مینو و گیتی و مراتب وجود در فلسفه اشراق
محورهای موضوعی : فلسفه
1 - ندارد
کلید واژه: مینو, گیتی, بی گردشی مینویی, سپنته, زمان بی کرانه, زمان کرانه مند, نور الانور, نور اقرب, انوار قاهره اعلون, انوار ارباب اصنام, انوار مدبره(اسفهبدیه),
چکیده مقاله :
مهم ترین ویژگی کیهان شناسی مزدائی تقسیم هستی به دو مرتبه مینو و گیتی است. مینو مرتبهای نادیدنی و فراحسی است که اهورا مزدا، امشاسپندان، ایزدان مینویی و گیتایی و نیز صور مینویی را که حقایق ازلی موجودات این جهانند، در بر می گیرد و در برابر آن گیتی، است که مرتبه ای مادی، قابل مشاهده و موضوع حواس است و جهان مادی و همه موجودات این جهان را شامل می شود در اوستا این دو مرتبه هستی در عین حفظ هویت خود، به سختی در هم تنیدهاند چنانکه تصور وجود یکی بدون وجود دیگری ناممکن می نماید. در متون پهلوی نیز، این دو مرتبه به یکدیگر پیوستهاند. عالم مینو همواره در عالم گیتی حضوری فعال دارد. همچون روان ناپیدا که در تن حاضر است و آن را به حرکت و جنبش وا میدارد، مینو روان گیتی و گیتی پیکر مینوست. در کیهان شناسی مزدائی این دو مرتبه لازم و ملزوم یکدیگراند. مینو بن گیتی و گیتی بر مینو است؛ آفریدگان مینویی صورت ازلی و طرح پیشینی آفریدگان گیتاییاند و بدون آنها آفرینش گیتایی ممکن نیست. آفرینش مادی نیز زمینه ظهور و میدان فعالیت آفرینش مینویی است و بدون آن، مینو از رسیدن به هدف نهایی خود باز میماند در فلسفه اشراق همه مراتب نزولی وجود پایین تر از نورالانور،درسه مرتبه جای میگیرند:نخست"عالم مجردات"است که خود متشکل از"عالم عقل"و "عالم نفس" بوده، نور اقرب (صادر اول)انوار قاهر اعلون،انوار ارباب اصنام و انوار مدبره را در بر می گیردفروتر از آن عالم مثال است که برزخ کلی وحد واسط میان عالم مجردات و عالم مادی یا ناسوت است و صور معلقه مستنیره و ظلمانیه در آن جای دارند.ودر آخر "عالم محسوسات" است که در بردارنده عالم افلاک یا اثیر وعالم عنصریات یا جهان مادی است. در مقایسه کلی میان عوالم چند گانه سهروردی و مراتب مختلف هستی در جهان شناسی مزدایی،می توان گفت که سه گانه عالم مجردات ، عالم مثال و عالم اجسام در حکمت اشراق، به نوعی با سه گانه امشاسپندان و ایزدان،صور مینویی موجودات گیتی ،و عالم گیتی قابل تطبیق است
The Two most important notions of the Mazdean cosmologyare mēnō and gētī. Mēnō is a non- material, invisible and suprasensorystate which belongs to Ahuramazda, Amshaspands, other deities andthe eternal mēnō of the creatures of this world. In a sharp contrast, gētīis the material, contingent and earthly mode of existence. In theAvesta and the Pahlavi texts these two modes of being seem closelyinterwoven. Mēnō is the unseen force which moves, organizes andmanipulates gētī, and gētī is the material form in which mēnō residesand with which it performs its functions.In the Illuminationist philosophy of Suhrawardi all thedescending states of being emanated from Nur al- anwar, areclassified into three categories of «the world of pure beings» ,including the world of intellect and the world of soul, «the world ofmithāl», which is the intermediate state, and «the materialworld»which includes the spheres and the elements. In a comparativeoutlook, the Mazdean triple worlds of Amshaspandns and other deties,the mēnōg forms of the gētīg beings, and the gētī correspond to thetriple worlds of Suhrawardi.