بررسی تاثیر عوامل فرهنگی بر توسعه کارگروهی و فعالیت جمعی (مورد مطالعه: زنان 20 سال به بالای شهر تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
1 - خیابان عباس آباد کوی عنصری پلاک 12
کلید واژه: سرمایه فرهنگی, دینداری, کارگروهی و فعالیت جمعی, عقلانیت ابزاری, تعهد عام,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عوامل فرهنگی موثر بر توسعه کار گروهی و فعالیت جمعی زنان پرداخته است. در این تحقیق هدف تعیین تاثیر عوامل فرهنگی با مولفه هایش بر توسعه کار گروهی و فعالیت جمعی با ابعاد ( هدف مشترک، احساس مشترک، ارزش مشترک، تعامل مشترک) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان 20 سال به بالای شهر تهران در سال 1397 با جمعیت 2817308 نفر تشکیل داده است؛ اما با توجه به نوع محاسبه حجم نمونه با استفاده از نرم افزارSpss Sample Power حجم نمونه بدون نیاز به جمعیت آماری و تنها با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل پژوهش با در نظر گرفتن وضعیت مطلوب 520 نفر برآورد شده است. نوع نمونه گیری مورد استفاده خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته های بدست آمده از تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و SMART PLSS حاکی از آن است که فرضیات مبنی بر تاثیر متغیرهای عقلانیت ابزاری، سرمایه فرهنگی و دینداری بر کارگروهی و فعالیت جمعی و ابعاد آن تایید ولی فرضیه تاثیر فردگرایی بر کارگروهی رد شده است؛ نقش تعدیلگری تعهد عام در رابطه تاثیر دینداری در افزایش کار گروهی و فعالیت جمعی موثر واقع شده است؛ به عبارتی تعهد عام تقویت کننده رابطه بین دو متغیر کارگروهی و دینداری است. واژگان کلیدی: کارگروهی و فعالیت جمعی، عقلانیت ابزاری، سرمایه فرهنگی، دینداری، تعهد عام.
The present paper investigates the influence of cultural factors on team work and collective activity. In other words it aims to examine the effects of cultural factors along with its components on collective work including its subparts such as common goals, common feelings, common values and common interactions). The research population consisted of all women of the city of Tehran who were 20 years of age and above who in 1397 (2018 B.C.) numbered 2817308, of whom, using SPSS sample power software and multi-step cluster sampling technique, 520 individuals were selected as the sample. The results showed that independent variables such as instrumental rationality, cultural capital, and religiosity were significantly related to collective work. Individualism was not significantly related to collective work. The moderating effect of generalized commitment had a positive effect on the relationship between religiosity and collective work. In other words, generalized commitment enhanced and promoted the connection between religiosity and collective work.
_||_
بررسی تاثیر عوامل فرهنگی بر توسعه کارگروهی و فعالیت جمعی
(مورد مطالعه: زنان 20 سال به بالای شهر تهران)
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عوامل فرهنگی موثر بر توسعه کار گروهی و فعالیت جمعی زنان پرداخته است. در این تحقیق هدف تعیین تاثیر عوامل فرهنگی با مولفه هایش بر توسعه کار گروهی و فعالیت جمعی با ابعاد ( هدف مشترک، احساس مشترک، ارزش مشترک، تعامل مشترک) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان 20 سال به بالای شهر تهران در سال 1397 با جمعیت 2817308 نفر تشکیل داده است؛ اما با توجه به نوع محاسبه حجم نمونه با استفاده از نرم افزارSpss Sample Power حجم نمونه بدون نیاز به جمعیت آماری و تنها با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل پژوهش با در نظر گرفتن وضعیت مطلوب 520 نفر برآورد شده است. نوع نمونه گیری مورد استفاده خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته های بدست آمده از تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و SMART PLSS حاکی از آن است که فرضیات مبنی بر تاثیر متغیرهای عقلانیت ابزاری، سرمایه فرهنگی و دینداری بر کارگروهی و فعالیت جمعی و ابعاد آن تایید ولی فرضیه تاثیر فردگرایی بر کارگروهی رد شده است؛ نقش تعدیلگری تعهد عام در رابطه تاثیر دینداری در افزایش کار گروهی و فعالیت جمعی موثر واقع شده است؛ به عبارتی تعهد عام تقویت کننده رابطه بین دو متغیر کارگروهی و دینداری است.
واژگان کلیدی: کارگروهی و فعالیت جمعی، عقلانیت ابزاری، سرمایه فرهنگی، دینداری، تعهد عام.
مقدمه و بیان مسئله
حدود نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل می دهند که به واسطه نقش هاي خانگی و اجتماعی خود سهم بسزایی در توسعه اجتماعی- فرهنگی و تحولات جامعه دارند؛ به عقیده بسیاري از کارشناسان و محققان، در گذشته محدودیت هاي اجتماعی و فرهنگی و کمبود امکانات براي زنان در عرصه هاي عمومی باعث شده که کیفیت زندگی آنها در سطح مطلوبی نباشد. بر این اساس بررسی نیازها و خواسته هاي آنها تبدیل به ضرورت هایی گردیده که مسئولان و برنامه ریزان توسعه اجتماعی و فرهنگی جامعه باید بدان توجه بیشتري نمایند. با توجه به قرار گرفتن کارگروهی و فعالیت اجتماعی در مقوله کنش ارتباطی، می توان تقسیم بندی کنش ارتباطی را که شامل دو بخش ذهنی و رفتاری است، در نظر گرفت؛ بخش ذهنی، تمایلات و گرایش های فردی را و بخش رفتاری اجرای فعالیت های داوطلبانه ی جمعی را مدنظر دارد؛ كار گروهي و جمعي شامل همکاری در قالب و تحت سازماندهی نظام دموکراتیک گروه است؛ این یک شکل از عضویت داوطلبانه اعضاء است که مجموع خروجی فعالیت را، نسبت به زمانی که فعالیت به صورت فردی، انجام شود، به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. در کار گروهی هدف این است که به تناسب تفاوت های فردی، مهارت هایی همچون مهارت های ارتباطی، مهارت های مشترک و مهارت های تفکر انتقادی توسعه یابد و دانش عمومی و نگرش های اجتماعی مقبول از نظر استانداردهای رفتار تحقق یابد. کار گروهی، یک روش اولیه در ایجاد تغییرات مثبت است، که به عنوان یک فرایند آموزشی با تاکید بر سازگاری اجتماعی یک فرد از طریق ارتباط داوطلبانه و استفاده از انجمن ها به عنوان وسیله ای برای دستیابی به هدف مطلوب، تعریف می شود .طی این فرآیند زندگی گروهی تحت تأثیر کنشگری قرار می گیرد که به طور آگاهانه فرآیند تعامل را به سوی دستیابی به اهدافی که در قالب یک مرجع دموکراتیک تنظیم شده است، هدایت می کند.
امروزه بنا به تخصصی شدن و تقسیم کار پیچیده، وابستگی افراد به یکدیگر افزایش یافته و تحقق اهداف اجتماعی بدون همکاری و استفاده از تخصص های مختلف تحت یک هدف، امکان پذیر نیست؛ لذا آنچه به عنوان يكي از شاخص هاي عمدة توسعة همه جانبه مد نظر قرار گرفته، فرهنگي است كه كار جمعي و گروهي را ارزشمند دانسته و آن را ممكن مي سازد؛ با توجه به ویژگی هایی همچون احساس توانمندی، دارا بودن منزلت اجتماعی، تحرک و تمایل به عضویت در انجمن ها که زنان جامعه ما از آنها برخوردارند می توان گفت که جامعه نمی تواند در راستای توسعه گام بر دارد مگر اینکه زنانی توانمند و متمایل به فعالیت و کار گروهی را پرورش دهد. همكاري در کارهای گروهی و فعالیت های جمعی، به عنوان يكي از مهمترين عواملي كه توجه كنشـگران را از تمركـز بر رفع نيازهاي فردي به طور خودخواهانه به سمت توجه به كنشگران ديگر و انتظـارات مربـوط به آنها سوق مي دهد، در ايجاد توسعه پایدار نقش به سزايي دارد. ممكن اسـت منظـور از كنشگر يك فرد، گروه، سازمان، جامعه، تمدن يا بشريت باشد. وجود همكاري در بين افراد بـه پـاداش هـاي درونـي ماننـد احسـاس حمايـت عـاطفي و لـذت بـردن از تشـريك مسـاعي و پاداش هاي بيروني مانند توزيع هزينه ها و مسئوليتها بين افراد همكار منجر مي شـود(آرگایل، 1378). در درون خانواده باعث ايجاد فضايي پرنشاط و آرام، در سطح محله منجر بـه سـهولت حل مشكلات محله و بهبـود فضـاي محلـه اي مـي گـردد. در سـطح سـازمانهـا باعـث افـزايش راهكارهاي خلاقانه مي شود و در سطح جامعه يكـي از عناصـر مهـم ايجاد همبستگي است(لیندنبرگ، 1998)؛ و در سطح بين المللـي منجربـه حفـظ محـيط زيست در جهت توسعة پايدار مي شود(الستر، 1989). کارگروهی مقوله ای است فرهنگی که به شدت از فرهنگ تاثیر می پذیرد و به نوبه خود بر آن تاثیر می گذارد. لذا شناخت دقیق عوامل فرهنگی موثر بر کار جمعی در جهت ارتقا و ترمیم ضعف و سستی آن مفید خواهد بود. عوامل فرهنگی نظیر فرهنگ جامعه و خرده فرهنگ زنان و عدم اعتماد به یاران خود در گروه و عدم تعهد به کار گروهی، از موانع کار گروهی محسوب می گردند. در جامعه ایران نوعی عدم تعادل و ناموزونی و تأخر در قابلیت ها و توانایی هاي ارزشی زنان و امکانات محیطی وجود دارد که در صورت عدم مواجهه ي منطقی و عالمانه با این مسأله، احساس محرومیت، طردشدگی، انزواي اجتماعی، ازخودبیگانگی اجتماعی و فرهنگی در زنان تقویت و توسعه ي اجتماعی به مخاطره می افتد. ( کبیری، 1387). نتایج تحقیقات هافستد(2001) پیرامون کارهای جمعی و گروهی ایرانیان در ميان ايرانيان، فردگرايي نسـبتاً بـالايي را بـا ميـانگين 9/41 (صفر تا 100) نشان مي دهد(فراستخواه، 1394). در نظرسـنجي «طـرح آمـارگيري جامع فرهنگي كشور»(1382)، 7/48 درصد پاسخگويان با خودگرا بـودن افـراد جامعـه موافـق بوده اند، كه همگي اين موارد زمينة كاهش همكاري را فراهم مـي سـازد. عـلاوه بـر ايـن، عـدم تمايل به تشريك مساعي يا عقيم ماندن آن در حوزه هاي مختلف، كمرنگ بودن پژوهشهـاي علمي گروهي، موفقيتها در فعاليتهاي ورزشي انفـرادي و نـه تيمـي، اخـتلال در ترافيـك و نظايراينها، نمايشي از انتخاب رفتار غيرهمكارانه در بين كنشگران جامعه است. عدم موفقیت ایرانیان در كارهاي جمعي و گروهي به مثابة يك مانع در توسعة ايران عمل كرده است؛ چرا که ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی به عنوان بحث برانگیزترین عامل در تحقق توسعه ایران و بخصوص در بین زنان به عنوان نیمی از جامعه ایران محسوب می شود. بر اساس آنچه که گفته شد و با نظر به شرایط اقتصادی کشور و تنگناهای موجود و تاثیرات آنها بر روی دیگر ابعاد زندگی، با توجه به ضرورت آن برای جامعه امروز ایران، کار و فعالیت گروهی و جمعی به حاشیه رفته و چندان به آن توجه نمی شود و تنها از بعد مشارکت انتخاباتی از آن نام برده می شود در صورتی که کار گروهی و فعالیت جمعی زنان با توجه به حساسیت های جنسیتی مسئله ای مهم و برای جامعه امروز و توسعه کشور امری حیاتی می باشد. امروزه با توجه به فعالیت های جمعی زنان همچون کمک به بازماندگان حادثه های اخیر و بالاخص زلزله زدگان و و نمونه ایده آل آن همچون خانم نرگس کلباسی و با نظر به جامعه آماری(زنان شهر تهران) و با توجه به مباحث مطرح شده می توان دلیل این انتخاب را تاثیرگذار بودن همکاری داوطلبانه زنان و تفاوت سطح حضور آنها در فعالیت های جمعی دانست؛ كشور ما، به عنوان يكي از كشورهاي در حال توسعه كه در دل خود بحرانهاي متعددي را تجربه مي كند و از تكثر فرهنگي بالايي برخوردار است، پتانسيل بسياري از اختلافات وتضادها را داراست. پرداختن به مسئله کار گروهی و فعالیت جمعی در بین زنان از منظر جامعه شناسی و با رویکرد کنش متقابل اجتماعی و ارتباطی داوطلبانه تازگی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر عوامل فرهنگی موثر بر کار گروهی و فعایت جمعی به دنبال پاسخگویی به این سئوال است که عوامل فرهنگی موثر با میزان کار گروهی و فعالیت مشترک جمعی زنان شهر تهران کدام اند؟ و آیا عوامل فرهنگی بر میزان کار گروهی و فعالیت جمعی زنان تاثیرگذار است
پیشینه تحقیق
یگانه و هاشمی (1384) در پژوهشی با عنوان«تاثير دينداري بر رفتارهاي جمعگرايانه از منظر انتخاب عقلاني به این نتیجه رسیده است که رابطه ميان دينداري و رفتارهاي هميارانه درموقعيتهاي دوراهي اجتماعي و نيز رابطه ميان رفتارهاي هميارانه مبتني بر دين و رفتارهاي هميارانه در موقعيتهاي دوراهي اجتماعي معنيدار است؛ به عبارتی با افزايش ميزان دينداري باعث افزایش ميزان رفتارهاي هميارانه دردوراهيهاي اجتماعي ميشود(جوادي يگانه و هاشمي، : 224:1384). حاجیلری(1387)در پژوهشی با عنوان«بررسي موانع فرهنگي عدم توسعة كار جمعي و گروهي در تشكّل ها و مجموعه هاي دانشجويي»به دنبال شناخت مهم ترين عوامل فرهنگي مؤثّر بر توسعه و تعميق كار گروهي در مجموعه ها و تشكّل هاي دانشجويي بوده است و به این نتیجه رسیده است که با افزايش عقلانيت، ميزان تمايل به كار گروهي افراد افزايش مي يابد(حاجیلری،1387: 104). چیوهارا (2007) در پژوهشی با عنوان« تأثیر عوامل فردی و اجتماعی بر فعالیت کار گروهی معلمان» فرایند مشارکت فراگیران در کار گروهی را با توجه به ماهیت اجتماعی یادگیری در زمینه کلاس درس بررسی نموده است و به این نتیجه رسیده است که که نه تنها هر گروه یک رویکرد منحصر به فرد را نشان می دهد، بلکه هر آموزگار در همان گروه با انجام تفسیر وظیفه بر اساس اهداف، سابقه و موقعیت های فردی اهداف گروه را پیش می برد .وی همچنین اثرات تأثیرات همسالان بر رفتار آموزگاران را بررسی نموده است و چندین جنبه ای را که در حین تعامل آنها با کار مورد نظر تمرکز می کند، برجسته نموده است. کاسی بدوئس و گریس پنتر1 (2017)در مقاله ای تحت عنوان«جنسیت و کار گروهی» به این نتیجه رسیده اند که تحلیل دیدگاه ها و فعالیت های استادان کار گروهی به طور روزافزون بهعنوان یکی از مؤلفه های مهم برنامه های آموزش مهندسی در نظر گرفته میشود. نتایج حاکی از آن است که استادان به ابزارهایی نیاز دارند که به آنها کمک کند کار گروهی جنسیت-شمول را تسهیل کنند و این ابزارها باید به باورهایی بپردازند که آنها از قبل نسبت به کار گروهی داشته اند. این یافته ها نشان می دهند که فعالیت های گروهی فعلی ممکن است نابرابری های جنسیتی در مهندسی را تشدید کنند.
چارچوب نظری تحقیق
با نگاهي اوليه به موضوع و مساله پژوهش، می توان گفت که سه حوزة اصلي جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی و پویایی گروه در علوم انساني به موضوع کار گروهی و جمعی پرداخته اند که همین بیانگر اهمیت پرداختن به موضوع حاضر است. آنچه به عنوان يكي از شاخص هاي عمدة توسعة همه جانبه مدنظر قرارگرفته، فرهنگي است كه كار جمعي و گروهي را ارزشمند دانسته و آن را ممكن مي سازد.
پارسونز2 براي ترسيم تيپولوژي جوامع سنتي و مدرن، مفهوم متغيرهاي الگويي را مطرح كرده كه اين متغيرها در بستر نظام فرهنگي قرار داشته و از خصوصيت دوام و تكرارپذيري بر خوردارند؛ متغيرهاي الگویی پارسونز به پنج دسته تقسیم میشوند که عبارتنداز: 1-عام گرايي يا خاص گرايي 2- فردگرايي يا جمع گرايي 3- انتسابي يا اكتسابي 4- خنثي گرايي يا عاطفه گرايي 5- ويژه گرايي يا انتشارگرايي(تفكيك – آميختگي)»؛ در تحقيق حاضر برحسب شرايط ازمتغير«فردگرايي يا جمع گرايي» در چارچوب نظري تحقيق استفاده شده است.
برمن3 یکی از عناصر حياتي براي مدرنيته را عقلانیت می داند؛ هر چند عقلانيت در اثر وی بيشتر حاوي معناي عام عقلانيت است، اما در نظرية او، اين مفهوم به عقلانيت ابزاري بيشتر نزديك مي شود. از اين رهگذر، عامل مؤثّر و مهم در مدرنيته و به تبع آن توسعة كار گروهي، عنصر عقلانيت است كه در آثار وبر4 داراي نقش بارزي بوده و قابل پيگيري است. از اين رو، با مراجعه به نظرية عقلانيت وبر و نقشي كه وي براي آن در فرايند مدرنيته قائل بود، عقلانيت ابزاري، به عنوان متغير مستقلي در ارتباط با تمايل به كار گروهي لحاظ شده است.از سوي ديگر، مفهوم عقلانيت و استقرار ضوابط نظام مند براي يك تشكّل، ما را به سمت نظرية نظام كنش پارسونز سوق مي دهد كه هم حاوي عقلانيت وبري است و هم كنش انساني را در قالب نظامي متشكّل از الگوهاي ساختي بررسي مي كند. از اين منظر، كار گروهي هدف دار و نظام مند را مي توان محتواي كنش هاي دوسوية كنشگران عقلاني دانست. در واقع اين عوامل يا متغيرها، همان الگوهاي ساخت يافتة فرهنگي اند كه به سبب ضرورت و نقش شان در تشكيل و تداوم كار گروهي، مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت( برمن، :1381).
از نظر فرين5 و همكارانش، در روابط بين كنشگران دو انگيزة اساسي براي جهت گيـري وجـود دارد؛ يكي به حداكثر رساندن منافع جمعي و ديگري به حداكثر رساندن منافع فردي بـه هزينـة منافع جمعي كه پيگيري حداكثرسازي منافع جمعي روابط را به سمت همكاري سوق مي دهـد. اما همكاري ذاتاً با خطر همراه است. زيرا از يك سو كنشگران همكار انگيـزه و فرصـت بـراي سوء استفاده از رفتار همكارانه را دارند(فرین، 2007)؛ و از سوي ديگر كنشـگر همكار ممكن است به دليل فرصتهاي از دست رفته يا منافع ناديده گرفتـه شـده بـا هزينـه هـايي مواجه شود(یاماگیشی و دیگران، 2005)؛ به بيان سيمپسون6، همكـاري بـا دو مـانع مواجـه است: يكي مؤلفة طمع، انگيزه براي سواري مجاني، و ديگري مؤلفة ترس، انگيزه براي اجتناب از فريفته شدن توسط ديگران غيرهمكار (سیمپسون، 2006 ). با وجود اين خطرات، براي همة كنشگران بهتر است رفتار همكارانه داشته باشند، بـه جـاي اينكه هيچ كس همكاري نكند. زيرا همكاري شرايط را براي همه بهتر مـي كنـد و در همكـاري عمومي ميزان بهره كشي و ميزان هزينه هاي صرف شده كاهش مي يابد. همچنين اگر هـيچ كـس رفتار همكارانه نداشته باشد ممكن است خود فرد نيزمتضرر شود(الستر، 1989). با توجه به هزينه ها و سودهايي كه همكاري به همراه خـود دارد، كنشـگر بـر سـر دوراهی قرار مي گيرد كه سرانجام رفتار همكارانه داشته يا نداشته باشد. به همين دليل، براي اتخاذ شـيوة همكارانه، منافع همكاري با خطرات ناشي از آن مقايسه شده و با توجه به آن رفتار جهت دهـي مي شود(فرین، 2007). بنابراين، كنشگر در وضعيتي قرار مي گيـرد كـه بـراي حل اين معما دست به انتخاب عقلاني مي زند. در مورد همكاري از منظر انتخاب عقلاني جريان غالب مربوط به عقلانيت ابزاري است كه عقلانيت را چيزي جز به حداكثر رساندن سود نمي داند. انتقادات زيادي بر اين نگاه وارد شـده كه از مهمترين آنها ريمون بودون7(2003 )و برنز هستند. بودون علاوه بر عقلانيت ابـزاري بـه عقلانيت معطوف به ارزش معتقـد اسـت(بودون، 2003: ). از نظـر برنـز، عقلانيـت ابـزاري به دليل اينكه زمينة اجتماعي، چارچوب فرهنگي، هنجارها واخـلاق عـاملان را در نظـر نگرفتـه قابل انتقاد است(چابی، 216:1385).
تریاندیس8 بر روی عوامل چهارگانه به هم مرتبط جمع گرایی- فردگرایی تاکید کرده است این عوامل عبارتند از:1-یکپارپگی خانوادگی(بچه ها باید تا قبل از ازدواج با والدینشان زندگی کنند)؛ 2-وابستگی متقابل(دوست دارم نزدیک دوستان خوبم زندگی کنم) به عنوان جنبه های بازنمایی جمع گرایی؛ 3-خوداتکایی(بهتر است که به تنهایی کار کنم تا در یک گروه)؛ 4-جدایی از درون گروه ها به عنوان جنبه هایی که معرف فردگرایی هستند(تریاندیس، 1387: 181).
کولی9 معتقد است که روحیه همکاری در میان آدمیان در گروه ها و به ویژه گروه های نخستین شکل می گیرد. (کوزر، 1390: 232)؛ گروه های نخستین برای پیدایش همکاری و همیاری بشری، مناسب ترین زمینه های کلی را فراهم می سازند. در این گروه ها، انسان ها برای دستیابی به بیش ترین نفع همگانی، تمایلات فردگرایانه شان را به حداقل می رسانند؛ و با حلقه های همدردی و محبت با همنوعانشان پیوندی پایدار برقرار می سازند(فرهادی، 1388: 98).
دورکیم10 در کتاب جامعه شناسی معرفت، دین را یکی از نیروهایی می داند که در درون افراد، به هواداري از خواسته هاي جامعه احساس الزام اخلاقی ایجاد می کند که این الزام درونی در جامعه در قالب تعهد اجتماعی خود را نشان می دهد(کوزر، 1390: 203). تمایل به کار گروهی، گذشتن از نفع فردي آني براي كسب نفع فردي درازمدت(و البته جستجوي نفع جمعي و تعقيب نفع فردي از طريق نفع جمعي) است. در اين منظر، گاهي نفع درازمدت، در آيندهاي درازمدت(گاه حتي احتمالا پس از مرگ فرد) باز ميگردد، عامل مذهب ميتواند به كارآيد. البته كسب نام نيك در تاريخ نيز ميتواند براي يك فرد مهم باشد، اما كسب رضايت الهي و اجر اخروي، راهي مطمئن براي ترغيب افراد براي گذشتن از نفع فردي است، در مواردي كه نفع جمعي بسيار دير حاصل ميشود، يا اندازه نفع فردي آني (كه بايد از آن گذشت) بسيار بزرگ است.
مهمترین نظریه بوردیو11، نظریه کنش است؛ بوردیو در این نظریه می کوشد تا بر اساس مفهوم منش و تعامل آن با میدان، اصول حاکم بر رفتار انسانی را مشخص سازد. در رویکرد وی، کنش تابع ویژگی های کنش گر در تعامل با نیروی یک میدان خاص است. همچنین، منش ها نظام هایی از قابلیت های پایدار و قابل انتقال(از خلال آموزش و فرآیند اجتماعی شدن یا از طریق تقلید و تاثیرپذیری) هستند که ساختارهای بیرونی را در افراد درونی می کنند، به صورتی که افراد با کنش خود ساختارها را بازتولید کنند(فکوهی، 1386: شارع پور، 1387: 119). منظور بوردیو از میدان نیز، حوزه تعاملی از ساختار سلسله مراتبی است که آن کنشگران به کنش می دهند. میدان شرایطی است که کنش در چارچوب آن صورت می گیرد، پس برای درک معنای کنش باید معنای میدان را درک کرد که خود حاصل تبادل میان نیروها(سرمایه ها) است. سرمایه فرهنگی از دیدگاه بوردیو شامل مهارت های خاص، سلیقه، نحوه سخن گفتن، مدارک تحصیلی و قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی است که هر فرد از طریق آن خود را از دیگران متمایز می سازد. این گونه از سرمایه در بین سایر سرمایه ها پابرجاترین و ثابت ترین سرمایه است.
کیث فالکس12 در کتاب شهروندي، تعهد را رفتار داوطلبانه اي می داند که تجلی همبستگی و پیوند ذهنی فرد با دیگران است و بر همین اساس، او نشانه سلامت یک جامعه را در توانایی آن در اتکا کردن به افراد در عمل کردن به تعهدات خود می داند و حفظ آن را براي جامعه لازم می داند(فالکس، 1381: 84).
فالکس به طور کلی براي تعهد سه بعد احساسی، شناختی و عملی قائل شده است که هر کدام از آنها موقعیت خاص خود را می طلبد.
بعد احساسی؛ وقتی فرد در یک موقعیت قرار می گیرد احساس می کند باید نقش خود را به خوبی ایفا کند.
بعد شاختی؛ آن است که فرد بداند که در آن موقعیت خاص، دیگران از او چه انتظاراتی دارند و این انتطارات چه نتایجی برایش در پی دارد.
بعد عملی؛ رفتاري است که در یک موقعیت خاص از فرد سرمی زند(حاجیلری، 1387: 108)).
از نظر دورکیم، سرچشمه هر گونه فعالیت اخلاقی، تبعیت منافع خصوصی از منافع عمومی است و تبعیت منافع خصوصی از منافع عمومی، متضمن روحیه فداکاري و ایثار بوده که یک ویژگی اخلاقی است. دورکیم در بحث خود پیرامون اخلاق، آن را تأمین کنندة روح کنترل جامعه که باید در درون، حضور داشته باشد، می داند. او تأکید می کند که واقعیت هاي اجتماعی و به ویژه قواعد اخلاقی(مثل هنجارهاي اجتماعی)، تنها در صورت درونی شدن در وجدان فردي، به راهنما و نظارت کننده مؤثر بررفتار بشري تبدیل می شوند، ضمن آنکه همچنان مستقل از افراد باقی خواهند ماند. بنابراین نظر، الزام، دیگر تحمیل صرف نظارتهاي خارجی بر اراده فردي نخواهد بود، بلکه شکل یک اجبار اخلاقی براي اطاعت از قانون را به خود خواهد گرفت. دورکیم همچنین پاي بندي به نقش هاي اجتماعی را عامل ایجاد همبستگی در جوامع برخورداراز تقسیم کار پیچیده معرفی می کند(کوزر، 1390: 212). به نظر دورکیم، اعضاي جامعه با پیوندهاي زودگذر دقایق کوتاه مبادله افراد با یکدیگر، به هم بسته اند. هر یک از نقش هایی که افراد اجرا می کنند، به نحوي ثابت، وابسته به نقش هاي دیگرند و همراه با آنها یک دستگاه همبسته را به وجود می آورند. در نتیجه ماهیت فعالیتی که هر کس انتخاب می کند، وظایفی پایدار براي وي ایجاد می کند. ما از آن جا که عامل اجراي این یا آن نقش خانوادگی یا اجتماعی معین هستیم، در شبکه اي از تعهدات و تکالیف قرار گرفته ایم که حق نداریم آنها را نادیده بگیریم(دورکیم، 1381: 68). در واقع دورکیم عقیده دارد که همبستگی اجتماعی در یک گروه نوعی احساس مسئولیت متقابل در افراد به وجود می آورد به طوري که افراد جامعه دیگر نمی توانند نسبت به خواسته ها و نیازهاي یکدیگر بی تفاوت باشند.
پارسونز در کتاب اقتصاد و جامعه خود، تعهد را حد و مرز نگهداري نظام کنش اعضا یک سازمان معرفی کرده و می گوید وقتی یک شخص یا یک مجموعه اي، انواع حتمی و مسلمی از رفتار را تحت شرایط خاص به نمایش می گذارند واین رفتارها از سوي دیگران(بخش ها و افراد جامعه) نیز صحیح تلقی شود ما می گوئیم یک تعهد اجتماعی ساخته شده است. او در همانجا از انجام خدمت موافق براي رسیدن به اهداف و دستیابی به کارکرد یک سازمان، با عنوان "تعهدات قراردادي" یاد می کند و می گوید تعهد عامل تنظیم روابط بعدي نظامها است. از سوي دیگر می گوید نقش اجتماعی عبارتست از"مجموعه انتظارات رفتاري مبتنی برهنجار که توسط محیط اجتماعی به فردي که داراي یک موقعیت معین است، القا می شود." با تلفیق دو تعریف تعهد و نقش دیدگاه پارسونز می توان نتیجه گرفت از نظر او تعهد چیزي جز پایبندي اعضاي جامعه به انتظاراتی که از آنها در نقش هاي اجتماعی شان می رود، نمی باشد(ریتزر، 2011: 358).
میلز13 عنصراصلی نقش هاي رفتاري افراد، که بوسیله نظم اجتماعی تعیین شده است را، «تعهد» می نامد. او تعهد را درك یک قرار داد مصالحه یا داد و ستد آشکار و صریح و یا ضمنی بین افراد و یا به طور ذهنی بین نقش هاي افراد در گروهها می داند(میلز، 1988). بلومبرگ14 معتقد است که تعهدات در جریان شکل گیري روابط متقابل افراد بوجود می آید. او می گوید تعهد به طور طبیعی در جریانات لاینفک و ذاتی شکل گیري و صورت بندي روابط متقابل بوجود می آید و ممکن است آشکارا به وسیلۀ مشارکت در پیمان هاي خصوصی و یا بطور وسیعتر با مشارکت در پیمان هاي عمومی مشخص گردد. وی تعهدات را به دو گروه تقسیم می کند: الف)تعهدات تحمیلی بیرونی و ب)تعهدات تحمیلی درونی. تعهدات بیرونی، بواسطۀ یک قرارداد به افراد تحمیل می شود مانند ازدواج که براي هر یک از دو همسر نقشی را بوجود می آورد و آنان خود را موظف به ایفاي نقش در آن می دانند؛ تعهدات درونی، که حاصل روابط افراد با هم است- بدون اینکه قرارداد یا پیمانی در کار باشد بوجود می آید، مانند نقش فرزندي و یا نقش پدری یا مادري. نکتۀ دیگري که وي اشاره می کند میزان اعتقاد افراد به تعهد طرف مقابل است و معتقد است که علاوه بر درجۀ تعهد افراد میزان اعتقاد آنها به تعهد دیگر شرکت کننده هاي در کنش متقابل نیز از اهمیت برخوردار است، چون خود آن موجب تشدید تعهد افراد خواهد شد. بلومبرگ درجۀ تعهد را به میزان هزینه اي که هر یک از طرفین بطور اجتناب ناپذیر در روابط متقابل شان با دیگران متحمل می شوند مرتبط می داند.او می گوید اگر افراد به تعهد دیگران اعتقاد نداشته باشند، وفاداري شان را به روابط متقابل شان از دست می دهند و این امر خود مانع رشد شخصی آنان می گردد(بولن، 1998: 88)
مدل نظری پژوهش
با نظر به نظریات مطرح شده پیرامون موضوع پژوهش و چارچوب نظری مدل مفهومی پژوهش در بردارنده متغیرهای مستقل سرمایه فرهنگی، دینداری، فردگرایی و عقلانیت، متغیر تعدیل گر تعهد عام و متغیر وابسته کار گروهی و فعالیت جمعی می باشد که همه متغیرها بر حسب رابطه آنها با متغیر وابسته از چارچوب نظری استخراج شده و از پشتوانه نظری برخوردار می باشند.
شکل 1 مدل نظری پژوهش
فرضیات پژوهش
-عقلانیت ابزاری زنان در زندگی بر کارگروهی و فعالیت جمعی آن ها موثر است.
-میزان فرد گرایی زنان بر کارگروهی و فعالیت جمعی آن ها موثر است.
-سرمایه فرهنگی زنان بر کارگروهی و فعالیت جمعی آن ها موثر است.
-دینداری زنان بر کارگروهی و فعالیت جمعی آن ها موثر است.
-تعهد عام بر رابطه (تاثیر عوامل فرهنگی بر کارگروهی و فعالیت جمعی) زنان نقش تاثیرگذار است.
روش تحقیق
پژوهش حاضر بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهش کمی واز لحاظ نوع برخورد با مساله مورد بررسی و ورود به آن مطالعه ای میدانی است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش پیمایش است. جامعه آماری پژوهش را زنان 20 سال به بالای شهر تهران تشکیل داده است که تعداد کل جمعیت آن 2817308 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Spss Sample Power(شکل: 2) با در نظر قرار دادن دو حالت مطلوب15 و ایدهآل16 در قالب یک طیف از 520 تا 730 نفر برآورد شده است که در این پژوهش با توجه به وضعیت مطلوب 520 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است.
ابزار گرد آوری دادهها پرسشنامه است. یکی از معیارهای درستی اندازه گیری مفاهیم ، اعتبار17 معرفهای آنها است برای برآورد اعتبارتجربی معرفها به دو شیوه داوری اجماع علمیو شاهدان عینی، استفاده از تحلیل عامل عمل شده است.
برای روایی سازهها نیز با استفاده از نرم افزار PLS SMART عاملی انجام گرفت سپس با اطمینان از اعتبارآن به تحلیل دادهها اقدام گردید.درابتدا دادهها با نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفتند سپس به منظور بررسی روابط بین متغیرها از مدل سازی معادلات ساختاری18 نرم افزارSMART PLS3 استفاده شده است.
برای حصول روایی محتوای قابل قبول دو فرمCVR وCVI با کمک استاد راهنما و اساتید صاحب نظر با انتخاب معتبرترین شاخص های گردآوری شده در پرسشنامه تهیه شد. این روایی هم قبل از توزیع پرسشنامه گرفته میشود. مقدار ضریب بدست آمده برای مفاهیم بیشتر از 79/0 بود که نشان دهنده قابل قبول بودن ضریب CVI است. برای محاسبه ضریب CVR با توجه به اینکه تعداد کارشناسان نظر دهنده10 نفر بودند مقدار این ضریب 65/0 محاسبه شد(جدول:1) که حاکی از قابل قبول بودن ابزار تحقیق می باشد.
جدول(1):حداقل مقدار CVR قابل قبول بر اساس تعداد متخصصین نمره گذار
تعداد متخصصین | مقدار CVR | تعداد متخصصین | مقدار CVR | تعداد متخصصین | مقدار CVR |
5 | 99/0 | 11 | 59/0 | 25 | 37/0 |
6 | 99/0 | 12 | 56/0 | 30 | 33/0 |
7 | 99/0 | 13 | 54/0 | 35 | 31/0 |
8 | 78/0 | 14 | 51/0 | 40 | 29/0 |
9 | 75/0 | 15 | 49/0 |
|
|
10 | 62/0 | 20 | 42/0 |
|
|
تعريف مفاهيم و نحوة سنجش متغيرها
کارگروهی و فعالیت جمعی: فعالیتی هدفمند است که به وسیله گروه های کوچک نیاز محور و وظیفه محور برای برآورده شدن نیازهای اجتماعی- احساسی و یا انجام وظایف به اجرا می رسد، تمرکز این فعالیت بر افراد عضو گروه، گروه به عنوان یک کل و یک سیستم ارایه خدمات قرار دارد. همکاری در کار گروهی و فعالیت اجتماعی با شرکت در فعالیت هایی همچون گروه های مذهبی مرتبط با مسجد و یا جلسات مذهبی، گروه های خیریه یا امدادی یا محیط زیست ( پاکسازی کوهستان و غیره)، همکاری با انجمن اولیا و مربیان ، همکاری با گروه های حمایتی مثل حمایت از حقوق زنان، سالمندان و جهادی و غیره، انجمن های مرتبط با شغل و حرفه، گروه های مدنی و احزاب ، همکاری با همسایه ها در امور عمومی و محله و گروه های دوستی و فامیلی سنجیده شده است.
سرمایه فرهنگی: سرمایه فرهنگی یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در وی انباشته می شوند(27). در واقع سرمایه فرهنگی به توانمندی های خاص افراد اشاره دارد؛ این توانمندی های خاص شامل برخی مدارج و مدارک، دسترسی به اقلام فرهنگی اعم از کتاب، فیلم و نظایر آنها و سایر اطلاعات از قبیل تحصیلات اشاره دارد(28).
دینداری: دینداری یعنی دینی بودن، پایبندی دینی و التزام دینی داشتن. تجلی ارزش ها و نشانه های دینی بودن فرد را در نگرش، گرایش و کنش های آشکار و پنهان او می توان جستجو کرد. به بیان کلی تر دینداری یعنی داشتن التزام دینی، به نحوی که نگرش، گرایش و کنش های فرد را متاثر سازد(29).
عقلانیت ابزاری: در اين نوع عقلانيت سازگاري وسائل با اهداف يا تركيب بهينة وسائل و اهداف مـدنظراسـت. چهرة انسان اقتصادي و نوع كنش ابزاري است. اين عقلانيت چيـزي جـز بـه حـداكثر رسـاندن سود از سوي كنشـگر نيسـت(چلبی، 1385: 46).
فردگرایی19: فردگرایی حالتی است که در آن نفع شخصی اولویت تام داشته و افراد صرفا به دنبال تامین منافع خویش هستند(وثوقی، 1387)؛ فردگرایی بر فرد متمرکز میشود و بر اساس همین فردگرا بودن، خواستار کسب هویت از خود و رفتار طبق الگوهای از پیش تعیین شدهٌ شخصی است و خودانگاشتهای فردی شخص را به وجود میآورند؛ فرد گرایی شامل چهار مولفه برتری اهداف فردی(مانند تمایل به چشم پوشی از علایق گروهی)، عدم دلبستگی روانشناختی به عضویت در گروه(مانند نداشتن احساس تعلق و روابط عاطفی با اعضای گروه)، عدم برخورداری از وجوه مشترک با گروه(مانند عدم سهیم شدن در موفقیت)و عدم برخورداری از دغدغه های مشترک(مانند عدم تمایل به حفظ روابط بین فردی خوب در گروه)(فنگ و دیگران، 2012: 48).
تعهد عام20: تمایلات دیگر خواهانه در سطح فردی به تعهد میان فردی، و در سطح اجتماعی به تعهد جمعی منتهی می گردد. تعهد به معنای احساس مسئولیت است. فرد دیگر خواه نسبت به افراد دیگر و نیز نسبت به جمعی که عضوی از آن است، احساس تعهد می کند. البته احساس تعهد نسبت به جمع می تواند ناشی از منافع فردی نیز باشد و آن هنگامی است که فرد پذیرفته باشد که منافع فردی او از طریق تحقق منافع جمعی بهتر تامین می شود. تعهد عام یا مسئولیت اجتماعی هر منشای که داشته باشد(دیگر خواهانه یا سودجویانه) بر همکاری در دوراهی اجتماعی موثر است(بیرهوف، 1384)؛ مراد از تعهد عام احساس مسئولیت نسبت به دیگران عام(ناآشنا) در اجتماع جامعه ای( ملی) است(اسمیت، 2002).
یافته های پژوهش
یافته های تحقیق در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
الف)توصیفی
در بخش توصیفی برخی از ویژگی های جمعیت شناختی نشان داده شده است. از کل نمونه آماری پژوهش7/56 درصد را زنان متاهل و 1/40 درصد را زنان مجرد تشکیل داده اند؛ 4/42 درصد را زنان با دامنه سنی(40-30) سال و 8/32 درصد را زنان واقع در دامنه سنی(30-20) سال تشکیل داده اند که این دو گروه بیشترین فراوانی نسبی را به خود اختصاص داده اند؛ 4/48 درصد زنان دارای تحصیلات کارشناسی، 9/24 درصد کارشناسی ارشد، 8/9 درصد دارای تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم بوده اند؛ درآمد 9/29 درصد زنان کمتر از یک میلیون تومان، 6/31 درصد بین یک تا دو میلیون تومان و 20 درصد نیز دارای درآمد بین دو تا سه میلیون هستند. 8/3 درصد(کمترین) افراد عضو گروه احزاب و گروه های سیاسی، و 5/63 درصد(بیشترین) افراد عضو گروه های فامیلی و دوستی بوده اند و گروه های مرتبط با شغل و حرفه(2/32درصد)، گروه های خیریه یا امدادی(9/29 درصد)، گروه های مذهبی(19درصد)، همکاری با همسایه و امور محله(8/12)، گروه های حمایتی(6/12 درصد)، همکاری با انجمن اولیا و مربیان(1/11 درصد) به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
جدول(2): نرمال بودن متغیرها
متغیرها | تعداد | میانگین | انحراف معیار | چولگی | کشیدگی | ||
469 | آماره | خطا | آماره | خطا | |||
عقلانیت | 3603/2 | 56686/0 | 020/1 | 113/0 | 932/1 | 225/0 | |
فردگرایی | 5146/3 | 57988/0 | 318/0- | 113/0 | 440/0 | 225/0 | |
سرمایه فرهنگی | 2145/3 | 52046/0 | 120/0- | 113/0 | 066/0- | 225/0 | |
کارگروهی | 3611/3 | 42468/0 | 38/0 | 113/0 | 160/0 | 225/0 | |
دینداری | 5887/3 | 00997/1 | 606/0 | 113/0 | 515/0- | 225/0 | |
تعهد عام | 2530/4 | 72857/0 | 021/1- | 113/0 | 210/1 | 225/0 |
میانگین اکثر متغیرها در یک طیف 5 گزینه ای لیکرت بالای عدد 3 می باشد که این پدیده خبر از توافق نسبی آن متغیر در نمونه است؛ استون21(2002)در مطالعات خود بیان نموده است که تنها پاسخ های جمع آوری شده از نمونه ای اعتبار دارد که پراکندگی آن ها برای هر متغیر بالای 5/0 باشد(33)؛ خوشبختانه اکثر انحراف های متغیرها بالای 5/0 می باشد که این خبر از حذف آدم های بی تفاوت از مجموعه پاسخ دهندگان می دهد. همچنین کلیه ی ضرایب چولگی و کشیدگی بین (3،3-) و (5،5-) می باشد که شرط کافی نرمال بودن توزیع داده ها را تایید می کند یعنی توزیع داده های متغیرها از الگوی زنگوله ای پیروی می کند و متغیرها نرمال می باشند.
جهت آزمون فرضیات با استفاده از نرم افزار SMART PLSS ابتدا باید همگرایی و واگرایی مدل معادلات ساختاری را در قالب آزمون های آماری که در ادامه بحث آورده شده اند، مورد بررسی قرار داد:
الف)آزمون های همگرایی
1)اولین آزمون پایایی و روایی همگرا مدل اندازه گیری(آلفای کرونباخ)؛ آلفای کرونباخ همبستگی بین سوالات یک متغیر را نشان می دهد. طبق گفته جورج (2003) مقادیر آلفای کرونباخ بالای 9/0 عالی، مقادیر بالای 8/0 خوب، مقادیر بالای 7/0 قابل قبول، مقادیر بالای 6/0 سوال برانگیز و مقادیر بالای5/0 ضعیف هستند(34). در جدول زیر مقدار آلفای کرونباخ برای هریک از متغیرهای تحقیق بعد از گرفتن آزمون همگن بودن تک بعدی و انجام بعضی اصلاحات آمده است.از آنجا که ضریب آلفای بدست آمده برای هر متغیر در پرسشنامه بالا و نزدیک به 70% می باشد، می توان نتیجه گرفت که ابزار پژوهشی ابزار پایا و اعتماد پذیر است و بین سوالات یک همبستگی وجود دارد. 2) دومین آزمون پایایی مدل اندازه گیری انعکاسی، آزمون پایایی مرکب (CR)؛ معیار این شاخص برای بررسی همسانی درونی مدل اندازه گیری بین 7/0> R> 6/0 برای تحقیقات اکتشافی کافی است، اما در صورتی که مدل در مرحله بلوغ بوده و در تحقیقات مختلف تکرار شده باشد، مقدار CR باید بین 9/0>CR> 7/0 باشد. یافته های جدول(4) نشان می دهد مقدار CR از 7/0 بیشتر است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت، که سوالات در درون مدل دارای همسانی است و مدل دارای پایایی ترکیبی می باشد.
3) سومین آزمون پایایی مدل اندازه گیری انعکاسی، آزمون پایایی اشتراکی(معرف)؛ در پایایی اشتراکی به دنبال پایایی یا تعمیم پذیری هر سوال به تنهایی یا یک معرف هستیم، که مقدار آن باید از 5/0 بزرگتر باشد. یافته ها نشان می دهد، که مقادیر پایایی اشتراکی برای تمام متغیرها از 5/0 بیشتر بوده، بنابراین می توان نتیجه گرفت، که معرف ها به خودی خود دارای پایایی اشتراکی هستند.
4)آزمون میزان AVE؛ شرط سوم روایی همگرا این است که مقدار میانگین واریانس استخراجی از 5/0 باید بزرگتر باشد.معیارAVE میزان همبستگی یک سازه با شاخص های خود را نشان می دهد که هر چه این همبستگی بیشتر باشد، برازش نیز بیشتر است. محققین معیار AVE (میانگین واریانس استخراجی) را برای سنجش روایی همگرا معرفی کرده اند و اظهار داشته اند که در مورد AVE، مقدار بحرانی عدد 0/5 است.بدین معنی که مقدار AVE بالای 0/5 روایی همگرایی قابل قبول را نشان می دهند. بدین معنا که متغیرهای برونزا مورد نظر حداقل50 درصد واریانس درونزا های خود را تبیین می کند. یافته های جدول(4)نشان می دهد که مقدار AVE برای تمام متغیرها از 5/0 بزرگتر می باشد که نشان از همبستگی متغیرها با سوالات خود است.
شرط چهارم مقدار CR>AVE باشد. یافته های جدول فوق حاکی از آنست که مقدار CR برای تمام متغیرهای فوق از مقدار AVE بیشترمی باشد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که مدل اندازه گیری انعکاسی دارای روایی همگراست.
ب)آزمون های واگرایی
برای روایی واگرا دو آزمون وجود دارد که عبارتند از:
1)آزمون فورنل – لاکر(جدول: 3)؛ طبق این آزمون، روایی تشخیصی یک متغیر برونزا در مقایسه با سایر متغیرهای برونزا، باید پراکندگی بیشتری را در بین درونزاهای خود داشته باشد. همچنین، جذر میانگین واریانس استخراج شده هر متغیر برونزا باید بیشتر از حداکثر همبستگی آن متغیر با دیگر متغیرهای برونزا مدل باشد؛ نتایج آزمون بیانگر این است که جذر AVE از تمام مقادیر همبستگی ها در هر ستون بیشتر است؛ بنابراین، سازه دارای روایی واگراست.
جدول(3): آزمون فورنل و لارکر
| سرمایه فرهنگی | عقلانیت | فردگرایی | دینداری | کارگروهی |
سرمایه فرهنگی | 0.481 |
|
|
|
|
عقلانیت | -0.095 | 0.576 |
|
|
|
فرد گرایی | 0.230 | 0.068 | 0.589 |
|
|
دینداری | -0.016 | -0.014 | -0.054 | 0.767 |
|
کارگروهی | 0.502 | -0.122 | 0.156 | 0.073 | 0.544 |
2)آزمون بارهای عرضی؛ آزمون بارهای عرضی روایی تشخیصی را در سطح متغیرهای درونزا می سنجد. به عقیده جفن و استراب22 (2005)، طبق این آزمون این انتظار می رود که بارهای عاملی هر کدام از متغیرهای درونزاهای موردنظر در یک مدل اندازه گیری انعکاسی بیشتر از بارهای عاملی درونزاهای های دیگر مدل های اندازه گیری موجود در مدل ساختاری باشد. از این رو، بار عاملی هر متغیر درونزا بر روی متغیر برونزا متناظرش باید حداقل 1/0 بیشتر از بارهای عاملی همان متغیر درونزا بر متغیرهای برونزا دیگر باشد. این آزمون بیانگر آن است که بار عاملی هر سوال متعلق به یک سازه در یک سطر حداقل به اندازه 1/0 از بقیه مقادیر سوالات سازه های دیگر در همان سطر بیشتر است؛ بنابراین، می توان گفت که مدل دارای روایی واگراست.
3) آزمون چند روش و چند خصیصه (HTMT)؛ این شاخص توسط هنسلر23(2015) ایجاد شد که به نوعی هر دو آزمون قبلی را در دل خود دارد یعنی همزمان واگرایی سوالات و متغیرها را با همدیگر می سنجد؛ در این روش دو به دو روایی واگرای متغیرها سنجیده می شود و مقدار HTMT باید کمتر از یک باشد(36). بنابراین به صورت کلی سه آزمون بارهای عرضی، فورنل و لارکر و HTMT روایی واگرا را مورد تایید قرار داده اند و با تایید روایی همگرا این نتیجه حاصل می شود که مدل تدوین شده از روایی سازه برخوردار است.
جدول(4): آزمون سنجش واگرایی HTMT
| سرمایه فرهنگی | عقلانیت | فردگرایی | دینداری | کارگروهی |
سرمایه فرهنگی |
|
|
|
|
|
عقلانیت | 0.274 |
|
|
|
|
فردگرایی | 0.375 | 0.600 |
|
|
|
دینداری | 0.241 | 0.167 | 0.174 |
|
|
کارگروهی | 0.603 | 0.299 | 0.322 | 0.141 |
|
آزمون کیفیت مدل اندازه گیری انعکاسی
این شاخص توانایی مدل را در پیش بینی متغیرهای برون زا از طریق مقادیر متغیر درون زا متناظرشان میسنجد. طبق اطلاعات جدول(5) تعدادی از متغیرها مقدار CV com شان در مدل اندازه گیری نزدیک مقدار 15/0 یعنی کیفیت متوسط و متغیر دینداری نزدیک مقدار 35/0 یعنی بسیار قوی است؛ به عبارتی مدل بیرونی انعکاسی از کیفیت خوب و متوسطی برخوردار است.
جدول(5):آزمون کیفیت اندازه گیری مدل انعکاسی
متغیرها | سرمایه فرهنگی | عقلانیت | فردگرایی | دینداری | کارگروهی |
CV COM | 138/0 | 114/0 | 131/0 | 478/0 | 214/0 |
آزمون فرضیات پژوهش
فرضیه1: سرمایه فرهنگی بر کار گروهی و فعالیت جمعی تاثیر دارد.
فرضیه 2: عقلانیت ابزاری بر کار گروهی و فعالیت جمعی تاثیر دارد.
فرضیه 3: فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی تاثیر دارد.
فرضیه 4: دینداری بر کارگروهی و فعالیت جمعی تاثیر دارد.
یافته های جدول(6) حاکی از آنست که ضرایب بدست آمده بین سرمایه فرهنگی، عقلانیت ابزاری و دینداری به عنوان عوامل فرهنگی با هر چهار بعد کارگروهی و فعالیت جمعی بزرگتر از 96/1 می باشد؛ بنابراین با اطمینان 99 درصد رابطه سرمایه فرهنگی، عقلانیت ابزاری و دینداری به عنوان عوامل فرهنگی با هر چهار بعد کارگروهی قابل پیش بینی خواهد بود؛ اطلاعات فوق بیانگر این است که فرض H0 رد و فرض H1تایید می گردد. اما با توجه به اطلاعات بدست آمده از آزمون فرضیه تاثیر فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی می توان گفت که ضریب مسیر بین فردگرایی و کارگروهی و فعالیت جمعی کمتر از 96/1 می باشد که این مطلب بیانگر عدم معناداری تاثیر فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی است. بنابراین نتیجه می گیریم که تاثیر فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی معنادار نمی باشد؛ به عبارتی فرض H0 تایید و فرض H1رد می گردد.
جدول(6): آزمون فرضیات پژوهش
فرضیات | ضرایب | T value | نتیجه |
تاثیر سرمایه فرهنگی بر کارگروهی و فعالیت جمعی | 483/0 | 605/10 | تایید |
تاثیر عقلانیت بر کارگروهی و فعالیت جمعی | 079/0- | 969/1 | تایید |
تاثیر فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی | 055/0 | 151/1 | رد |
تاثیر دینداری بر کارگروهی و فعالیت جمعی | 083/0 | 036/2 | تایید |
آزمون ضریب پیش بین و کیفیت مدل درونی
اطلاعات مندرج در جدول(7)بیانگر این است که چهار متغیر عوامل فرهنگی(سرمایه فرهنگی، عقلانیت، فردگرایی و دینداری) رفتار کارگروهی و فعالیت جمعی را پیش بینی می کند؛ با توجه به مقدار ضریب پیش بین(26/0) می توان گفت که مقدار ضریب تقریبا در سطح ضعیفی24 می باشد. اما اطلاعات مربوط به کیفیت مدل درونی(CV Red)25 نشان می دهد که کیفیت مدل ساختاری برای کار گروهی و فعالیت جمعی نزدیک 02/0 است و مقدار ضعیفی دارد اکنون ما با یک تناقض مواجه هستیم مدل اندازه گیری مان در بخش های قبل که با cv com اندازه گیری شد کیفیتی متوسط و قوی داشت اما مدل ساختاری کیفیتی ضعیف دارد اکنون به سراغ آزمون های مدل کلی می رویم تا مشخص شود پیش بینی ما از نتایج چه وضعیتی دارد زیرا مدل اصلی ترکیبی از دو مدل است. این آزمون ها عبارتند از: SRMR و GOF؛ مقدار SRMR باید کمتر از 08/0 باشد که مقدار بدست آمده در پژوهش حاضر برابر 07/0 می باشد که مقدار قابل قبولی می باشد؛ مقدار آزمون GOF با مقدار 1/0، 25/0 و 36/0 به ترتیب ضعیف، متوسط و قوی مقایسه می شود؛ با توجه به مقدار بدست آمده در پژوهش حاضر(90/0) می توان گفت که این مقدار بیشتر از 36/0 و قوی می باشد.
GOF=
خوشبختانه مقدار GOF در این تحقیق بیشتر از مقدار 36/0 و قوی می باشد.
جدول(7): آزمون ضریب پیش بین، کیفیت مدل درونی و آزمون های مدل کلی PLS
متغیردرونزا | R Square | CV Red | SRMR | GOF |
کارگروهی و فعالیت جمعی | 266/0 | 07/0 | 07/0 | 90/0 |
شکل(2): مدل تاثیر عوامل فرهنگی بر کارگروهی و فعالیت جمعی با تعدیل گری تعهد عام
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر به بررسی تجربی تاثیر عوامل فرهنگی نظیر سرمایه فرهنگی، عقلانیت، فردگرایی و دینداری بر کار گروهی و فعالیت اجتماعی زنان 20 سال به بالای شهر تهران پرداخته است. مفهوم کار گروهی و فعالیت جمعی در عصر حاضر به یکی از موضوع های اساسی در ارتباط با دستیابی به اهداف خرد و کلان در سطح خانواده و جامعه تبدیل شده است. حضور زن درجامعه از مسائلی است که از دیرباز با موانع و مشکلات فراوانی روبه رو بوده است. به طوری که اين موانع در قالب های مختلف فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و... جلوه نموده است که در این بین با توجه به تاثیرگذار بودن مقوله فرهنگ و ارتباط گسترده آن با دیگر نظام های اجتماعی و با نظر به شرایط خاص فرهنگی و اخلاقی و روحیه ایرانیان توجه به این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار می گردد. چرا که با زمینه سازی در زمینه همکاری در تشکلهای داوطلبانه، مسیری امن برای زنان فعال مهیا می شود و مقاومت جامعهی مردسالار در برابر آن به حداقل می رسد. لذا مطرح کردن بحث کارگروهی و فعالیت اجتماعی زنان به عنوان قشری تاثیرگذار در اداره زندگی و تربیت فرزندان در شرایط خاص اقتصادی، اجتماعی، دینی و سیاسی امروز ایران می تواند گامی موثر در راستای رسیدن به توسعه فرهنگی به عنوان یکی از اهداف چشم انداز توسعه 1404 باشد. با نگاهی به تحقیقات انجام شده در این زمینه مشخص می شود که روحیه تکروی و فردگرایی ایرانیان بالا بوده است که خود به عنوان یکی از عوامل بازدانده در امر توسعه محسوب می شود اما در پژوهش حاضر با توجه به نتایج فرضیات پژوهش به این مهم دست یازیده شد که سرمایه فرهنگی و ابعاد آن(سرمایه تجسم یافته، سرمایه عینی و سرمایه نهادی) بر هر چهار بعد کارگروهی و فعالیت اجتماعی(احساس مشترک، هدف مشترک، ارزش مشترک و تعامل مشترک)تاثیرگذار است؛ به عبارتی شخصی که از سرمایه فرهنگی قوی برخوردار باشد تمایل بیشتری به انجام کار گروهی دارد؛ در فرضیه تاثیر عقلانیت ابزاری و ابعاد آن(عقلانیت کوته بینانه وعقلانیت فردگرایانه) بر کار گروهی و فعالیت اجتماعی نیز تایید و شدت رابطه معکوس می باشد. در واقع افرادی که در کارهای گروهی و فعالیت های جمعی همکاری دارند به دنبال سود و زیان احتمالی در این همکاری ها نیستند. همینطور فرضیه تاثیر دینداری به عنوان عامل فرهنگی دیگر بر هر چهار بعد کارگروهی و فعالیت جمعی تایید و تنها فرضیه تاثیر فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی رد شده است. به عبارتی تاثیر فردگرایی بر کارگروهی و فعالیت جمعی معنادار نمی باشد. افرادی که روحیه فردگرایانه و مستقل دارند در کارهای گروهی و فعالیت جمعی همکاری کمتری دارند و این دو متغیر در واقع نقطه مقابل هم هستند.
به طور کلی یافته های این پژوهش نشان می دهد که از یک سو برخورداری زنان از انواع سرمایه و بخصوص سرمایه فرهنگی و بالا بودن استانداردهای زندگی که همگی وابسته به کیفیت زندگی افراد می باشند و از سوی دیگر سطح برخورداری آنان ازعقلانیتی که در کنش های جمعی محاسبه گرانه به دنبال سود و زیان نیست و ابزاری راهگشا در حل مسائل زندگی خود و دیگران است و از جانب دیگر مقوله دین در جامعه دینی ایران به عنوان عامل فرهنگی دیگر همگی بر تمایل بر کار گروهی و فعالیت اجتماعی تاثیر گذار می باشند و در واقع تصور کار گروهی و فعالیت اجتماعی بدون وجود عوامل اجتماعی و فرهنگی که در کنار هم دارای اهمیت دو چندان هستند، امکان پذیر نمی باشد لذا علاوه بر تاثیر عوامل فرهنگی بر کار گروهی و فعالیت جمعی خود کار گروهی و فعالیت جمعی به عنوان عامل مستقل دیگری در موفقیت و بهبود روابط بین فردی زنان عمل می کند و همینطور این مقوله ها در زنجیره عوامل تاثیرگذار بر یکدیگر قرار می گیرند.
همچنین بحث مسئولیت اجتماعی و کمک به دیگران از گذشتهه ای دور در قالب مضامین دینی و به صورت نصیحت و موعظه در فرهنگ های مختلف بیان شده که پیامدهای آن نیز، اجر و ثواب اخروی بوده و همین دلیلی بوده برای اینکه افراد مذهبی بیشتر از سایر افراد، در فعالیت های گروهی و امور خیریه، همکاری داوطلبانه داشته باشند. در عصر حاضر نیز این بحث همچنان ادامه دارد اما به جای اجر و ثواب اخروی التزام و تعهد به جامعه و سایر انسانها مطرح شده و تقریبا در تمام پژوهشهای انجام شده نیز رابطه گرایش دینی و تعهد اجتماعی به اثبات رسیده است. بنابراین اگر جامعه ای بخواهد افراد متعهد تری داشته باشد یکی از راههای آن، تقویت عقاید مذهبی و دینی افراد جامعه است که در فرهنگ ایرانی نیز در قالب کتابهای کلاسیک ادبیات فارسی به همراهی و همکاری با انسانها تاکید شده است.
اگر تمهیداتی فراهم شود که در قالب اعیاد ملی و مذهبی احساس یگانگی و یکی بودن در افراد پدید آید، علاوه بر اینکه روحیه نشاط و شادابی افزایش می یابد، گرایشهای دینی نیز تقویت شده و از این طریق میزان تعهد و پایبندی زنان جامعه نیز افزایش می یابد که از این طریق در کارهای گروهی و فعالیت جمعی با اشتیاق و علاقه بیشتری همکاری می نمایند.
بنابراین با توجه به تاثیر انکار ناپذیر عوامل فرهنگی در کار گروهی و فعالیت جمعی و با نظر به اهمیت مقوله های مورد بررسی در فرآیند پژوهش می توان به ارائه راهکارهایی در این خصوص اشاره کرد:
-تغییر در سبک زندگی با ایجاد تغییر از گرایش فردگرایانه به گرایش جمع گرایانه در زندگی اجتماعی و به تبع آن ایجاد انگیزه در افراد جهت تمایل به کار گروهی و فعالیت جمعی
-فرهنگ سازی در زمینه انجام کار گروهی و فعالیت جمعی و اهمیت آن در راستای دستیابی به اهداف توسعه ای کشور.
-ایجاد تعلق خاطر در اعضایی که در کنار هم قصد انجام کار گروهی و فعالیت جمعی را دارند؛ و این کار با مشخص نمودن هدف کنار هم بودن ودستیابی به هدف بهتر محقق می شود.
-ایجاد بستر اتکای متقابل و اعتماد در اعضاء
-تشویق افراد به برقراری ارتباطات و معاشرت باهم در راستای ایجاد حس اعتماد و تقویت کار گروهی و فعالیت جمعی.
-تقویت بحث گروهی و مشورت در بین اعضا.
-شفاف سازی دینی؛ به این معنا که حد و مرز اعتقادی، عبادی و شرعی دینداری در گفتار و عمل افراد مشخص شود و از دین به عنوان یک همراه مثمر ثمر یاد شود و نه ابزاری ترساننده و مجازات کننده.
منابع
* آرگایل، مایکل(1378) همکاری و تعاون، تهران، دفتر تحقیقات و پژوهش وزارت تعاون
* برمن، مارشال(1381) تجربه مدرنیته، (مراد فرهاد پور)، تهران، طرح نو.
* بوردیو،پی یر(1384) شکل های سرمایه در سرمایه اجتماعی: اعتماد، دموکراسی و توسعه، گردآوری کیان تاجبخش، (افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران، نشر شیراژه.
* بوردیو،پیر(1380) انتخاب عقلانی، (مرتضی مردیها)، تهران، نشر نی.
* بیرهوف، ورنر(1384)رفتارهای اجتماعی مطلوب از دیدگاه روان شناسی اجتماعی، رضوان صدقی نژاد، تهران، گل آذین
* تریاندیس، هریس(1378) فرهنگ و رفتارهای اجتماعی، نصرت فتی، تهران: رسانش.
* چلبي، مسعود(1385) تحلیل اجتماعي در فضای كنش، چاپ اول، تهران، نشر ني.
* جوادي يگانه،محمدرضا، هاشمي، سيدضيا(1384) «بررسي تاثير دينداري بر رفتارهاي جمع گرايانه از منظر انتخاب عقلاني»، مطالعات فرهنگي و اجتماعي، شماره 1، 230-207.
* حاجیلری،عبدالرضا(1387) «بررسی موانع فرهنگی عدم توسعه کار گروهی و جمعی در تشکلها و مجموعه های دانشجویی»،فصلنامه دانشگاه آزاد اسلامی،سال12، شماره4، 120-101.
* دورکیم، امیل(1381) تقسیم کار اجتماعی، (باقر پرهام)، تهران، نشر مرکز.
* شارع پور، محمود(1387) جامعه شناسی آموزش و پرورش، چاپ پنجم، تهران، انتشارات سمت.
* شجاعی زند،علیرضا(1384)«مدلی برای سنجش دینداری در ایران»، جامعه شناسی ایران، سال ششم، شماره10، 48-33.
* کوزر، لوئیس(1390) زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی،(منوچهر صبوری)، تهران، نشر نی.
* فالکس، کیث(1381) شهروندی، (محمد تقی دلفروز)، تهران، انتشارات کویر.
* فراستخواه، مقصود(1394) ما ایرانیان، تهران، نشر نی.
* فرهادی، مرتضی(1388) انسان شناسی یاریگری، چاپ اول، تهران، نشر ثالث.
* فکوهی، ناصر(1386)«پیربوردیو: پرسمان و روشنفکری»، فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد. شماره 5.
* کبیری، کامبیز، 1387 فردگرایی و جمع گرایی، پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی.
* نوغانی، محسن؛ مسعودی، حمید(1390)«مشارکت در فعالیت های گروهی مدیریت استراتژیک و بهره وری»، مزالعات مدیریت راهبردی، شماره8،34-15.
* وثوقی، منصور(1387 )«فردگرایی، تاملی در ابعاد و شاخص ها»، فصلنامه علوم اجتماعی، شماره34
· Beddoes, Kacey; panther, Grace(2017). Gender and teamwork: an analysis of professors’perspectives and practice,pages 1-14
* Boudon,Raymond(2003)Beyond Rational Choice Theory, Annual Review of sociology, 29: 1-21.
* Bullen, P. & Onyx, J., (1998). "Measuring Social Capital in Five Communities in NSW", PP. 88-92, At http://www.map1.com.au/a2.htm
* -Chiharu, sh.(2007), EFFECT OF INDIVIDUAL AND SOCIAL FACTORS ON LEARNERS’ GROUP WORK ACTIVITY, Ritsumeikan Asia Pasific University during 2007. Her research focuses on classroom research and peer interaction.
* Elster, J. (1989). The cement of society. Cambridge, New York, Victoria: Cambridge University Press.
* Fang, F. C., Yiming J. and Jeong, M. L. (2012). “I” value competence but “we” value social competence: The moderating role of voters’ individualistic and collectivistic orientation in political elections, University of Delaware, Department of Psychology, USA, Journal of Experimental Social Psychology, 48.
* -Ferrin, Donald L, Michelle C, Bligh and Jeffrey Kohles (2007) “Can I Trust You to Trust Me? A Theory of Trust, Monitoring, and Cooperation in Interpersonal and Intergroup Relationships”, Group Organization Management, 32 (4): 465-499.
* Lindenberg;s.(1998) Solidarity: Its Micro foundations and Macro-dependence,A Framing/ Approachin:Doreian,p, and Fararo, T.J.(Eds) The problem of ) Solidarity: Theories and Models, Amsterdam: Gordon and Breach, 61-112.
* Mills, C. Wright (1988). The Sociological Imagination. London: Oxford University Press
* Ritzer, G. (2011). Sociological Theory.Eighth edition. New York: McGraw Hill
* Simpson, Brent (2006) “Social Identity and Cooperation in Social Dilemmas”, Rationality and Society, 18 (4): 443-470.
* Smith, Thomas S and Gregory T. Stevens (2002) “Hyperstructures and the Biology of Interpersonal Dependence: Rethinking Reciprocity and Altruism”, American Sociological Association, 20 (1): 106-130
* Yamagishi, T, Satoshi Kanazawa, Rie Mashima and Shigeru Terai (2005) “Separating Trust from Cooperation in a Dynamic Relationship”, Rationality and Society, 17 (3): 275-308.
A Study of Cultural factors affecting the Development of Collective work
(case of study: Tehrani women 20 years of age and above)
The present paper aims to examine the effects of cultural factors along with its components on collective work including its subparts such as common goals, common feelings, common values and common interactions). The research population consisted of all women of the city of Tehran who were 20 years of age and above who in 1397 (2018 B.C.) numbered 2817308, of whom, using SPSS sample power software and multi-step cluster sampling technique, 520 individuals were selected as the sample. The results showed that independent variables such as instrumental rationality, cultural capital, and religiosity were significantly related to collective work. Individualism was not significantly related to collective work. The moderating effect of generalized commitment had a positive effect on the relationship between religiosity and collective work. In other words, generalized commitment enhanced and promoted the connection between religiosity and collective work.
Key terms: collective work, instrumental rationality, cultural capital, religiosity, generalized commitment
[1] Casice Bedouis and Grace Penny
[2] Parsons
[3] Berman
[4] Weber
[5] Ferrin
[6] Simpson
[7] Boudon,Raymond
[8] Triandis
[9] Cooley
[10] Durkheim
[11] Bourdieu
[12] Faulks,Keith
[13] Mills
[14] Bloomberg
[15] وضعیت مطلوب برای روشهای تحلیل آماری مبتنی بر تحلیل رگرسیونی یا مدلسازی معادله ساختاری مقدار درصد خطا 05/0، توان برابر با 80/0 و حجم اثر 05/0 است.
[16] حالت ایدهآل برای روشهای تحلیل آماری مبتنی بر تحلیل رگرسیون یا مدلسازی معادله ساختاری مقدار درصد خطای 01/0، توان بالاتر از 80/0 و حجم اثر 03/0 است.
[17] Validity
[18] -Smart Pls
[19] individualism
[20] General Commitment
[21] Steven
[22] . Gefen and Straub
[23] Henseler
[24] مقدار ضریب پیش بین با سه مقدار 19/0، 33/0 و 67/0 به ترتیب ضعیف، متوسط و قوی می باشد، مقایسه می شود.
[25] کیفیت مدل درونی با سه عدد 02/0، 15/0 و 35/0 به ترتیب ضعیف، متوسط و قوی محاسبه می شود