تبیین هدف چهارم از سند 2030 در آموزش فراگیر دختران و پسران در مقایسه با حق آموزش برابر در فقه و حقوق ایران
محورهای موضوعی : آموزش
حسن خداوردی
1
,
رحمان ولی زاده
2
,
محمد علی خیرالهی
3
1 - فقه و مبانی حقوق اسلامی،دانشگاه آزاد اسلامی بابل، ایران.
2 - فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران.
3 - فقه و مبانی حقوق اسلامی،دانشگاه ازاد اسلامی،بابل،ایران
کلید واژه: سند 2030 , عدالت آموزشی , حق , حق برآموزش ,
چکیده مقاله :
یکی ازاصلی ترین و چالش انگیزترین موضوعات سند2030سازمان ملل متحد درسال 2015هدف چهارم بامسئله"حق آموزش فراگیر دختران و پسران و تضمین کیفیت عادلانه میان آنها و ایجاد فرصتهای یادگیری مادام العمر برای همه"بوده است. پژوهش حاضردرهمین راستا ضمن بررسی این موضوع به مقایسه آن با حق برآموزش درقوانین فقهی وحقوقی ایران پرداخته است. یافته های پژوهش که به شیوه توصیفی–تحلیلی صورت پذیرفته بیانگرآن است که اولاتدوین اینگونه اسنادبین المللی بدون در نظرگرفتن شاخص های مهمی ازجمله: دین، فرهنگ وارزشهای حاکم برجوامع؛ هیچ گاه نمی تواند نسخه شفابخشی برای آنها باشد در ثانی باوجود قوانین متنوع فقهی وحقوقی درایران هیچ گاه نیاز به اقدام عملی برای اجرای هدف چهارم ازسند 2030 نداریم و در این زمینه عدالت آموزشی و ایجاد فرصتهای یادگیری برای همه گان به درستی صورت می پذیرد ونیازی به اینگونه اسناد احساس نمی شود . البته ناگفته پیداست که کمبودها و نواقص در موضوع مورد بحث را می توان در موضوعات دیگر از جمله ضعف مدیران در اجرای برنامه های آموزشی یا فقدان مدیران کارآمد و تهیه و تنظیم محتوای آموزشی بر اساس استانداردهای آموزشی و موارد دیگر جستجو نمود که به عنوان پیشنهاد ارائه گردید.
One of the main and most challenging topics of the 2030 Agenda of the United Nations in 2015 was the fourth goal with the issue of "the right to comprehensive education of girls and boys and ensuring fair quality among them and creating lifelong learning opportunities for everyone". It is about education in jurisprudence and legal laws of Iran.The findings of the research, which were carried out in a descriptive-analytical way, indicate that firstly, compiling such international documents without taking into account important indicators such as: religion, culture, and the ruling values of the communities; it can never be a healing prescription for them, secondly, despite the existence of various jurisprudential and legal laws in Iran never needs practical action to implement the fourth goal of the2030 Agenda, and in this context, educational justice and creating learning opportunities for everyone is correct.It takes place and there is no need for such documents.
قرآن
آذربایجانی، مسعود،(2009)، عدالت جنسیتی واشتغال زنان، مجله مطالعات کاربردی زنان کتاب زنان، شماره 46.
آشتیانی، منوچهر(2013)، پیشرفت، توقف ناپذیری، غیرقابل برگشت بودن، سوره اندیشه، شماره 14 .
باقرزاده، محمدرضا(2009)،نیم نگاهی به حقوق زن دراسلام، نقدی برکنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، فصلنامه معرفت، شماره ۷.
بخش زاده ، علی، ام البنین ،گرمرودی ثابت، مولود، انتخابیان، عذرا .(2022) بررسی حق آموزش زنان در فقه و حقوق ایران و سند 2030 یونسکو ، فقه و تاریخ تمدن: بهار 1401 ، سال هشتم – شماره1 صفحه 26 تا 33)
پیروزنیک، مهرناز (2017)، سند سازمان ملل متحد دگرگون ساختن جهان ما دستور کار 2030 برای توسعه پایدار، تهران: صندوق کودکان ملل متحد درایران و دفترمنطقه ای یونسکو.
ترمانینی عبدالسلام(2006) رویدادهای تاریخ اسلام ، جمعی از پژوهشگران ، تهران ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
جعفری لنگرودی، محمد جعفر(2022). ترمینولوژی حقوق .تهران . انتشارات گنج دانش ، چاپ 37 .
حکیمی، محمدرضا و دیگران(2015) . ترجمه فارسی الحیات . مترجم احمد آرام . تهران : نشر دلیل ما .
دهخدا، علی اکبر(1994)، لغت نامه، تهران : چاپ خانه مجلس.
سازمان برنامه و بودجه(1999)، اولین گزارش ملی توسعه انسانی ایران، تهران : انتشارات سازمان
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور(2005)، آرمان ها و اهداف توسعه هزاره . ترجمه سیدمهدی آرایی و همکاران.تهران:انتشارات سازمان مدیریت .
سلگی ،مریم وکریمی، سوده (2019) ، فصلنامه فرهنگی – تربیتی سال چهاردهم . شماره 48 . پاییز 1398 : 37- 7 .
شایگان علی(1952)، شرح قانون مدنی . تهران : انتشارات اسلامیه.
کلینی، محمد بن یعقوب (1986)، اصول کافی، مترجم: محمد باقر کمره ای . تهران: انتشارات سرور .
کچوئیان، حسین(2011)، نظام اجتماعی، غرب: تجدد، توسعه و ویرانگری، تاملی تاریخی بر توسعه و نسبت آن با علوم اجتماعی و برنامه ریزی، سوره اندیشه ، شماره ۵۶ و ۵۷.
فیض کاشانی ، ملا محسن (1986) . المحجة البیضاءفی تهذیب الاحیاء . مقدمه علی اکبر غفاری . قم : جامعه مدرسین .
قاری سید فاطمی، سید محمد(2009)، حقوق بشر در جهان معاصر.جلد دوم . تهران : انتشارات شهر دانـش.
منصور،جهانگیر(2024)، قانون اساسی، تهران : چاپ دوران .
معین، محمد(1992)، فرهنگ لغات فارسی، تهران : امیرکبیر.
هاشمی، سید محمد(2005)، قانون اساسی و حاکمیت مردم، نشریه حقوق اساسی، دوره 2، شماره 3، شهریور 1384، صفحه 325-333 .
طباطبایی علامه محمدحسین (1978) المیزان فى تفسیر القرآن، قم: جماعة المدرسین حوزه العلمیة.
یدالهی ،انور ، محمدحسین زارعی ، اسداله یاوری(2019) . بررسی تطبیقی رویکرد سند 2030 و سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران به عدالت آموزشی جنسیتی. فصلنامه پژوهش حقوق عمومی، سال بیست و یکم، شماره 56 .
اساسنامه ی نهضت سوادآموزی جمهوری اسلامی مصوب 1984 مجلس شورای اسلامی.
قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب 1989 مجلس شورای اسلامی .
قانون برنامه ی چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران .
قانون برنامه ی پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران .
سند نقشه جامع علمی کشور.
سند تحول بنیادین نظام آموزش وپرورش .
منشور حقوق شهروندی .
آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب 2005 .
Resources : Azarbayjani,M.,(2009). Gender Equality and Women's Employment. Journal of Applied Women’s Studies, Women’s Book, Issue No. 46 .
Ashtiani, Manouchehr (2013), Progress, Inevitability, Irreversibility, Surah Andisheh, Issue No. 14.
Bagherzadeh, Mohammad Reza (2009), A Glance at Women's Rights in Islam: A Critique of the Convention on the Elimination of All Forms of Discrimination Against Women, Marifat Quarterly, Issue No. 7.
Bakhshzadeh, Ali; Omolbanin, Garmaroudi Sabit, Moloud; Entekhabian, Azra.)2022) Investigation of Women's Right to Education in Iranian Jurisprudence and Law and UNESCO's 2030 Agenda, Jurisprudence and the History of Civilization:, Year 8 – Issue No. 1, Pages 26 to 33.
Pirouzneek, Mehrnaz (2017), Transforming Our World: The 2030 Agenda for Sustainable Development, Tehran: United Nations Children's Fund in Iran and UNESCO Regional Office.
Tarmanini, Abd al-Salam (2006), Events of Islamic History, A Group of Researchers, Tehran: Islamic Sciences and Culture Research Institute.
Jafari Langroudi, Mohammad Jafar (2022). Legal Terminology. Tehran: Ganj Danesh Publications, 37th Edition.
Hakimi, Mohammad Reza, et al. (2015). Persian Translation of Al-Hayat. Translator: Ahmad Aram. Tehran: Dalil Ma Publications.
Dehkhoda, Ali Akbar (1994), Loghatnameh (Dictionary), Tehran: Majles Printing House.
Organization for Planning and Budget (1999), First National Human Development Report of Iran, Tehran: Organization Publications.
Management and Planning Organization (2005), Millennium Development Goals and Objectives. Translated by Seyed Mehdi Araei and colleagues. Tehran: Management Organization Publications.
Solgi, Maryam and Karimi, Soudabeh (2019), Cultural-Educational Quarterly, Year 14, Issue No. 48, Fall 2019: Pages 7-37 .
Shaigan, Ali (1952), Explanation of the Civil Law. Tehran: Eslamiyeh Publications.
Kulaini, Muhammad ibn Ya'qub (1986), Al-Kafi (The Sufficient), Translator: Muhammad Baqir Kamarehei. Tehran: Sarvar Publications.
Kachouian, Hossein (2011), Social System, West: Modernity, Development and Destruction, A Historical Reflection on Development and its Relationship with Social Sciences and Planning, Surah Andisheh, Bahman and Esfand 2011, Issue Nos. 56 and 57 .
Fayz Kashani, Mulla Muhsin (2004), Al-Mahajjat al-Bayda fi Tazhib al-Ihya, Introduction by Ali Akbar Ghafari, Qom: Society of Seminary Teachers.
Ghari Seyed Fatemi, Seyed Mohammad (2009), Human Rights in the Contemporary World, Volume 2, Tehran: Shahr-e-Danesh Publications.
Mansour, Jahangir (2024), Constitution, Tehran: Doran Publishing.
Moein, Mohammad (1992), Persian Dictionary, Tehran: Amir Kabir Publishing.
Hashemi, Seyed Mohammad (2005), Constitution and Popular Sovereignty, Journal of Constitutional Law, Vol. 2, No. 3, September 2005, Pages 325-333 .
Tabatabaei, Allameh Mohammad Hossein (1978), Al-Mizan fi Tafsir al-Quran, Qom: Society of Seminary Teachers.
Yadollahi, Anvar; Mohammad Hossein Zarei; Asadollah Yavari (2019), Comparative Analysis of the 2030 Agenda and the Fundamental Transformation Document in Iran's Education System regarding Gender Educational Justice. Quarterly Journal of Public Law Research, Year 21, Issue No. 56, Winter 2019 .
Statute of the Literacy Movement of the Islamic Republic of Iran, Approved by the Islamic Consultative Assembly in 1984 .
Law on the Objectives and Duties of the Ministry of Education, Approved by the Islamic Consultative Assembly in 1989.
Law of the Fourth Development Plan of the Islamic Republic of Iran
. Law of the Fifth Development Plan of the Islamic Republic of Iran.
Comprehensive Scientific Roadmap of the Country Document.
Fundamental Transformation Document of the Education System.
Charter of Citizens' Rights .
Executive Regulations of the Prisons Organization and Security and Correctional Measures of the Country, Approved in 2005.
| فصلنامه « پژوهشهاي برنامه ريزي درسي و آموزشی» واحد چالوس سال چهاردهم، شماره چهارم، زمستان 1403 – صفحات 14-1 |
" تبیین هدف چهارم از سند 2030 در آموزش فراگیر دختران و پسران
در مقایسه با حق آموزش برابر در فقه و حقوق ایران "
حسن خداوردی1، رحمان ولی زاده2 ، محمد علی خیرالهی3
تاریخ دریافت: 30/08/1403 تاریخ پذیرش:01/12/1403
چکیده :
یکی ازاصلی ترین و چالش انگیزترین موضوعات سند2030سازمان ملل متحد درسال 2015هدف چهارم بامسئله"حق آموزش فراگیردختران وپسران وتضمین کیفیت عادلانه میان آنها وایجاد فرصتهای یادگیری مادام العمربرای همه"بوده است. پژوهش حاضردرهمین راستا ضمن بررسی این موضوع به مقایسه آن با حق برآموزش درقوانین فقهی وحقوقی ایران پرداخته است. یافته های پژوهش که به شیوه توصیفی–تحلیلی صورت پذیرفته بیانگرآن است که اولاتدوین اینگونه اسنادبین المللی بدون در نظرگرفتن شاخص های مهمی ازجمله: دین، فرهنگ وارزشهای حاکم برجوامع؛ هیچ گاه نمی تواند نسخه شفابخشی برای آنها باشد در ثانی باوجود قوانین متنوع فقهی وحقوقی درایران هیچ گاه نیاز به اقدام عملی برای اجرای هدف چهارم ازسند 2030 نداریم و در این زمینه عدالت آموزشی و ایجاد فرصتهای یادگیری برای همه گان به درستی صورت می پذیرد ونیازی به اینگونه اسناد احساس نمی شود. البته ناگفته پیداست که کمبودها و نواقص در موضوع مورد بحث را می توان درموضوعات دیگرازجمله ضعف مدیران در اجرای برنامه های آموزشی یا فقدان مدیران کارآمد و تهیه و تنظیم محتوای آموزشی بر اساس استانداردهای آموزشی و موارد دیگر جستجو نمود که به عنوان پیشنهاد ارائه گردید.
واژگان کلیدی: سند 2030 ، عدالت آموزشی ، حق ، حق برآموزش
1- دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران. Hasankhodaverdi@yahoo.com
2- استادیارگروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران. (نویسنده مسئول) Valizadeh.rahman@gmail.com
3- استادیارگروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران. M09111125032@gmail.com
مقدمه :
بدون شک پیشینه دور 2030 به آغاز دوره تجدد و شکل گیری آن برمی گردد. آشتیانی1(2013).تدوین گران سند یا دستورکار 2030 ، این سند را از آخرین نسخههای اسناد توسعه در جهان امروز میشمارند که به رشته تحریر درآمده و به جهانیان ابلاغ شده است. البته برای اولین بار مفهوم توسعه و مفهوم کشورهای عقب مانده به وسیله ترومن رییس جمهور وقت آمریکا ابداع گردید. کچویان2 (2011) نباید نادیده انگاشت که این کار با توجه به تجربیات و شکست های پیشین مجامع بین المللی از جمله سازمان ملل متحد، صورت گرفته است.3 رؤسای دولت ها، نمایندگان بلندپایه نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد و جامعه مدنی در سال 2015 گرد هم آمدند و این دستورکار را مصوب کردند، این سند در واقع جایگزین اهداف شکست خورده توسعه هزاره شد. سند 2030 در شهریورماه 1394 به تصویب رسیده و سند چارچوب اجرایی اقدام ملی برای اجرای سند درکشور ما نیز در آذرماه 1395 به تصویب رسیده و اقدامات اجرایی آن شکل قانونی و رسمی پیدا کرد با این حال نخستین اعتراض رسمی به اجرای آن ازسوی بالاترین مقام سیاسی کشور یعنی رهبری نظام جمهوری اسلامی در تاریخ 17 اردیبهشت ماه 1396 انجام شده است. درواقع تا این تاریخ ازسوی مقامات و مسئولان رسمی و مجامع علمی ، نه تنها هیچگونه نقد علمی یا اعتراض علنی و آشکار به اجرای این سند ثبت نشد بلکه همانطور که ذکر شد، مقدمات اجرایی شدن آن نیز در کشور عملیاتی گردید.4 از سال 1396 موافقان و مخالفان اجرایی شدن این سند به ارائه ی نقطه نظرات خویش پرداختند. این پژوهش نیز با هدف تبیین آرمان(هدف) چهارم، از اهداف هفده گانه این سند با این بیان که " تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه " تا سال 2030 به اجرا درآید ، به رشته ی تحریر درآمده است. پیروزنیک5 (2017)با توجه به نقش آموزش در جهت توسعه ی کشورها و نقش بی بدیل زنان و دختران در امر توسعه و پیشرفت و آبادانی کشور از یک سو و پیروی از اسناد بین المللی که در اکثر مواقع بدون درنظر گرفتن دین، فرهنگ وارزشهای حاکم بر جوامع تدوین شده اند از سوی دیگر، ضرورت انجام پژوهش حاضر و روشن ساختن نکات پیدا و پنهان اینگونه از اسناد را بر همگان روشن می گرداند . با توجه به اینکه محتوای هدف چهارم بصورت مستقیم با حقوق زنان در ارتباط است و قوانین و مقررات فقهی و حقوقی و وجود اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ، سند چشم انداز 20 ساله، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و نقشه جامع علمی کشور ما در خصوص حق وحقوق زنان بر اساس دین مبین اسلام بصورت ویژه مورد توجه عالمان دینی و حقوقی و سیاسی اجتماعی قرار گرفته است، بنابر این مسئله اصلی پژوهش حاضر؛ ارزیابی وشناخت دقیق هدف چهارم، حق آموزش در سند 2030 و بررسی این هدف از منظر فقه و حقوق موضوعه و اسناد بالادستی کشور می باشد . سوال اصلی در این قضیه این است که مسئله حق آموزش و توانمند سازی زنان و دختران بر اساس قوانین فقهی و حقوقی و اسناد بالادستی در ارتباط با سند 2030 در کشور ما چگونه است ؟با توجه به قوانین فقهی و حقوقی که بر اساس آیات کریمه ی قرآن تدوین و مقرر شده اند و همچنین اسناد بالادستی، آیا ما نیاز به اجرا و اقدام عملی جهت تحقق سند 2030 در رابطه با حقوق زنان در کشور را داریم ؟ آیا ضعف و نقصی مشهود و نقضی آشکار در این قوانین وجود دارد که باید به سمت این اسناد بین المللی گام برداریم ؟فرضیه متبادر به ذهن چنین می نماید که به نظر می رسد با توجه به مبانی فقهی و حقوقی و مجموعه قوانین بالادستی نیازی به اجرای سند 2030 حول محور حقوق زنان در امر آموزش در کشور نیست. و به نظر می رسد با توجه به جایگاه رفیع علم و دانش در فرهنگ غنی اسلامی، در فقه وحقوق ایران و اسناد بالادستی مدون شده، حق بر آموزش زنان و دختران بصورت همه جانبه در نظر گرفته شده و در این زمینه هیچ کمبود و نقصی به نظر نمیرسد. و کمبودها و نواقص را می توان در موضوعات دیگر از جمله ضعف مدیران در اجرای برنامه های آموزشی یا فقدان مدیران کارآمد و تهیه و تنظیم محتوای آموزشی بر اساس استانداردهای آموزشی و موارد دیگر جستجو نمود که خارج از موضوع پژوهش حاضر است
ادبیات پژوهش :
یکی از موضوعاتی که از دیر باز مورد توجه محققین و پژوهشگران سیاسی و اجتماعی قرار داشته مسئله زنان و مسائل مربوط به جنس زن درتاریخ بشریت بوده است با گذری مختصر در ادوار گذشته متوجه جنایات هولناک ودردناک در حق این موجود و مخلوق خداوند خواهیم شد. باقری6 (2003) البته چرایی این مسئله خود نیازمند پژوهشی جامع و همه جانبه است . در همین راستا عدالت خواهان و عدالت ورزان عالم نیز درگذر تاریخ سکوت نکرده وبرعلیه حاکمان وظالمان جور دست به اقداماتی می زدند که در نوع خودش قابل توجه بود . البته بررسی مسائل و مشکلات زنان در تاریخ را می توان از یک منظر به دروان قبل و بعد از اسلام تقسیم نمود. چرا که با ورود اسلام در شبه جزیره عربستان بسیاری از فرهنگها و سنت های غلط ونابرابر علیه زنان شکسته شد و با نزول آیات کریمه ی قرآن پیرامون شخصیت و جایگاه زنان ، به نوعی خط بطلان بر باورهای غلط پیشینیان زده شد. با شکل گیری جوامع صنعتی ، نوع جدیدی از برده داری نوین شکل گرفت و زنان به طرق مختلف مورد بی مهری صاحبان زر و زور قرار گرفتند . بعدها با تشکیل نهادها و سازمانهای بین المللی از جمله اتحاد بینالمللی زنان - اتحادیه بینالمللی زنان برای صلح و آزادی - انجمن حقوق زنان در توسعه - زنان سازمان ملل - سازمان بینالمللی صهیونیستی زنان - فدراسیون بینالمللی وکلای زن ، توجه به زنان شکل دیگری به خود گرفت. تا آنجا که در طول سالها بیانیه ها و دستورات و اعلامیه های جهانی بسیاری در سطح بین المللی صادر شد و از دولتها و حاکمان وقت رعایت نکات گنجانده شده در این دستورات را در مورد رعایت حقوق زنان خواستار می شدند . در این میان پژوهشگران و اندیشمندان نیز با انجام پژوهشها و ارائه ی راهکارهایی مناسب در صدد تبیین مسائل و مشکلات زنان خصوصا در امر آموزش بوده و هستند . خانم مریم سلگی و سوده کریمی در مقاله ای با عنوان " سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران و حق آموزش زنان " که در سال 1398 به چاپ رسید، به بررسی ابعادی از سند 2030 راجع به زنان از جمله خشونت علیه آنان ، آموزش برابر ، اشتغال و در قالب مقایسه با سند تحول آموزش و پرورش جمهوری اسلامی پرداخته اند که با توجه به نکات مثبتی که در این پژوهش وجود داد باید اذعان نمود ، در عنوان مقاله ی نویسندگان سند 2030 به عنوان سند ملی آموزش جمهوری اسلامی ایران مطرح شده که جای ابهام و نیاز به توضیح نویسندگان مقاله داشته که متاسفانه توضیحی ارائه نشده چرا که سند 2030 همانطور که پیشتر به آن پرداخته شد سندی ست که سازمان ملل متحد با قراردادن 17 هدف در آن سعی در پیشبرد اهداف کشورها به سمت توسعه ی پایدار در موضوعات مختلفی چون محیط زیست، انرژی، مسئله ی آب و هوا، گرمایش زمین ، فقرزدایی در جهان و در کنار همه ی اینها مسئله احقاق حقوق زنان از جمله حق آموزش و اشتغال برابر و عدالت جنسیتی ، داشته است . نکته ی دیگری که پژوهش ما را نسبت به این پژوهش برتری می بخشد بررسی فقهی و حقوقی حق آموزش در کشور ایران است که بصورت مشروح به آن پرداخته شده و نتیجه گیری شده که با تدوین قوانین موجود ، سازمانهای بین المللی نمی توانند در این زمینه کشور ما را تحت فشار بین المللی قرار دهند . سلگی وکریمی7(2019) نزدیکترین موضوع به پژوهش حاضر، مقاله ای ست تحت عنوان " بررسی حق آموزش زنان در فقه و حقوق ایران و سند 2030 یونسکو " که در آن علی بخش زاده و همکاران به بررسی حق آموزش در کشور ایران و سند 2030 پرداختند در این پژوهش ضمن نقاط قوت و ذکر دلایل متقن فقهی مبنی بر حق بر آموزش زنان و دختران متاسفانه نویسندگان محترم در صفحه 30 فصلنامه فقه و تاریخ تمدن در 9 خط به بررسی حق آموزش زنان در حقوق و قوانین موضوعه پرداخته شده که قابل مقایسه با برسی های حقوقی جامع در این پژوهش نیست و از این نظر برتری ویژه ای نبست به مقاله مورد اشاره دارد .بخش زاده و همکاران8(2022) (مقاله "بررسی حق آموزش زنان در فقه و حقوق ایران و سند 2030 یونسکو " علی بخش زاده، ام البنین؛ گرمرودی ثابت، مولود؛ انتخابیان، عذرا . فقه و تاریخ تمدن: بهار 1401، سال هشتم – شماره1 صفحه 26 تا 33) .اما پیرامون سند تحول آموزش و پرورش و اینکه این سند چگونه عدالت جنسیتی را ترسیم می کند اقای انور یدالهی و همکاران طی یک پژوهش که در فصلنامه ی پژوهش حقوق عمومی منتشر نموده اند طی مقایسه ای تطبیقی با سند 2030 به تبیین مسئله پرداختند . در بخشی از پژوهش آمده است : "دو سند موضوع تحقیق، دارای نقاط اشتراک و افتراق میباشند . نقطه اشتراک اسناد مربوط به شأن و منزلت انسانهاست. در این خصوص هر دو سند ، منزلتی یکسان به برای جنس زن و مرد قایل میباشند . نقطه افتراق اسناد مربوط به معنایی است که هر یک ازاین اسناد از عدالت و آموزش در نظر دارند. سند 2030 از عدالت معنایی مرادف بابرابری برداشت می نماید و عدالت جنسیتی را در برابری جنسیتی در امر آموزش تعریف میکند. سند تحول بنیادین معتقد به توزیع آموزش متناسب با نیازها و نقشهای هر یک از دو جنس است. ابهام سند بنیادین در تبیین نیازها و نقشهای هر جنس بزرگترین نقطه ضعف این سند به حساب می آید . " در این پژوهش نیز نویسندگان تنها به مقایسه ی سند تحول آموزش و پرورش با سند 2030 سازمان ملل متحد پرداختند و نهایتا نقاط ضعف و قوت هر یک را مشخص نمودند اما با توجه به موضوع پژوهش مباحث حق و حقوق زنان بر آموزش را مد نظر نداشته و از اسناد بالا دستی نیز تنها به سند تحول آموزش و پرورش اکتفا نمودند از این منظر نیز پژوهش ما جامع تر و کاملتر به موضوع مورد نظر پرداخته است که در ادامه در یافته های پژوهش حاضر به آن پرداخته می شود. یدالهی وهمکاران 9(2019)
روش پژوهش :
نوع پژوهش حاضر از نوع بنیادی به جهت گسترش مفاهیم و مطالب حق برآموزش در فقه و حقوق اسلامی در سایر مرزهای علمی و دانشی میباشد که انجام این پژوهش به روش ترکیبی توصیفی و تحلیلی انجام شده است زیرا برآن هستیم تا علاوه بر توصیف چگونگی حق بر آموزش در فقه و حقوق ایران و مقایسه آن با سند 2030 سازمان ملل به تحلیل و تبیین چرایی امور نیز بپردازیم و نتایج پژوهش را با استفاده از استدلال، تحلیل و مقایسهی ادله به سرانجام برسانیم بدینمنظور روش گردآوری دادهها را از نوع کتابخانه ای انتخاب و از ابزارهای گردآوری دادههای کتابخانهای هم اعم از اینترنت، نرمافزارهای موسسه ی نور اعم از تفاسیر و علوم فقهی و قرآنی بهره بردیم همچنین از اسناد بین المللی مانند سند 2030 و سایر اسناد مانند سند رفع و منع خشونت علیه زنان استفاده نمودیم. استفاده از کتب چاپی، مقالات که از منابع فارسی و غیر فارسی که تماما به زبان انگلیسی میباشد نیز در این پژوهش استفاده شده است که در بخش منابع به آنها اشاره شده است .
یافته های پژوهش :
قبل از پرداختن و بیان یافته های پژوهش لزوم بررسی لغوی واژه حق و حق بر آموزش ضرورری به نظر می رسد . کلمه حق که مفرد کلمه ی حقوق است در معنای اصطلاحیش آمده است که : “امتیازی که شخص در جامعه معین دارد“. حقوق در این معنا به حقوق فردی تعبیر میشود. حقوق در اصطلاحی دیگر می تواند حکایت کند از: مجموعه قواعدی که تنظیم کننده و حاکم بر روابط اشخاص در جامعه معین می باشد، به عبارت دیگر حقوق مجموعه قواعدی است که از طریق مؤسسات اجتماعی یا دولتی، جهت تنظیم رفتار ایجاد و اعمال می شود. علم حقوق، دانش تحلیل و سیر تحول قواعد حقوقی است. جعفری لنگرودی10(1992).با توجه به تعاریف حق و حقوق، درتعریف حق آموزش، چنین گفته شده است: حق آموزش یا حق بر آموزش شامل فراگیری معلومات از طریق آموزش و پرورش ابتدایی و عمومی و تخصصهای عملی از طریق آموزش کاربردی، نظیـرآمـوزش فنـی وحرفـهای مـیباشـدهاشـمی11 (2005) این حق میتواند مبنای همه حقوق باشد. قاری12 (2009) چرا که بر خلاف دنیای قدیم امروزه خانواده به تنهایی قادر نیست تمام آموزشهای لازم را به فرزندان خود منتقل کند. زیرا زندگی معمولی در جهان امروز مهارتهایی را نیاز دارد که انتقال آنها به فرزندان از توانایی خانواده خارج است. بدین علت ضرورت تأکید بر این حق اهمیت مییابد. حال منظور از حق آموزش در هدف چهارم از سند 2030 که در واقع " تغییرنظام آموزشی کشورها و یکسان و همانندسازی آن با علایق وخطوط فکری و فرهنگی یکسان غربی، مد نظر تئوریسین های تعلیم و تربیت غرب و نظام جهانی می باشد، است. یکی از آن بخش ها، این بخش از اهداف سند بیان می دارد که "باید برای مردمان خود فارغ ازجنسیت، قومیت، سن وهرگونه تفاوت و تبعیض جهت امکانات مساوی، باکیفیت بالا و مادام العمر تحصیل فراهم کنند ". به تعبیر دیگر از مهم ترین اهداف این بخش از سند همانطور که بیان شد ، توانمند سازی همه زنان و دختران می باشد؛ که حق آموزش وتحصیل وبرخورداری ازفرصت های برابر(تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران) را برای آنان در نظر داشته است؛ که شامل "آموزش ابتدایی"، "متوسطه"، سنجش وارزیابی کیفیت و غیره از دوران ابتدائی تا دانشگاه است که با هدف تساوی جنسیتی وحذف موانع جنسیتی است. همچنین ضمن توجه ویژه به هنجارهای جنسیتی، به عنوان ابزاری برای اندازه گیری پیشرفت، لازم است تا تلاش بیشتری برای دستیابی به آن انجام شود.
حق آموزش زنان از منظر سند 2030
همانطور که پیش از این هم اشاره شد ، هدف چهارم از اهداف 17 گانه ی سند 2030 به اتفاق آرا به عنوان اولویت اول دستور کار جهانی ٢٠٣٠ شناخته شد. تأکیدها در این زمینه نه تنها بـه هـدف چهـارم محدود نمیشوند؛ بلکه لازم است به عنوان اساس موفقیت سایر اهداف توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. اجرای هدف چهـارم توسعه پایدار ٢٠٣٠ با عنوان "به سوی آموزش و یادگیری مادام العمر با کیفیت، برابر و فراگیر برای همه" مـیباشـد و سـازمان یونسکو در ارتباط با آن سه نقش الف ) هدایت و هماهنگی، ب) نظارت و گزارش دهی و ج) ارتقای ظرفیـت کارشناسـی دولـتهـا را برعهـده دارد. "حق بر آموزش" یکی از بنیادین ترین حقوق بشر در جهان امروزی است و در اسناد بسیار زیادی ، دولت ها متعهد به اجرا و ایفای این حق برای عموم جامعه می باشند." کاترینا توماسوسکی " گزارشگر ویژه پیشین سازمان ملل در باره حق بر آموزش به این مسأله اشاره میکند که مشکلات زیادی از حقوق بشر وجود دارد که قابل حل نیستند مگر به اینکه به حق بر آموزش به عنوان کلیدی که تمامی قفل های دیگر حقوق بشریت را باز میکند، پرداخته شود. حق بر آموزش تنها به دوره ابتدایی یا سن خاصی محدود نمی شود. این حق ابزاری مهم برای بهبود کیفیت زندگی بشریت است. ابزاری که از طریق آن همگان قادر به آگاهی از دیگر حقوق و مسئولیتهای خود میشوند و نیز وسیله ای ضروری جهت دست یابی به اهداف تساوی زنان و مردان و صلح و رفاه می باشد. حق بر تحصیل یا حق بر آموزش شامل فراگیری معلومات از طریق آموزش و پرورش ابتدایی و عمومی و تخصص های عملی از طریق آموزش کاربردی، نظیر آموزش فنی و حرفه ای می باشد. چرا که بر خلاف دنیای قدیم امروزه خانواده به تنهایی قادر نیست تمام آموزش های لازم را به فرزندان خود منتقل کند. زیرا زندگی معمولی در جهان امروز مهارت هایی را نیاز دارد که انتقال آنها به فرزندان از توانایی خانواده خارج است. بدین علت ضرورت تأکید بر این حق اهمیت می یابد. بر این اساس حق بر آموزش به عنوان حقـی اقتـصادی ، اجتمـاعی و فرهنگـی یکـی از نیازهای بـنیادین انـسان است. بنابراین "مهم ترین مبنای فـلسفی حـق بــر آمــوزش حـیثیـت ذاتـی انسان هـاست"؛ ایـن حــق بـه عنـوان یـک حـق "توانمندسـاز" زمینه برخورداری فرد از توانایی ها و استعدادهایش را فراهم خواهد نمود تا از آن طریق بـتوانـد از سـایر حـقـوق و تکالیف خـود بهـره منـد گـردد. بر اساس ماده 1 توصیه نامه یونسکو در خصوص آمـوزش بـرای مفاهمـه ، همکاری و صـلح بین المللی و آموزش در ارتباط با حقوق بشر و آزادی های اسـاسی، آمـوزش اینگوه تعریف شده است : "تمامی فرآیندهای زندگی اجتماعی است که افراد و گروه های اجتماعی برای پرورش آگاهانه به منظـور بهـره منـد ی از همـه توانایی ها، استعدادها، گرایش هـا و دانـش شخصی یاد می گیرند". بـر مـبنای این تـعریف حق بر آموزش به عنوان یک حق توانمندساز توانایی فرد را شکوفا خواهد کرد به گونه ای که بتواند از استعدادهایش بهره کافی را ببرد. ماده 1 بند 2 کنوانسیون یونـسکـو علیه تبعیض در آموزش 1960 "هـمـه اشــکال و سـطوح آموزش از جمله دسترسی به آموزش، استاندارد و کیفیت آموزشی و شرایطی کـه آمـوزش ارائـه می شود" را جزء حق بر آموزش می داند. منشور ملل متحد به طور صریح حـق بـر آمـوزش را تعریف نمـی کنـد امـا بـا اشاره بـه مـشکلات بین المللی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را مـد نـظر قرار میدهـد. دیگـر آنکه بهبـود حقوق بشر برای همه بدون تبعیض کـه در مـنشور مـورد تأکید قرار گرفته است راه را برای توسعه آینده ماهیت غیر تبعیض آمیز حق بر آموزش آمـاده می نماید. مقدمه اساسنامه یونسکـو آموزش را رکن اصلی و ضـروری بـرنامه هـای ایـن سـازمان بـرای ارتقاء عدالت، آزادی و صلح برای کرامت انسان می داند. "اعلامیه جهانی حقوق بشر " نخستین سند بین المللی است که حق بر آمـوزش را بـه عنـوان یک حق بشری به رسـمیت شناخته است. اعلامیه فوق در ماده 26 بدون ارائه تعریف حق بر آموزش، محتوا و عناصر این حق از جمله رایگان و اجباری بودن را تشریح نموده است. این میثاق در ماده 31 حق هرکس به آموزش و پرورش رایگان را به رسمیت می شناسد و اعلام می دارد که هدف آموزش باید در راستای پیشبرد انسان به سوی منزلت و در نهایت به سوی صلح بین المللی باشد. در بند دوم، این ماده به شرح دوره های مختلف تحصیلی و الزامات مربوط به هر سطح پرداخته است و بند سوم از آزادی آموزشی سخن می گوید که یک قسمت مربوط به آزادی والدین در انتخاب مدرسه برای کودکانشان است و قسمت دیگر آزادی اشخاص در ایجاد و اداره مؤسسات آموزشی را مطرح می کند. بند دوم قسمت الف ماده 31 تأکید می کند که آموزش و پرورش ابتدایی باید اجباری و رایگان در دسترس عموم قرار گیرد. ماده 31 نیز به طور اختصاصی مربوط به آموزش ابتدایی است و از دولت ها می خواهد چنانچه نتوانسته اند آموزش ابتدایی اجباری و رایگان را در سرزمین خود ایجاد کنند باید ظرف مدت دو سال تدابیر لازم را برای اجرای کامل آن بیندیشند و نظریه تفسیری شماره 33 دراین باره از سوی کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارائه شده است. لازم به ذکر است که ایران همچنان به سبب استمرار پاره ای نابرابری های جنسی مورد انتقاد بوده و از جمله در گزارش 2006 کمیته کارشناسان، در کنار برخی دستاوردها، نارسایی ها در زمینه ممنوعیت تبعیض جنسی نیز در 2 بند بر شمرده شده است. جا دارد که در اینجا اشاره ای داشته باشیم به "منشور حقوق و مسئولیت های زن در نظام جمهوری اسلامی ایران" با الهام از شریعت جامع اسلام و نظـام حقوقی آن که با هدف تبیین نظام مند حقوق و مسئولیتهای زنان در عرصه های حقوق فردی، اجتماعی و خانوادگی تدوین گردیده است. این منشور اهتمام بـر تبیـین حقـوق و تکـالیف زن در اسـلام، مبتنـی بـر قـانون اساسـی می باشد. منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایـران بـر اسـاس وظـایف شـورای عـالی انقلاب فـرهنـگی بـه عنـوان یـک سنـد مرجـع سیاست گذاری در امور فرهنگی و اجتماعی در 3 بخـش، 5 فصل و 148 بند در تاریخ 31/06/83 در جلسه شماره 546 شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب گردید و کلیه دستگاه های ذیربط مکلفند برحسب وظایف دستگاهی و سازمانی جهت سیاست گذاری، اتخاذ تدابیر قانونی، تصمیمات و برنامه ریزی راجع به زنان، قواعد و اصول مندرج در این منشور را رعایت نمایند. ایـن منشور مبنای معرفی و تبیین جایگاه زن در نظام جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللـی نیـز قـرار می گیرد. حق بر آموزش از جمله حقهایی است که کمتر به اهمیت بنیادین آن توجه شده است. حق آموزش، بـه یـک معنـا مـیتوانـد مدخل و پیش زمینهای برای تحقق سایر حقوق باشد. اسناد بین الملل حقوق بشر این حـق را در زمـره حقـوق فرهنگـی بشـر بر شمرده اند. این حق به عنوان سازنده زیربنایی فهم و درك انسانی و مجرای تعین و تحقق دیگر حقوق معنوی ، از جمله آزادی اندیشه، بیان و مذهب، از منزلتی بسیار رفیع در میان سایر حقوق انسـان برخوردار است؛ از سویی دیگر، این حق نمیتواند و نباید فارغ از الزامات حقوق بشری باشد. شروع فرایند آموزش، بـدون ایجـاد زمینهای برای توانمندسازی اندیشه درباره درستی یا نادرستی شکل و ماهیت آموزش و نیز بیتوجهی به لزوم آموزش عقلانـی و سیستماتیک مدار میتواند خود به نتیجهای بس ناگوار ختم گردد.عدالت فرهنگی که آموزش بخشی از آن است، متاسفانه گـاه در بسیاری موارد نقض میشود و تبعیض در دسترسی و اعمال این حق برای عموم مردم فارغ از تفاوت های نژادی، زبانی، دینی و عقیدتی به درستی انجام نمی گرفته و بر این اساس بود که کنوانسیون منع تبعیض در سـال١٩٦٠ در پـاریس شـکل گرفـت. همچنین، منع تبعیض به نحو بسیار ظریفی در اسناد جهانی حقوق بشر دیده میشود. آموزش در کـودکی مانـدگاری بیشـتری دارد. به این جهت، بر آموزش حقوق بشر از سطح ابتدایی تأکید شده است .اما این آموزش نـه فقـط از دبستان تا دانشگاه که افراد و گروه های اجتماعی را در بر میگیرد؛ بلکه علاوه بر ملت، دولت نیز نیـاز بـه آمـوزش دارد. افـراد در نهادها و ارگانهای دولتی نیز باید جهت ارتقا و رعایت حقوق شهروندان آموزش داده شوند. در حقـوق بشـر کـه بـه سـه نسـل مختلف تقسیم شده، حق آموزش در نسل سوم حقوق بشری جای گرفته و هر چند که مقررات حقوق بشر به صورت آمره و الزام آور نیستند، اما تلاشی جدی در سطح بین المللی برای ریشهکن کردن فقر فرهنگـی و رفـع محـدودیتهـا از جوامـع در حـال حاضر است و به تدریج حق آموزش را به حقی غیر قابل سلب و اجباری از سوی دولتها تبـدیل کـرده اسـت. شـاید یکـی از اهداف منشور سازمان ملل متحد همین بوده باشد که در فقر فرهنگی و جهالت و گرسنگی نمیتوان راه های توسعه را دنبال کـرد .
اهمیت دانش اندوزی
علم چنان نقش ارزنده ای در حیات الهی انسان دارد که علم آموزی به فرموده پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فریضه است: "طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ " فیض کاشانی13 (2004) و نیز فرموده اند: کسی که دوست دارد به آزادشدگان از آتش نگاه کند، باید به دانش آموزان نظر نماید. قسم به کسی که جانم به دست اوست هیچ دانشجویی که در مسیر علم رفت و آمد می کند نیست مگر آنکه خداوند برای هر قدمش عبادت یکسال را می نویسد و برایش با هر قدمی که بر می دارد شهری در بهشت می سازد و در حالی که بر زمین گام می زند زمین برایش آمرزش می طلبد و او در حالی که بخشوده است صبح و شام می کند و فرشتگان گواهی می دهند که دانش طلبان، آزاد شدگان خدا از آتش هستند.فیض کاشانی14 (2004)پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در روایت دیگری فرموده اند: کسی که راه علم آموزی را می پوید خداوند او را در راهی به سوی بهشت پیش می بردکلینی15 (2006) اسلام ، مرد و زن را در تدبیر شؤون زندگى به وسیله اراده و تدبیر ، مساوى می داند از این رو هر دو در تحصیل احتیاجات زندگى و آنچه مایه قوام حیات انسانى است یکسان می باشند. زن می تواند همانند مرد تحصیلات عالیه داشته باشد؛ و مالک نتیجه کار و کوشش خود شود. در صدور فرمان الهى فرقى بین زن ومرد نیست مگر در احکامى که ویژه یکى از ایشان است. تحصیل علم و کسب دانش نیز از احکامى است که زن و مرد در آن مشترک می باشند و هرگز دین اسلام جنسیت را سد راه دانش اندوزى نمی داند. زن در تمام احکام عبادى و حقوق اجتماعى با مرد شریک است و در هر امرى که مرد استقلال دارد، مانند: ارث، کسب، معامله، تعلیم و تربیت و دفاع از حقوق و غیره زن هم مستقل است، مگر در مواردى که با مقتضاى طبیعتش مخالف باشد. طباطبایی 16(1978) مروری بر آموزه های دینی نشان می دهد ؛ حال که حق آموزش جنسیت پذیر نیـست ، حتی یادگیری برخی از علوم در دین اسلام، واجب عینی است. برخی دیگر از علوم نیـز اگرچـه اکتساب آن بر زن واجب نیست، اما یادگیری آن به زنان سفارش شده اسـت. دیـدگاه قوانین نیز همان دیدگاه آموزه های دینی اسلام است، اما بـر روی علـومی کـه واجـب عینی هستند و یا علوم سفارش شده برای زنان تأکید چندانی نشده است. تمام آیات و روایاتى که درباره تحصیل علم و دانش وارد شده، همانند "یا ایها الناس" و "یا ایها الذین آمنوا" عمومى است و شامل زن ها هم می شود. واژه "یا ایها الناس" 19 بار در قرآن کریم آمده است، با مراجعه به قرآن کریم آیاتی را مشاهده می کنیم که با "ایها الناس"، عموم مردم را مورد خطاب دستورات الهی قرار داده است و همین مسأله بیانگر عمومی بودن این کتاب الهی برای افراد بشر است که تعالیم سعادت بخش آن مختص به گروه خاص یا در زمان مشخصی از زندگی بشری نیست. فقها معتقدند بعضى کلیات از " تخصیص" ابا دارد و لحن و بیان به گونه اى است که قابل تخصیص نیست و مطلب آن چنان است که براى عقل قابل تبعیض نمی باشد. آیا می توان گفت فرموده پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله: "طلب العلم فریضة على کل مسلم" چون "مسلم" مذکر است تعبیر "کل مسلم" شامل زنان نمی شود؟ هرگز. زیرا اولا در بعضى نقل هایى که در کتب شیعه وارد شده کلمه "مسلمه" نیز قید شده است ، ثانیاً: این تعبیرات اطلاق دارد و مقید به رجولیت (مردان) نیست و اختصاص از آن فهمیده نمی شود. "مسلم" یعنى: مسلمان، چه مرد باشد چه زن. علاوه بر آن در همه نمونه هایى که شبیه این تعبیرهست، همینطور عمومیت دارد. مثال در حدیث: "اَلمُسلِمُ مَن سَلَمَ المُسلِموُنَ مِن یَدِهِ و َلِسَانِه" مسلمان آن است که سایر مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند. بدیهى است که مقصود روایت این نیست که فقط مرد مسلمان اینطور باشد. همچنین در روایت "المُسلِمُ اَخ المُسلِم" نمی توان گفت: چون نفرموده: "المسلمة اخت المسلمة" پس دستور مخصوص مردها است . کلینی17 ( 2013 ).همانطور که که در این روایات و آیات ذکر شده در منابع معتبر فقهی و روایی و تفسیری ملاحظه می شود ، کسب دانش و دانش اندوزی بدون هیچ قید و شرطی درآموزه های اصیل اسلامی و دینی ما آمده است و همه جا این اطلاق را شاهدیم و اختصاصی به مردان نداشته و ندارد . در همین زمینه سخن حضرت آیتالله شبیری زنجانی حول این روایت بسیار مفید فایده و حسن ختام این بحث نیز خواهد بود . ایشان در رسانه ی پایگاه بین المللی خبری شیعه با نام" شفقتنا " 18 تحلیل بسیار زیبایی از این روایت با توجه به استدلال شهید مطهری حول این روایت دارند . ایشان می فرمایند : زمانی روایت معروفِ « طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ و مسلمه » را كه از حضرت امام صادق علیهالسلام نقل شده، بررسی میكردم. نكته جالب درباره این روایت این است كه در هیچ نقلی از كتب كهن كلمه «مسلمة» نقل نشده. تنها در مقدمه مجمع البیان از طریق حضرت امام رضا علیهالسلام و نیز در مقدمه كتاب معالم با واژه «مسلمة» نقل شده است. حدیث مذكور در كتب روایی معتبر قدیمی مثل كافی ، محاسن برقی و بصائر الدرجات بدون این واژه نقل شده است. در امالی شیخ نیز همین حدیث نقل شده و آنجا نیز «مسلمه» وجود ندارد. مراجعه به نسخ امالی برای تحقیق این مطلب نیز نافع است.ایشان افزودند: شهید مطهری میخواستند شمول حكم برای نسوان را با الغای خصوصیت یا تنقیح مناط درست كنند؛ در حالی كه كلمه "مسلم" اگر با "مسلمة" مقترن نشود، به معنای فرد مسلمان است، نه مرد مسلمان، و در نتیجه مرد و زن هر دو را شامل میشود و نیازی هم به الغاء خصوصیت یا تنقیح مناط و افزودن واژه «مسلمة» نیست.واهمیت دانش و دانش اندوزی چنان که گفته شد از آن روست که علوم و معارف مورد نیاز برای سعادت بشری از طریق دانش اندوزی و بکارگیری قوای فکری و اندیشه به دست میآید. از جمله معارف سعادت ،معرفت خداوند و شناخت راه رسیدن به اوست.هر حرکتی که انسان انجام می دهد و هر گامی که بر می دارد فقط در پرتو نور علم می تواند در راه صحیح و به سوی خداوند باشد. امام علی ـ علیه السّلام ـ خطاب به کمیل فرمودند: ای کمیل! هیچ حرکتی نیست جز آنکه تو در آن نیازمند دانشی هستی دانش ، عمل را سودمند می سازد. زیرا عمل بدون آگاهی انسان را به هدف نمی رساند، حتی اگر صورت ظاهری عمل درست باشد. آگاهی، روح عمل است؛ چرا که عمل با نیت جان می گیرد و عمل بدون آگاهی کاری بدون نیت و یا با نیت نادرست است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: چون شناخت آنچه از خیرخواهی انجام ده ـ خواه اندک یا بسیار ـ زیرا عملِ (همراه با شناخت) پذیرفته می شود .حکیمی 19(2015)
حق آموزش زنان در فقه اسلامی
همانطورکه پیشتر هم در این پژوهش به آن اشاره شد، حق در اصطلاح فقهی عبارت است “از نوعی سلطه و قدرت ، یا نوع و مرتبه ضعیفی از ملکیت که قانون آن را به فرد یا افرادی می دهد. طبیعت حق این است که ، صاحب حق بتواند آن را نقل و انتقال دهد ، یا ساقط کند و یا به ارث بگذارد. فیض20 ( 1988). برای روشن تر شدن قضایای حق بر آموزش لازم است ابتدا نگاهی به ارتباط حق و تکلیف داشته باشیم و تاثیر و تاثر این دو را بر یکدیگر بررسی نماییم .اگر مفهوم حق مورد بازکاوى قرار گیرد ؛ مشخص می شود ؛ گاهى حقى براى فرد معین است و تکلیفى بر دیگران و یا حقى براى دیگران و تکلیفى بر این فرد. و شاید هم حق و هم تکلیف بر او باشد. در این قسم، بازگشت تکالیف به حقوق است و تکلیف راه تحقق و ایجاد و احیاى حق است. برخى امور، از آن جهت لازم می شوند که تنها راه تحقق یابى "حق" اند و بدون آنها استیفاى حقوق غیر ممکن است. در نظام آموزش و پرورش یک سلسله تکالیفى براى کودکان و محصلان مقرر می کنند که مثال این مقدار مشق بنویسید، این مقدار درس بخوانید، این مقدار حفظ کنید، این مقدار در کلاس حضور داشته باشید و غیره. وقتى این تکالیف مدرسه را تحلیل کنید، همه آنها به حقوق محصل بر می گردد و هیچکدام بار اضافی بر دوش آنها نیست; یعنى محصل "بار مدرسه" را بر دوش نمی کشد، بلکه بار خود را به دوش دارد. اگر گفتند مشق بنویس به خاطر آن است که علم آموختن حق او است و چون وى حق خود را نمی داند و به بازى سرگرم است، همین استحقاق او با کلمه تکلیف بیان می شود و گرنه دانشمند شدن حق او است و تمام منافعش به خود او بر می گردد . بر این اساس تمام برنامه هاى مدرسه، گرچه از منظر آموزش "تکلیف" است، ولى از منظر پرورش "حق" است .در جریان حقوق و تکالیف دینى هم همین گونه است. اگر دین الهى بشر را به نماز، روزه، حج، زکات، تولى، تبرى و سایر موارد مکلف کرد، همه این ها به حقوق بشر بر می گردد . انسان حق تکامل دارد، فهمیدن حق اوست، حق رشد کردن دارد، حق دارد با فرشتگان همسایه شود، حق دارد که از طبیعت جمادى برتر گردد و حق دارد از غریزه گیاهى والاتر شود و از خوى حیوانیت بالا بیاید; چه اینکه حق دارد از تمام قافله هستى به خداى هستى بخش متقرب تر شود و حق دارد آنچه اندر وهم بلکه اندر فهم بسیارى از صاحب نظران نمی گنجد و ویژه صاحب بصیران است همان گردد. اینها همه حقوق او است و تنها راه به دست آوردن آنها، احکام و تکالیف دینى است. اینکه دین می گوید کارهایتان را قربة الى الله انجام دهید; یعنى هر قدمى که بر می دارید، یک مرحله به آن کمال مطلق که تقرب به آن، حق شما است نزدیک شوید; نماز مایه تقرب الى الله است، روزه پایه تقرب الى الله است. اگر نماز واجب شده براى آن است که موانع استیفاى حقوق بشر را بر دارد و آرامش را که حق انسان استبراى وى به ارمغان آورد.همانگونه که نتیجه تحلیل برنامه هاى مدرسه این است که از نظر آموزشى، تکالیفى به عهده محصلان گذاشته می شود، ولى از نظر پرورشى، همه این تکالیف به حقوق بر می گردد. ثمره تبیین احکام دینى ، این است که از لحاظ فقهى یک سلسله تکالیف به عهده افراد مکلف است، لیکن از منظر کلامى که عهده دار بیان ملاک هاى احکام و نیز مسؤول تشریح پیامدهاى آنها است، یک سلسله حقوق براى بشر است . با این توضیحات معلوم می گردد که رابطه بین حق و تکلیف رابطه ای دو طرفی است و نمی توان این دو را از یکدیگر جدا نمود بلکه تکلیف همواره به حق تعلق می گیرد و تکلیف غیر حق معنا ندارد. نتیجه آن که در فقه اسلامی ، آموزش حقی قطعی برای مردان و زنان است که موجب ایجاد تکالیف و مسئولیت هایی در جامعه می گردد .و باز همانطور که ذکر شد از نظر اسلام تحصیل دانش امری لازم و واجب برای هر یک از زن و مرد است. عالیترین و کاملترین جلـوه ایـن مسـاوات، در اسلام تجلی یافته است؛ و بـه دلیـل آنکـه کسب علم و آگاهی یکی از شاخههایکمال به حساب میآید، هرکسی که بخواهد در دنیا آگاهانه زندگی کند و وظایف دینی، اجتماعی و خانوادگی خویش را بهطور مطلوب انجام دهد، باید در پی تحصیل علم باشد. به همین جهت است که روشنترین، موضوعات در اسلام جانبداری اصولی از رشد علم و گسترش آموزش و دانایی در سطح جامعه است. تمام آیات و روایاتی که درباره تحصیل علم و دانش وارد شده همانند "یا ایها الناس" و "یا ایها الذین آمنوا" عمومی است و شامل زن ها نیز میشود. این نگاه، هرگز جنس یا گروهی را استثنا نمینماید، بلکه همه آحاد انسانی، اعم از سیاه و سفید، زن و مرد، عرب و عجم را در نزد پروردگار برابر میداند و هیچ اختلافی جز در پرتو پروای الهـی و نزدیکـی بـه آسـمان معنا نمیشود، زیرا در این موضوع بحث در ارتباط با برابری، مربوط به ذات و طبیعت واحد بشری است، نـه مسـائل عـارض بـر جسم و جنس. اسلام هر انسانی را در حدود توانمندیها و استعدادها و امکانات، برخوردار از حـقّ آمـوزش و فرهنـگ مـیدانـد. تأکید بر استیفای این حق تا حدی است که در مواردی که بحثیادگیری واجبـات دینـی و حتی پـاره ای نیازمنـدیهـای دنیوی به میان میآید، این حق، به تکلیف تبدیل میشود .در زمان پیامبر (ص)، بعضی زنان مقام علمی بسیاری داشتند به طوری که گاه حضرت، زنان جامعه را برای آگاهی از مسـائل و احکام به آنها ارجاع می دادند؛ مانند ام ورقه انصاری. وی زنی آگاه به مسائل نماز و احکام مختلف و قاری قـرآن بـود و رسـول خدا (ص) او را موظف کرد تا برای (زنان) اهل خانه خود نماز برپا کند. همچنین، حضرت بـا دادن لقب شهیده او را از عاقبتش آگاه ساخت. در تاریخ آمده است که گاه حضرت به اصحاب مـیفرمـود: "بـرویم از شـهیده عیـادت کنیم". ترمانینی21 ( 2006) .علاوه بر آن، نام برخی زنان همچون سعده و ام عبد نیز به عنـوان امـام جماعـت یـاد شـده است. ام عبد علاوه بر نماز جماعت، نماز میت نیز می خواند. همچنـین زنـان در عصـر پیـامبر از همسران رسول خدا (ص) و دختر وی نیز بسیار می پرسیدند. ابن جوزی22 (2005) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به سبب نیاز جامعـه اسـلامی بـه احادیث آن بزرگوار، اصحابی که احادیث فراوانی از آن حضرت شنیده بودند، در جایگاه خاصی قرار گرفتند. در این میـان، زنـان صحابی، به ویژه همسران پیامبر و دختر ایشان که روایات بیشتری از پیامبر اکرم (ص) شنیده بودند، مورد توجه خاص اصـحاب دیگر و نیز مسلمانانی که پیامبر خدا (ص) را درك نکرده بودند، قرار گرفتند.همانطور که پیشتر در تعریف حق آموزش گفته شده است که حق بر آموزش شامل فراگیری معلومات از طریق آموزش و پرورش ابتدایی و عمومی و تخصصهای عملی از طریق آموزش کاربردی، نظیـر آمـوزش فنـی و حرفـهای مـیباشـد این حق میتواند مبنای همه حقوق باشد و بشر بـا آگـاهی از حـق و حقـوق ذاتی و اکتسابی خویش، میتواند ادعای آن حق و قبول آن تکلیف کند. همچنانکه در قانون مدنی، انسان فاقد رشد و عقـل نمی تواند اهلیت استیفا داشته باشد . علی آبادی23 ( 2011) حق تحصیل و آموزش در یک زمینـه همـان مقصـود را دنبـال مـی کنند که علم و آگاهی از آن مد نظر است و بین زن و مرد و کوچک و بزرگ تفـاوتی وجـود نـدارد . سـادات24 (2017) برخـی حقوق واجد اهلیت تمتع هستند و برخی واجد اهلیت استیفا. به بیان دیگر آموزش و تحصیل هم حق تمتع بوده و هم از حقوق استیفا به شمار میرود، زیرا آموزش تمام انسان ها از حقوق اولیه آنهاست، اما تـداوم آمـوزش از حقـوق اسـتیفایی و اکتسـابی است. در اسلام آیات مختلفی وجود دارد که مسلمانان را به آموزش علم و سواد راهنمایی مینماید و سیره عملی اولیا و اوصیای دینی نیز غیر از این نمیباشد. برابری آموزش و رفع تظلم در این زمینه مورد تأکید جدی ائمه اطهار (ع) است.در قرآن کریم و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ در فضیلت علم و علم آموزی سخنان زیبایی وجود دارد که در اینجا برخی از آنها را ذکر می کنیم"شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ"(آل عمران ، 18).خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهی می دهد که جز او هیچ معبودی نیست و ملائکه و صاحبان دانش نیز (شهادت می دهند). رسیدن به مرتبه درک توحید پروردگار و شهادت به آن، برای صاحبان علم امکان پذیر است و این در فضیلت و ضرورت علم به تنهایی کافی است. چون علم چنین ثمره دلپذیری دارد خداوند فرموده است:یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛( مجادله ، 11)خداوند کسانی را که ایمان آوردند و آنان را که علم داده شدند بسیار بلندمرتبه می فرماید. خداوند در مواضع فراوانی برتری عالم را نمایان ساخته است و در آیاتی به این برتری تصریح نموده است: قُلْ هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ؛( زمر، 9)بگو آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسانند؟ قرآن به علم آموزی تشویق و بلکه امر میکند: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛( نحل، 43) پس اگر نمیدانید از آگاهان بپرسید. از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده است که: خداوند چون برای کسی نیکی بخواهد او را عالمی ژرف نگر در دین می سازد همچنین از ایشان نقل شده است: عالم هفتاد درجه از عابد برتر است. (فیض کاشانی25(2004) .
حق آموزش زنان در قوانین حقوقی ایران
با بررسی قانون اساسی کشور اصول مختلفی با عبارات و بیان متفاوت نه تنها به موضوع حق آموزش اشاره می نمایند بلکه تاکید بر رایگان بودن و عدالت جنسیتی و در پاره ای از موارد تخصصا تاکید بر آموزش زنان به جهت شرایط خاص زنان از جمله نقش آفرینی در خانواده ، ساختار جسمی و روحی خاص زنان ، شده است . در این جا به صورت کلی می توان به این اصول اشاره نمود :
-بند سوم و چهارم اصل سوم و اصل سی ام-بند یازدهم اصل سوم- اصل چهل و سوم،- اصل یکصد و چهل و هفتم- اصل یکصد و پنجاه و یکم . بنابراین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصـول گوناگونی بر حق تمامی افراد در آموزش همة علوم تأکید کرده است. مطابق بنـد 3 ، اصل سوم قـانون اساسـی: "آمـوزش و پـرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی".اصل سوم با تاکید بر اصل رایگان بودن آموزش وپرورش بیان می دارد که دولت جمهور اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای آموزش وپرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی و تقویت روح بررسی و ابتکار در همه زمینههای علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان به کار برد . مطابق اصل بیستم: "همة افراد ملت، اعم از زن و مرد یکسان، در حمایت قانون قرار دارنـد و از همة حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت و موازین اسلام برخوردارند.". بر اساس اصل بیست و یکم: "دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت مـوازین اسلامی تضمین نماید و زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیـای حقـوق مـادی و معنوی او را ایجاد کند. مطابق اصل سی ام: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همة ملـت تـا پایان دورة متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش می دهد . در خصوص مولفه های حق آموزش در این اصول ، میتوان به رایگان بودن، همگانی بودن، اجباری بودن و به عدم تبعیض در میان اتباع کشور اشاره کرد که در ادامه به بررسی و تبیین هر یک از این مولفه چرداخته میشود. نخستین مولفه حق آموزش در قانون اساسی، »رایگان بودن« آموزش است. چنانچه ملاحظه گردید، رایگان بودن آموزش تا پایان دوره متوسطه در قانون اساسی تصریح گردیده است.
حق آموزش در قوانین عادی
از آنجایی که قوانین مربوط به حق آموزش نمایانگررویکرد جمهوری اسلامی به مسئله ی آموزش است در این بخش از پژوهش به بررسی برخی از قوانین مربوطه خواهیم پرداخت.
اساسنامه ی نهضت سوادآموزی جمهوری اسلامی مصوب 1363 مجلس شورای اسلامی
از این قانون می توان به عنوان نخستین قانونی که در زمینه قوانین داخلی که بعد از انقلاب اسلامی به تصویب رسیده است؛ یاد کرد . در ماده 1 این قانون در بیان یکی از اهداف تاسیس این نهاد چنین آمده است :"نهضت سوادآموزی سازمانی است وابسته به وزارت آموزش وپرورش که به منظور ریشه کن ساختن بیسوادی با توجه به ماده 1 انجام وظیفه مینماید" وظایف نهضت عبارت است از آموزش بزرگسالان در حد خواندن و نوشتن و آموختن حساب و تربیت و بالا بردن سطح فرهنگ و نشر فرهنگ اسلامی مناسب با سوادآموزان درمحدوده ضوابط نهضت سوادآموزی. به موجب این قانون کلیه ارگانهای دولتی و نهادهای انقلابی موظف گردیدند تا کلیه امکانات خود را در صورتی که وقفه ای در وظایف ایشان وارد نیاید، در اختیار نهضت قرار دهند و نهضت هم موظف است از همه امکانات استفاده کند .
قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب 1368 مجلس شورای اسلامی .
این قانون یک قانون سازمان دهنده است و در جهت تحقق اصولی از قانون اساسی است که به آموزش وپرورش اهتمام داشته است. به موجب این قانون آموزش وپرورش به دو بخش کلی آموزش عمومی و آموزش نیمه تخصصی تقسیم شده و وزارت آموزش وپرورش عهده دار اجرای آن شده است. آموزش عمومی شامل ایجاد مهارت لازم در امر خواندن و نوشتن، آموزش مبانی اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، علمی و هنری در حدی که هر فرد به طور عام به آن احتیاج دارد. آموزش نیمه تخصصی نیز به دو بخش علمی و علمی – عملی تقسیم شده است. در ماده 5 این قانون بحث آموزش فارغ از جنسیت پذیرفته شده است:"برخورداری از آموزشهای عمومی برای کلیه دانش آموزان کشور باید به گونه ای باشد که بر حسب استعداد و جنس بتوانند از تعلیمات مناسب جهت شکوفایی خلاقیتها بهره مند شوند" این ماده اشاره ی صریحی به بحث جنسیت در امر آموزش دارد و در واقع آزادی آموزش را فارغ از جنسیت میپذیرد.
قانون برنامه ی چهارم توسعه .
این قانون با تأکید مجدد بر امر آموزش و اجباری کردن آن تا پایان دوره ی راهنمایی، بر این نکته توجه دارد که دولت میبایست به تناسب تأمین امکانات، شرایطی را پدید آورد که به تدریج در مناطقی که آموزش وپرورش اعلام میکند تا پایان برنامه ی چهارم امر آموزش اجباری محقق گردد. علاوه بر آن هیئت دولت در آئین نامه مصوب 02/05/1383 بر امر آموزش تا پایان دوره ی راهنمایی تأکید و مقرره ای به تصویب رسانده است. در ماده ی 2 آیین نامه ی مزبور آمده است که وزارت آموزش وپرورش موظف است
با همکاری شوراهای اسلامی شهر و روستا، افراد مشمول این آیین نامه را که از ادامه ی تحصیل بازمانده اند شناسایی و امکان ثبت نام و ادامه ی تحصیل آنها را فراهم نماید.
قانون برنامهی پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران .
در این برنامه نیز حق آموزش مورد تاکید قرار میگیرد. بند ج از ماده 19قانون مذکور بیان میدارد"آموزش وپرورش مجاز است در حدود مقرر در اصل 15 ق.ا گویش محلی و ادبیات بومی را در مدارس تقویت نماید و در کنار برنامه های آموزش ملی به آموزش محلی نیز توجه شود"
سند نقشه جامع علمی کشور .
این سند نیز از جمله ی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است در سند نقشه جامع علمی کشور در قسمت اهداف بخشی نظام علمی ، فناوری و نوآوری کشور، دستیابی آحاد جامعه به سطح مناسب دانش عمومی و از بین رفتن بیسوادی بیان شده است.
سند تحول بنیادین نظام آموزش وپرورش .
در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش نیز بر گسترش عدالت آموزشی و رفع بی سوادی تاکید شده است.
منشور حقوق شهروندی
از دیگر اسناد مهم در حمایت از حق آموزش وپرورش است. در این منشور حق آموزش به عنوان یکی از حقوق مسلم ملت به رسمیت شناخته شده است و نسبت به قانون اساسی به جنبه های بیشتری از حق بر آموزش اشاره شده است. با توجه به مفاد منشور میتوان امیدوار بود که اعمال محدودیت نسبت به حق بر آموزش به همه افراد ملت دشوارتر از گذشته شود و این حق در شکل بهتر و کاملتری در جامعه ایفا گردد .
در این سند در ذیل بند "ظ" حق آموزش وپرورش مورد تاکید قرار گرفته است. در ماده104 این منشور بیان گردیده است که"شهروندان از حق آموزش برخوردارند. آموزش ابتدایی اجباری و رایگان است. دولت زمینه دسترسی به آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه را فراهم میسازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد نیاز و ضرورت کشور به طور رایگان گسترش میدهد. دولت آموزش پایه را برای افراد فاقد آموزش ابتدایی فراهم می آورد.
آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب 1384 .
اهمیت و توجه به حق آموزش در قوانین عادی در نظام حقوقی ایران به حدی است که دولت برای اصلاح شخصیت مجرمان و بازگرداندن آنان به یک زندگی شرافتمندانه با گسترش آموزش وپرورش در زندان ها و موسسات وابسته به آنها گامی جهت اصلاح بزهکاران برداشته و در این آیین نامه فراگیری سواد و ادامه تحصیلات علمی، دینی و حرفه زندانیان مورد تاکید قرار داده است. از مجموع قوانین داخلی درباره ی آموزش وپرورش این نتیجه حاصل می آید که علاوه بر توجه قانون گذار اساسی به این مسئله، قانون گذار عادی نیز توجه خاصی را به این موضوع داشته است. معیارهایی که برای دو مفهوم حق و آزادی آموزش بیان شد در این قوانین به خوبی گنجانده شده است.
نتیجه گیری :
با توجه به فرضیه تحقیق بر اساس یافته ها به این نتیجه می رسیم ، توجه به جایگاه رفیع علم و دانش در فرهنگ غنی اسلامی از جمله در فقه وحقوق ایران و اسناد بالادستی ، حق بر آموزش زنان و دختران در کشورایران بصورت همه جانبه در نظر گرفته شده و در این زمینه(قوانین و اسناد) هیچ کمبود و نقصی به نظر نمی رسد و جایی برای اجرای سیاستهای بین المللی تحت عنوان عنوان سند 2030 باقی نمی ماند. یافته های این پژهش نشان می دهد در فقه و حقوق اسلامی، آموزش حقی قطعی برای مردان و زنان است که موجب ایجاد تکالیف و مسئولیت هایی در جامعه می گردد .و باز همانطور که پژوهشها نشان داد از نظر اسلام تحصیل دانش امری لازم و واجب برای هر یک از زن و مرد است. عالیترین و کاملترین جلـوه ایـن مسـاوات، در اسلام تجلی یافته است بـه دلیـل آنکـه کسب علم و آگاهی یکی از شاخههایکمال به حساب میآید، هرکسی که بخواهد در دنیا آگاهانه زندگی کند و وظایف دینی، اجتماعی و خانوادگی خویش را بهطور مطلوب انجام دهد، باید در پی تحصیل علم باشد. به همین جهت است که روشنترین، موضوعات در اسلام جانبداری اصولی از رشد علم و گسترش آموزش و دانایی در سطح جامعه است. تمام آیات و روایاتی که درباره تحصیل علم و دانش وارد شده همانند "یا ایها الناس" و "یا ایها الذین آمنوا" عمومی است و شامل زن ها نیز میشود. این نگاه، هرگز جنس یا گروهی را استثنا نمینماید، بلکه همه آحاد انسانی، اعم از سیاه و سفید، زن و مرد، عرب و عجم را در نزد پروردگار برابر میداند و هیچ اختلافی جز در پرتو پروای الهـی و نزدیکـی بـه آسـمان معنا نمیشود، اسلام هر انسانی را در حدود توانمندیها و استعدادها و امکانات، برخوردار از حـقّ آمـوزش و فرهنـگ مـیدانـد .بنابر این آموزش زنان نیز از ابتدای ظهور اسلام در کنار مردان مورد توجه این دین مبین بوده است. همچنان که در قـانون اساسـی جمهـوری اسـلامی ایـران نیـز بـر اختصاص امکانات و شرایط مساوی مردان و زنان در جهت تعلیم و علم آموزی تأکید شده است. وجود پشتوانه چنـد صـد سـاله عقیدتی درخصوص تأکید بر حق بر آموزش زنان و تدوین قوانین متعدد داخلی در خصوص آموزش و پرورش کشور را بی نیاز از سایر برنامه های وارداتی مینماید. تدوین یک سند ملی باید بر اساس مبانی، اصول، آرمان ها و فرهنگ یک ملت و کشور باشـد. برنامه ٢٠٣٠ در واقع سند چشم انداز ١٥ ساله کشور را در موضوعات کلان و تربیت نسل و فرهنگ سازی مطرح مینماید و متاسفانه وارد مسائل حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران نیز میشود و ایـن مساله استقلال فرهنگی کشور را تهدید مینماید. تعهدات مختلف ایران در راسـتای اجرایـی سـازی ایـن برنامـه در تنـاقض بـا اسـناد بالادستی آموزشی و فرهنگی کشور است؛ آنچه به عنوان یکی از اصول موجود در این برنامه ملی به کار برده شده اسـت مساله جهانی سازی در تربیت شهروند جهانی می باشد در حالی که اهداف ذکر شده در سند تحول بنیادین آموزش و پـرورش تحقـق آرمان های متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملتها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت است. حال با توجه به مجموعه ی حقوق و قوانین پیرامون موضوع حق آموزش در می یابیم که با اجرای این قوانین محتاج اسناد بین المللی از جمله سند 2030 نخواهیم بود . پیشنهاد می گردد با توجه به کمبودها و نواقص در موضوع مورد بحث از جمله ضعف مدیران در اجرای برنامه های آموزشی یا فقدان مدیران کارآمد و تهیه و تنظیم محتوای آموزشی بر اساس استانداردهای آموزشی و موارد دیگر با بکارگیری نخبگان در حوزه تعلیم و تربیت و اعتماد به جوانان خوش فکر گامی موثر در بهبود کاستی ها در مباحث حق آموزش برابر در کشور برداشته شود .
منابع :
قرآن
آذربایجانی، مسعود،(2009)، عدالت جنسیتی واشتغال زنان، مجله مطالعات کاربردی زنان کتاب زنان، شماره 46.
آشتیانی، منوچهر(2013)، پیشرفت، توقف ناپذیری، غیرقابل برگشت بودن، سوره اندیشه، شماره 14 .
باقرزاده، محمدرضا(2009)، نیم نگاهی به حقوق زن در اسلام، نقدی بر کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، فصلنامه معرفت، شماره ۷.
بخش زاده ، علی، ام البنین ،گرمرودی ثابت، مولود، انتخابیان، عذرا .(2022) بررسی حق آموزش زنان در فقه و حقوق ایران و سند 2030 یونسکو ، فقه و تاریخ تمدن: بهار 1401 ، سال هشتم – شماره1 صفحه 26 تا 33) .
پیروزنیک، مهرناز (2017)، سند سازمان ملل متحد دگرگون ساختن جهان ما دستور کار 2030 برای توسعه پایدار، تهران: صندوق کودکان ملل متحد درایران و دفترمنطقه ای یونسکو.
ترمانینی عبدالسلام(2006) رویدادهای تاریخ اسلام ، جمعی از پژوهشگران ، تهران ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
جعفری لنگرودی، محمد جعفر(2022). ترمینولوژی حقوق .تهران . انتشارات گنج دانش ، چاپ 37
حکیمی، محمدرضا و دیگران(2015) . ترجمه فارسی الحیات . مترجم احمد آرام . تهران : نشر دلیل ما .
دهخدا، علی اکبر(1994)، لغت نامه، تهران : چاپ خانه مجلس.
سازمان برنامه و بودجه(1999)، اولین گزارش ملی توسعه انسانی ایران، تهران : انتشارات سازمان
سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور(2005)، آرمان ها و اهداف توسعه هزاره . ترجمه سیدمهدی آرایی و همکاران.تهران:انتشارات سازمان مدیریت .
سلگی ،مریم وکریمی، سوده (2019) ، فصلنامه فرهنگی – تربیتی سال چهاردهم . شماره 48 . پاییز 1398 : 37- 7
شایگان علی(1952)، شرح قانون مدنی . تهران : انتشارات اسلامیه.
کلینی، محمد بن یعقوب (1986)، اصول کافی، مترجم: محمد باقر کمره ای . تهران: انتشارات سرور .
کچوئیان، حسین(2011)، نظام اجتماعی، غرب: تجدد، توسعه و ویرانگری، تاملی تاریخی بر توسعه و نسبت آن با علوم اجتماعی و برنامه ریزی، سوره اندیشه ، شماره ۵۶ و ۵۷
فیض کاشانی ، ملا محسن (1986) . المحجة البیضاءفی تهذیب الاحیاء . مقدمه علی اکبر غفاری . قم : جامعه مدرسین .
قاری سید فاطمی، سید محمد(2009)، حقوق بشر در جهان معاصر.جلد دوم . تهران : انتشارات شهر دانـش.
منصور،جهانگیر(2024)، قانون اساسی، تهران : چاپ دوران .
معین، محمد(1992)، فرهنگ لغات فارسی، تهران : امیرکبیر
هاشمی، سید محمد(2005)، قانون اساسی و حاکمیت مردم، نشریه حقوق اساسی، دوره 2، شماره 3، شهریور 1384، صفحه 325-333
طباطبایی علامه محمدحسین (1978) المیزان فى تفسیر القرآن، قم: جماعة المدرسین حوزه العلمیة.
یدالهی ،انور ، محمدحسین زارعی ، اسداله یاوری(2019) . بررسی تطبیقی رویکرد سند 2030 و سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایران به عدالت آموزشی جنسیتی. فصلنامه پژوهش حقوق عمومی، سال بیست و یکم، شماره 56 .
اساسنامه ی نهضت سوادآموزی جمهوری اسلامی مصوب 1984 مجلس شورای اسلامی
قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب 1989 مجلس شورای اسلامی .
قانون برنامه ی چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران .
قانون برنامه ی پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران .
سند نقشه جامع علمی کشور .
سند تحول بنیادین نظام آموزش وپرورش .
منشور حقوق شهروندی .
آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب 2005 .
[1] Ashtiyani
[2] Kachoiyan
[3] Majlis Research Center, Review of the 2030 Agenda for Sustainable Development (2020): Hidden Dimensions and Key Aspects of the 2030 Agenda .
[4] The Speech of the Supreme Leader in a Gathering of Teachers on May 7, 2017
[5] Pirouz nik
[6] Bagheri
[7] Solgi and Karimi
[8] Bakhshzadeh
[9] Yadollahi
[10] Jafari Lngeroudi
[11] Hashemi
[12] Ghari
[13] Feyz e Kashani
[14] Feyz e Kashani
[15] Koleyni
[16] Tabataba
[17] Koleyni
[18] https://qom.shafaqna.com/FA/229808
[19] Hakimi
[20] Feyz e Kashani
[21] Termanini
[22] Ebn e Jouzi
[23] Aliabadi
[24] Sadat
[25] Feyz e Kashani
Resources :
Azarbayjani,M.,(2009). Gender Equality and Women's Employment. Journal of Applied Women’s Studies, Women’s Book, Issue No. 46
Ashtiani, Manouchehr (2013), Progress, Inevitability, Irreversibility, Surah Andisheh, Issue No. 14.
Bagherzadeh, Mohammad Reza (2009), A Glance at Women's Rights in Islam: A Critique of the Convention on the Elimination of All Forms of Discrimination Against Women, Marifat Quarterly, Issue No. 7.
Bakhshzadeh, Ali; Omolbanin, Garmaroudi Sabit, Moloud; Entekhabian, Azra.)2022) Investigation of Women's Right to Education in Iranian Jurisprudence and Law and UNESCO's 2030 Agenda, Jurisprudence and the History of Civilization:, Year 8 – Issue No. 1, Pages 26 to 33
Pirouzneek, Mehrnaz (2017), Transforming Our World: The 2030 Agenda for Sustainable Development, Tehran: United Nations Children's Fund in Iran and UNESCO Regional Office.
Tarmanini, Abd al-Salam (2006), Events of Islamic History, A Group of Researchers, Tehran: Islamic Sciences and Culture Research Institute.
Jafari Langroudi, Mohammad Jafar (2022). Legal Terminology. Tehran: Ganj Danesh Publications, 37th Edition.
Hakimi, Mohammad Reza, et al. (2015). Persian Translation of Al-Hayat. Translator: Ahmad Aram. Tehran: Dalil Ma Publications.
Dehkhoda, Ali Akbar (1994), Loghatnameh (Dictionary), Tehran: Majles Printing House.
Organization for Planning and Budget (1999), First National Human Development Report of Iran, Tehran: Organization Publications.
Management and Planning Organization (2005), Millennium Development Goals and Objectives. Translated by Seyed Mehdi Araei and colleagues. Tehran: Management Organization Publications.
Solgi, Maryam and Karimi, Soudabeh (2019), Cultural-Educational Quarterly, Year 14, Issue No. 48, Fall 2019: Pages 7-37
Shaigan, Ali (1952), Explanation of the Civil Law. Tehran: Eslamiyeh Publications.
Kulaini, Muhammad ibn Ya'qub (1986), Al-Kafi (The Sufficient), Translator: Muhammad Baqir Kamarehei. Tehran: Sarvar Publications.
Kachouian, Hossein (2011), Social System, West: Modernity, Development and Destruction, A Historical Reflection on Development and its Relationship with Social Sciences and Planning, Surah Andisheh, Bahman and Esfand 2011, Issue Nos. 56 and 57
Fayz Kashani, Mulla Muhsin (2004), Al-Mahajjat al-Bayda fi Tazhib al-Ihya, Introduction by Ali Akbar Ghafari, Qom: Society of Seminary Teachers.
Ghari Seyed Fatemi, Seyed Mohammad (2009), Human Rights in the Contemporary World, Volume 2, Tehran: Shahr-e-Danesh Publications.
Mansour, Jahangir (2024), Constitution, Tehran: Doran Publishing
Moein, Mohammad (1992), Persian Dictionary, Tehran: Amir Kabir Publishing.
Hashemi, Seyed Mohammad (2005), Constitution and Popular Sovereignty, Journal of Constitutional Law, Vol. 2, No. 3, September 2005, Pages 325-333
Tabatabaei, Allameh Mohammad Hossein (1978), Al-Mizan fi Tafsir al-Quran, Qom: Society of Seminary Teachers.
Yadollahi, Anvar; Mohammad Hossein Zarei; Asadollah Yavari (2019), Comparative Analysis of the 2030 Agenda and the Fundamental Transformation Document in Iran's Education System regarding Gender Educational Justice. Quarterly Journal of Public Law Research, Year 21, Issue No. 56, Winter 2019
Statute of the Literacy Movement of the Islamic Republic of Iran, Approved by the Islamic Consultative Assembly in 1984
Law on the Objectives and Duties of the Ministry of Education, Approved by the Islamic Consultative Assembly in 1989.
Law of the Fourth Development Plan of the Islamic Republic of Iran.
Law of the Fifth Development Plan of the Islamic Republic of Iran.
Comprehensive Scientific Roadmap of the Country Document
Fundamental Transformation Document of the Education System.
Charter of Citizens' Rights
Executive Regulations of the Prisons Organization and Security and Correctional Measures of the Country, Approved in 2005.