تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامهریزی و مدیریت توسعه پایدار روستاییمطالعه موردی: شهرستان رستم
محورهای موضوعی : فصلنامه زن و جامعهغریب فاضل نیا 1 , رضوان هاشمی 2
1 - دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیای دانشگاه زابل
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی روستایی، دانشگاه زابل
کلید واژه: توسعه روستایی, باورها, اجتماعی- فرهنگی, موانع مشارکت زنان, شهرستان رستم,
چکیده مقاله :
این پژوهش، با هدف بررسی و تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامهریزی و توسعه پایدار روستایی، سکونتگاههای روستایی شهرستان رستم انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانهای، بررسیهای میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، محدوده روستایی (شامل؛ روستاهای شوسنی، ضامنی و میرخیرالله) از بخش مرکزی شهرستان رستم میباشد که دارای 2813 نفر جمعیت و 773 خانوار است که 966 نفر از جمعیت را زنان بین 18 تا 59 سال تشکیل میدهند که 275 نفر از زنان بین 59-18سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدهاند. یافتهها حاکی از آن است که پاسخدهندهگان باورهای بازدارنده اجتماعی مشارکت زنان را با میانگین 54.37 نسبت به باورهای بازدارنده فرهنگی مشارکت زنان با میانگین 49.67 در فرایند برنامهریزی و توسعه روستایی مناطق روستایی شهرستان رستم مشهودتر دانستهاند و با قاطعیت بیشتری پاسخ دادند. همچنین، نتایج آزمون نیز تفاوت معناداری را به خوبی نشان میدهد. از آنجائی که مقدار p.value کوچکتر از(05/0=α) است فرض H0 را در تمامی موارد ذکر شده نمیتوانیم بپذیریم.
The present study was carried out to investigate and analyze the prohibitive cultural and social factors and beliefs of rural women ̕s participation in the process of planning and sustainabledevelopment of the rural residencies of Rustam city. Descriptive-analytical research method was used on the base of searching the library references, field studies and filling out the questionnaire. Gathered data were analyzed by SPSS. Understudy statistical population included rural areas of Shosini village (including Shosini, Zameni and Mir Kheriollah) located in the central division of Rustam with 2813residents and 773 households from which 966 subjects were 18-59 year-old women. A sample size of 275 women was selected. According to respondents,findings indicate that prohibitive social factors of women ̕s participation with an average of 54.37 are more obvious than cultural ones with an average of 49.67 in the process of planning and sustainable development of the rural residencies of Rustam city. Also, test results show a significant difference properly. As p-value is less than 0.05, H0. Hypothesis isn’t acceptable in all cases.