فاشیسم و هگل: خوانشی در اقتران نظریه و عمل
محورهای موضوعی : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری
1 - ندارد
2 - ندارد
کلید واژه: هگل, فاشیسم, دولت, جنگ, پوپر,
چکیده مقاله :
هگل صد سال قبل از صعود دولت رایش سوم در نوشته هایش آرزو کرده بود که روزی روح و تفکر آریایی- ژرمن روح جهان جدید گردد تا به قول او حقیقت مطلق را عملی نماید و وظیفه تاریخی اش را به انجام رساند، آرزویی که در قامت فاشیسم به حقیقت پیوست. هگلدولت را سایه خدا بر زمین خواند، مرتبه انسان های تاریخ ساز را به مرتبه الوهیت یا نیمه خدایی رسانید و جنگ را خیری دانست که سبب سلامت اخلاقی جامعه می شود.. در بررسی عناصر فاشیسم شاهد همنشینی نظریه و عمل هستیم. تاثیرگذاری اندیشه هگل بر فاشیسم چنان است که پوپر دستور طبخ فاشیسم را از این قرار می داند: هگل به اضافه کمی چاشنی مادیت قرن نوزدهمی.
A hundred years before the rise of the third Reich, Hegel, in his writings, wished for days in which the Aria- Germanic soul and thought became the soul of the new world so that it actualized the absolute truth and accomplished his historical duty, a dream which came to true in Fascism period. Hegel considered state as the shadow of God on earth, admired the history making persons as god-like creatures and regarded war necessary for the moral correctness of the societies. Studying the foundations of Fascism reveals that the above- noted ideas are the components of fascism, nomatter how important are the ideas of some prominent philosophers such as Nieztche, croce, Ggentile, categorically, Hegel is the philosophical great-grandfather of fascism, a prominent philosopher whose philosophy is so open to interpretation that some like Popper considers fascism as an amalgamation of Hegel’s ideas and nineteenth century materialism. The point is the concurrence of theory and practice in fascism which this article tries to examine.