توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار در شرکتهای دانش بنیان (مطالعهی موردی: شرکتهای دانش بنیان استان مازندران)
محورهای موضوعی : مدیریت
1 - مدیرعامل شرکت تدبیرتجارت پیشرو
کلید واژه: "توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک", "دانش بنیان", "بهبود فضای کسب و کار",
چکیده مقاله :
هدف این تحقیق بررسی تأثیر توسعه استراتژیک تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار است.این تحقیق بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و بر اساس رویکرد از نوع کمی و از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی است. روش نمونهگیری تحقیق حاضر تصادفی ساده میباشد. ابزار اندازهگیری و جمعآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه استاندارد بوده که برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارکنان شرکتهای دانش بنیان مستقر در استان مازندران تشکیل میدهند. تعداد 165 شرکت در نظر گرفته شد که با توجه به جدول مورگان تعداد 115 نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی با استفاده از متغیرهای جمعیت شناختی با نرمافزارهای SPSS استفاده گردید. نتایج به دست آمده فرضیات تحقیق به کمک نرمافزار PLS نشان میدهد متغیر بهکارگیری نیروی انسانی یکی از ابعاد توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک با شدت تأثیر 685/0 بیشترین تأثیر را بر بهبود فضای کسب و کار در شرکتهای دانش بنیان استان مازندران دارد.
The purpose of this study is to investigate the impact of strategic development of e-commerce on improving the business environment.This research is based on the purpose of an applied research and is based on a quantitative approach and a descriptive survey research. The sampling method of the present study is simple random. The measurement and data collection tool in this study was a standard questionnaire that Cronbach's alpha coefficient was used to assess its reliability. The statistical population of the research consists of managers and employees of knowledge-based companies based in Mazandaran province. 165 companies were considered and 115 samples were selected according to Morgan table. To analyze the data, descriptive statistics method was used using demographic variables with SPSS software. The results obtained from the research hypotheses using PLS software show that the variable of manpower utilization is one of the dimensions of developing a strategic model of e-commerce with an impact intensity of 0.685 has the greatest impact on improving the business environment in knowledge-based companies in Mazandaran province.
_||_
توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار
در شرکتهای دانش بنیان (مطالعهی موردي: شرکتهای دانش بنیان استان مازندران)
چکيده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر توسعه استراتژیک تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار است.
این تحقیق بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و بر اساس رویکرد از نوع کمی و از نوع تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی است. روش نمونهگیری تحقیق حاضر تصادفی ساده میباشد. ابزار اندازهگیری و جمعآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه استاندارد بوده که برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارکنان شرکتهای دانش بنیان مستقر در استان مازندران تشکیل میدهند. تعداد 165 شرکت در نظر گرفته شد که با توجه به جدول مورگان تعداد 115 نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی با استفاده از متغیرهای جمعیت شناختی با نرمافزارهای SPSS استفاده گردید. نتایج به دست آمده فرضیات تحقیق به کمک نرمافزار PLS نشان میدهد متغیر بهکارگیری نیروی انسانی یکی از ابعاد توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک با شدت تأثیر 685/0 بیشترین تأثیر را بر بهبود فضای کسب و کار در شرکتهای دانش بنیان استان مازندران دارد.
واژههای کلیدی: توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک، بهبود فضای کسب و کار، دانش بنیان
مقدمه
فضاي کسب و کار، به آن دسته از عوامل مؤثر بر عملکرد بنگاههای اقتصادي گفته میشود که مدیران بنگاهها نمیتوانند آنها را تغییر داده یا بهبود بخشند. محیط کسب و کار شامل کلیه عواملی است که بر عملکرد بنگاه مؤثر بوده اما مدیر نمیتواند آنها را تغییر دهد. بر اساس تجربیات و مطالعات انجام شده در سطح جهانى، به منظور راهاندازی هرگونه کسب و کار جدید میبایست مطالعات گسترده و بر اساس نیاز بازار کار هر منطقه، براى هر نوع محصول تولیدى انجام پذیرفته و تأمین منابع لازم جهت سرمایه اولیه لحاظ گردد. منظور از فضای کسب و کار عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای اقتصادی مانند ثبات قوانین و مقررات، کیفیت زیرساختها و ...است که تغییر دادن آنها فراتر از اختیارات و قدرت مدیران بنگاههای اقتصادی است. محیط کسب و کار شامل تمام عواملی است که بر کسب و کار تأثیر میگذارد، مانند نقاط قوت، ضعف، روابط قدرت درونی و جهتگیریهای سازمان؛ سیاستها و مقررات دولتی و ... . فضاي کسب و کار از جمله شاخصهای تعیین کننده وضعیت اقتصادي هر کشور است که با استناد به آن میتوان به بررسی و تجزیه و تحلیل شرایط اقتصادي هر کشور پرداخت (چرولینام، 2021).
بهبود محیط کسب و کار هر چند مفهومی بدیع در ادبیات اقتصاد و مدیریت است، اما در سالهای اخیر در کشور ما مورد توجه زیادی واقع شده است به طوری که به عنوان یکی از سیاستهای کلی مورد تأکید قرارگرفته است. موضوع بهبود محیط کسب و کار این روزها از چنان اهمیتی برخوردار است که گاهی از آن به عنوان مقدمه و یا حتی راهبرد جانشین خصوصیسازی یاد میشود. پیشرفت اقتصادی در هر کشوری وابسته به گسترش فعالیتهای اقتصادی در کلیه زمینههاست و مستلزم آن است که بستر لازم برای این امر فراهم شود و به عبارت دیگر موانع موجود در سر راه فعالیتها از میان برود و زمینههای مناسب به این منظور تدارک دیده شود. دانستن بسترهای مناسب کارآفرینی برای ایجاد کسب و کار، باعث افزایش گرایش کار آفرینان و به وجود آمدن طیف وسیعی از کارآفرینان نوظهور میگردد و کار آفرینان با اطلاع از شرایط و بسترهای موجود و شناخت ریسکها با دیدگاهی روشن، دست به ایجاد کسب و کار زده و همچنین با بررسی وضعیت این بسترها، موانع و نواقص موجود را شناسایی خواهند کرد. آگاهی از وضعیت فضای کسب و کار و تلاش جهت بهبود آن به عنوان یک راهبرد اقتصادی برای دولتها شناخته میشود.
حمايت دولت از شرکتهای دانش بنيان، به خصوص شرکتهایی كه در مراحل ابتدايي فعاليت خود هستند و نيز شرکتهای نوپايي كه توسط فارغالتحصیلان دانشگاهي تأسيس میشوند، به عنوان يك ضرورت حياتي براي پارکهای علم و فناوري مطرح است. در این ميان استفاده از تجارب كشورهاي ديگر، میتواند براي يافتن راه حلهای سریعتر و مناسبتر مفيد باشد. در شرکتهای دانش بنيان، رشد اقتصادي و ايجاد اشتغال و کسب و کار متناسب با ظرفيت نوآوري و تجارت الکترونیک تحقق مییابد؛ بدين معني كه دستاوردهاي تحقيق و توسعه به طور پيوسته از طریق سرمایهگذاری در تجارت الکترونیک، محصول، فرايند و يا سیستمهای نوين تبديل میگردد و دسترسی به ظرفیتهای سرمایهگذاری براي كارآفرينان و پژوهشگران عامل مهمي در ايجاد تجارت الکترونیک، نوآوري و بهرهبرداری از توان فناوري در اقتصاد ملي و بهبود فضای کسب و کار است.
مبانی نظري و پيشينه پژوهش
تجارت الکترونیکی1 نوعی تجارت است که برای انجام معاملات تجاری از اینترنت استفاده میکند. تجارت الکترونیک شیوه کار را تغییر داده و باعث ظهور بازیگران جدید اقتصادی، مدلهای جدید تجاری و فرصتهای جدید برای شرکتها و مصرف کنندگان میشود. تجارت الکترونیکی نیز تغییرات چشمگیری را در نحوه تعامل مردم هم با یکدیگر و هم با مشاغل ایجاد کرده است. تجارت الکترونیکی به انجام معاملات تجاری یا فعالیتهای مدیریتی با استفاده از اینترنت اشاره دارد. از آنجایی که مدلها و برنامههای تجارت الکترونیکی به طور گستردهای در محیط تجارت امروز مورد استفاده قرار گرفتهاند، جنبشی جدید به نام تجارت الکترونیکی پویا پدید آمده است تا برنامههای تجارت الکترونیکی را با ساده کردن تعامل تجاری در وب انجام دهد. تجارت الکترونیکی موفقیتآمیز باید با طراحی وب سایت پشتیبانی شود که توانایی کسب و کار برای به دست آوردن مزایای فروش آنلاین را تعیین میکند. مدل کیفیت خدمات یک وب سایت تجارت الکترونیکی مشکلات مختلفی را به عنوان معیاری برای کیفیت ایجاد کرده است. محققان کیفیت را معیار موفقیت دانستند. تجارت الکترونیکی به سرعت در حال رشد است و فرصتی عالی برای مشاغل فراهم میکند (عبداله و همکاران، 2019).
توسعه تجارت الکترونیکی، قدرت خرید را در مناطق روستایی آزاد کرده است و ساکنان روستاها و مصرف کنندگان شهری را قادر میسازد از همان فعالیتهای خرید آنلاین لذت ببرند. در همین حال، تجارت الکترونیکی میتواند بازارهای جدیدی برای محصولات و خدمات ارائه شده توسط افراد در پایین هرم ایجاد کند، که میتواند به کاهش فقر کمک کند. کاهش فقر در تجارت الکترونیکی سیاستی حمایتی برای کاهش فقر است. تجارت الکترونیکی به عنوان یک راه حل ابتکاری برای کاهش فقر و تغییر جهت از بازار به سمت دولت در نظر گرفته میشود. دولت نقش هدایت کننده را بازی میکند و سیستم عاملهای تجارت الکترونیکی در زمینه تجارت الکترونیکی به طور فعال همکاری میکنند (هان و همکاران2، 2019).
فضای کسب و کار3 شامل تمام عواملی است که بر کسب و کار تأثیر میگذارد، مانند نقاط قوت، ضعف، روابط قدرت درونی و جهتگیریهای سازمان؛ سیاستها و مقررات دولتی؛ ماهیت اقتصاد و شرایط اقتصادی؛ عوامل اجتماعی فرهنگی؛ روند جمعیتی؛ عوامل طبیعی؛ و روندهای جهانی و فرامرزی و تحولات دگرگونی بازار میباشد (چرولینام، 2021).
فضاي کسب و کار به آن دسته از عوامل مؤثر بر عملکرد بنگاههای اقتصادي گفته میشود که مدیران بنگاهها نمیتوانند آنها را تغییر داده یا بهبود بخشند. فضاي کسب و کار از جمله شاخصهای تعیین کننده وضعیت اقتصادي هر کشور است که با استناد به آن میتوان به بررسی و تجزیه و تحلیل شرایط اقتصادي هر کشور پرداخت. کسب و کار و سرمایهگذاری در هر کشور مستلزم فراهم بودن محیط نهادي مناسب و امنیت بخش در آن است. محققان محيط كسب و كار را مجموعه عوامل سياسي، اقتصادي، اجتماعي، تكنولوژيكي، حقوقي، و اخلاقي میدانند كه در فعالیتهای كسب و كارها اثر میگذارند، به گونهای كه كسب و كارها يا هيچ گونه كنترلي بر آنها ندارند و يا توان بسيار اندكي در كنترل اين عوامل دارند. در بررسي فضاي كسب و كار، تمايزي كاربردي و مفيد میتوان بين شاخصهای خارجي كه تمايل به اثرگذاري فوري در عمليات روزانهی شركت دارند و شاخصهایی كه تمايل به تأثیرات عمومیتری دارند برقرار كرد. محيط فوري يا عملياتي براي بسياري از شرکتها شامل عرضه كنندگان، رقبا، بازار نيروي كار، نهادهاي مالي، و مشتريان است و البته ممكن است كه مواردي چون سازمانهای تجاري، را نيز شامل شود (چرولینام، 2021).
محققان بهبود کسب و کار را به عنوان فرآیند عمل و تکنیک روششناختی که استفاده از منابع موجود را بدون به خطر انداختن اثربخشی تولید و کیفیت خروجی بهینه میکنند، تعریف میکنند. این فرآیندها یا تکنیکها شامل طراحی بهبود یافته، نگهداری سیستم و تصمیمگیری ساخت بهتر است. علاوه بر این، آنها نشان دادند که بهبود کسب و کار عمل یا فرآیند به حداکثر رساندن ارزش از طریق منابع برنامهریزی شده / نگهداری داراییها و بهبود تولید از طریق مدیریت ریسک مؤثر است. محققان بیان کردند که بهبود کسب و کار بر سودآوری و ارزش به دست آمده در طول عمر سازمانها تمرکز دارد. این بدان معناست که شرکتها باید به دنبال بهبود فرصتهایی برای هدایت ارزش پایدار باشند. برخی از ابتکاراتی که میتوان برای ایجاد پایداری ارزش در سازمان انجام داد شامل ایمنی، قابلیت اطمینان، بازده تولید، کیفیت و اثربخشی سرمایه است. محققان نشان دادند که بهبود کسب و کار یک مرور کلی از دارایی، فرآیند تهیه و مراقبت مادام العمر دارد (مولادزی4، 2018).
پيشينه تحقيق
ماجدی (1400) در تحقیق "شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه تجارت الکترونیک در کسب و کارهای کوچک و متوسط" به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تجارت الکترونیک در کسب و کارهای کوچک و متوسط پرداختند. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی است با استفاده از مطالعه ادبیات و مبانی نظری به استخراج عوامل پرداخته شد. سپس پرسشنامه در اختیار ۳۵ نفر از خبرگان که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند، قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از رویکرد نگاشت شناختی فازی و نرمافزارهای Fcmapper و UCINET استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از ۱۰ عامل استخراج شده، عوامل محصول و خدمات، الزامات فنی و نوآوری تأثیر بیشتری در این حوزه دارند.
احمدی زاد و همکاران (1398) در تحقیق "عوامل تأثیرگذار شاخصهای بهبود فضای کسب و کار شرکتهای صادراتی در استان کردستان" به بررسی عوامل مؤثر بر کسب و کار بنگاههای پرداختند. این تحقیق بر آن است تا با بهره گرفتن از روش فرا تحلیل به بررسی و تحلیل 110 منبع علمی در زمینه محیط کسب و کار که مربوط به ایران بپردازد و ضمن بررسی مطالعات انجام شده و دستهبندی نتایج آنها به نتیجه تلفیقی از بهبود محیط کسب و کار و عوامل مؤثر بر آن دست یابد. مطالعات انجام شده در مورد محیط کسب و کار در ایران را به پنج دسته کلی میتوان تقسیم نمود که بیشترین مطالعه انجام شده مربوط به بررسی جایگاه و وضعیت فضای کسب و کار ایران و مقایسه با سایر کشورها و عوامل مؤثر بر فضای کسب و کار و چگونگی بهبود آن میباشد. مهمترین عواملی که در مطالعات به عنوان عامل مؤثر بر بهبود فضای کسب و کار شناخته شدهاند، نظام مالیاتی، نظام حقوقی و قضایی، دسترسی به تسهیلات مالی، ثبات سیاسی، حاکمیت قانون، نا اطمینانی نرخ ارز و نرخ تورم، بازار سرمایه، فنآوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد بانک اطلاعات ملکی بوده است و از سایر عوامل مانند اندازه دولت، نظام بروکراسی، سرمایه اجتماعی، نهادهای مالی و ... غفلت شده است. در پایان نیز، پیشنهاداتی کاربردی ارائه شده است.
بهرامی نیا و همکاران (1396) در تحقیق "بررسی نقش اقتصاد دانش بنیان در بهبود فضای کسب و کار" بیان داشتند در اقتصاددانش بنیان، دانش محرک اصلی رشد، ایجاد ثروت و اشتغال در تمامی رشته فعالیتها است و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانش پایه، مورد توجه خاص قرار میگیرد؛ توسعه منابع انسانی به عنوان سرمایهگذاری حیاتی کشور برای اقتصاد و جامعه به عنوان یک اولویت اصلی محسوب شده و به طور کلی محور اصلی فعالیتهای اقتصادی مستقیماً بر اساس تولید، توزیع و مصرف دانش و اطلاعات قرار میگیرد. این تحقیق بیان داشت فضای کسب و کار شامل نهادها، مقررات و رویههای اداری مندرج در فعالیت اقتصادی است و به نوعی هزینههای غیر فنی فعالیت اقتصادی را تعیین میکند. هر چه مراحل، هزینهها و زمان انجام مراحل کمتر باشد، هزینههای شروع و تداوم فعالیت اقتصادی کاهش و احتمال شکلگیری کسب و کارها افزایش مییابد؛. بنابراین در صورت برنامهریزی صحیح امکان ایجاد و رشد کسب و کارهای دانش بنیان و در نتیجه جهتگیری اقتصاد کشور به سمت اقتصاد دانش بنیان و افزایش تولید ناخالص ملی فراهم خواهد آمد. این تحقیق بیان داشت بر اساس مشاهده ارتباط ساختاری بین اقتصاد دانش بنیان و فضای کسب و کار، میتوان با بهبود فضای کسب و کار نقش بسزایی را در ایجاد و استفاده بهینه از این دانش در جهت توسعه و رونق کسب و کارهای دانش بنیان داشت.
زائورس و همکاران5 (2020) در تحقیق "توسعه زیرساخت تجارت الکترونیک در شرایط مدرن" به بررسی زیرساختهای تجارت الکترونیک میپردازند. عواملی که تحت تأثیر توسعه تجارت الکترونیک برجسته میشوند. اهمیت نقش تجارت الکترونیک در اقتصاد جهانی اهمیت پیدا میکند و استفاده از ابزارهای مجازی الکترونیکی در شرایط مدرن نتیجه تجربیات کشورهای پیشرفته را نشان داده است که کارایی هر کشور یا صنعتی را به همراه دارد. ثابت شده است که برای بهکارگیری روشهای مؤثر توسعه تجارت الکترونیکی با ساخت زیرساختهای آن که حاوی عوامل مؤثر بر توسعه این صنعت است شروع میشود. این مطالعه همچنین به بررسی روند و چشمانداز توسعه تجارت الکترونیک در قزاقستان، پویایی کشورهای خارجی نشان داده شده است. ابزارهای توسعه تجارت الکترونیک در نظر گرفته شده است برخی از مشکلات توسعه زیرساخت تجارت الکترونیک شناسایی شده و راههای حل آنها پیشنهاد شده است.
بالاگا6 (2020) در تحقیق "دسترسی به پورتالهای تجارت الکترونیک اندونزی: مسائل و توصیههایی برای بهبود و رشد کسب و کار" بیان داشت تجارت الکترونیک سریعترین و سودآورترین تجارتی است که حضور جهانی دارد. شرکتهای تجارت الکترونیک میتوانند با ایجاد یک محیط در دسترس به سود بیشتری دست یابند تا مصرفکنندگانی که از نظر بصری دچار چالش هستند بتوانند بدون دردسر به وبسایت دسترسی داشته باشند. این کار تحقیقاتی بر شناسایی مشکلات دسترسی در پورتالهای تجارت الکترونیک اندونزی تمرکز دارد و توصیههای خاصی پیشنهاد شده است که شرکتهای تجارت الکترونیک در اندونزی میتوانند از این توصیهها برای اصلاح مسائل دسترسی استفاده کنند. تمام صفحات اصلی سه پورتال برتر تجارت الکترونیک با استفاده از نرمافزار کنترل دسترسی تجزیه و تحلیل شده است و مشکلات دسترسی کمی شناسایی شده است. شرکتهای تجارت الکترونیک میتوانند مشکلات دسترسی را شناسایی کرده و با استفاده از این توصیهها پایگاه کاربری خود را افزایش دهند و در نهایت بتوانند به اهداف مورد نظر برسند و به سود بیشتری دست یابند.
توسعه فرضیهها و الگوي مفهومی
مدل تحقيق
با بررسی ادبیات موضوعی موجود مرتبط با این تحقیق، در این تحقیق از مدل بالاگا و همکاران (2020) استفاده شده است. این مدل با هدف تبیین و درک مناسبتر روابط متغیرهای بهبود فضای کسب و کار و توسعه تجارت الکترونیک بنا شده است.
شکل 1: مدل مفهومی تحقیق (بالاگا و همکاران، 2020)
فرضیه اصلی
توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار شرکتهای دانش بنیان تأثیر معنیداری دارد.
فرضیات فرعی
1. حمایت دولت از کسب و کارهای الکترونیکی بر بهبود فضای کسب و کار شرکتهای دانش بنیان تأثیر معنیداری دارد.
2. زیرساختهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود فضای کسب و کار شرکتهای دانش بنیان تأثیر معنیداری دارد
3. بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و نوآور بر بهبود فضای کسب و کار شرکتهای دانش بنیان تأثیر معنیداری دارد.
روش تحقیق
روش تحقيق مجموعهای از قواعد، ابزارها و راههای قابل اطمينان و نظام يافته براي بررسي واقعیتها، كشف مجهولات و دستيابي به راه حل مشكلات است. روش تحقیق مذکور بر مبنای هدف، از نوع کاربردی میباشد زیرا یک تئوری را در سازمان مورد بررسی قرار میدهیم. همچنین روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمرهی تحقیقات توصیفی از نوع پیمایشی است زیرا مدل و تئوری در یک سازمان بدون دخل و تصرف ارزیابی میشود و چون آزمون فرضیات با عدد و رقم و نرمافزار است، از نظر رویکرد کمی میباشد. همچنین در این تحقیق از نظر روش چگونگی گردآوری دادهها روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. در این تحقیق از روش کتابخانهای (مطالعه کتب، مجلات، سایتهای اینترنتی، مقالات خارجی و داخلی) برای گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و پیشینه و از روش میدانی جهت توزیع و جمعآوری پرسشنامههایی که هدف آن کسب اطلاعات درباره رد یا تأیید فرضیههای این پژوهش میباشد که در این مطالعه استفاده خواهد شد. جامعه آماری این پژوهش مدیران و کارکنان شرکتهای دانش بنیان مستقر در استان مازندران میباشد. لیست شرکتهایی که برای جامعه آماری مورد استفاده قرار گرفت به شرح زیر است:
جدول 1: جامعه آماری
گروه | تعداد شرکتها | درصد |
شرکتهای دانش بنیان | 23 | 9/13 |
شرکتهای مستقر در پارک | 18 | 9/10 |
مراکز رشد استان | 124 | 20/75 |
جمع | 165 | 100 |
از آنجا که جامعه آماری شامل 165 شرکت و مرکز رشد عضو پارک علم و فنآوری است با استناد به جدول مورگان تعداد نمونه برابر 115 میباشد. روش نمونهگیری در تحقیق حاضر تصادفی ساده میباشد که شانس همه اعضای نمونه برای انتخاب شدن، یکسان است. ابزار گردآوری اطلاعات از جامعه آماری از طریق پرسشنامه میباشد. دادههای مورد نیاز این پژوهش برای سؤالات بهبود فضای کسب و کار از تحقیق خیامیان (1396) و برای تحقیق تجارت الکترونیک از پرسشنامه استاندارد دوستین و همکاران (2012) استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل دادهها در تحقیق حاضر در دو بخش انجام میشود. بخش اول، ویژگیهای جمعیت شناختی از طریق جداول و نمودارهای فراوانی آمار توصیفی میباشد و از نرمافزار SPSS استفاده میشود. بخش دوم، آمار استنباطی است که برای تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی برازش مدل و بررسی فرضیههای تحقیق از معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار PLS استفاده میشود.
یافتهها
یافتههاي توصيفی
از میان پاسخ دهندگان به پرسشنامه از لحاظ جنس، 5/83 درصد از پاسخ دهندگان مرد و 5/16 درصد زن بودند. از لحاظ سن، 7/35 درصد از پاسخ دهندگان بالای 50 سال سن داشتند که دارای بیشترین فراوانی بین باقی گزینهها بوده است.3/38 درصد از آزمودنیها در مقطع کارشناسی بودند که نسبت به سایر مقاطع در این پژوهش غالب بودهاند.
یافتههاي استنباطی
در آزمون پایایی یا قابلیت اعتماد ابزار اندازهگیری، نتیجه آزمون نشان داده است که قابلیت اعتماد پرسشنامه در حد قابل قبول است. آزمون ضرایب بارهای عاملی مورد تأیید قرار گرفت و چون تمامی اعداد ضرایب بار عاملی بیشتر از 0/7 بود که نشان از مناسب بودن این معیار دارد. با توجه به اینکه چهار شرط روایی همگرا مورد تأیید قرار گرفته است در نتیجه شرط روایی همگرا قبول شده است. با توجه به اینکه بار عاملی هر متغیر مشاهده پذیر بر روی متغیر پنهان متناظرش باید حداقل 1/0 بیشتر از بارهای عاملی همان متغیر مشاهده پذیر بر متغیرهای پنهان دیگر باشد. مدل این شرط را نیز داراست، پس آزمون بارهای عرضی، مورد تأیید است. مطابق با ماتریسهای موجود در فصل چهار، مقدار جذر AVE (قطر اصلی ماتریس) تمامی متغیرهای مرتبه اول از مقدار همبستگی میان آنها بیشتر است که این امر روایی واگرایی مناسب و برازش خوب مدلهای اندازهگیری را نشان میدهد. با تأیید این آزمون هر دو شرط برای پذیرش روایی واگرا مورد قبول واقع شده است، در نتیجه مدل اندازهگیری دارای روایی واگرا نیز میباشد. با تأیید روایی همگرا و روایی واگرا، شروط روایی و پایایی مدل اندازهگیری به نتیجه رسیده است. در قسمت برازش مدل ساختاری با آزمون معناداری ضرایب مسیر یا اماره تی (T-value) رابطهی بین سازهها در سطح اطمینان 95 درصدی قرار دارند. در قسمت برازش مدل ساختاری آزمون ضریب تعیین (R2) نشان داد، مقدار ضریب تعیین برای متغیرهای برونزا برابر صفر و برای متغیر بهبود فضای کسب و کار 834/0 است که در حد قوی قرار دارد. با توجه به مقدار به دست آمده برای GOF، که بزرگتر از 5/0 است پس برازش قوی تأیید میشود.
جدول 2: آزمونهای آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و AVE
متغیرهای مکنون | Alpha > 0.7 | CR > 0.7 | Communality > 0.5 | AVE > 0.5 |
بهبود فضای کسب و کار | 955/0 | 962/0 | 716/0 | 716/0 |
حمایت دولت | 760/0 | 861/0 | 675/0 | 675/0 |
زیرساخت | 905/0 | 927/0 | 681/0 | 681/0 |
نیروی انسانی | 916/0 | 933/0 | 615/0 | 615/0 |
نتایج آزمون فرضیات تحقیق
· ضريب مسير رابطه ميان حمایت دولت از کسب و کارهای الکترونیکی بر بهبود فضای کسب و کار 137/0 است. آماره تی برای اين ضريب نيز 371/2 است و مقدار آن بالاتر از آستانه معناداری 96/1 به دست آمده است. با توجه به ضریب مسیر میتوان گفت حمایت دولت از کسب و کارهای الکترونیکی بر بهبود فضای کسب و کار مثبت میباشد، زیرا ضریب مسیر به دست آمده مثبت میباشد. لذا فرضیۀ اول این تحقیق تأیید میشود.
· ضريب مسير رابطه ميان زیرساخت و بهبود فضای کسب و کار 206/0 است. آماره تی برای اين ضريب نيز 185/3 است و مقدار آن بالاتر از آستانه معناداری 96/1 به دست آمده است. با توجه به ضریب مسیر میتوان گفت تأثیر زیرساخت بر بهبود فضای کسب و کار مثبت میباشد، زیرا ضریب مسیر به دست آمده مثبت میباشد. لذا فرضیۀ دوم این تحقیق تأیید میشود.
· ضريب مسير رابطه ميان بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و نوآور بر بهبود فضای کسب و کار 658/0 است. آماره تی برای اين ضريب نيز 381/10 است و مقدار آن بالاتر از آستانه معناداری 96/1 به دست آمده است. با توجه به ضریب مسیر میتوان گفت بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و نوآور بر بهبود فضای کسب و کار مثبت میباشد، زیرا ضریب مسیر به دست آمده مثبت میباشد. لذا فرضیۀ سوم این تحقیق تأیید میشود.
جدول 3: خلاصه نتایج رابطۀ مستقیم و ضرایب معناداری فرضیات مدل
مسیر | ضریب مسیر | معناداری | نتیجه آزمون |
حمایت دولت از کسب و کارهای الکترونیکی - بهبود فضای کسب و کار | 137/0 | 371/2 | تأیید |
زیرساختهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات - بهبود فضای کسب و کار | 206/0 | 185/3 | تأیید |
بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و نوآور - بهبود فضای کسب و کار | 658/0 | 381/10 | تأیید |
شکل 2: مدل اندازهگیری تحقیق همراه با ضرایب استاندارد بارهای عاملی
بس از تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته بررسی فرضیه اصلی تحقیق یعنی تأثیر توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار، مطابق شکل زیر میباشد.
با توجه به شکل زیر فرض تأثیر توسعه تجارت الکترونیک بر بهبود فضای کسب و کار مورد تأیید قرار
میگیرد.
شکل 3: مدل اندازهگیری تحقیق همراه با مقادیر t-values
بحث و نتیجهگیری
یافتهها نشان میدهد که توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک، سبب بهبود فضای کسب و کار میشود. حال به مقایسه تحقیق با تحقیقات پیشین صورت گرفته میپردازیم:
بالاگا (2020) در تحقیق دسترسی به پورتالهای تجارت الکترونیک اندونزی: مسائل و توصیههایی برای بهبود و رشد کسب و کار نشان دادند تجارت الکترونیک سریعترین و سودآورترین تجارتی است که حضور جهانی دارد. شرکتهای تجارت الکترونیک میتوانند با ایجاد یک محیط در دسترس به سود بیشتری دست یابند. روش تحقیق مطالعه بالاگا مطابق روش تحقیق مطالعه حاضر یعنی کمی میباشد. آزمون معادلات ساختاری در هر دو تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق بالاگا مشابه یافتههای تحقیق حاضر مبنی بر تأثیرگذاری تجارت الکترونیک بر بهبود و رشد کسب و کار است.
مولادزی و همکاران (2018) در تحقیق ارزیابی شیوهها و چالشهای استراتژیهای بهبود کسبوکار در صنعت معدن پلاتین به بررسی راهبردها، شیوهها و چالشهای مربوط به عملکرد کسب و کار و اجرای بهبود کسب و کار برای هماهنگ کردن استراتژیهای تولید و تعمیر و نگهداری با استراتژی شرکت پرداخت. جامعه آماری تحقیق یک شرکت معدنی میباشد در حالی که جامعه آماری پژوهش حاضر شرکتهای دانش بنیان میباشد. روش تحقیق مولادزی آمیخته (کمی – کیفی) میباشد در حالی که روش تحقیق مطالعه حاضر کمی و ابزار آن پرسشنامه میباشد. نتایج تحقیق حاضر مبنی بر تأثیرگذاری تجارت الکترونیک با بهبود کسب و کار مطابق با نتایج یافتههای مولادزی (2018) مطابقت دارد.
پیشنهادات و محدودیتها
نتیجه آزمون فرضیه فرعی اول نشان داد که تأثیر حمایت دولت از کسب و کارهای الکترونیکی بر بهبود فضای کسب و کار با ضریب مسیر 137/0 تأیید شد. با توجه به ضریب مسیر میتوان گفت حمایت دولت از کسب و کارهای الکترونیکی بر بهبود فضای کسب و کار تأثیر مثبت و معناداری دارد. مشخص شد مؤلفهی q7 با بار عاملی 784/0 کمترین اثرگذاری را بر بهبود فضای کسب و کار دارد. بنابراین به مدیران توصیه میشود که برای توسعه تجارت الکترونیک در شرکتها بودجهی کافی برای اجرای موفق تجارت الکترونیک تخصیص داده شود. با توجه به اتخاذ سیاستهای کلان کشوری در توجه به اقتصاد دانش بنیان پیشنهاد میگردد نسبت به تشکیل مراکز رشد تخصصی و ارتقای آن اقدام گردد.
نتیجه آزمون فرضیه فرعی دوم نشان داد که تأثیر زیرساختهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود فضای کسب و کار با ضریب مسیر 206/0 تأیید شد. با توجه به ضریب مسیر میتوان گفت زیرساختهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود فضای کسب و کار تأثیر مثبت و معناداری دارد. مشخص شد مؤلفهی q1 با بار عاملی 713/0 کمترین اثرگذاری را بر بهبود فضای کسب و کار دارند. به مدیران پیشنهاد میشود برای بهبود کارایی شرکتها بستر استفاده از اینترنت و سهولت دسترسی به آن را فراهم نمایند.
نتیجه آزمون فرضیه فرعی سوم نشان داد که تأثیر بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و نوآور بر بهبود فضای کسب و کار با ضریب مسیر 658/0 تأیید شد. با توجه به ضریب مسیر میتوان گفت بهکارگیری نیروی انسانی متخصص و نوآور بر بهبود فضای کسب و کار تأثیر مثبت و معناداری دارد. مشخص شد مؤلفهی q10 با بار عاملی 440/0 کمترین اثرگذاری را بر بهبود فضای کسب و کار دارند. بنابراین پیشنهاد میگردد به کمبود مهارت شهروندان در ارتباط با فرایند الکترونیک اداری توجه نمایند.
با توجه به مطالب گفته شده به محققان آتی پیشنهادهای ذیل ارائه میگردد. به محققان آتی بررسی این موضوع در مکانی دیگر و با جامعه آماری متفاوت پیشنهاد میگردد. تحقیقات آینده تأثیرات احتمالی سایر متغیرها مانند قابلیت شناخت فرصتهای شغلی و نوآوری را در نظر بگیرند. یافتههای این مطالعه بر اساس ادراک مدیران در شرکتهای دانش بنیان است. تحقیقات آینده باید درک مشتری از تجارت الکترونیک را در نظر بگیرد، که ممکن است اهمیت بیشتری نسبت به درک مدیران داشته باشد، زیرا موفقیت در تجارت الکترونیک به منافع درک شده و درک مشتری بستگی دارد. مطالعات آینده میتوانند با بهرهگیری از روش AHP عوامل مؤثر بهبود فضای کسب و کار در شرایط مختلف یا با محیطهای جغرافیایی و فرهنگی و .... متفاوت را مقایسه نمایند.
این تحقیقی همانند سایر تحقیقات دارای محدودیتهایی نیز میباشد. ازجمله محدودیتهای تحقیق، میتوان به محدودیت زمانی انجام پژوهش و طولانی شدن فرآیند تحقیق به دلیل وجود بیماری کرونا اشاره کرد. محدودیت دیگر، مربوط به پرسشنامه میباشد. پرسشنامه با سؤالات بسته، در ذات خود داراي محدودیتهایی است که نمیتواند به صورت عمیق نگرش مشتریان را بررسی کند. همچنین ممکن است برخی افراد تمایلی به زمان گذاشتن براي پر کردن پرسشنامه نداشته باشند. گاهی اوقات نیز پاسخ دهندهها با دقت کافی به سؤالات پاسخ نمیدهند. نتایج فقط در شرکتهای دانش بنیان بررسی شده است و قابل تعمیم به بخشهای دیگر نبوده است. دادههای مربوط به تمام متغیرهای این مطالعه عمدتاً مقطعی بودند. افق زمانی ارزیابی تعامل بین توسعه الگوی استراتژیک تجارت الکترونیک و بهبود فضای کسب و کار ممکن است بسیار طولانی و پویا باشد.
منابع
§ احمدی زاد، فرزانه و صلواتی، عادل،1398، عوامل تأثیرگذار شاخصهای بهبود فضای کسب و کار شرکتهای صادراتی در استان کردستان، کنفرانس بینالمللی مدیریت، حسابداری، اقتصاد و بانکداری در هزاره سوم، تهران
§ بهرامی نیا، ابراهیم و رضایی، محمدجواد،1396، بررسی نقش اقتصاد دانش بنیان در بهبود فضای کسب و کار، دومین همایش ملی اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال با رویکرد حمایت از کسب و کار ایرانی
§ خیامیان، الینا. پاشازاده، یوسف. ابوالفضلی، ابوالفضل. (1396). بررسی عوامل اثرگذار بر بهبود فضای کسب و کار در استان آذربایجان غربی (مطالعه موردی: اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی ارومیه (. دانشگاه ارومیه
§ ماجدی، نوید،1400، شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه تجارت الکترونیک در کسب و کارهای کوچک و متوسط، دومین همایش ملی مدیریت نوین و کسب و کارهای نوپا، شیراز
§ Abdullah,r. Saleh,y. (2019). Factors affecting buyers’ trust in e-commerce in Palestine. Middle East J. Management, Vol. 6, No. 5.597-639.
§ Balaga, R. (2020). Accessibility Issues in Indonesian E-Commerce Portals: Issues and Recommendations for Business Improvement and Growth. In Re-imagining Diffusion and Adoption of Information Technology and Systems: A Continuing Conversation (pp. 581–591).
§ Cherunilam,f. (2021). BUSINESS ENVIRONMENT.
§ Dustin, Elfride. Jeff Rashka، and Douglas Mc Diarmid، )2012(.Quallity Web Systems: Performance، Security، and Usability. Addison-Wesley، 245-250.
§ Han, F., & Li, B. (2020). Exploring the effect of an enhanced e-commerce institutional mechanism on online shopping intention in the context of e-commerce poverty alleviation. In Information Technology & People (Vol. 34, Issue 1, pp. 93–122)
§ MULAUDZI,m. (2018). EVALUATING THE BUSINESS IMPROVEMENT STRATEGIES, PRACTICES AND CHALLENGES IN THE PLATINUM MINING INDUSTRY. Nelson Mandela University.
§ Zauresa., Baimukhanbetova, E., Belgozhakyzy, M., Alikbaeva, A., & Tulebaeva, N. (2020). The development of e-commerce infrastructure in modern conditions. In S. Ziyadin, A. Shaikh, R. Dinis de Sousa, A. Borodin, & A. Mottaeva (Eds.), E3S Web of Conferences (Vol. 159, p. 04028).
Development of a Strategic E-Commerce Model on Improving the Business Environment in Knowledge-Based Companies
(Case Study: Knowledge-Based Companies in Mazandaran Province)
Ramezan Gholami Evati, Seifollah Talebi Zari Mahaleh, Mohammad Reza Anbiaei
Abstract
The purpose of this study is to investigate the impact of strategic development of e-commerce on improving the business environment.
This research is based on the purpose of an applied research and is based on a quantitative approach and a descriptive survey research. The sampling method of the present study is simple random. The measurement and data collection tool in this study was a standard questionnaire that Cronbach's alpha coefficient was used to assess its reliability. The statistical population of the research consists of managers and employees of knowledge-based companies based in Mazandaran province. 165 companies were considered and 115 samples were selected according to Morgan table. To analyze the data, descriptive statistics method was used using demographic variables with SPSS software. The results obtained from the research hypotheses using PLS software show that the variable of manpower employment is one of the dimensions of developing a strategic e-commerce model with an impact intensity of 0.685 has the greatest impact on improving the business environment in knowledge-based companies in Mazandaran province.
Keywords: Development of strategic e-commerce model, improving business environment, knowledge base
[1] e-commerce
[2] Han
[3] Business environment
[4] MULAUDZI
[5] Zaures
[6] Balaga