بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در افزایش سرمایه اجتماعی در بین کارگران شهر اراک
محورهای موضوعی : مدیریت رسانه
1 - پژوهشگر صداوسیمای اراک
کلید واژه: شهرستان اراک, شبکه استانی آفتاب, کارگران, سرمایه اجتماعی,
چکیده مقاله :
هدف کلی این پژوهش بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در افزایش سرمایه اجتماعی در بین کارگران شهر اراک است. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارگران کارخانجات و کارگاه های صنعتی و تولیدی کوچک و بزرگ شهرستان اراک با ده نفر و بیشتر نیرو می باشد که از این میان، تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند و در نهایت 400 پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار صوری پرسشنامه با کسب نظرگروهی از متخصصان و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر 94% به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که: سرمایه اجتماعی در میان بیش از نیمی از کارگران شهر اراک در حد متوسط به بالا بوده و بین "میزان تماشای شبکه آفتاب" و "میزان سرمایه اجتماعی" رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. به این معنی که با افزایش میزان تماشای شبکه آفتاب، میزان سرمایه اجتماعی افزایش می یابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش سرمایه اجتماعی بین کارگران شهرستان اراک موفق عمل نماید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که شبکه آفتاب در افزایش بیشتر مولفه های سرمایه اجتماعی موفق بوده است.
The general objective of this research is to investigate social capital among workers of Arak city with emphasis on provincial media. The research method is survey. The statistical population of all the workers of factories and factories in the small and large industrial enterprises of Arak city with ten and more forces are force. Among them, 400 people were selected using the Cochran formula by multi-stage cluster sampling method. Finally, 400 questionnaires Collected and analyzed. The formal validity of the questionnaire was evaluated by considering a group of experts and its structural validity using factor analysis technique and necessary corrections were made. The reliability of the questionnaire was 94% based on Cronbach's alpha test. The research results show that: Social capital among the more than half of the workers in the city of Arak is moderate to high, and there is a meaningful and positive relationship between the amount of sunshine watching and the amount of social capital. This means that by increasing the amount of sunshine watching, the amount of social capital increases and the sunshine system can succeed in increasing social capital among workers in Arak. Therefore, it can be concluded that the solar network has been successful in further increasing the components of social capital.
_||_
بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در افزایش سرمایه اجتماعی در بین کارگران شهر اراک
چکیده
هدف کلی این پژوهش بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در افزایش سرمایه اجتماعی در بین کارگران شهر اراک است. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری كليه کارگران کارخانجات و کارگاه های صنعتی و تولیدی کوچک و بزرگ شهرستان اراک با ده نفر و بیشتر نیرو مي باشد که از این میان، تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند و در نهایت 400 پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار صوری پرسشنامه با کسب نظرگروهی از متخصصان و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تكنيك تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر 94% به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که:
سرمایه اجتماعی در میان بیش از نیمی از کارگران شهر اراک در حد متوسط به بالا بوده و بین "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان سرمایه اجتماعی" رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. به این معنی که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان سرمایه اجتماعی افزايش مي يابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش سرمایه اجتماعی بین کارگران شهرستان اراک موفق عمل نماید. بنابراین می توان نتیجه گرفت که شبکه آفتاب در افزایش بیشتر مولفه های سرمایه اجتماعی موفق بوده است.
لذا پیشنهاد می شود شبکه استانی با هدف آگاهی دادن به افراد جامعه به خصوص قشر کارگر از نتایج افزایش و تقویت سرمایه اجتماعی، اخبار و برنامه هایی را در راستای تقویت و افزایش هرچه بیشتر مولفه ها و شاخصه های سرمایه اجتماعی تولید و پخش نماید.
واژگان کلیدی: سرمایه اجتماعی،کارگران، شهرستان اراک، شبکه استانی آفتاب.
مقدمه
مفهوم سرمایه اجتماعی و گسترش و بسط روش ها و راهکارهای حفظ، نگهداری و تقویت آن در سال های اخیر مورد توجه گسترده ای قرار گرفته است. این مفهوم به عنوان ابزاری برای ارزیابی کارکردهای سازمان های اجتماعی و میزان موفقیت و تلاش و محبوبیت نهادهای اجتماعی یا گروه ها و انجمن ها محسوب می شود. (رسولي، پاك طينت،1390) بدین لحاظ سرمایه اجتماعی مانند سرمایه های دیگر بستر مناسب برای دسترسی به فرصت ها و اهداف زندگی را آماده ساخته و یکی از منابع مهم موفقیت سازمانی و اجتماعی محسوب می شود. در عصر حاضر مدیران برای توسعه بیشتر از آنکه به سرمایه های فیزیکی و انسانی نیازمند باشند به سرمایه اجتماعی نیاز دارند. امروزه سازمان ها مدیرانی را استخدام می کنند که به سرمایه اجتماعی اعتقاد داشته و خود نیز دارای این سرمایه باشند. تعداد کارکنان موجود در سازمان ها که دارای سرمایه اجتماعی بالا باشند، کم و تقاضای سازمان برای به خدمت گرفتن آنها زیاد است. از این رو افراد برخوردار از سرمایه اجتماعی بالا منابع کمیاب تلقی می شوند چون افراد دارای سرمایه اجتماعی بالاتر توانایی حل مشکل بیشتری دارند (tymon,stump,2003) در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثربخشی خود را از دست داده و بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می شوند. این در حالی است که در این میان نباید نقش رسانه ها را نادیده گرفت چراکه رسانه ها با آگاهی بخشی و اطلاع رسانی به موقع و صحیح به افراد می توانند به میزان بیشتر و دقیق تر اطلاعات و مسائل جاری روز را در زمانی کمتر و به طور مناسب تر در اختیار افراد جامعه قرار داده، به اعتمادسازی در سطح جامعه اقدام کرده و بر میزان سرمایه اجتماعی بیفزایند. (متانی، فلاح، ۱۳۹۰) بنابراین از آنجا که استان مرکزی و بخصوص شهر اراک با برخورداری از صنایع مادر و تخصصی، از مهمترین قطب های صنعتی کشور به حساب می آید و به تبع آن کارگران بخش قابل توجهی از جمعیت آن را تشکیل می دهند که افزایش سرمایه اجتماعی در این قشر می تواند به افزایش انگیزه و فعالیت و در نهایت بهبود تولید منجر شود لذا هدف اصلی در تحقیق حاضر این است که نشان دهد نقش و جایگاه شبکه استانی آفتاب بر وضعیت سرمایه های اجتماعی در بین کارگران شهر اراک چیست؟
با توجه به اینکه اين تحقيق در خصوص بررسي ميزان كارآمدي شبكه آفتاب و تاثير آن بر مؤلفه هاي سرمایه اجتماعی به اجرا در آمده و بر آن بوده است تا رابطه هريك از اين مولفه ها را مورد تجزيه و تحليل قرار دهد و نتایج آن نیز می تواند برنامه سازان را در جهت ساخت و تولید برنامه هایی که به افزایش سرمایه اجتماعی در بین افراد جامعه و بخصوص قشر کارگر منجر می شود، یاری رساند، بنابراین لازم به نظر رسید براي آشنایی با اين مولفه ها، تعاریف مناسبی به صورت زیر از این مولفه ها ارائه گردد که عبارتند از:
سرمایه اجتماعی: عبارت است از دانش، ادراک، هنجارها، قوانین و انتظارات مشترک درباره الگوهای تعاملات که گروهی از افراد در برخورد با مسائل پیچیده اجتماعی موقعیت های کنش جمعی با خود به سازمان می آورند. (فرانسیک1، 2002؛ به نقل از احمدی حصار، 1392) ناهاپيت و گوشال سه بعد زير را براي سرمايه اجتماعي در نظر ميگيرند:
- بعد ساختاري سرمايه اجتماعي: اين بعد الگوي كلي روابط در سازمانها و حدي را كه افراد در سازمان به يكديگر متصل ميگردند، در بر ميگيرد (Bolino & et al, 2002) و شامل پيوندهاي موجود در شبكه (وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه)، شكل و تركيب شبكه (سلسله مراتب شبکه، میزان ارتباط پذیری و تراکم شبکه) و تناسب سازماني (تا چه انداره شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاص، ممکن است برای اهداف دیگر نیز استفاده شود) ميشود. (Nahapiet & Ghoshal, 1998)
- بعد ارتباطي سرمايه اجتماعي: اين بعد ماهيت روابط در يك سازمان را در بر ميگيرد و بر كيفيت اين ارتباطات متمركر ميگردد (Bolino et al, 2002) که شامل مؤلّفه های اعتماد2، ارزشها (هنجارها3)، تعهدات4، هويت5 و روابط متقابل ميشود. (Nahapiet & Ghoshal,1998)
- بعد شناختي سرمايه اجتماعي: اين بعد که در برگيرنده ميزان اشتراك كاركنان درون يك شبكه اجتماعي است (Bolino et al ,2002) با استفاده از زبان، علائم مشترک و روایت های مشترک، بینش مشترکی از اهداف و ارزش ها را برای اعضای شبکه فراهم می کند و مقدمه فعالیت بهینه آنان در نظام اجتماعی را فراهم می نماید. (Nahapiet & Ghoshal,1998)
اعتماد: عبارتست از «باوری قوی به اعتبار، صداقت و توان یک فرد، انتظاری مطمئن و اتکا به یک ادعا یا اظهارنظر، بدون آزمون کردن آن است». (جواهری، بالاخانی، ۱۳۸۵)
تعهد: یعنی وظیفه یا ضمانتی در مقابل کسی یا برای چیزی و خود را ملزم به انجام کاری دانستن. (سایت ویکی پدیا، 1396)
هنجارها: به یک الگوی رفتاری گفته میشود که روابط و کنشهای اجتماعی را تنظیم میکند؛ اکثریت جامعه خود را به آن پایبند میدانند و در صورتی که شخصی آن را رعایت نکند، جامعه او را مجازات میکند. (رفیع پور،1377)
فهم متقابل (زبان و علائم مشترک): دلالت بر رابطه میان زبانها یا گویشها داشته و توضیحدهنده وضعیتیاست که گویشوران دو زبانگونه متفاوت اما مرتبط، میتواند بهراحتی و بدون تلاشی ویژه یا آموزشی هدفمند، یکدیگر را بفهمند. (سایت ویکی پدیا، 1396)
هویت: هویت اجتماعی یعنی این که فرد نقش ها و وظایف اجتماعی خود را بشناسد و متقابلاً انتظارات جامعه از خود را بداند و بتواند نقش خود را به طور مؤثر در جامعه ایفا کند. (پایگاه اطلاع رسانی حوزه، 1396)
همکاری(روابط متقابل): برطبق تعریف اتحادیه بینالمللی همکاری، ((همکاری، اجتماع مستقل افرادی است که به منظور تأمین نیازها و اهداف مشترک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود از طریق اداره و نظارت دموکراتیک مؤسسه ای با مالکیت جمعی، با همدیگر به نحو اختیاری توافق نمودهاند)). (سایت ویکی پدیا، 1396)
روابط سازمانی(روابط شبکه ای): شكلی از ارتباط میانفردی است؛ كه در آن، ارتباط، ناظر به روابط كاری كاركنان درون یك سازمان میباشد. (بلیك،رید و همكاران، 1378) یا اینکه عبارتست از مطالعه پیوندهای میان افرادی که از راه سهیم شدن در اطلاعات یکدیگر در ساختار ارتباطی (شبکه) بوجود آمده اند. (راجرز، شومیکر، 1379)
فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیه های فرعی
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان روابط متقابل اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان هویت پذیری اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان تعهد اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان آگاهی از هنجارهای اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان توجه به زبان و علائم مشترک اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان پیوندهای موجود در شبکه سازمانی رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان ارتباط پذیری و تراکم شبکه سازمانی (شکل و ترکیب شبکه) رابطه معنی دار وجود دارد.
- به نظر می رسد بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان تناسب سازمانی رابطه معنی دار وجود دارد.
پیشینه تحقیق
- پژوهش فاطمه زارع غیاث آبادی و محمد گنجی که با هدف ((بررسی رابطه استفاده از رسانه های جمعی و میزان سرمایه اجتماعی در شهر کاشان)) به انجام رسیده و نتایج آن در فصلنامه جامعه شناسی کاربردی در سال 1394 منتشر شده، نشان می دهد که بین تماشای برنامههای سیاسی، ورزشی، خبری و فیلمهای جنایی، تاریخی و فرهنگی تلویزیون و میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد.
- پژوهش محمد اسماعیل ریاحی، مصطفی ظهیری نیا و سهیل صادقی که با هدف ((بررسی تاثیر مصرف رسانه ای بر میزان سرمایه اجتماعی شهروندان شهر بندرعباس)) به انجام رسیده و نتایج آن در فصلنامه ارتباطات و فرهنگ در سال 1394 منتشر شده، نشان می دهد: بین میزان تماشای تلویزیون داخلی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای با سرمایه اجتماعی دارای رابطه معکوس است.
- پژوهشی که توسط حسن گیوریان با هدف ((بررسی تأثیر رسانه بر سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)) با روش پیمایش به انجام رسید و نتایج آن در فصلنامه مطالعات رسانه ای در سال 1391 منتشر شد نشان می دهد رابطه مستقیمی بین رسانه با سرمایه اجتماعی وجود دارد.
- نتایج مقاله ای که در سال 1390 با هدف ((بررسي نقش رسانه هاي جمعي در شکل گيري سرمايه اجتماعي در بين شهروندان شهر يزد)) توسط محمدرضا رسولی و داوود پاک طینت در فصلنامه فرهنگ ارتباطات منتشر شد نشان مي دهد همبستگي مستقيمي بين ميزان استفاده از رسانه هاي جمعي با سرمايه اجتماعي و ابعاد آن (اعتماد اجتماعي، مشارکت اجتماعي و هنجار اجتماعي) وجود دارد.
- نتایج مقاله ای که توسط مهرداد متانی و علی فلاح با عنوان ((سرمایه اجتماعی و مشارکت شهروندان با تاکید بر نقش رسانه های جمعی)) در سال 1390 در نخستین همایش ملی آرمان شهر ایران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نور ارائه گردید نشان می دهد که رسانه ها اگر بتوانند به میزان بیشتر و دقیق تری اطلاعات و مسائل جاری روز را در زمانی کمتر و به طور مناسب در اختیار شهروندان قرار دهند به اعتماد سازی در سطح جامعه اقدام کرده و بر میزان سرمایه اجتماعی افزوده اند.
- پژوهش دیگری که توسط دکتر جعفر حسین پور و دکتر کاظم معتمدنژاد با هدف ((بررسي رابطه ميزان مصرف رسانه ها و ميزان سرمايه اجتماعي شهروندان تهراني)) به انجام رسیده و نتایج آن در فصلنامه برنامه ريزي رفاه و توسعه اجتماعي در سال 1390 منتشر شده، نشان می دهد بين مصرف رسانه ها و سرمايه اجتماعي رابطه معنی دار وجود دارد و در نهايت تلويزيون به عنوان اصلي ترين رسانه كشور با پوشش بالاي خود مي تواند از طريق برنامه هاي متفاوت تاثيرات مثبتي را بر سرمايه اجتماعي و مولفه هاي آن بگذارد.
- نتایج پژوهشی که در سال 1385 توسط غلامرضا جعفری نیا با هدف ((بررسی رابطه استفاده از رسانه هاي جمعي با سرمايه اجتماعي سرپرستان خانوار در شهر خورموج استان بوشهر)) در فصلنامه رفاه اجتماعی منتشر شد نشان می دهد بین رسانه ها در دو بعد چاپي و الکترونيکي با چهار بعد سرمايه اجتماعي (اعتماد و قابليت اعتماد، نوع هنجارها، عضويت در شبکه هاي اجتماعي و آگاهي و توجه به امور عمومي، سياسي و اجتماعي) ارتباط معناداري دارد.
- پژوهشی که توسط دکتر فاطمه جواهری و قادر بالاخانی با هدف ((بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر اعتماد اجتماعی شهروندان تهرانی)) به انجام رسیده و نتایج آن در مجله علوم اجتماعی در سال 1385 منتشر شده، نشان می دهد: بین میزان استفاده از رسانههای جمعی با اعتماد میانفردی رابطه معنیداری وجود ندارد، اما با اعتماد عام و نهادی رابطه دارد؛ دیگر آنکه بین نوع مالکیت و شیوه مدیریت بر رسانه، با اعتماد اجتماعی ارتباط وجود دارد.
پژوهشهای مطرح شده فوق به عنوان پیشینه تحقیق هرکدام نقش رسانه ها را بر سرمایه اجتماعی در بین شهروندان مورد بررسی قرار می دهد در صورتی که پژوهش حاضر به بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در افزایش سرمایه اجتماعی در بین کارگران شهر اراک پرداخته است.
مزاياي سرماية اجتماعي
الواني و نقوي مزاياي سرماية اجتماعي را اینگونه بيان مي دارند:
1 – در اختيار گذاشتن اطلاعات زياد با هزينة پائين در زمان اندك براي بازيگراني كه نقش اصلي را در سرماية اجتماعي ايفا مي كنند.
2- سرماية اجتماعي زمينه هاي تحليل و ارزيابي آن را نيز فراهم مي كنند.
3- شبكه هاي ميان سازماني كه حاصل كار سرماية اجتماعي است مزايايش: (الف ) كسب مهارت ها و دانش هاي جديد، ب) مفيد براي شركت هاي چند مليتي)
4- كسب قدرت و نفوذ.
5- ايجاد يكپارچگي بين اعضا
6- سرمايه اجتماعي در سطح سازماني باعث: الف) ايجاد سازمان هاي كاري و تيم هاي منعطف، ب) ارائه ساز و كار براي بهبود مديريت عملكرد گروهي، ج) زمينه سازي براي توسعة سرمايه هاي غير عادي در سازمان و افزايش تعهد اعضا و كاركنان نسبت به مصلحت عامه. (الوانی، نقوی، 1381)
كاركردهاي سرمايه اجتماعي
پورتس سه كاركرد اصلي سرمايه اجتماعي را این گونه بیان می کند: الف) به عنوان يك منبع كنترل اجتماعي، ب) به عنوان يكي از منابع حفظ و حمايت خانوادگي، ج) به عنوان منبعي براي كسب فوايد و مزاياي خارج از شبكه خانوادگي (فوكوياما، 1384)
عوامل ايجاد و گسترش سرماية اجتماعي از دیدگاه کلمن
1 – كمك
2- ايدئولوژي: اعتقاداتي مانند لزوم كمك به ديگري يا عمل به سود او سبب پديد آمدن سرماية اجتماعي مي گردد.
3- اطلاعات: از ديدگاه كلمن ظرفيت بالقوه اطلاعات يك شكل مهم سرماية اجتماعي است كه جزو ذاتي و جدايي ناپذير روابط اجتماعي به شمار مي رود.
4- هنجارها: اگر در درون گروه اجتماعي هنجارهاي موثر و نيرومندي مبني بر اينكه فرد بايد منافع شخصي را رها سازد و به سود جمع عمل كند وجود داشته باشد، سرمايه اجتماعي شكل خواهد گرفت. (ايماني جاجرمی،1380)
منابع سرماية اجتماعي از نظر فوکویاما
فوكوياما منابع سرماية اجتماعي را موارد زير مي داند:
1 – ساخته شده بصورت نهادي: (الف: عقلاني، ب: غير عقلاني)،
2- ساخته شده به صورت خودجوش: (الف: عقلاني– نظرية بازي، ب: غير عقلاني/ الگوي قانوني عمومي/ نظام هاي انطباقي پيچيده)
3- ساخته شده بصورت برونزا: (الف: دين، ب: ايدئولوژي، ج: فرهنگ و تجربة تاريخي مشترك)
4- طبيعي: ( الف: خويشاوندي، ب: نژاد و قوميت (فوكوياما، 1379)
راههاي ايجاد و حفظ سرمايه اجتماعي در سازمان
با توجه به اهميت سرمايه اجتماعي در توسعه اجتماعي و سازماني، لازم است براي افزايش ذخيره اين سرمايه، برنامههاي مختلفي ايجاد گيرد. برخي از اين اقدامات در سطح سازماني عبارتند از:
1- تشويق و تقويت نهادهاي اجتماعي، صنفي و حرفهاي
2- توجه به ارتقاي سرمايه اجتماعي در آموزشهاي عمومي و آموزش كاركنان (علوي تبار، 1380)
3- پايبندي به اخلاقيات
4- احساس مسئوليت اجتماعي
5- يگانگي و وحدت با جامعه (الواني، 1381)
رسانههای جمعی و سرمایه اجتماعی
پاتنام
پاتنام به نقش مهم رسانه های جمعی در افزایش و کاهش اعتماد اجتماعی اشاره نموده و استدلال می کند که فنآوری و رسانه های جمعی بیشترین اثرات نابود کننده را بر اعتماد اعمال می کنند و تلویزیون به خصوصی سازی اوقات کمک کرده و افراد را از شرکت در اجتماعات گوناگون و فعالیت های مدنی باز می دارد. (اسکندری، 1391)
اوسلنر
به اعتقاد اوسلنر اعتماد پیش از آن که وابسته به تاثیر عوامل اجتماعی مانند تلویزیون باشد، وابسته به تاثیر عوامل روانی و کاملاً فردی از جمله خوش بینی افراد است و برنامه های عمومی تلویزیون رابطه مثبتی با میزان خوش بینی بینندگان دارند و تماشای زیاد این برنامه ها موجب تقویت اعتماد در بین بینندگان آن می شود. او معتقد است که رابطه ضعیفی بین برداشت مردم از دنیای تلویزیون با برداشت آنان از دنیای واقعی وجود دارد و تصور افراد از محیط پیرامون خود بیشتر مبتنی بر واقعیت های عینی محیط شکل می گیرد. (اوسلنر، 1998)
کلمن
به نظر کلمن تغییرات دراز مدت در برقراری اعتماد در نتیجه افزایش ارتباط های از راه دور وجود دارد. (کلمن، 1386) رسانه های جمعی به عنوان واسطه های اعتماد در جامعه مدرن هستند و به گونه ای فزاینده تبدیل به واسطه ای می شوند که افراد به قضاوت آنها در مورد امور مختلف اعتماد می کنند (جواهری، بالاخانی، 1385)
بوردیو
بوردیو معتقد است که رسانه های جمعی در تقویت سرمایه های اجتماعی موثر هستند زیرا شرایط و فضا را برای کنشگر در جهت انتخاب عقلانی فراهم می آورند و سبب تقویت اعتماد بین شخص و افزایش مشارکت عمومی می شوند و جامعه مدنی به عنوان بستر سرمایه اجتماعی، شکل گیری و توسعه خود را مدیون عملکرد رسانه های جمعی است. از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی در طول زمان کسب می شود و نوعی سرمایه گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه است که به دنبال تثبیت یا باز تولید آن گونه روابط اجتماعی است که مستقیماً در کوتاه مدت یا بلند مدت، قابل استفاده هستند. (جعفری نیا، 1389)
آنتونی گیدنز
آنتونی گیدنز از رسانههای جمعی و گروهی بهعنوان ابزارهای اشاعه "سرمایه اجتماعی" یاد میکند. او معتقد است که رسانههای جمعی، ابزار شناسایی، استمرار و ترویج، حفظ و یا انتقال سرمایههای اجتماعی هستند. ظهور رسانههای جمعی و گسترش عظیم آن سبب کاهش ابهامات در اجتماع شده است. رشد و افزایش اعتماد به اخبار تلویزیون و ثبات اعتماد به مطبوعات نشان میدهد که کاهش اعتماد به بعضی نهادها، ناشی از قدرت فزاینده رسانهها، به عنوان منبع و تفسیر کننده اطلاعات است. یکی از منابع سه گانه اطلاعات رسانههای جمعی هستند که علاوه بر تولید اطلاعات و تفسیر، آموزش را نیز بههمراه دارند. (صدیق بنای، 1396)
نظریه های مورد استفاده در تحقیق
نظريه استحکام يا تأثير محدود6
اين نظريه ناظر بر ايجاد تغييرات رفتاري نيست بلکه تنها مدعي تاثيرگذاري بر اطلاعات و معرفت افراد است، که از قبل در آنها زمينه داشته است. در حقيقت نقش رسانهها بازسازي زمينههاي معرفتي و نگرشي افراد است، نه ساختن نگرشهاي جديد، زيرا مخاطب از نظر نوع رسانه، نوع پيام و حوزه پيام مورد نظر، داراي حق انتخاب است. خارج شدن پيام از حالت يکپارچه و طراحي پيامهاي متنوع براي مخاطبان مختلف و پيدايش پيام هاي تخصصي (نشريات تخصصي) از پيامدهاي ظهور اين نظريه است. (Shafer, 1996)
نظريه نيازجويي مخاطبان: استفاده و بهره مندي
در اين نظريه مسئله انتخاب پيام ها از سوي مخاطبان به عنوان يک فرض غير قابل تغيير مطرح مي شود و استفاده مخاطبان از محتواي وسايل ارتباط جمعي با هدف مشخصي که براي تأمين نيازهاي گوناگون وي مي باشد، صورت مي گيرد. در اين نظريه علاوه بر پويايي مخاطب و هدفمند بودن انتخاب وي، مسئله رقابت بين منابع نيز وجود دارد. آگاهي افراد از نيازهاي خود موجب انتخاب پيام هاي وسايل ارتباط جمعي مي شود. (Fuller, 2004)
نظريه برجسته سازي7
برجسته سازي فراگردي است كه طي آن، رسانههاي جمعي اهميت نسبي موضوعات مختلف را به مخاطب انتقال مي دهند. اين نظريه ميگويد: "رسانهها در انتقال پيام ها، نوعي اولويت يا برجسته سازي بوجود ميآورند." (ويندال، 1992) اين نظريه تأثيرات رسانهها را در حوزه رفتار محدود ميکند. اما رسانه ها با برجسته ساختن برخي از موضوعات ميتوانند بر اطلاعات مردم تأثير بگذارند به عبارت ديگر، رسانهها اگر چه نمي توانند، تعيين کنند، که مخاطبان چطور بينديشند، اما ميتوانند، تعيين کنند، که درباره چه بينديشند. (ساروخاني، محسني، 1373)
نظريه کاشت8
نظريه كاشت معتقد است كساني كه زياد در مواجهه با وسايل ارتباط جمعي – بخصوص تلويزيون – هستند، به مرور جهان را به گونهاي مي بينند كه بيش از منطبق شدن با واقعيات بيروني، با ساخت رسانه ها از واقعيت (آنچه رسانهها از واقعيت ارائه مي دهند) منطبق است. (1972،Bennett,Windahl) گربنر دو مفهوم بنيادي متداول سازي9 و تشديد10 را به نظريه خود اضافه كرد که طي فرآيند «متداول سازي» تفاوت هاي ناشي از عوامل فرهنگي و اجتماعي در بين تماشاگران پر و پا قرص تلويزيون رو به كاهش مي گذارد و تماشاي زياد، به همگرايي ديدگاههاي آنان مي انجامد. طی فرآیند تشديد، هر چه محيط زندگي تماشاگران به آنچه تلويزيون نمايش مي دهد شبيه تر باشد، اثرات كاشت «تشديد» مي شود و بينندگان به سمتي پيش مي روند كه پاسخهاي واقعي آنان بر پايه آموزه هاي تلويزيون باشد. (Charvat, 2007)
نظریه شکاف ساختاری11
مطابق نظریه شکاف ساختاری، اگر یک فرد در شبکه اجتماعی خود با همکارانی که با هم در ارتباط نیستند یا حداقل ارتباط اندکی با هم دارند، ارتباط برقرار کند، نهایت استفاده را خواهد برد. منظور از شکاف در این نظریه، فقدان ارتباط میان دو فرد در یک شبکه اجتماعی است، که مزیتی برای سازمان تلقی میشود. (Burt, 1997)
روش تحقیق
اين پژوهش با روش پيمايشي (میدانی) و به صورت تصادفي خوشه اي چند مرحله اي و با استفاده از پرسشنامه بسته که اطلاعات و محتویات آن از درون مبانی نظری و چهارچوب اصلی تحقیق استخراج گردیده و با جامعه آماری كليه کارگران کارخانجات و کارگاه های صنعتی و تولیدی کوچک و بزرگ شهرستان اراک با ده نفر و بیشتر اجرا شده است. بدین صورت که کارخانجات و شهرک های صنعتی و نیز کارگاه های تولیدی با ده نفر و بیشتر کارگر مشخص شد، سپس تعدادی کارخانه و کارگاه تولیدی و صنعتی انتخاب و در مرحله بعدی از هر کارخانه و کارگاه تولیدی و صنعتی بطور تصادفي تعدادی از کارگران مشخص و در نهایت با استفاده از فرمول کوکران 400 نمونه تعیین و سئوالات پرسشنامه از آنها پرسیده شد.
در اين پژوهش میزان تماشاي شبكه استاني آفتاب در هفته بهعنوان متغير مستقل و شاخص هاي سرمایه اجتماعی كه شامل پیوندهای موجود در شبکه، شکل و ترکیب شبکه، تناسب سازمانی، اعتماد، روابط متقابل، هویت، تعهد، هنجارها و زبان و علائم مشترک و روایت های مشترک به عنوان متغيرهای وابسته در نظر گرفته شده اند. براي سنجش هرکدام از متغيرهای وابسته بین 3 تا 4 سئوال در پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت که ميانگين نمره اين تعداد سئوالات که عددي بين0 تا 5 است ميزان سرمایه اجتماعی را نشان مي دهد. سپس متناسب با تعداد سؤالات مربوط به هر فرضيه براي تكتك پاسخگويان مجموع نمره محاسبه گرديد.
براي سنجش متغير مستقل (ميزان استفاده از شبکه آفتاب) سئوالی در پرسشنامه در خصوص تعداد روزهاي تماشاي برنامه های اين شبکه در هفته و سئوال دیگری در خصوص تعداد ساعات تماشاي برنامه هاي اين شبکه در يک روز پرسیده شد. از ضرب کردن دو عددي که از طريق این دو سئوال بدست آمده است تعداد ساعات تماشاي برنامه هاي شبکه آفتاب در هفته بدست آمد. روش هاي تجزيه و تحليل اطلاعات اين پژوهش در دو سطح توصيفي و استنباطي صورت گرفته است. در سطح توصيفي با استفاده از مشخصات آماري نظير فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار به تجزيه و تحليل اطلاعات پرداخته و در سطح استنباطي متناسب با سطح سنجش دادهها و مفروضات اساسي آزمون آماري از آزمون همبستگي پيرسون، ضريب رگرسيون، ضریب تعیین، ضریب بتا، از تحلیل عاملی برای بررسی اعتبار ساختاری و ضریب آلفای کرونباخ هم طبق جدول شماره 2 برای بررسی پایایی استفاده شده است.
اعتبار صوری پرسشنامه با کسب نظر گروهی از متخصصان و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تكنيك تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد که نتایج آن به تفکیک هر متغیر وابسته در جدول شماره 1 بیان گردیده است.
برای هرکدام از مولفه های سرمایه اجتماعی و تعداد سوالات مربوطه حد پایین، حد متوسط و حد بالای نمرات آن بطور جداگانه محاسبه شده است که براین اساس:
برای مولفه های اعتماد، روابط متقابل، هویت، تعهدات، هنجارها و تناسب سازمانی هرکدام به تنهایی سه سوال طراحی شده که حد پایین، حد متوسط و حد بالای نمرات آن عبارتند از:
حد پایین نمره | حد متوسط نمرات | حد بالای نمرات |
0 | 9 | 12 |
برای مولفه پیوندهای موجود در شبکه دو سوال طراحی شده که حد پایین، حد متوسط و حد بالای نمرات آن عبارتند از:
حد پایین نمره | حد متوسط نمرات | حد بالای نمرات |
0 | 6 | 8 |
برای مولفه های زبان و علائم و روایت های مشترک، بعد شناختی و شکل و ترکیب شبکه هرکدام به تنهایی چهار سوال طراحی شده که حد پایین، حد متوسط و حد بالای نمرات آن عبارتند از:
حد پایین نمره | حد متوسط نمرات | حد بالای نمرات |
0 | 12 | 16 |
برای مولفه بعد ارتباطی پانزده سوال طراحی شده که حد پایین، حد متوسط و حد بالای نمرات آن عبارتند از:
حد پایین نمره | حد متوسط نمرات | حد بالای نمرات |
0 | 45 | 60 |
برای مولفه بعد ساختاری نه سوال طراحی شده که حد پایین، حد متوسط و حد بالای نمرات آن عبارتند از:
حد پایین نمره | حد متوسط نمرات | حد بالای نمرات |
0 | 27 | 36 |
یافته های تحقیق
در اين قسمت از تحقیق به پردازش و تجزيه و تحليل نتايج و يافتههاي جمع آوري شده حاصل از پرسشنامه پرداخته شده است.
نتایج جدول شماره 3 نشان می دهد که 5/58 درصد از پاسخگویان برنامه هاي شبکه آفتاب را تماشا مي کنند و 5/41 درصد از پاسخگویان برنامه هاي شبکه آفتاب را نمی بینند. بنابراین می توان نتیجه گرفت بیش از نیمی از پاسخگویان بیننده برنامه هاي شبکه آفتاب بوده و کمتر از نیمی دیگر برنامه هاي شبکه آفتاب را تماشا نمي کنند.
جدول شماره 4 نشان مي دهد که 9/35 درصد از پاسخگویان یک روز، 6/22 درصد از پاسخگویان دو روز، 7/16 درصد از پاسخگویان سه روز، 6 درصد از پاسخگویان چهار روز، 1/5 درصد از پاسخگویان پنج روز، 1/2 درصد از پاسخگویان شش روز و 5/11 درصد از پاسخگویان هفت روز در هفته برنامه های شبکه آفتاب را تماشا می کنند.
جدول شماره 5 نشان مي دهد که 8/21 درصد از پاسخگویان کمتر از یک ساعت، 1/61 درصد از پاسخگویان بین یک تا دو ساعت، 2/16 درصد از پاسخگویان بین دو تا سه ساعت و 9/0 درصد از پاسخگویان بین سه تا چهار ساعت در روز را به تماشای برنامه های شبکه آفتاب اختصاص می دهند.
ضرایب همبستگی و رگرسیونی بین متغیرهای وابسته و مستقل
با توجه به نتایج جدول شماره 6، ضريب همبستگي پيرسون بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان اعتماد بین کارگران" 089/0+ با سطح معني داري174/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان اعتماد بین کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش اعتماد بین کارگران موفقيتي نداشته اند.
طبق اطلاعات جدول شماره7، ضريب همبستگي پيرسون بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان روابط متقابل بین کارگران" 044/0+ با سطح معني داري507/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان روابط متقابل بین کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش روابط متقابل بین کارگران موفقيتي نداشته اند.
با توجه به جدول شماره 8، ضريب همبستگي پيرسون بين" تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان هویت پذیری کارگران" 132/0+ با سطح معني داري044/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، ميزان هویت پذیری کارگران افزايش مي يابد. همچنین طبق اطلاعات جدول شماره 9، ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 132/0+ و ضريب تعيين (r2) برابر با 017/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب مي تواند 7/1درصد از تغييرات ميزان هویت پذیری کارگران را تبيين کند. طبق اطلاعات جدول شماره 10، معادله رگرسيون بین این دو متغیر بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .028+ 2.717= ميزان هویت پذیری کارگران
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، ميزان هویت پذیری کارگران به اندازه 028/0 واحد افزايش مي يابد.
نتایج جدول شماره 11 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان تعهدپذیری کارگران" 186/0+ با سطح معني داري004/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، ميزان تعهدپذیری کارگران افزايش مي يابد. همچنین نتایج جدول شماره 12 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 186/0+ و ضريب تعيين (r2) برابر با 034/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب مي تواند 3 درصد از تغييرات ميزان تعهدپذیری کارگران را تبيين کند. طبق نتایج جدول شماره 13، معادله رگرسيون بین این دو متغیر بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) 0/035+ 408/2= ميزان تعهدپذیری کارگران
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، ميزان تعهدپذیری کارگران به اندازه 035/0 واحد افزايش مي يابد.
اطلاعات جدول شماره 14 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و " میزان آگاهی از هنجارها " 165/0+ با سطح معني داري012/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، ميزان آگاهی از هنجارها افزايش مي يابد. همچنین براساس نتایج جدول شماره 15، ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 165/0+ و ضريب تعيين (r2) برابر با 027/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب مي تواند 7/2 درصد از تغييرات ميزان آگاهی از هنجارها را تبيين کند. طبق اطلاعات جدول شماره 16، معادله رگرسيون بین این دو متغیر بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) 034/0 + 526/2 = ميزان آگاهی از هنجارها
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، ميزان آگاهی از هنجارها به اندازه 034/0 واحد افزايش مي يابد.
با توجه به جدول شماره 17، ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی) " 141/0+ با سطح معني داري031/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی سرمایه اجتماعی) افزايش مي يابد. همچنین یافته های جدول شماره 18 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 141/0+ و ضريب تعيين (r2) برابر با 020/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب مي تواند 2 درصد از تغييرات میزان آگاهی از زبان و علائم و روایت های مشترک (بعدشناختی سرمایه اجتماعی) را تبيين کند. طبق جدول شماره 19، معادله رگرسيون بین این دو متغیر بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) 026/0+240/2 =میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی سرمایه اجتماعی)
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی سرمایه اجتماعی) به اندازه 026/0 واحد افزايش مي يابد.
براساس نتایج جدول شماره 20، ضريب همبستگي پيرسون بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان پیوندهای موجود در شبکه کارگران" 121/0+ با سطح معني داري065/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان پیوندهای موجود در شبکه کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش پیوندهای موجود در شبکه کارگران موفقيتي نداشته اند.
نتایج جدول شماره 21 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان ترکیب شبکه کارگران" 105/0+ با سطح معني داري110/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان ترکیب شبکه کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش ترکیب شبکه کارگران موفقيتي نداشته اند.
با توجه به اطلاعات جدول شماره 22 می توان گفت ضريب همبستگي پيرسون بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان تناسب سازمانی کارگران" 072/0+ با سطح معني داري274/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر میزان تناسب سازمانی کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش تناسب سازمانی کارگران موفقيتي نداشته اند.
جدول شماره 23 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی" 154/0+ با سطح معني داري019/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی افزايش مي يابد. همچنین طبق یافته های جدول شماره 24، ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 154/0+ و ضريب تعيين (r2) برابر با 024/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب مي تواند 4/2 درصد از تغييرات میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی را تبيين کند. طبق جدول شماره 25، معادله رگرسيون بین این دو متغیر بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) 025/0+469/2 = میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی به اندازه 025/0 واحد افزايش مي يابد.
همانطور که جدول شماره 26 نشان می دهد ضريب همبستگي پيرسون بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان آگاهی از بعد ساختاری سرمایه اجتماعی" 088/0+ با سطح معني داري134/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان آگاهی مخاطبان از بعد ساختاری سرمایه اجتماعی ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش آگاهی مخاطبان از بعد ساختاری سرمایه اجتماعی موفقيتي نداشته اند.
با توجه به جدول شماره 27 می توان گفت ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان آگاهی از مولفه های سرمایه اجتماعی " 159/0+ با سطح معني داري 015/0 sig =است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان آگاهی از مولفه های سرمایه اجتماعی افزايش مي يابد. همچنین طبق جدول شماره 28، ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 159/0+ و ضريب تعيين (r2) برابر با 025/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب مي تواند 5/2 درصد از تغييرات میزان آگاهی از مولفه های سرمایه اجتماعی را تبيين کند. طبق نتایج جدول شماره 29، معادله رگرسيون بین این دو متغیر بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) 023/0+183/2 = میزان آگاهی از مولفه های سرمایه اجتماعی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان آگاهی از مولفه های سرمایه اجتماعی به اندازه 023/0 واحد افزايش مي يابد.
براساس یافته های جدول شماره 30 می توان گفت:
حدود 31 درصد از پاسخگویان اعتماد پایینی به همدیگر داشته، حدود 38 درصد از پاسخگویان در حد متوسط یه یکدیگر اعتماد داشته و حدود 31 درصد دیگر از پاسخگویان در حد بالایی به همدیگر اعتماد داشتند. بنابراین می توان گفت حدود دو سوم پاسخگویان در متوسط به بالا به همدیگر اعتماد دارند.
حدود 25 درصد از پاسخگویان روابط متقابلشان در حد پایین، 40 درصد از پاسخگویان روابط متقابلشان در حد متوسط و حدود 35 درصد از پاسخگویان روابط متقابلشان در حد بالایی قرار دارد. بنابراین می توان گفت حدود سه چهارم از پاسخگویان روابط متقابلشان در حد متوسط و بالا می باشد.
مولفه هویت پذیری بین حدود 19 درصد از پاسخگویان در حد پایین، بین حدود 25 درصد از پاسخگویان در حد متوسط و بین حدود 56 درصد از پاسخگویان در حد بالایی قرار دارد. بنابراین می توان گفت مولفه هویت پذیری بین حدود چهارپنجم از پاسخگویان در حد متوسط و بالا قرار دارد.
23 درصد از پاسخگویان تعهدپذیری پایینی داشته، حدود 37 درصد از پاسخگویان تعهدپذیری متوسط و حدود 40 درصد از پاسخگویان تعهدپذیری بالایی دارند. بنابراین می توان گفت بیش از سه چهارم پاسخگویان تعهدپذیری متوسط به بالایی دارند.
حدود 21 درصد از پاسخگویان در حد پایینی از هنجارها آگاهی داشته، حدود 32 درصد از پاسخگویان در حد متوسط از هنجارها مطلع بوده و حدود 47 درصد از پاسخگویان در حد بالایی از هنجارها آگاهی دارند. بنابراین می توان گفت حدود چهارپنجم پاسخگویان در حد متوسط به بالا از هنجارها آگاهی دارند.
حدود 44 درصد از پاسخگویان در حد پایینی از تناسب سازمانی آگاهی داشته، حدود 39 درصد از پاسخگویان در حد متوسط از تناسب سازمانی مطلع بوده و حدود 17 درصد از پاسخگویان در حد بالایی از تناسب سازمانی آگاهی دارند. بنابراین می توان گفت بیش از نیمی از پاسخگویان در حد متوسط به بالا از تناسب سازمانی آگاهی دارند.
حدود 32 درصد از پاسخگویان در حد پایینی از مولفه های بعد شناختی سرمایه اجتماعی (زبان و علائم و روایت های مشترک) آگاهی داشته، 42 درصد از پاسخگویان در حد متوسط و حدود 26 درصد از پاسخگویان در حد بالایی از مولفه های بعد شناختی سرمایه اجتماعی (زبان و علائم و روایت های مشترک) آگاهی دارند. بنابراین می توان گفت حدود دو سوم از پاسخگویان در حد متوسط به بالا از مولفه های بعد شناختی سرمایه اجتماعی (زبان و علائم و روایت های مشترک) آگاهی دارند.
حدود 74 درصد از پاسخگویان در حد پایینی از شکل و ترکیب شبکه اگاهی داشته، حدود 20 درصد از پاسخگویان در حد متوسط و 6 درصد از پاسخگویان در حد بالایی از شکل و ترکیب شبکه اگاهی دارند. بنابراین می توان گفت حدود یک چهارم از پاسخگویان در حد متوسط به بالا از شکل و ترکیب شبکه اگاهی دارند.
پیوندهای موجود در شبکه بین 28 درصد از پاسخگویان در حد پایینی قرار داشته، بین حدود 35 درصد از پاسخگویان در حد متوسط و بین حدود 37 درصد از پاسخگویان در حد بالایی قرار دارد. بنابراین می توان گفت پیوندهای موجود در شبکه بین بیش از دو سوم پاسخگویان در حد متوسط به بالا قرار دارد.
بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی بین 22 درصد از پاسخگویان در حد پایینی قرار داشته، بین 47 درصد از پاسخگویان در حد متوسط و بین 31 درصد از پاسخگویان در حد بالایی قرار دارد. بنابراین می توان گفت بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی بین بیش از دو سوم پاسخگویان در حد متوسط به بالا قرار دارد.
بعد ساختاری سرمایه اجتماعی بین حدود 61 درصد از پاسخگویان در حد پایینی قرار داشته، بین 33درصد از پاسخگویان در حد متوسط و بین 6 درصد از پاسخگویان در حد بالایی قرار دارد. بنابراین می توان گفت بعد ساختاری سرمایه اجتماعی بین بیش از یک سوم پاسخگویان در حد متوسط به بالا قرار دارد.
سرمایه اجتماعی بین حدود 40 درصد از پاسخگویان در حد پایینی قرار داشته، بین 49 درصد از پاسخگویان در حد متوسط و بین 11 درصد از پاسخگویان در حد بالایی قرار دارد. بنابراین می توان گفت سرمایه اجتماعی بین بیش از نیمی از پاسخگویان در حد متوسط به بالا قرار دارد.
بحث و نتیجه گیری
نگاهی به وسعت و قلمرو سرمایه اجتماعی، می تواند چشم اندازی از میزان تاثیر رسانه ها را در تقویت یا تضعیف سرمایه های اجتماعی بدست دهد. پیر بوردیو، جامعه شناس معاصر، معتقد است که رسانه های جمعی از آن زاویه در تقویت سرمایه های اجتماعی موثر است که شرایط و فضا را برای کنشگر در جهت «انتخاب عقلانی» فراهم می آورد. انتخاب عقلانی و عقلانیت گزینشی در فضای عمومی کنشگران حائز اهمیت مضاعفی است و سبب تقویت اعتماد بین شخص و افزایش مشارکت عمومی می شود. (بوردیو،1380) بنظر می رسد که ساده ترین مسیر و واضح ترین دلیل برای نمایاندن نقش رسانه های جمعی در سرمایه اجتماعی و تقویت با تضعیف آن، باید به نقش رسانه های جمعی در شکل گیری جامعه مدنی اشاره کرد. جامعه مدنی (به معنی اصیل و واقعی آن) به عنوان بستر مناسب سرمایه اجتماعی، شکل گیری و توسعه خود را مدیون عملکرد رسانه های جمعی است. لذا باید گفت که رسانه های جمعی بسترساز و عامل رشد سرمایه های اجتماعی در نظام های اجتماعی کنونی هستند چراکه افزایش آگاهی عمومی، حساسیت مردم نسبت به مسایل جامعه و افزون شدن میل به همگرایی و ... از مولفه ها و مصادیق تاثیر رسانه بر سرمایه اجتماعی است.
از آنجا که نتایج این پژوهش نشان می دهد سرمایه اجتماعی در میان بیش از نیمی از کارگران شهر اراک در حد متوسط به بالا است بنابراین توجه به متغیرهای مهم، پایدار و موجود در جامعه برای تقویت سرمایه اجتماعی، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این راستا در این پژوهش به میزان مصرف رسانه ای به عنوان پدیده اجتماعی موثر، پرداخته شده است و نتایج مبتنی بر فرضیه های آن عبارتند از:
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان اعتماد بین کارگران" رابطه معني داري وجود ندارد و افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان اعتماد بین کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش اعتماد بین کارگران موفقيتي نداشته اند. نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط دکتر فاطمه جواهری و قادر بالاخانی با هدف ((بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر اعتماد اجتماعی شهروندان تهرانی)) در سال 1385 انجام شد و نشان داد بین میزان استفاده از رسانههای جمعی با اعتماد میانفردی رابطه معنیداری وجود ندارد، همخوانی دارد. این فرضیه، نتیجه تحقیق اوسلنر که می گوید میزان خوش بینی و اعتماد افراد پیش از آنکه تحت تاثیر تماشای تلویزیون باشد، تحت تاثیر تجارب فردی و ویژگی های محیطی است، را تایید می کند. به اعتقاد او اعتماد پیش از آن که وابسته به تاثیر عوامل اجتماعی مانند تلویزیون باشد، وابسته به تاثیر عوامل روانی و کاملاً فردی است. او معتقد است که رابطه ضعیفی بین برداشت مردم از دنیای تلویزیون با برداشت آنان از دنیای واقعی وجود دارد. (اوسلنر، 1998) در تایید این یافته، داده های پاتنام نیز این طور نشان می دهند، کسانی که زیاد تلویزیون تماشا می کنند، از زندگی مدنی بیرون افتاده اند و زمان کمی را با دوستان یا حتی خانواده می گذرانند (فیلد، 1386). او به نقش مهم رسانه های جمعی در افزایش و کاهش اعتماد اجتماعی اشاره کرده و استدلال می کند تلویزیون به خصوصی سازی اوقات کمک کرده و افراد را از شرکت در اجتماعات گوناگون و فعالیت های مدنی باز می دارد (اسکندری، 1391).
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان روابط متقابل بین کارگران" رابطه معني داري وجود ندارد و افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان روابط متقابل بین کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش روابط متقابل بین کارگران موفقيتي نداشته اند. رسانهها براساس نظریه استحکام قادر نیستند در بینش و اعتقادات و در نتیجه رفتارهای مخاطبان خود آثار شگرف و اساسی بگذارند و تنها براساس پیشینه ذهنی مخاطبان و سابقه ارائه پیام از سوی رسانه به مخاطبان، می توانند در حد محدود و کمی اثر گذار باشند بنابراین میتوان گفت براساس این نظریه مخاطبان شبکه آفتاب تنها در جریان پیام برنامه های شبکه آفتاب قرار گرفتهاند، اما هدف اصلی این برنامهها که همانا تقویت هر چه بیشتر روابط متقابل بین کارگران بوده است و در نتیجه میبایست به اثر گذاری مورد نظر انجامیده باشد، نرسیده است و مخاطبان متأثر از محتوای اصلی و نیت آن برنامهها قرار نگرفتهاند.
با توجه به یافته های پژهش می توان گفت بين" ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان هویت پذیری کارگران" رابطه معني دار و مثبت وجود دارد و با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، ميزان هویت پذیری کارگران افزايش مي يابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش ميزان هویت پذیری کارگران موفق عمل نماید. براساس نظریه نیازجویی، استفاده مخاطبان از محتوای وسایل ارتباط جمعی با هدف مشخصی که برای تأمین نیازهای گوناگون و براساس علاقه مبتنی بر نیاز میباشد، صورت میگیرد و آگاهی افراد از نیازهای خود موجب انتخاب پیام های وسایل ارتباط جمعی می شود.
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان تعهدپذیری کارگران" رابطه معني دار و مثبت وجود دارد و با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، ميزان تعهدپذیری کارگران افزايش مي يابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش ميزان تعهدپذیری کارگران موفق عمل نماید.
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و " میزان آگاهی از هنجارها" رابطه معني دار و مثبت وجود دارد و با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، ميزان آگاهی از هنجارها افزايش مي يابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش آگاهی از هنجارها بین کارگران موفق عمل نماید. به نظر كلمن، اگر در درون گروه اجتماعي هنجارهاي موثر ونيرومندي مبني بر اينكه فرد بايد منافع شخصي را رها سازد و به سود جمع عمل كند وجود داشته باشد، سرمايه اجتماعي شكل خواهد گرفت. (ايماني جاجرمی،1380) همچنین براساس نظریه برجستهسازی، رسانههای جمعی اهمیت نسبی موضوعات مختلف را به مخاطب انتقال میدهند و به گفته مارک میلر و جن کوارلز برنامهها باید به جای تغییر نگرش، به اثرهای برجسته سازی معطوف باشد. (سورین، تانکارد، 1381). بنابراین هر چه برنامههایی که از شبکه آفتاب پخش می گردد با فرهنگ جامعه هدف همخوانی بیشتری داشته باشد و شبکه آفتاب به برنامههای مربوط به هنجارهای اجتماعی اهمیت بیشتری نسبت به برنامههای دیگر بدهد باعث میشود مخاطبان اهمیت بیشتری برای آن برنامهها قائل گردند و در جهت افزایش آگاهی خود نسبت به هنجارهای اجتماعی از آن برنامهها بیشتر استفاده کنند.
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين"ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک(بعدشناختی)" رابطه معني دار و مثبت وجود دارد و با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی سرمایه اجتماعی) افزايش مي يابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی سرمایه اجتماعی) بین کارگران موفق عمل نماید. براساس نظریه کاشت و طی فرآیند «متداول سازی» تفاوتهای ناشی از عوامل فرهنگی و اجتماعی در بین تماشاگران پر و پا قرص تلویزیون رو به کاهش میگذارد و تماشای زیاد، به همگرایی دیدگاههای آنان میانجامد. هر چه محیط زندگی تماشاگران به آنچه تلویزیون نمایش میدهد شبیهتر باشد، اثرات کاشت «تشدید» میشود و بینندگان به سمتی پیش میروند که پاسخهای واقعی آنان بر پایه آموزههای تلویزیون باشد. در واقع «تشدید» تجانس میان واقعیت نمایش داده شده از تلویزیون و واقعیت اجتماعی است.
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان پیوندهای موجود در شبکه سازمانی" رابطه معنی دار وجود ندارد و افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان پیوندهای موجود در شبکه سازمانی کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش پیوندهای موجود در شبکه سازمانی کارگران موفقيتي نداشته اند. نتایج این فرضیه، نظریه منابع اجتماعی که پیوندهای موجود در شبکه را بدون وجود منابع داخل آن کارآمد نمیداند و معتقد است فقط منابع موجود درون شبکه است که میتواند بهعنوان یک سرمایه قلمداد شود را تایید می کند (الوانی، سیدنقوی، 1381). همچنین مطابق نظریه شکاف ساختاری، اگر یک فرد در شبکه اجتماعی خود با همکارانی که با هم در ارتباط نیستند یا حداقل ارتباط اندکی با هم دارند، ارتباط برقرار کند، نهایت استفاده را خواهد برد. (Burt, 1997).
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان ترکیب شبکه سازمانی کارگران" رابطه معنی دار وجود ندارد و افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان ترکیب شبکه سازمانی کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش ترکیب شبکه سازمانی کارگران موفقيتي نداشته اند. از نظر پاتنام شبكه هاي مشاركت مدني از اشكال ضروري سرماية اجتماعي اند و هر چه ساختار سازماني افقي تر باشد، موفقيت نهادي آن در اجتماع بيشتر است. (پوتنام، 1384) او منابع سرماية اجتماعي را اعتماد، هنجارهاي معاملة متقابل و شبكه هاي افقي تعامل مي داند كه خود تقويت كننده و خود افزون هستند. از نظر او ويژگي باز توليدي سرمايه اجتماعي منجر به تعامل اجتماعي همراه با سطح بالايي از همكاري، اعتماد، معامله متقابل، مشاركت مدني و رفاه اجتماعي مي گردد. پاتنام حضور اين ويژگي ها را در هر جامعه اي نشانه مدنيت آن مي داند. اين خصلتي است كه به نظر او موجب عملكرد خوب نهادها مي گردد. (ايماني جاجرمی،1380)
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و " میزان تناسب سازمانی کارگران" رابطه معنی دار وجود ندارد و افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر میزان تناسب سازمانی کارگران ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش تناسب سازمانی کارگران موفقيتي نداشته اند.
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "ميزان آگاهی از بعد ساختاری سرمایه اجتماعی" رابطه معنی دار وجود ندارد و افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر ميزان آگاهی مخاطبان از بعد ساختاری سرمایه اجتماعی ندارد. به عبارت ديگر، برنامه هاي شبکه آفتاب در افزايش آگاهی مخاطبان از بعد ساختاری سرمایه اجتماعی موفقيتي نداشته اند. براساس نظریه تأثیر محدود میتوان گفت مخاطب برای استحکام بخشیدن نظریات خود، پیام های مختلف رسانهها را گزینش میکند از دیدگاه کازنو تأثیر رسانهها، بیشتر تقویت عقیده موجود است.
از نظر ناهاپيت و گوشال، اولين بعد سرمايه اجتماعي، بعد ساختاري است، رفتارهاي تبعي كه ايجاد تماسها و ارتباطات ميان كاركنان را تسهيل نموده و به منزله مشوقي در اين زمينه، عمل مينمايند در توسعه و ايجاد جنبه ساختاري سرمايه اجتماعي، موثرند. بنابراين كاركنان با انجام رفتارهاي تبعي در ايجاد سرمايه اجتماعي در سازمانها، نقش موثري دارند. (Bolino & et al , 2002) مخاطبان شبکه آفتاب براساس نتیجه بدست آمده در این مورد با تماشای برنامههایی که به نوعی به مولفه های بعد ساختاری سرمایه اجتماعی پرداخته است، میزان آگاهی شان به محتوای این برنامهها افزایش نیافته است. در حقیقت مخاطبان شبکه آفتاب به هنگام استفاده از برنامههای مربوط به مولفه های بعد ساختاری سرمایه اجتماعی براساس علائق و نیازهای خود بخش یا بخش های قابل توجهی را که بتوانند نیاز به معرفت و آگاهی به این مولفه ها را ارضا کند در مجموع نیافتهاند. از این رو میتوان گفت که میزان تماشای برنامههای شبکه آفتاب آگاهی مخاطبان از مولفه های بعد ساختاری سرمایه اجتماعی (پیوندهای موجود در شبکه، شکل و ترکیب شبکه، تناسب سازمانی) را افزایش نداده است.
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی" رابطه معنی دار وجود دارد و با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی افزايش مي يابد و شبکه آفتاب توانسته در افزایش آگاهی از مولفه های بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی بین کارگران موفق عمل نماید.
از نظر ناهاپيت و گوشال، رفتارهاي تبعي كه كاركنان انجام ميدهند و باعث ميگردد تا يكديگر را دوست بدارند، به هم اعتماد كنند و با يكديگر هويت يابند، به ايجاد بعد ارتباطي سرمايه اجتماعي كمك ميكنند. بنابراين كاركنان با انجام رفتارهاي تبعي در ايجاد سرمايه اجتماعي در سازمانها، نقش موثري دارند. (Bolino & et al , 2002)
با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان سرمایه اجتماعی" رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد و با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان سرمایه اجتماعی افزايش مي يابد. بنابراین شبکه آفتاب توانسته در افزایش سرمایه اجتماعی بین کارگران موفق عمل نماید.
بوردیو معتقد است که رسانه های جمعی در تقویت سرمایه های اجتماعی موثر هستند زیرا شرایط و فضا را برای کنشگر در جهت انتخاب عقلانی فراهم می آورند که خود سبب تقویت اعتماد بین شخص و افزایش مشارکت عمومی می شود. همچنین واضح ترین دلیل برای نمایاندن نقش رسانه های جمعی در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی، نقش رسانه های جمعی در شکل گیری جامعه مدنی است که جامعه مدنی به عنوان بستر سرمایه اجتماعی، شکل گیری و توسعه خود را مدیون عملکرد رسانه های جمعی است. (جعفری نیا، 1389) آنتونی گیدنز نیز از رسانه های جمعی و گروهی به عنوان ابزارهای اشاعه سرمایه اجتماعی یاد می کند. او معتقد است رسانه های جمعی، ابزار شناسایی، استمرار و ترویج، حفظ یا انتقال سرمایه های اجتماعی هستند. همچنین پاتنام بر این عقیده است که افزایش میزان تماشای تلویزیون موجب کاهش سرمایه اجتماعی افراد می شود. در تطبیق این نظریه با یافته این فرضیه باید گفت نظریه پاتنام در خصوص رسانه استانی رد می شود.
مک کوایل معتقد است پیدا کردن بینش راجع به اوضاع و احوال دیگران، همدلی اجتماعی، همذات پنداری با دیگران و کسب احساس تعلق، یافتن مبنایی برای گفتگو، تعامل اجتماعی، پر کردن جای یک همراه واقعی در زندگی، کمک به اجرای نقش های اجتماعی و توانا ساختن فرد به ایجاد پیوند با خانواده، دوستان و جامعه، از خدماتی است که رسانه ها ارائه می دهند و از آن طریق می توانند همبستگی اجتماعی را تحکیم کنند (مک کوایل، 1382). رسانه ها با فراهم کردن چنین اطلاعات و آگاهی هایی، روی درک افراد از عملکرد گروه ها و نهادها تاثیر گذاشته و بنابراین در شکل دادن به سرمایه اجتماعی افراد نیز تاثیر گذارند.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که در سال 1390 با هدف ((بررسي نقش رسانه هاي جمعي در شکل گيري سرمايه اجتماعي در بين شهروندان شهر يزد)) توسط محمدرضا رسولی و داوود پاک طینت انجام شد و نشان داد همبستگي مستقيمي بين متغير مستقل پژوهش يعني ميزان استفاده از رسانه هاي جمعي با سرمايه اجتماعي و ابعاد آن (اعتماد اجتماعي، مشارکت اجتماعي و هنجار اجتماعي) وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش نیز با نتایج پژوهشی که توسط غلامرضا جعفری نیا با هدف ((بررسی رابطه استفاده از رسانه هاي جمعي با سرمايه اجتماعي سرپرستان خانوار در شهر خورموج استان بوشهر)) در سال 1389 انجام شد و نشان داد بین رسانه ها در دو بعد چاپي و الکترونيکي با چهار بعد سرمايه اجتماعي (اعتماد و قابليت اعتماد، نوع هنجارها، عضويت در شبکه هاي اجتماعي و آگاهي و توجه به امور عمومي، سياسي و اجتماعي) ارتباط معنی داري وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش همچنین با نتایج پژوهشی که توسط حسن گیوریان با هدف ((بررسی تأثیر رسانه بر سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز)) در سال 1391 انجام شد و نشان داد رابطه مستقیمی بین رسانه با سرمایه اجتماعی وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط دکتر جعفر حسین پور و دکتر کاظم معتمدنژاد با هدف ((بررسي رابطه ميزان مصرف رسانه ها و ميزان سرمايه اجتماعي شهروندان تهراني)) در سال 1390 انجام شد و نشان داد بين مصرف رسانه ها و سرمايه اجتماعي رابطه وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش همچنین با نتایج پژوهشی که توسط فاطمه زارع غیاث آبادی و محمد گنجی با هدف ((بررسی رابطه استفاده از رسانه های جمعی و میزان سرمایه اجتماعی در شهر کاشان)) در سال 1394 انجام شد و نشان داد که بین تماشای برنامههای سیاسی، ورزشی، خبری و فیلمهای جنایی، تاریخی و فرهنگی تلویزیون و میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد، همخوانی دارد.
و در نهایت نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط محمد اسماعیل ریاحی، مصطفی ظهیری نیا و سهیل صادقی با هدف ((بررسی تاثیر مصرف رسانه ای بر میزان سرمایه اجتماعی شهروندان شهر بندرعباس)) در سال 1394 انجام شد و نشان داد بین میزان تماشای تلویزیون داخلی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، همخوانی دارد.
خلاصه کلام آن است که زندگی در عصر حاضر تحت تاثیر پذیرش فرهنگ جهانی از طریق مصرف رسانه ای، از سویی جریان پیشرفت، تمدن، استفاده از سطح بالای زندگی و تخصص را به دنبال دارد و موجب پویایی می شود. اما از سوی دیگر، فردگرایی، انزوا و تنهایی افراد تقویت شده که با امر جهانی شدن از آن گریزی نیست. در این فضا، دوستی ها و روابط و تعامل های گرم و صمیمی که از منابع مهم سرمایه اجتماعی هستند جای خود را به روابط سطحی و زبانی، همراه با روابط خشک و ناپایدار می دهند که با توجه به نظام فرهنگی حاکم بر جامعه ایران، این شرایط زمینه ساز آسیب های اجتماعی می شود و برای مقابله جدی با آن باید فکری کرد.
با توجه به آنچه که در این تحقیق بیان شد لازم است برنامه سازان، مدیران و برنامه ریزان شبکه آفتاب به موارد ذیل برای تقویت سرمایه اجتماعی در جامعه توجه نمایند:
- پیشنهاد می شود رسانه با بازاندیشی در محتوای برنامه های خود به طور عمیق مضامین سرمایه اجتماعی و تقویت آنها را مورد توجه قرار دهد.
- پیشنهاد می شود رسانه با انعکاس خواسته ها و مطالبات مردم به خصوص قشر کارگر به مسئولان و اعلام برخی دستاوردهای نهادهای دولتی به آنان از طرف دولت به تولید سرمایه اجتماعی و افزایش اعتماد بپردازد.
- پیشنهاد می شود رسانه از فرصتی که دارد یعنی از اعتمادی که به آن شده است در جهت اصلاح روابط اجتماعی میان مردم و بین مردم و دولت و نیز افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه به نحو بهینه و مطلوب و اثرگذار استفاده نماید.
- پیشنهاد می شود رسانه آموزش و تبلیغ ارزش ها و هنجارهای رسمی جامعه را برای بستر سازی جهت با هم بودن و ایجاد توافقات اساسی بین مردم و به خصوص قشر کارگر در دستور کار خود قرار دهد و مسئولان نیز اطلاعات موثق درباره اجتماع و به ویژه درباره انحرافات اجتماعی را به منظور تهیه برنامه های مطلوب رسانه ای با هدف بالا بردن و تقویت مولفه های سرمایه اجتماعی در اختیار دست اندرکاران صدا و سیما قرار دهد.
- از آنجا که رسانه باید با تدابیر ویژه هر روز مخاطبان بیشتری را به خود جلب کند و از میزان استفاده از رسانه های کشورهای همجوار بکاهد لذا پیشنهاد می شود توجه به علایق و نیازهای مردم و انجام طرح های نیازسنجی برای شناسایی و اولویت بندی خواسته ها و انتظارات مردم به خصوص قشر کارگر در زمینه تقویت و افزایش مولفه های سرمایه اجتماعی را در اولویت های برنامه سازی خود قرار دهد.
- تهیه و تولید برنامههایی از رسانه با هدف آگاهی دادن به افراد جامعه به خصوص قشر کارگر از نتایج افزایش و تقویت مولفه های سرمایه اجتماعی در دستور کار قرار گیرد.
- از آنجا که رادیو و تلویزیون دارای کارکردهای ساده و پیچیده ای در زمینه تغییر نگرش و افکار و رفتار مخاطبان، تغییر فرهنگ عمومی، اثرگذاری بر باورهای مردم، و هدایت افکار عمومی، کارکردهایی در زمینه فرهنگ پذیری، مهندسی فرهنگی و شکل دهی افکار عمومی، کارکردهایی در زمینه بالا بردن مشارکت سیاسی مردم، کارکردهایی در زمینه نقد عملکرد دولت و توجیه برنامه های آن برای مردم است لذا پیشنهاد می شود راهکارهایی اندیشیده شود که صدا و سیما در زمینه دادن اطلاعات و ترسیم سیمای جامعه و تهیه برنامه های مرتبط و موثر با هدف افزایش سرمایه اجتماعی، ارتباطات دو جانبه بیشتری را با دیگر سازمان های فعال در جامعه داشته باشد.
جدول شماره 1 - تحليل عاملي سؤالات مربوط به متغيرهای وابسته
ردیف | متغیر | استخراج مجموع مجذورات بارهاي عاملي | ||
جمع | در صد واريانس | در صد تجمعي | ||
1 | ميزان اعتماد | 243/2 | 773/74 | 773/74 |
2 | ميزان روابط متقابل | 136/2 | 190/71 | 190/71 |
3 | ميزان هویت پذیری | 396/2 | 867/79 | 867/79 |
4 | ميزان تعهد | 977/1 | 900/65 | 900/65 |
5 | ميزان آگاهي از هنجارها | 062/2 | 734/68 | 734/68 |
6 | توجه به زبان و علائم مشترک | 728/2 | 210/68 | 210/68 |
7 | ميزان پیوندهای موجود در شبکه | 509/1 | 428/75 | 428/75 |
8 | شکل و ترکیب شبکه | 936/2 | 392/73 | 392/73 |
9 | ميزان تناسب سازمانی | 112/2 | 407/70 | 407/70 |
جدول شماره 2 - ضريب آلفاي کرونباخ متغيرهاي تحقيق
رديف | نام متغير | آلفاي کرونباخ |
1 | ميزان اعتماد | 82/0 |
2 | ميزان روابط متقابل | 79/0 |
3 | ميزان هویت پذیری | 87/0 |
4 | ميزان تعهد | 73/0 |
5 | ميزان آگاهي از هنجارها | 77/0 |
6 | توجه به زبان و علائم مشترک | 84/0 |
7 | ميزان پیوندهای موجود در شبکه | 66/0 |
8 | شکل و ترکیب شبکه | 87/0 |
9 | ميزان تناسب سازمانی | 79/0 |
10 | بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی | 91/0 |
11 | بعد شناختی سرمایه اجتماعی | 84/0 |
12 | بعد ساختاری سرمایه اجتماعی | 91/0 |
13 | کل | 94/0 |
جدول شماره 3 توزيع پاسخگويان برحسب تماشاي شبکه آفتاب
تماشاي شبکه آفتاب | تعداد | درصد |
بلي | 234 | 58.5 |
خير | 166 | 41.5 |
جمع | 400 | 100.0 |
جدول شماره 4 - توزيع پاسخگويان برحسب تعداد روزهاي تماشاي برنامه هاي شبکه آفتاب در هفته
تعداد روزهاي تماشاي شبکه آفتاب در هفته | تعداد | درصد |
1روز | 84 | 35.9 |
2روز | 53 | 22.6 |
3روز | 39 | 16.7 |
4روز | 14 | 6.0 |
5روز | 12 | 5.1 |
6روز | 5 | 2.1 |
7روز | 27 | 11.5 |
جمع | 234 | 100.0 |
جدول شماره 5 - توزيع پاسخگويان برحسب تعداد ساعات تماشاي شبکه آفتاب در روز
تعداد ساعات تماشاي شبکه آفتاب در روز | تعداد | درصد |
کمتر از1ساعت | 51 | 21.8 |
بین 1 تا 2ساعت | 143 | 61.1 |
بین 2 تا 3 ساعت | 38 | 16.2 |
بین 3 تا 4 ساعت | 2 | .9 |
جمع | 234 | 100.0 |
جدول شماره 6 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان اعتماد بین کارگران
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
89/0 | 174/0 |
جدول شماره 7 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و ميزان روابط متقابل بین کارگران
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
044/0 | 507/0 |
جدول شماره 8 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان هویت پذیری
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
132/0 | 044/0 |
جدول شماره 9 - خلاصه مدل براي میزان هویت پذیری
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .132 | .017 | .013 | .978 |
جدول شماره 10 - ضرايب رگرسيون براي میزان هویت پذیری
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معني داري | ||
B | اشتباه معيار | بتا | ||||
عدد ثابت | 2.717 | .100 |
| 27.124 | .000 | |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .028 | .014 | .132 | 2.025 | .044 |
جدول شماره 11 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان تعهدپذیری
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
186/0 | 004/0 |
جدول شماره 12 - خلاصه مدل براي میزان تعهدپذیری
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .186 | .034 | .030 | .862 |
جدول شماره 13 - ضرايب رگرسيون براي میزان تعهدپذیری
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معني داري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 2.408 | .088 |
| 27.279 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .035 | .012 | .186 | 2.878 | .004 |
جدول شماره 14 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان آگاهی از هنجارها
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
165/0 | 012/0 |
جدول شماره 15 - خلاصه مدل براي میزان آگاهی از هنجارها
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .165 | .027 | .023 | .927 |
جدول شماره 16 - ضرايب رگرسيون براي میزان آگاهی از هنجارها
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معني داري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 2.526 | .095 |
| 26.604 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .034 | .013 | .165 | 2.545 | .012 |
جدول شماره 17 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان آگاهی از زبان وعلائم و روایت های مشترک (بعدشناختی)
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
141/0 | 031/0 |
جدول شماره 18 - خلاصه مدل براي میزان آگاهی از زبان و علائم و روایت های مشترک (بعدشناختی)
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .141 | .020 | .016 | .833 |
جدول شماره 19 - ضرايب رگرسيون براي میزان آگاهی از زبان و علائم و روایت های مشترک (بعدشناختی)
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معني داري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 2.240 | .085 |
| 26.242 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .026 | .012 | .141 | 2.173 | .031 |
جدول شماره 20 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و ميزان پیوندهای موجود در شبکه کارگران
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
121/0 | 065/0 |
جدول شماره 21 - ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و شکل و ترکیب شبکه
[1] - Francis
[2] -Trust
[3] -Norms
[4] -Obligations
[5] -Identification
[6] - Limited of Effeceted.
[7] 2- Agenda – Setting Theory.
[8] .Cultivation Theory -
[9] - Mainstreaming.
[10] - Resonance.
[11] - Granovetter