رابطه عواطف و معرفت از منظر ملاصدرا
محورهای موضوعی : فلسفهنجف یزدانی 1 , محمد سعیدی مهر 2 , سید عباس ذهبی 3
1 - مسئول مکاتبات
2 - ندارد
3 - ندارد
کلید واژه: معرفت, عشق, باور, شهوت, ملاصدرا,
چکیده مقاله :
ساحت معرفت از مهمترین ساحتهای انسانی محسوب میشود و از این منظر، بررسی ابعاد دیگر انسانی که در ارتباط با شناخت و ادراک او هستند، اهمیت مییابد. یکی از این ساحتها که به تازگی بیشتر مورد توجه روانشناسان و معرفتشناسان قرار گرفته است، بعد عواطف و هیجانات است. دو رویکرد کلی نسبت به عواطف را میتوان در طول تاریخ تفکر مشاهده کرد. برخی همواره از نقش سلبی آن سخن گفته و عملکردهای منفی آن را نشان میدهند و بر حذف آن همت گماشتهاند و عدهای دیگر عواطف را کمککنندهی معرفت و عقل میدانند. سعی ما در این مقاله بر آن است که بعد از طرح این دو رویکرد، به بازخوانی نظر ملاصدرا، درمورد ارتباط عواطف با معرفت بپردازیم. در باب تأثیر سلبی عواطف و احساسات از نظر ملاصدرا، تأثیر احساسات در پذیرش باورها و عقاید تقلیدی، انس با محسوسات و تأثیر آن برشناخت، تأثیر شهوات در عدم سنخیت نفس با معارف الهی، نقش عواطف در رویگردانی از غایت مطلوب و تأثیر احوال بر علم حقیقی و حکمت مورد بررسی قرار گرفته و در مورد نقش ایجابی عواطف، به نقش عشق مجازی و حقیقی اشاره شده است.
Dimension of the knowledge is considered as the most importanthuman dimension and, therefore, the investigation about the otherdimensions which are related to human’s understanding is as important.Nowadays, one of these dimensions considered by Psychologists andepistemologists is emotions dimension. Throughout the history ofthought, two general approaches can be observed about emotions.Some thinkers have always remarked of emotion’s negative role andhave shown its negative functions and have tried to remove it. Othersbelieve emotions are helpful to reason and knowledge .In this article,after introducing these two theories, we try to reread Mullasadra’s ideasabout the relationship of emotion to knowledge. On negative effects ofemotions and feelings in Mullasadra’s ideas, the effects of emotion inthe acceptance of imitative opinions, familiarity with materials and itsinfluence on knowledge, passions effect on soul imparity from divineknowledge, emotions role in defecting from favorable end, and feelingsaffection on wisdom are discussed. In positive role of feelings thevirtual and true loves have been dealt with