is important to consider that each region requires specific plan according to its dominant circumstances, potentiality, capabilities; and at the same time certain limitations. Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad Province is known as an underdeveloped province in spite of having growth and development potentiality. So, the main purpose of this study is to identify obstacles of development in this province. The data has been collected via combination of documentary and Delphi methods and analyzed by MICMAC Software. The results of this study indicated that 12 factors have been recognized as the main obstacles to the development of Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad such as weakness in internal management of the province, weakness in country macro management and cultural weaknesses.it should be mentioned that management and cultural factors are the main reason of underdevelopment in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad.
_||_