رابطه ی منبع کنترل دانش آموزان با گرایش آنها به انواع سبک های انضباطی معلمان
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشسیده گل افروز رمضانی 1 , یحیی کاظمی 2 , حبیبه علایی 3
1 - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان
3 - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی
کلید واژه: منبع کنترل, سبک های انضباطی مداخله گرایانه, تعامل گرایانه, غیرمداخله گرایانه,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش، بررسی رابطهی منبع کنترل دانشآموزان با گرایش آنها به نوع سبک انضباطی معلمان مدارس میباشد. برای تحقق این هدف، جامعهی آماری پژوهش تمامی دانشآموزان پایهی اول مقطع متوسطهی ناحیه یک شهرستان زاهدان انتخاب گردید که از این بین 351 نفر دانشآموز با روش خوشهای طبقهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی محقق ساختهی سبکهای انضباطی و پرسشنامهی منبع کنترل پس از اعتبارسنجی و تغییرات لازم استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها نیز از راه آزمونهای آماری رگرسیون چندگانه، همبستگی پیرسون و t مستقل انجام گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که بین منبع کنترل دانشآموزان و گرایش آنها به سبک انضباطی تعاملگرایانه و غیرمداخلهگرایانه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و سبک انضباطی تعاملگرایانه بیشترین پیشبینی را از منبع کنترل دانشآموزان داشته است. یافتهها با استفاده از آزمون تی مستقل بیانگر آن بود که بین جنسیت دانشآموزان از نظر گرایش به سبک انضباطی مداخلهگرایانه و سبک تعاملگرایانه معلمان و همچنین نوع منبع کنترل تفاوت معناداری وجود داشته است. اما تفاوتی بین جنسیت دانشآموزان از لحاظ گرایش به سبک غیرمداخلهگرایانه مشاهده نشد.
This study aimed to investigate relationship of students’ locus of control and their tendencies to types of discipline styles of schools teachers. Statistical population was all first grade students of high schools in the 1 district. The sample was comprised of 351 students, was chosen by Random- classified- clustering method. The used method of research was a descriptive- correlative one. The research instruments were 1) a researcher made questionnaire on discipline styles and 2) a questionnaire on locus of control. For statistical analysis, a Correlation test of Pearson, stepwise regression analysis and independent t-test were used. Results showed that there was a significant and positive correlation between students’ locus of control and their tendencies to interactions and non-interventionist discipline styles. A stepwise regression analysis showed that interactions discipline style was the strongest predictor of students’ locus of control. Data was analyzed employing independent t test showed that there are significant differences because of students' gender in their tendencies to interventionist and their interactionist discipline styles and also their locus of control, but there is no significant difference because of students' gender, between their tendencies to non-interventionist discipline style.