ارزیابی عملکرد پروژههای محرک توسعه از دیدگاه ساکنین محلات هدف بر اساس مدل تحلیل شکاف (موردمطالعه: پروژه احیای کارخانه کبریتسازی زنجان)
محورهای موضوعی : برنامه ریزی شهری
1 - دکترا، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
2 - دکترا، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
کلید واژه: کارخانه کبریتسازی زنجان, پروژه محرک توسعه, ادراکات و انتظارات, تحلیل شکاف, بازآفرینی,
چکیده مقاله :
تحقیق حاضر باهدف ارزیابی اثرات پروژه احیای کارخانه کبریتسازی زنجان در ارتقای کیفی محله به سنجش ادراکات و انتظارات ساکنین محله از ابعاد و عوامل توسعه و تحرک محلی میپردازد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به روش ارزیابی با مدل تحلیل شکاف تهیهشده است. جمعآوری دادهها از طریق کتابخانهای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و تحلیل آنها با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA وT انجام پذیرفته است. امتیاز بالای انتظار ساکنین از ابعاد توسعه و تحرک (23/4) و امتیاز پایین ادراک آنان (26/3) نشاندهنده وجود تفاوت بین ادراکات و انتظارات ساکنین بعد از اجرای پروژه است که با شکاف معنادار (97/0-) مؤید فرضیه دوم تحقیق است. همچنین یافتههای حاصل از تحقیق حاکی از وجود تفاوت معنادار بین انتظار و ادراک پاسخدهندگان برحسب سابقه سکونت آنهاست اما در رابطه با جنسیت علیرغم وجود شکاف بین نظرات، تفاوت معناداری ازنظر ادراک و انتظار بین مرد و زن یافت نشد.
When a project for the development of the city is planned, designed and implemented, it will definitely have consequences. Development catalyst projects are no exception to this rule. In recent years, with the increase of these projects, It is necessary to study the views of citizens of the neighborhoods targeted for regeneration as the main stakeholders of these projects. The current study aims to determine the effectiveness of the match factory revitalization project in improving the quality of the neighborhood to measure the perceptions and expectations of neighborhood residents of the dimensions and factors of local development and catalyst. This research is of applied type and has been prepared by evaluation method with gap analysis model, and its statistical population consists of residents and businesses over 18 years of age in the Koochamshki neighborhood. The sample size was determined using Cochran's formula and simple random method, 384 people. The required information was collected through library and survey studies using a questionnaire and analyzed using ANOVA and T-Test. The results indicate a high score of respondents 'expectations from the three dimensions of development and catalyst (4.23) and a low score of their perception (3.26), which shows that there is a difference between residents' perceptions and expectations after the revival of the match factory. Also, the existence of a significant gap (-0.97) between residents' perceptions and expectations of the dimensions and factors of development and catalyst in this neighborhood confirms the second hypothesis of the research. Calculating the difference between the average score of residents' perceptions and expectations among the factors also shows that the largest gap belongs to the factor of "residential dignity" (-1.48) and the lowest gap belongs to the factor of "physical and environmental status of housing" (-0.4). dedicated. The findings also indicate that there is a significant difference between the expectations and perceptions of respondents in terms of their residency, but in relation to the gender of respondents, despite the gap between the views of both sexes, no significant difference in terms of perception and expectation was found between men and women. An important issue in findings is the negative gap in all dimensions and factors studied which shows the failure of planners to meet residents' expectations of changes effected by the catalyst project. Observations and field studies show that after the implementation of this project, growing events have taken place in this neighborhood; But analytical studies indicate that the implementation of this project has not yet been able to meet the demands and needs of neighborhood residents. The research findings indicate the existence of a gap between residents' perceptions and expectations of development factors in this neighborhood, which is statistically significant. An important issue in the research findings is the negative gap in all dimensions and factors studied, which shows the failure of planners to meet residents' expectations of changes effected by the local development catalyst project. In order to increase the residents' satisfaction, the factors with more gaps should be prioritized and measures should be taken to reduce the desired gap.
_||_
ارزیابی عملکرد پروژههای محرک توسعه از دیدگاه ساکنین محلات هدف بر اساس مدل تحلیل شکاف (مطالعه موردی: پروژه احیای کارخانه کبریتسازی زنجان)
پـری علــوی*، اشکان خطیبــی**
____________________________________________________________
چکيده
تحقیق حاضر باهدف ارزیابی اثرات پروژه احیای کارخانه کبریتسازی زنجان در ارتقای کیفی محله به سنجش ادراکات و انتظارات ساکنین محله از ابعاد و عوامل توسعه و تحرک محلی میپردازد. این تحقیق از نوع کاربردي بوده و به روش ارزیابی با مدل تحلیل شکاف تهیهشده است. جمعآوری دادهها از طریق کتابخانهای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و تحلیل آنها با استفاده از آزمونهای آماري ANOVA و T انجام پذیرفته است. امتیاز بالاي انتظار ساکنین از ابعاد توسعه و تحرک (23/4) و امتیاز پايين ادراك آنان (26/3) نشاندهنده وجود تفاوت بین ادراکات و انتظارات ساکنین بعد از اجرای پروژه است که با شکاف معنادار (97/0-) مؤید فرضیه دوم تحقیق است. همچنین یافتههای حاصل از تحقیق حاکی از وجود تفاوت معنادار بین انتظار و ادراك پاسخدهندگان برحسب سابقه سکونت آنهاست اما در رابطه با جنسیت علیرغم وجود شکاف بين نظرات، تفاوت معناداری ازنظر ادراك و انتظار بین مرد و زن یافت نشد.
واژههای کلیدی
بازآفرینی، پروژه محرک توسعه، تحليل شكاف، کارخانه کبریتسازی زنجان، ادراکات و انتظارات
______________________________________________________________________________________________________________
* دکترا، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران (مسئول مکاتبات). Email: pari.alavi@iauz.ac.ir
ORCID:0000-0002-4221-8839
** دکترا، گروه معماری، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران. Email: Ashkan.khatibi@iauz.ac.ir ORCID:0000-0002-1516-1048
مقدمه
در دهههای اخیر بازآفرینی شهری متأثر از رویکرد استقرار پروژههای محرک توسعه در بافت مرکزی شهرها به یکی از چالشهای اساسی نظام برنامهریزی توسعه شهرها تبدیلشده است (La Rosa et al., 2017). هدف اصلی این نوع پروژهها، خلق توسعهای است که فراتر از عرصه خود بوده و حضور فیزیکی توسعه بهوضوح قابلمشاهده باشد. اگرچه تلاشهای بازآفرینی شهری با رویکرد محرک توسعه شباهتهای اساسی باهم دارند، اما از شهری به شهر دیگر در پاسخگویی به واقعیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی، متفاوت هستند. پروژههای محرک توسعه، بسته به مقیاس مورد عمل در بافت شهری، میتوانند از یک میدان تا پهنه وسیعی از شهر را دربر بگیرند (هاشمی و همکاران، 1399). انتخاب این پروژهها با توجه به زمینه محور بودنشان بایستی پس از شناخت کامل زمینه و بهدوراز هرگونه پیشفرض، متناسب با اهداف اصلی و خواست جامعه محلی انجام پذیرد (پریزادی و همکاران، 1396).
اتفاقنظر بر اجرای پروژههای محرک توسعه در یک بافت، ازآنجا نشأت میگیرد که یکی از مهمترین معضلات بافتهای ناکارآمد شهری، کاهش ارزش اراضی و املاک نسبت به بافتهای پیرامونی آن است. این افت دائمی ارزش دارایی، انگیزه مالکان و توسعه گران شهری برای نوسازی آنها را بهشدت کاهش میدهد و درنتیجه چرخه نوسازی و احیاء واحدهای مسکونی با چالش مواجه میگردد (پور آقاسی و همکاران، 1400). این نوع پروژهها از يكسو باعث ارتقاء شرايط فيزيكي و كيفيت كالبدي بافت شده و از سوي ديگر، پیدایش تحولات اقتصادي و اجتماعي را به همراه دارند. ازجمله اثرات مثبت اجرای این نوع پروژهها بهرهمندی ساکنین از امکانات جدید شهری (Boelsums, 2012) روانبخشی محورهای ساختاری و توسعه شبکه تأسیسات شهری (Lang, 2012) تحکیم و انسجام ساختار بافت و فعال نمودن کاربریها (Wang & Fukuda, 2019) است. با توجه به تأثیرات مختلفی که ازاینگونه پروژهها انتظار میرود، ارزیابی اثرات آنها بر ابعاد مختلف نظام شهری و متناسب با مقیاس عملکردشان پس از اجرا، امری ضروری است. نكته حائز اهميت در اين پروژهها اين است كه تأثيرات اين پروژهها فقط بر محلات تاريخي و حوزه نفوذ محدود نمیشود بلكه اثرگذاري آنها میتواند فرامحلي باشد (پریزادی و همکاران، 1396).
ازآنجاکه پروژههای محرک توسعه در قالب پروژههای خردمقیاس، تقاضامحور و مشارکت پذیر تعریف میشوند، به سهولت به مرحله اجرا میرسند در صورت موفقیت میتوانند اهداف پروژه را در سطح کلان تحقق بخشند؛ اما نکته قابلتأمل این است که چارچوب ارزیابی چنین پروژههایی، کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته و ابعاد و ویژگیهای آن هنوز مشخص نشده است (ابراهیم نژاد و همکاران، 1400). این امر به دلیل تنوع پروژههای محرک توسعه در مقیاس، فرم، عملكرد و گرایش آنهاست که قضاوت بر روی کارایی این پروژهها را دشوار ساخته است. بااینحال موضوع موفقيت و عدم موفقيت پروژههاي محرك توسعه، ازنظر برنامه ريزان و طراحان شهری، دستيابي به برخي از اهداف مانند زمان، هزينه، عملكرد پروژه، اثربخشي است كه در صورت عدم تحقق آنها، پروژه با شکست مواجه خواهد شد (صفوی و رضازاده، 1394). بررسی عملكرد پروژه، اثربخشي آن مستلزم مطالعات میدانی و مقایسه و تطبیق اثرات پروژه با اهداف از پيش تعیینشده و انتظارات ذینفعان میباشد. در این میان مردم بهعنوان مهمترین منبع اطلاعاتی (Solitare & Lowrie, 2012) میتوانند ضمن تبیین چگونگی عملكرد پروژه و اثربخشي آن، در خصوص مسائلی چون ادغام مناسب و همخوانی پروژه با بافت و محیط اطراف و متناسب بودن آن با نیازهای ساکنین اظهارنظر نمایند. ازاینروست که مطالعه و ارزیابی عملکرد این قبیل پروژهها از دیدگاه ساکنین از ضروریات پژوهشهای شهرسازی محسوب میشود.
در این خصوص پژوهشهای متعددی وجود دارد که در اکثر آنها موضوع بازآفرینی محلات و بافتهای تاریخی از طریق تعیین شاخصهایی برای اجرای پروژههای محرک توسعه مطرحشده است که در اینجا به تعدادی از آنها که با تحقیق حاضر قرابت موضوعی دارند، اشاره میگردد:
حقیقت نائینی (1398) در تحقیقی که بر روی دانشگاه هنر و اثرات استقرار آن بر بافت پیرامون انجام میدهد، اثرات این پروژه محرک را یک افزایش کمی و تکبعدی نمییابد، بلکه تأثیرات مداوم و پیدرپی آن در توسعه ابعاد فضایی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی منطقه تاریخی شهر تهران، (بهویژه درحالیکه این بخش فرهنگی شهر در حال استحاله شدن به حوزههای تجاری است) کاملاً نمایان است. در مطالعهای که نیک کار و همکاران (1399) بر روی زیرگذر خیابان کریمخان زند شیراز بهعنوان پروژه محرک توسعه انجام میدهند، به تحلیل تطبیقی ادراک شهروندان از کیفیتهای محیطی فضاهای شهری در دو بازه زمانی قبل و بعد از انجام این پروژه محرک توسعه میپردازند. در این مقایسه مؤلفههای دسترسی، خوانایی، امنيت، هویت، تعاملات اجتماعی، پایداري محیطی، انطباقپذیری، جذابیت و کارایی اقتصادي ملاک ارزیابی قرار میگیرد. نتایج مطالعه آنها نشان میدهد که ازنظر پاسخگویان بیشترین اثرگذاری در مؤلفه دسترسی و پسازآن در مؤلفههای خوانایی و کارایی اقتصادی رخداده است. یافتههای تحقیق ابراهیم نژاد و همکاران (1400) نیز بر مؤلفههایی تأکید دارد که بر اساس ظرفیتهای موجود در بافت در انطباق با نیازهای اقتصادی بوده و موجب افزایش کیفیت اجتماعی ازنظر امنیت، مشارکت، افزایش فرهنگ و آگاهیهای عمومی و ارتقای کیفیت محیطزیست، افزایش کیفیت کالبدی بافت ازنظر دسترسی، منظر، امکانات و زیرساختهای خدمات شهری و همچنین توسعه مستمر و همهجانبه میگردد.
همانطور که اشاره شد؛ هرکدام از این مطالعات به نحوی به بیان وجهی از ابعاد پروژههای محرک توسعه پرداختهاند اما پیرامون موضوع رضایتمندی از این نوع پروژهها و ارزیابی عملکرد آنها نمونهای یافت نشد. اگرچه مطالعات متعددی در خصوص ارزیابی ادراک شهروندان از فضا و ارزیابی کیفیت خدمات شهری و سنجش رضایت شهروندان از خدمات ارائهشده به روش تحلیل شکاف انجام پذیرفته است ولی نتایج جستجوی نگارندگان نوشتار حاضر نشان میدهد مطالعهای که بهطور عام بر ارزیابی کیفیت ادراکی و مورد انتظار ساکنین از محلات و بهطور خاص محلات هدف توسعه پرداخته باشد، تاکنون انجامنشده است (دویران، 1398؛ رفیعیان و خدایی، 1388؛ عرشیها و مدیری،1390؛ عظمتی و همکاران،1396؛ کریمی یزدی و همکاران، 1395؛ کمانداری و رهنما، 1397؛ نصیری هنده خاله، 1397و نصیری هنده خاله، 1399). ازاینرو آنچه پروژه حاضر به دنبال آن است بهطور مشخص تعیین شکاف بین ادراکات و انتظارات ساکنین از عوامل توسعه و تحرک محله کوچمشکی بعد از احیای کارخانه کبریتسازی زنجان میباشد.
این پروژه که بهعنوان یک پروژه محرك توسعه در مقیاس محلی است و با کمترین مداخله در درون بافت مرکزی شهر انجام پذیرفته است. ازآنجاکه دارای توجیهات قوی در ارتباط با موضوع پژوهش میباشد، بهعنوان نمونه مطالعاتی، جهت بررسی انتخابشده است. هدف این تحقیق سنجش میزان کیفیت ادراکی ساکنین از عوامل توسعه و تحرک محله کوچمشکی بعد از احیای کارخانه کبریتسازی و مقایسه آن با میزان انتظارات ساکنین از کیفیت محله است. مدل مفهومی تحقیق برگرفته از مطالعه عزیزی و بهرا (1396)، مطابق شکل 1 ارائه میگردد که عوامل موردمطالعه در آن شامل «شأن سکونتی بـافـت»، «وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی»، «وضعیت فعالیتی»، «وضعیت اقتصادی»، «نوسازی کالبدی»، «وضعیت عمومی بافت» و «سرمایهگذاری و ساختوساز» بوده و در قالب سه بعد «سکونتی»، «فعالیتی» و «کالبدی» میباشند.
شکل 1. مدل مفهومی تحقیق
Fig 1. Conceptual model of research
در راستای تحقق هدف تحقیق و پاسخگویی به اصلیترین سؤال تحقیق که؛ «آیا بعد از اجرای پروژه محرک توسعه کیفیت عوامل مذکور در محله کوچمشکی بهبودیافته یا تغییري حاصل نشده است؟»، شکافهای موجود بین کیفیت ادراکی ساکنین از عوامل توسعه و تحرک و انتظارات آنها از این عوامل محاسبه میگردد. در ادامه فرایند تحقیق این سؤالات مطرح میگردد که: میزان ادراک و انتظار ساکنین از کیفیت عوامل توسعه و تحرک محله کوچمشکی بعد از اجرای پروژه محرک توسعه احیای کارخانه کبریتسازی در چه سطحی قرار دارد؟ ارتباط کیفیت درک شده باکیفیت مورد انتظار چگونه است؟ چه تفاوتی در میزان کیفیت ادراکی و مورد انتظار ساکنین قدیمی و جدید این محله وجود دارد؟ آیا جنسیت افراد تغییری در میزان کیفیت ادراکی و مورد انتظار ساکنین ایجاد میکند؟
مبانی نظری
پروژه محرک توسعه و ابعاد آن
استفاده از پروژههای محرک توسعه در احیاء بافتهای شهری الهام گرفته از کاتالیزورها در فرایندهای شیمیایی است. این رویکرد باهدف احیای تدریجی و مداوم بافت شهری از عناصر و عوامل شهری بهعنوان کاتالیزور استفاده میکند و سپس بهطور متوالی زمینهاش را شکل میدهد (عیناللهی و عابدی، 1394). سازوکار این نوع پروژهها را میتوان اینگونه شرح داد که ابتدا بر روی بخشی کوچک (حتی فضایی خالی) اعمال میشود. سپس بهتدریج منجر به تغییر و توسعه سایر بخشها میگردد. در پی آن، عناصر کهن شهری، توسط عناصر جدید جذبشده و بهواسطه کاتالیست به کار گرفتهشده، در ترکیب و تلفیق با عناصر جدید واکنش نشان میدهد. درنتیجه کاتالیستی بزرگتر ایجاد میشود که تأثیری با دامنه وسیعتر بر بافت بر جای میگذارد. با ایجاد زنجیرهای از این واکنشها، بافت شهری موردنظر از طریق کاتالیتیک، مورد باز زنده سازی قرار میگیرد (سجاد زاده و همکاران، 1395).
بر اساس نظریاتی که پیرامون اهداف اجرای پروژه محرک توسعه وجود دارد، اینگونه پروژهها در صورت موفقیت، میتوانند شرایط تأمین مسکن و خدمات در سطح محله، روزآمدی کاربریهای اجتماعی و رفع نابرابریهای اجتماعی را فراهم سازند (Doucet et al, 2011). در بعد اقتصادی، با ایجاد مشاغل در بخش خدمات، افزایش اعتماد به کسبوکار، جذب سرمایهگذار در محله یا محلات مجاور و افزایش ارزش ملک اثرگذار باشند. ازنظر تأثیرات کالبدی فضایی، با طراحی و ایجاد فضاها و امکانات جدید از فرسودگی بافت جلوگیری نموده (Boelsums, 2012) و از طریق تثبیت و جذب جمعیت موجب فعال ماندن کاربریها گردند (Wang & Fukuda, 2019).
در مورد اثرات منفی پروژههای محرک توسعه، میتوان به ریسک مالی بالا، طولانی بودن زمان بازگشت اقتصادی و بالا نبودن میزان بازگشت سرمایه و عدم برخورداری همه ساکنان از مزایای ایجاد ثروت و شغل و چندپارگی در شهرها و همچنین نیاز به سرمایهگذاری شهرداریها و توسعهدهندگان اشاره کرد (Temelová, 2016). در این نوع پروژهها جنبه ادراک فراتر از واکنش در مقابل یک محرک است یعنی پروژههای محرک باید بهاندازهای خوانا باشند که مردم بتوانند معنای آن را درک کنند، در این حالت است که تصویرسازی لازم برای تأثیرگذاری ادراکی پروژه بر روی ذهن فرد اتفاق میافتد (Bohannon, 2004). متأسفانه در برخی از پروژههای محرک توسعه، به دلیل عدم رابطه و انطباق کالبدی پروژه با زمینه خود، درک مکانهای جدید برای ساکنان محلی دشوار و پروژهها برایشان بیگانه و ناخوشایند به نظر میرسد (Boelsums, 2012).
با عنایت به مطالب مذکور و در یک جمعبندی کلی میتوان اثرات متفاوت و حتی گاه متناقضی را چه در نظریه و چه در عمل در مورد بازآفرینی محلههای شهری از طریق اجرای پروژههای محرک توسعه متصور شد. ازاینرو بر اساس نتایج مطالعات، چنین به نظر میرسد که میبایست شاخصهای بسیاری در تمامی ابعاد شهری در طراحی و اجرای پروژههای محرک توسعه دخیل شوند تا آنها را بهسوی دستیابی به هدف اصلی خود سوق دهند.
الگوی ارزیابی تحقیق
اگر فضا را تجربهای فردی تلقی کرد كه حاصل فرایندهای ادراكی او و نیز نسبت دادن معانی خاص از سوی او به كلیت، اجزا و ارتباطات بین آن اجزا در فضاست؛ بنابراین بدیهی است افراد مختلف از محیط یکسان تصاویر متفاوتی در ذهن داشته باشند. ادراک انسان از محیط و به دنبال آن شکلگیری تصویری از محیط متأثر از شکل فضایی و کیفیات قابلارائه از محیط است.
درک افراد از محیط و قیاس ذهنی آنها با شرایط مورد انتظار، تفاوت فاحش میان وضعیت ایده آل و واقع را مینمایاند (کریمی یزدی و همکاران، 1398). یکی از بهترین الگوهای ارزیابی این مسئله، استفاده از دیدگاه ساکنان در خصوص وضعیت موجود و مورد انتظار محل سکونتیشان میباشد که میتواند ضمن شناسایی وضع موجود، آگاهی از نقاط قوت، کاستیها و نواقص احتمالی در راستای ارتقای کیفیت محلات مسکونی و افزایش رضایتمندی ساکنین مؤثر واقع گردد.
ادراکات، انتظارات و ترجیحات ساکنین از عوامل تعیینکننده رضایت ساکنین بهحساب میآیند بهگونهای که سطح رضايت، تابعي از تفاوت بين ادراك از عملكرد و انتظارهاي فرد است (Kotler, 2003). به عبارتی، تفاوت بین آنچه ساکنین از ویژگیهای کیفیت محله انتظار دارند و ارزیابی آنها از وضع موجود، میتواند مفهوم رضایت را به بهترین نحو نشان دهد. اگرچه رضایت و کیفیت داراي مشترکاتی هستند، لیکن رضایتمندي مفهوم گستردهتری نسبت به کیفیت دارد، چراکه کیفیت بر ابعاد تمرکز دارد. از این دیدگاه کیفیت بهعنوان بخشی از رضایتمندي بهحساب میآید.
يكي از شاخصهای اندازهگیری انتظارات و ادراكات شهروندان الگوي تحلیل شکاف است که مبتني بر ذهنيات افراد میباشد (Parasuraman et al., 1988). اين الگو که در سال 1988 توسط پروفسور پاراسورمان1 و پروفسور زدهمل2 و همکارانشان ارائه گرديد؛ مشتمل بر پنج شكاف میباشد و بيشترين تأثير را از شكاف پنجم (تفاوت بين آنچه شهروندان انتظار دارند و آنچه را كه عملاً دريافت میکنند) میگیرد. در این مدل تفاوت بين انتظارات و ادراكات افراد در هر يك از ابعاد موردمطالعه پژوهش محاسبه میشود. عدد حاصل نشاندهنده شكاف موجود در آن بعد میباشد كه از آن براي ايجاد تغييرات مناسب استفاده میشود (Zafiropoulos, 2006).
در این تکنیک اگر ادراكات با انتظارات برابر باشد (P= E) در آن صورت كيفيت محله، باعث رضايت ساکنین خواهد شد و اگر ادراكات بيشتر از انتظارات باشد (P> E) رضايت ساکنین عالی خواهد شد، ولي اگر آنچه ارائهشده كمتر از انتظارات ساکنین باشد (P< E)، بدين معني است كه نيازهاي ساکنین برآورده نشده و باعث نارضايتي ساکنین از کیفیت محله خواهد شد.
روش تحقیق
تحقیق حاضر ازنظر ماهيت از نوع کاربردي و ازنظر روش انجام از نوع تحقیقات ارزیابی است. الگوی بهکاررفته در آن رویکردی مدیریتی از نوع تحلیل شکاف3 است که برای ارزیابی فاصله میان انتظارات (وضعیت مطلوب) و ادراکات (وضعیت موجود) استفاده میشود. اطلاعات موردنیاز برای این تحقیق، از طریق مطالعات کتابخانهای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه جمعآوریشده است. سؤالات پرسشنامه شامل سه بخش آزمودنیهای توصيفي و بخش ادراكات و انتظارات شهروندان است که در قالب سه بعد «سکونتی»، «فعالیتی» و «کالبدی» بهعنوان معیارهای تحقیق و هفت عامل «شأن سکونتی بـافـت»، «وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی»، «وضعیت فعالیتی»، «وضعیت اقتصادی»، «نوسازی کالبدی»، «وضعیت عمومی بافت» و «سرمایهگذاری و ساختوساز» بهعنوان شاخصهای ارزیابی تدوینشده و امتیازدهی آنها بر طبق طیف 5 گزینهای ليكرت انجام پذیرفته است.
جامعه آماری تحقیق ساکنین و کسبه بالای 18 سال محله کوچمشکی هستند. این محله در سال 1400 که پژوهش حاضر انجام پذیرفته، بر اساس آخرین آمار جمعیتی دارای 6835 نفر جمعیت بود (آمارنامه شهر زنجان، 1399). ازاینرو حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده، 384 نفر تعیین شد. در مرحله پایلوت، پرسشنامه اولیه بهوسیله نمونهای کوچک (35 نفر از ساکنین) محله تکمیلشده و موردبررسی قرار گرفت. براي تعيين پایایی تحقيق از آزمون آلفاي كرونباخ استفاده شد كه آلفاي رضایت برابر با 893/0 و آلفاي انتظار برابر با 553/0 به دست آمد. ميزان آلفاي كرونباخ در كل پرسشنامه 841/0 محاسبه شد که عدد قابل قبولی است و پايايي پرسشنامه تائید میگردد. پس از گردآوری دادهها، مراحل تجزیهوتحلیل با استفاده از نرمافزار آماری 24 SPSS و با بهرهگیری از آزمون T براي تحليل شكاف بين انتظار و ادراك در ابعاد مختلف و آزمون ANOVA برای مقايسه شكاف بر اساس سابقه سکونت و جنسیت پاسخدهندگان انجام پذیرفته است.
شناخت محدوده موردمطالعه
محدوده مطالعاتی این تحقیق، محله کوچمشکی زنجان است که با مساحت 7/91 هکتار، یکی از محلات قدیمی4 و مرفه نشین شهر به شمار میآید (آمارنامه شهر زنجان، 1399). این محله که در قسمت شمالی شهر واقعشده است، به همراه محلات اعتمادیه و دروازه رشت در سال 1353 طی اولین طرح جامع شهر زنجان به تصویب رسیده است (طرح جامع شهر زنجان، 1396). محله کوچمشکی با الگوپذيري از شهرسازي مدرن و در تقابل با ساختار ارگانيك و مقياس انساني محلات قديمي شهر، بهصورت هندسي و شطرنجي، با معابر منظّم شکلگرفته تا با مقياس قرار دادن وسايل نقلیه موتوري و تحکیم سیماي دوگانه شهري، ویترین تمامعیار شهر جهانسومی گردد. در بخش جنوبی این محله بنای تاریخی کارخانه کبریتسازی قرارگرفته است که اولین واحد صنعتی شهر زنجان بعد از کارخانه برق محسوب میشود (داوودی و قائمی، 1394). این بنا که متعلق به دوران پهلوی5 است در زمان تأسیس، در بخش شمالی شهر، در کنار مسیر دروازه رشت مستقر بود که با توسعه و گسترش شهر به سمت شمال، امروزه در داخل شهر، در یک منطقه متراکم و پرتردد قرارگرفته و بناهای مسکونی و تجاری متعددی پیرامون آن ساختهشده است. شکل 2 موقعیت محله کوچمشکی و کارخانه کبریتسازی زنجان را در تقسیمات کشوری نشان میدهد.
علیرغم ثبت این اثر در فهرست آثار ملی ایران6، به دلیل مالکیت شخصی تا قبل از سال 1381 هیچ اقدامی برای مرمت آن انجام نگردید تا حدی که دیوارهاي محوطه این کارخانه بهمرور توسط شهرداري تخریب و بخشی از فضای باز کارخانه به پارک مجاور ملحق شد (شرکت مرمت گستر شمسه، 1390). طی سالهای 1389-1381 مطالعاتی در خصوص تهیه و اجرای طرح مرمت و همچنین تغییر کاربری این بنا انجام پذیرفت. گزینههایی چون فضای آموزشی– فرهنگی، احداث پارک موزه، نمایشگاه صنعت، سالن ورزشی و کتابخانه پیشنهاد گردید ولی همه این موارد به دلیل مسائل حقوقی و وجود معارض با مشکل مواجه شد (Alavi et al., 2021). درنهایت بعد از گذشت ده سال از ثبت این اثر، در بهمنماه سال 1390؛ اداره اتاق بازرگانی با نظارت اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرمت و بازسازی این کارخانه را با کاربری جدید موزه صنعت و معدن به اتمام رساند.
شکل 2. موقعیت کارخانه کبریتسازی زنجان در تقسیمات کشوری و تصاویر آن قبل از احیاء
Fig 2. Location of Zanjan Match Factory in the country and its pictures before revival
یافتههای تحقیق
یافتههای توصیفی تحقیق نشان میدهد 68 درصد از مجموع پاسخدهندگان را مردان و 32 درصد را زنان تشکیل دادهاند که از میان آنها 276 نفر معادل با 72 درصد پاسخدهندگان متأهل بودند. همچنین در تقسیمبندی رده سنی نیز بیشترین آمار پاسخدهندگان به گروه سنی 31-40 سال و کمترین آمار به رده سنی بیشتر از 60 سال تعلق داشت. در رابطه باسابقه سکونت نیز بیشترین آمار پاسخدهندگان مربوط به ساکنان دارای 21 تا 30 سال سابقه سکونت بود که با 134 نفر معادل 35 درصد پاسخدهندگان را تشکیل میداد. تعداد 35 نفر از پاسخدهندگان نیز کمتر از 10 سال بود که در این محله ساکن بودند. جدول 1 ویژگیهای عمومی پاسخدهندگان را نشان میدهد.
جدول 1. یافتههای توصیفی تحقیق
Tab 1. Descriptive research findings
ویژگی فردی | دستهها | فراوانی | درصد فراوانی | ویژگی فردی | دستهها | فراوانی | درصد فراوانی |
جنسیت | زن | 124 | 32 | وضعیت | مجرد | 108 | 18 |
مرد | 260 | 68 | متأهل | 276 | 72 | ||
کل | 384 | 100 | کل | 384 | 100 | ||
سن | 20 تا 30 سال | 38 | 10 | سابقه سکونت | کمتر از 10 سال | 35 | 9 |
31 تا 40 سال | 134 | 35 | 11 تا 20 سال | 77 | 20 | ||
41 تا 50 سال | 100 | 26 | 21 تا 30 سال | 134 | 35 | ||
51 تا 60 سال | 77 | 20 | 31 تا 40 سال | 100 | 26 | ||
بیشتر از 60 سال | 35 | 9 | بیشتر از 40 سال | 38 | 10 | ||
کل | 384 | 100 | کل | 384 | 100 |
یافتههای استنباطی نشان میدهد انتظارات ساکنین محله از ابعاد توسعه و تحرک در یک سطح نبوده و با یکدیگر متفاوت است. این موضوع در مورد ادراکات آنها از ابعاد توسعه و تحرک نیز صدق میکند. همانطور كه در جدول 2 مشاهده میشود، انتظارات و ادراكات پاسخدهندگان از بعد «فعالیتی» بيشترين امتیاز را به خود اختصاص داده است. میانگین انتظارات پاسخدهندگان از این بعد 38/4 و میانگین ادراکات آنها 24/3 است. در این آزمون آماري که بيانگر تفاوت معنیدار نمرات انتظار و ادراك پاسخدهندگان از وضعیت محله در سه بعد مذکور بعد از اجرای پروژه محرک توسعه محلی است. كمترين شكاف با مقدار 825/0 مربوط به بعد «کالبدی» و بيشترين شكاف با مقدار 14/1 مربوط به بعد «فعالیتی» میباشد. بهطورکلی ميانگين امتیاز انتظار پاسخدهندگان از ابعاد سهگانه توسعه و تحرک 23/4 و ادراک آنان 26/3 میباشد، كه شكاف معنیدار 97/0 را نشان میدهد.
جدول 2. میانگین انتظارات و ادراکات ساکنین از ابعاد توسعه و تحرک محله و شکاف تغییرات
Tab 2. Average residents' expectations and perceptions of the dimensions of neighborhood development and change gap
ابعاد | انتظارات (MP) | ادراکات (ME) | شکاف تغییرات (Gap) | سطح معنیداری sig | ||
میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | |||
سکونتی | 12/4 | 518/0 | 18/3 | 745/0 | 945/0- | 000/0 |
فعالیتی | 38/4 | 490/0 | 24/3 | 819/0 | 14/1- | 001/0 |
کالبدی | 20/4 | 461/0 | 38/3 | 745/0 | 825/0- | 000/0 |
مجموع | 23/4 | 378/0 | 26/3 | 468/0 | 97/0- | 001/0 |
شکل 3، نمودار مقایسهای انتظارات و ادراکات ساکنین این محله را از عوامل توسعه و تحرک محلی نشان میدهد. همانطور که در این نمودار مشاهده میشود، در بررسی ادراکات و انتظارات ساکنین از عوامل توسعه و تحرک، ساکنین محله بیشترین انتظار را از عامل «وضعیت عمومی بافت» داشتهاند که با امتیازی معادل 49/4 بیشتر از سطح میانگین بوده است و حالآنکه «نوسازی کالبدی» با میانگین امتیاز 95/3 کمترین انتظار را به خود اختصاص داده است. در بحث ادراکات عامل «وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی» با میانگین 82/3 بیشترین امتیاز را داشته و کمترین امتیاز با میانگین 54/2 متعلق به عامل «شأن سکونتی» بوده است که از سطح میانگین 3 پایینتر است.
شکل 3. مقايسه انتظارات و ادراکات ساکنین از عوامل توسعه و تحرک محلی
Fig 3. Comparison of residents' expectations and perceptions of local development and mobility factors
محاسبه اختلاف میانگین امتیاز ادراکات و انتظارات ساکنین در هر عامل نشان میدهد بیشترین شکاف متعلق به عامل «شأن سکونتی» بوده که دارای اختلاف 48/1- امتیازی است و کمترین شکاف را عامل «وضعیت کالبدی و محیطی مسکن» با امتیاز 4/0- به خود اختصاص داده است. میانگین انتظارات و ادراکات ساکنین از عوامل توسعه و تحرک محله و شکاف بین آنها در جدول 3 ارائهشده است.
جدول 3. میانگین انتظارات و ادراکات ساکنین و شکاف تغییرات
Tab 3. Average expectations and perceptions of residents and change gap
ابعاد | انتظارات (MP) | ادراکات (ME) | شکاف تغییرات | سطح معنیداری | ||||||
میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | |||||||
شأن سکونتی بـافـت | 02/4 | 518/0 | 54/2 | 745/0 | 48/1- | 001/0 | ||||
وضعیت کالبدی و محیطی مسکن | 22/4 | 512/0 | 82/3 | 715/0 | 4/0- | 000/0 | ||||
وضعیت فعالیتی | 44/4 | 498/0 | 28/3 | 825/0 | 16/1- | 001/0 | ||||
وضعیت اقتصادی | 32/4 | 490/0 | 22/3 | 819/0 | 10/1- | 000/0 | ||||
نوسازی کالبدی | 95/3 | 465/0 | 28/3 | 738/0 | 67/0- | 000/0 | ||||
وضعیت عمومی بافت | 49/4 | 472/0 | 52/3 | 722/0 | 97/0- | 001/0 | ||||
سرمایهگذاری و ساختوساز | 25/4 | 461/0 | 34/3 | 745/0 | 91/0- | 000/0 |
جدول 4، بيانگر میانگین امتیاز انتظارات و ادراكات پاسخدهندگان بر اساس سابقه سکونت آنها میباشد، همانطور كه مقادیر این جدول نشان میدهد، بيشترين امتیاز ادراک و انتظار به ترتیب با مقادیر 29/3 و 35/4 مربوط به پاسخدهندگان دارای سابقه سکونت بیش از 40 سال و كمترين نمره ادراك و انتظار نيز به ترتیب با مقادیر 15/3 و 04/4 مربوط به ساکنین کمتر از 10 سال میباشد. درواقع نتایج بیانگر این مسئله است که هرچه قدر میزان سکونت پاسخدهندگان در محله بیشتر بوده ادراک و انتظارات آنها از کیفیت محله بالاتر رفته است. حالآنکه افرادی که در سالهای اخیر در این محله سکونت یافتهاند درک و انتظار کمتری از کیفیت ابعاد توسعه و تحرک محله دارند. آزمون تحلیل واریانس ANOVA بيانگر تفاوت معنادار در انتظارات 017/0 و ادراكات 007/0 بین ساکنین قدیمی و جدید محله کوچمشکی میباشد.
جدول 4. میانگین انتظارات و ادراکات ساکنین بر اساس سابقه سکونت
Tab 4. Average expectations and perceptions of residents based on residential history
گروه | انتظارات | سطح معناداری | ادراکات | سطح معناداری | نتیجه | ||
میانگین | انحراف معیار | میانگین | انحراف معیار | ||||
کمتر از 10 سال | 04/4 | 466/0 | 017/0 | 15/3 | 585/0 | 007/0 | تائید |
11 تا 20 سال | 21/4 | 462/0 | 017/0 | 23/3 | 552/0 | 007/0 | تائید |
21 تا 30 سال | 35/4 | 413/0 | 017/0 | 29/3 | 526/0 | 007/0 | تائید |
31 تا 40 سال | 32/4 | 471/0 | 017/0 | 37/3 | 516/0 | 007/0 | تائید |
بیشتر از 40 سال | 65/92 | 83/7 | 017/0 | 24/51 | 82/15 | 007/0 | تائید |
برای تعیین تفاوت ميانگين انتظارات و ادراكات ساکنین بر اساس جنسیت آنها از آزمون T-test استفادهشده است. نتایج این آزمون نشان میدهد علیرغم وجود شکاف بين نظرات هر دو جنسيت تفاوت معنیداری ازنظر ادراك و انتظار بین مرد و زن وجود ندارد. در این آزمون سطح معناداری 179/0 بهدستآمده است که با توجه به بیشتر بودن P-Value از مقدار 005/0 این اختلاف معنادار نمیباشد.
بحث و بررسی یافتهها
اين مطالعه به بررسي شكاف بين انتظارات و ادراك ساکنین محله کوچمشکی از تغییرات حاصل از احیای کارخانه کبریتسازی زنجان بهمثابه یک پروژه محرک توسعه محلی میپردازد. بررسیهای انجامشده امتیاز بالاي انتظار پاسخدهندگان از ابعاد سهگانه توسعه و تحرک با مقدار 23/4 و امتیاز پايين ادراك آنان با مقدار 26/3 را نشان میدهد که بر این اساس شكاف تغییرات معادل 97/0- بهدستآمده است. شكاف زياد در بعد «کالبدی» و شكاف كمتر در بعد «سکونتی» میتواند بيانگر آن باشد كه تغییرات بیشتر در بعد «سکونتی» اتفاق افتاده است و به بعد «کالبدی» محله آنگونه که ساکنین انتظار داشتهاند؛ توجه نشده است. البته علیرغم انتظارات بالای ساکنین از بعد «کالبدی» پاسخدهندگان ادراکات کمتری از این بعد داشتهاند. بالا بودن انتظارات پاسخدهندگان از ابعاد «فعالیتی» و «کالبدی» امري بديهي است چراکه این محله در زمان متروکه بودن کارخانه کبریتسازی، ازنظر فعالیت مغازهها و کاربریهای تجاری، شرایط کالبدی و محیطی محله وضعیت نامطلوبی داشت. آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از انباشت زباله و نخالههای مصالح ساختمانی در اطراف کارخانه، وجود حشرات و جانوران موذی در محله، فرسودگی بناهای اطراف و فضاهای رهاشده اطراف کارخانه موجب ایجاد سیما و منظر نامناسب شهری در این محله شده بود.
مشاهدات میدانی پژوهشگران در محله کوچمشکی نیز مؤید یافتههای فوق است و نشان میدهد بین ادراکات و انتظارات ساکنین بعد از احیای کارخانه کبریتسازی تفاوت وجود دارد؛ بنابراین اولین فرضیه تحقیق تائید میشود. بهعبارتدیگر چنین به نظر میرسد که بعد از اجرای پروژه محرک توسعه تغییرات عمدهای در محله کوچمشکی اتفاق افتاده است اگرچه این تغییرات مطابق انتظار ساکنین نبوده است. ازجمله تغییرات حادثشده در بعد «فعالیتی»، احداث مجتمع تجاری در ضلع جنوبی کارخانه (شکل D4) است که به دلیل ایجاد فرصتهای شغلی در محله موجب بهبود وضعیت اشتغال شده و رضایتمندی ساکنین را در حوزه اقتصادی و وضعیت درآمد ثابت شاغلین تأمین نموده است. در مقايسه وضعيت موجود و مورد انتظار ساکنین در بعد «فعالیتی» شکافی با مقدار 14/1- وجود دارد که بیشترین شكاف بین ابعاد میباشد. شکل 4، تغییرات حادثشده بعد از اجرای پروژه محرک توسعه احیای کارخانه کبریتسازی زنجان را نشان میدهد.
شکل 4. تغییرات حادثشده بعد از احیای کارخانه کبریتسازی
Fig 4. Changes have occurred after the revival of the match factory
مطابق بررسیهای انجامشده در بعد «کالبدی» مقدار شكاف معادل 825/0- است. بازگشایی معبر جنوبی کارخانه کبریت و ایجاد دسترسی سواره به محلات شرقی (شکل E4) با افزایش تعاملات اجتماعی، روابط بین محلات را ارتقا داده است. علاوه بر این، بهسازی معابر پیاده و سواره، مرمت و بازسازی کالبدی بناهای اطراف موجب افزایش خوانایی و ارتقای کیفیت کالبدی بافت شده است. همچنین اطلاعات بهدستآمده از مطالعات میدانی در خصوص جمعآوری نخالهها و زبالههای انباشته در اراضی رهاشده در پشت کارخانه نشان از افزایش توجه بهسلامت محیطی را دارد.
در بعد «سکونتی» نیز احداث مجتمع پزشکان در فضای خالی مجاور کارخانه (شکل A4) و تخصیص بخشی از محوطه کارخانه برای احداث پارک محلی در مجاور این کارخانه (شکل B4) و احداث مجتمعهای مسکونی در اراضی رهاشده واقع در پشت کارخانه کبریتسازی (شکل F4) موجب برآورده شدن انتظارات ساکنین و درنتیجه کاهش فاصله بین انتظارات و ادراکات از این بعد شده است. لازم به ذكر است بررسیها نشان از وجود شکافی برابر با 945/0- بين دو وضعيت موجود و مورد انتظار در بعد «سکونتی» دارد که كمترين شكاف را بین ابعاد به خود اختصاص داده است.
مطالب فوق و یافتههای تحلیلی نشاندهنده وجود شکاف معنادار بین ادراکات و انتظارات ساکنین از ابعاد و عوامل مختلف توسعه و تحرک محلی است. این معناداری که در سطحی کمتر از 005/0 میباشد فرضیه دوم تحقیق را تائید مینماید. علاوه بر اين یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد انتظار و ادراك پاسخدهندگان برحسب سابقه سکونت آنها تفاوت معناداری با يكديگر دارند؛ یعنی هرچه قدر میزان سکونت پاسخدهندگان در محله بیشتر بوده ادراک و انتظارات آنها از کیفیت محله بالاتر رفته است. ازاینرو افرادی که در سالهای اخیر به این محله پیوستهاند درک و انتظار کمتری از کیفیت ابعاد و عوامل توسعه و تحرک محله دارند؛ بنابراین فرضیه سوم تحقیق نیز مورد تائید قرار میگیرد. بررسی یافتههای مرتبط با جنسیت پاسخدهندگان نشان میدهد علیرغم وجود شکاف بين نظرات هر دو جنسيت تفاوت معناداری ازنظر ادراك و انتظار بین مرد و زن وجود ندارد. این امر نشاندهنده عدم تائید آخرین فرضیه تحقیق است.
با عنایت به مطالب مذکور، یافتههای این تحقیق با نتایج مطالعات پیشین که طی سالهای اخیر در ایران انجام پذیرفته است، قرابت دارد. از آن جمله میتوان به تأثیر ویژگیهای فردی اعم از سن و میزان تحصیلات و سطح سواد شهروندان بر میزان رضایتمندی و انتظارات افراد، اشاره کرد که بر اساس یافتههای مطالعه نصیری (1399)، موجب ایجاد شکاف جدی میان انتظارات و ادراک شهروندان از کیفیت خدمات مدیریت شهری شده است. مطالعات حقیقت نائینی (1398) و نیک کار و همکاران (1399) نیز مؤید تأثیرگذاری همزمان و همهجانبه پروژههای محرک توسعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده و آنها را ملاک تعیین موفقیت این نوع پروژهها معرفی میکنند. یافتههای این مطالعات افزایش رضایتمندی ساکنین محلات پیرامون را منوط به افزایش کیفیت کالبدی بافت ازنظر دسترسی، منظر، امکانات و زیرساختهای خدمات شهری میدانند. نتایج تحقیق ابراهیم نژاد و همکاران (1400) نیز که بر متناسب بودن پروژههای محرک توسعه با نیازهای شهروندان و ساکنین محلات پیرامون تأکید دارد، با یافتههای تحقیق حاضر همخوانی دارد.
مطالعاتی که در حوزه جامعهشناسی و رفتارشناسی پیرامون تأثیر جنسیت بر روی ادراک فضا انجامشده است نشان میدهد جنسيتي شدن فضاي عمومي دليلي بر افت كيفيت و مطلوبيت فضا بوده و همچنين نمايانگر ناكارآمدي آن و تبديل يك فضاي عام به يك فضاي خاص است. در این مورد میتوان به نتایج مطالعه عرشیها و مدیری (1390)، مبنی بر شکلگیری تصوير ذهني زنان از فضاهاي شهري حول دو مفهوم کليدي احساس امنيت و ترس از فضا اشاره کرد. همچنین یافتههای مطالعه رفیعیان و خدایی (1388)، پیرامون بررسي شاخصها و معيارهاي مؤثر بر رضايتمندي شهروندان از فضاهاي عمومي شهري نشان میدهد رضايت از محيط سكونتی منوط به درك و ارزيابي شخص از ویژگیهای محيطي و خصیصههای فردي نظير جنسيت، سن، طبقه اجتماعي است که این موضوع با یافتههای تحقیق حاضر در تضاد است. ارزیابی تطبیقی ادراک فضای شهری توسط کریمی یزدی و همکاران (1395)، نیز نشان میدهد مدتزمان برخورد و تعامل شهروندان با محیط موردمطالعه در ادراک فضا و عمق و ماهیتهای آن تأثیرگذار است. این مسئله با یافتههای تحقیق حاضر در خصوص تأثیر مؤلفه سابقه سکونت بر روی ادراکات و انتظارات شهروندان از فضا همسو بوده و آن را تائید مینماید.
نتیجهگیری
برنامهریزی، طراحي و اجرای هر پروژه شهری، پيامدهایي به دنبال دارد که پروژههاي محرک توسعه نیز از آن مستثنی نيستند. یافتن این پیامدها و ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت پروژهها درگرو بررسی دیدگاه ساکنین محلات هدف و ارزیابی رضایت آنها است که ذینفعان اصلی پروژه محسوب میشوند. ازآنجاکه مدل تحلیل شکاف راهحل مناسبی جهت رسیدن به نقطه تعادلی رضایتمندي ساکنین از محله سکونتیشان است، در تحقیق حاضر، ادراکات و انتظارات ساکنین محله کوچمشکی از انجام پروژه احیای کارخانه کبریتسازی موردبررسی قرارگرفته است.
مشاهدات و مطالعات میدانی نشان میدهد که پس از اجرای این پروژه، اتفاقات رو به رشدی در این محله رخداده است؛ اما بررسیهای تحلیلی بیانگر این موضوع است که اجرای این پروژه هنوز نتوانسته است خواستهها و نیازمندیهای ساکنین محله را برآورده سازد. یافتههای استنباطی تحقیق نشاندهنده وجود شکافی بین ادراکات و انتظارات ساکنین از عوامل توسعه و تحرک در این محله میباشد که ازنظر آماری معنادار است. مسئله حائز اهمیت منفي بودن شکاف در تمامی ابعاد و عوامل موردمطالعه تحقیق است که عدم توفیق برنامه ریزان در برآورده نمودن انتظارات ساکنین از تغییرات متأثر از پروژه محرک توسعه مذکور را نشان میدهد لذا ضرورت بازنگری و بهبود شرایط در تمامی ابعاد مشخص میگردد.
ازآنجاکه فصل مشترک کیفیت محیطی حاصل از ادراکات ذهنی شهروندان میتواند گویای کیفیات پاسخ دهندگی مکان به طیف وسیع شهروندان باشد، انديشیدن تدابیری برای افزایش رضایتمندی ساکنین از عواملی که دارای شکاف بیشتری هستند، بایستی در اولویت قرار گیرند و برای كاهش شكاف موردنظر راهکارهای اجرایی هدفمند ارائه گردد. بر این اساس، با توجه به سکونت خانوادههای اصیل و قدیمی در این محله که به دلیل شرایط سنی و سطح تحصیلات میانگین شاخصهای قشر جمعیت جوان و سطح تحصیلات را در بعد سکونتی کاهش دادهاند، میتوان با اسکان خانوادههای جوان و فرهنگی در مجتمعهای مسکونی جدیدالاحداث در پشت کارخانه امتیاز شأن سکونتی را در این محله افزایش داد و میزان رضایتمندی از بعد «سکونتی» را ارتقا بخشید. در بعد «کالبدی» نیز، براي رسيدن به وضعيت مورد انتظار میتوان با اتمام هر چه سریعتر پروژههای در دست اجرا علیالخصوص مجتمع تجاری مجاور کارخانه کبریتسازی ضمن بهبود وضعیت کالبدی به افزایش نرخ اشتغال و کاهش بار تکفل کمک نمود که این امر خود میتواند در بهبود وضعیت «فعالیتی» نیز، مثمر ثمر واقع گردد.
اگرچه این تحقیق یک درک کلی از وضعیت ادراک و انتظارات ساکنین از ابعاد و عوامل توسعه و تحرک را در محدوده موردمطالعه فراهم میکند، لیکن به دلیل اینکه تحلیل دادهها بر اساس پاسخهای جامعه آماری و میزان درک و تجربه آنها، انجام پذیرفته است؛ دادهها بهناچار شامل ذهنیت شدهاند و ارزیابیهای مربوطه بر اساس تجربه و قضاوت ذهنی شکلگرفته است. از سوی دیگر وجود محدودیتهای ذاتی پرسشنامه، عدم همکاری برخی از پاسخدهندگان در تکمیل پرسشنامه و همچنین شرایط پاندومی کووید (19) که امکان حضور بیشتر در میان ساکنین محدوده موردمطالعه را سختتر مینمود، همگی مواردی هستند که میتوانند در میزان دقت و درصد خطای تحقیق تأثیرگذار باشند.
در پایان با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش حاضر پیشنهاد میشود در بخش مطالعات و تحقیقات دانشگاهی، در پژوهشی مشابه، از پاسخدهندگان پرسشنامه، درخواست شود تا نظر خود را در خصوص سطح توجه فعلی به عوامل مؤثر بر موفقیت پروژهها در محله خود را بیان نمایند و با تحلیل وضعیت موجود و بررسی شکاف بین عوامل، اصلیترین عواملی که باید بر آنها تمرکز گردد، مشخص شود و اقدام و ابتکارات کلیدی بهبود در این خصوص پیشبینی و اجرا شود. همچنین در پژوهشهای آتی میزان رضایتمندی ساکنین از هرکدام از ابعاد، عوامل و شاخصهای مطرح در این پژوهش، با در نظر گرفتن مؤلفههای اصلی موفقیت یعنی زمان، هزینه و کیفیت بهطور جداگانه مورد ارزیابی قرار گیرد.
پینوشتها
نقش نویسندگان
در مقاله حاضر بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق و جمعآوری دادهها توسط اشکان خطیبی و تجزیهوتحلیل و تفسیر دادهها، تهیه متن دستنوشته و ویرایش آن توسط پری علوی انجامگرفته است.
تقدیر و تشکر
نویسندگان از اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان، معاونت معماری و بازآفرینی اداره کل راه و شهرسازی زنجان و همچنین ساکنین محله کوچمشکی که در انجام پژوهش فوق نهایت همکاری را نمودند، تشکر و قدردانی مینماید.
تعارض منافع نویسندگان
نویسندگان بهطور کامل از اخلاق نشر تبعیت کرده و از هرگونه سرقت ادبی، سوء رفتار، جعل دادهها و یا ارسال و انتشار دوگانه، پرهیز نمودهاند و منافعی تجاری در این راستا وجود ندارد و نویسندگان در قبال ارائه اثر خود وجهی دریافت ننمودهاند.
فهرست منابع
1. ابراهیم نژاد، محمدرضا؛ شیخالاسلامی، علیرضا؛ و ملک حسینی، عباس. (1400). الگوی ارزیابی پروژههای محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده شهری. تحقیقات جغرافیایی،۳۶(۳)، 253-261.http://georesearch.ir/article-1-1053-fa.html
2. پریزادی، طاهر؛ زارعی، فاطمه؛ و مرادی، مهدی. (1396). ارزیابی محرکهای توسعه شهری در ساختار تاریخی (موردمطالعه: بافت تاریخی شهر قم). مطالعات ساختار و کارکرد شهری، 4(15)، 7-31. doi: 10.22080/shahr.2017.1812
3. پور آقاسی، مریم؛ رجبی، آزیتا؛ ودایع خیری، رقیه؛ و رضوانی، علیاصغر. (1400). نقش پروژههای محرک توسعه در تحقق سیاستهای بازآفرینی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران). مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 16(2)، 253-267.doi: 20.1001.1.25385968.1400.16.2.3.8
4. حقیقت نائینی، غلامرضا. (1398). بررسی تأثیر استقرار مراکز آموزش عالی بهعنوان پروژههای محرک توسعه در بافتهای تاریخی (مطالعه موردی: تأثیر دانشگاه هنر (مجموعه پردیس باغ ملی) بر بافت شهری پیرامون آن). معماری و شهرسازی پایدار، 7(2)، 149-168. doi: 10.22061/jsaud.2020.4316.1294
5. داوودی، فرجالله؛ و قائمی، عبدالعزیز. (1394). گذری بر تاریخچه اولین کارخانه صنعتی (کبریتسازی) زنجان. فرهنگ زنجان، 5(2)، 243-230. https://zanjan.farhang.gov.ir/ershad_content/media/law/637391389113493797.pdf
6. دویران، اسماعیل. (1398). ارزیابی کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی با استفاده از مدل سروکوال (مطالعه موردی: شهر زنجان). فصلنامه شهر پایدار، 2(1)، 93-108. doi: 10.22034/jsc.2019.189464.1041
7. رفیعیان، مجتبی؛ و خدایی، زهرا. (1388). بررسي شاخصها و معيارهاي مؤثر بر رضايتمندي شهروندان از فضاهاي عمومي شهري. فصلنامه راهبرد، 18(53)، 227-248. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=118041
8. سجاد زاده، حسن؛ دالوند، رضوان؛ و حمیدی نیا، مریم. (1395). نقش بازآفرینی با رویکرد محرک توسعه در محلات سنتی (نمونه موردی: محله حاجی شهر همدان). هفت شهر، 4(53 -54)، 54-76. http://www.haftshahrjournal.ir/article_24600.html
9. شرکت مرمت گستر شمسه. (1390). طرح مرمت و تغییر کاربری کارخانه کبریتسازی زنجان (موزه صنعت و معدن). اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی استان زنجان.
10. شهرداری زنجان. (1399). آمارنامه شهر زنجان. زنجان: معاونت برنامهریزی و توسعه انسانی شهرداری. https://www.zanjan.ir/Portals/0/1400/amarname99/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1%2098%20new.zip?ver=1399-12-26-125046-020
11. صفوی، راشد؛ و رضازاده، سید محمد. (1394). تأثیر پروژههای عمرانی چهار سال اخیر در تحول مدیریت اقتصاد شهری و رضایتمندی شهروندان (مطالعه موردی: شهروندان قزوینی). اقتصاد و مدیریت شهری، ۴(۱۳)،51-66. http://iueam.ir/article-1-315-fa.html
12. طرح جامع شهر زنجان. (1399). زنجان: معاونت معماری و شهرسازی اداره کل راه و شهرسازی.
13. عرشیها، مریم السادات؛ و مدیری، آتوسا. (1390). تأثير فضاهاي جنسيتي شده بر احساس امنيت زنان (نمونههای موردي: ميدان مادر و ميدان راهآهن). پژوهش اجتماعي، 4(13)، 119-142. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=160326
14. عزیزی، محمدمهدی؛ و بهرا، بهاره. (1396). نقش پروژههای محرک توسعه در بازآفرینی بافت مرکزی شهرها (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر یزد). نشریه هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، 22(4)، 16-5. https://jfaup.ut.ac.ir/article_65692.html
15. عظمتی، حمیدرضا؛ قنبران، عبدالحمید؛ و جم، فاطمه. (1396). ارزیابی شکاف بین ادراک و ترجیح مؤلفه امنیت محیطی در پارکهای محلهای (نمونه موردی: مجموعه پارکهای محله صابونپز خانه تهران). معماری و شهرسازی ایران، 8(2)، 5-16. doi: 10.30475/isau.2018.62061
16. عيناللهي، كاوه؛ و عابدی، محمدمهدي. (1394). رويكرد استفاده از كاتاليزورهاي شهري در احيای بافتهای تاریخی و باارزش شهري. شهر نگار، 15(73-74)، 31-42. tmicto.tehran.ir/portals/0/document/shahrnegar/Shahrnegar_073.pdf
17. کریمی یزدی، اعظم؛ براتی، ناصر؛ و زارعی، مجید. (1395). ارزیابی تطبیقی ادراک فضای شهری از نظرگاه مخاطبین و متخصصین عرصه شهری (مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران). باغ نظر، 13(45)، 13-26. http://www.bagh-sj.com/article_43431.html?lang=fa
18. کریمی یزدی، اعظم؛ براتی، ناصر؛ و زارعی، مجید. (1398). جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری (مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران). مطالعات شهری، 8(32)، 89-104. doi: 10.34785/J011.2019.509
19. کمانداری، محسن؛ و رهنما، محمدرحیم. (1397). سنجش کیفیت خدمات شهرداری در مناطق 2 و 4 شهر کرمان با مدل سروکوال. فضای جغرافیایی، 18(62)، 45-62. http://geographical-space.iau-ahar.ac.ir/article-1-1944-fa.html
20. نصیری هنده خاله، اسماعیل. (1397). ارزیابی میزان رضایت از کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیهنشین (مطالعه موردی: اسلامآباد کرج). پژوهشهای جغرافیا و برنامهریزی شهری، 6(2)، 289-306. doi:10.22059/jurbangeo.2018.253226.875
21. نصیری هنده خاله، اسماعیل. (1399). رضایتمندی شهروندان کمال شهر از عملکرد زیباسازی با رویکرد پایداری محیط شهری. پژوهش و برنامهریزی شهری، 11(42)، 125-136. doi:20.1001.1.22285229.1399.11.42.9.0
22. نیک کار، محمد؛ صادقی، علیرضا؛ و شمس، فاطمه. (1399). تحلیل تأثیر احداث زیرگذر خیابان کریمخان زند شیراز بهعنوان پروژه محرک توسعه بر ادراک شهروندان از کیفیتهای محیطی. معماری و شهرسازی ایران، 2(11)، 35-56. doi: 10.30475/isau.2020.189808.1240
23. هاشمی، محمدرضا؛ شیعه، اسماعیل؛ و ذبیحی، حسین. (1399). مکانیابی موقعیت پردازههای محرک توسعه در بافتهای ناکارآمد شهری (مورد پژوهی: ناحیه 2 منطقه 18 شهرداری تهران). باغ نظر، 17(84) ،51-62. doi: 10.22034/bagh.2019.177547.4060
24. Alavi, P., Sobouti, H., & Shahbazi, M. (2022). Evaluating the Quality of Revitalization of Lost Spaces with an Emphasis on Abandoned Factories (Case Study: Zanjan Match Factory). International Journal of Architecture and Urban Development, 12(1), 31-42. Doi:10.30495/ijaud.2022.17404
25. Boelsums, R. (2012). Living next to a Flagship Development Delft university of technology. South Holland. https://repository.tudelft.nl/islandora/object/uuid%3A3cda2bbc-93e1-4991-a654-bd88bc28fac0
26. Bohannon, G. L. (2004). The Urban Catalyst Concept. Blacksburg, Virginia, Unpublished master’s thesis of Landscape Architecture, Polytechnic Institute and State University, Virginia, MA. https://vtechworks.lib.vt.edu/handle/10919/9954
27. Doucet, B., Van Kempen, R., & Van Weesep, J. (2011). Resident Perceptions of Flagship Waterfront Regeneration: The Case of the Kop van Zuid in Rotterdam. Tijdschrift voor economische en sociale geografie, 102(2), 125-145. Doi:10.1111/j.1467-9663.2010.00611.x
28. Kotler, P. (2003). Marketing management .(11th Ed.). Upper Saddle River: Pearson Education International
29. La Rosa, D., Privitera, R., Barbarossa, L., & La Greca, P. (2017). Assessing Spatial Benefits of Urban Regeneration Programs in a Highly Vulnerable Urban Context: A Case Study in Catania, Italy. Landscape & Urban Planning, 157,180-192. https://doi.org/10.1016/j.landurbplan.2016.05.031
30. Lang, J. (2012). Urban design: A Typology of Procedures and Productz. (S.H. Bahreini, Trans). Tehran: University of Tehran. https://www.routledge.com/Urban-Design-A-Typology-of-Procedures-and-Products/Lang/p/book/9781138188358
31. Parasuraman, A., Zeithaml, V., & Berry, L. (1988). Servqual: a multiple item scale for measuring consumer perceptions of service quality. Journal of Retailing, 64(1), 12-40. https://psycnet.apa.org/record/1989-10632-001
32. Solitare, L., & Lowrie, K. (2012), Increasing the capacity of community development corporations for brownfield development: an inside-out approach. Local Environment, 17(4), 461-479. https://doi.org/10.1080/13549839.2012.678312
33. Temelová, J. (2016). Flagship developments and the physical upgrading of the post‐socialist inner city: The golden angel project in prague. Human Geography, 89(2), 169-181. https://doi.org/10.1111/j.1468-0467.2007.00246.x
34. Wang, Y., & Fukuda, H. (2019). Sustainable Urban Regeneration for Shrinking Cities: A Case from Japan. Sustainability, 11(5), 1505. https://doi.org/10.3390/su11051505
35. Zafiropoulos, K. (2006). Students' attitudes about educational service quality. The Cyprus Journal of Sciences, 4,13-23. https://www.researchgate.net/publication/27381380
Evaluate the performance of development catalyst projects from the perspective of residents of target neighborhoods based on the Gap analysis model (Case Study: Revitalization Project of Zanjan Match Factory)
Pari Alavi*, Ashkan Khatibi**
Abstract:
When a project for the development of the city is planned, designed and implemented, it will definitely have consequences. Development catalyst projects are no exception to this rule. In recent years, with the increase of these projects, It is necessary to study the views of citizens of the neighborhoods targeted for regeneration as the main stakeholders of these projects. The current study aims to determine the effectiveness of the match factory revitalization project in improving the quality of the neighborhood to measure the perceptions and expectations of neighborhood residents of the dimensions and factors of local development and catalyst. This research is of applied type and has been prepared by evaluation method with gap analysis model, and its statistical population consists of residents and businesses over 18 years of age in the Koochamshki neighborhood. The sample size was determined using Cochran's formula and simple random method, 384 people. The required information was collected through library and survey studies using a questionnaire and analyzed using ANOVA and T-Test. The results indicate a high score of respondents 'expectations from the three dimensions of development and catalyst (4.23) and a low score of their perception (3.26), which shows that there is a difference between residents' perceptions and expectations after the revival of the match factory. Also, the existence of a significant gap (-0.97) between residents' perceptions and expectations of the dimensions and factors of development and catalyst in this neighborhood confirms the second hypothesis of the research. Calculating the difference between the average score of residents' perceptions and expectations among the factors also shows that the largest gap belongs to the factor of "residential dignity" (-1.48) and the lowest gap belongs to the factor of "physical and environmental status of housing" (-0.4). dedicated. The findings also indicate that there is a significant difference between the expectations and perceptions of respondents in terms of their residency, but in relation to the gender of respondents, despite the gap between the views of both sexes, no significant difference in terms of perception and expectation was found between men and women. An important issue in findings is the negative gap in all dimensions and factors studied which shows the failure of planners to meet residents' expectations of changes effected by the catalyst project. Observations and field studies show that after the implementation of this project, growing events have taken place in this neighborhood; But analytical studies indicate that the implementation of this project has not yet been able to meet the demands and needs of neighborhood residents. Findings indicate the existence of a gap between residents' perceptions and expectations of development factors in this neighborhood, which is statistically significant. An important issue in the findings is the negative gap in all dimensions and factors studied, which shows the failure of planners to meet residents' expectations of changes effected by the local development catalyst project. In order to increase the residents' satisfaction, the factors with more gaps should be prioritized and measures should be taken to reduce them.
Keywords: Regeneration, Development catalyst, project, Gap Analysis, Zanjan Match Factory, Perceptions and Expectations
________________________________________________________________________________
*Ph. D, Department of Architecture, Zanjan branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran Email: pari.alavi@iauz.ac.ir ORCID:0000-0002-4221-8839
**Ph. D, Department of Architecture, Zanjan branch, Islamic Azad University, Zanjan, Iran Email:Ashkan.khatibi@iauz.ac.ir ORCID:0000-0002-1516-1048
[1] - Parasuraman
[2] - Zeithaml
[3] - Gap Analysis
[4] - قدمت این محله حدوداً به 45 سال پیش بازمیگردد.
[5] - سال 1319 شمسی
[6] - این اثر در تاریخ 12 بهمن 1381 با شماره ثبت 7412 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.