تقابل های دو گانه در ساختار شعر خاقانی شروانی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیسیاوش مرادی 1 , محمد رضا قاری 2
1 - دانشجوی دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک،اراک ، ایران
2 - دانشیار،دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک ،اراک ،ایران.(نویسنده مسؤول
کلید واژه:
چکیده مقاله :
توسعه تصویر و خیال پردازی در شعر منوط به استفاده از همه ظرفیتهای زبان است ؛یکی از از ابزارهای تولید و توسعه تصاویر، توجه به روح تقابلی واژگان در فرهنگ و زبان است.براساس نظریه تقابلی زبان ، ذهن در مواجه با یک مدلول از تصور شهرت یکی به تصور شهرت دیگری منتقل می شود.بنابراین رابطه بین کلمات و اصطلاحات و نشانه ها در یک سیستم و ساختار زبانی آشکار می گردد.اشعار خاقانی در اغلب موارد با شبکه ای از تصاویر متعدد که با بهره مندی از علوم و فنون مختلف حاصل آمده ، در هم تنیده شده است. رابطه تقابلی یکی از موارد اصلی این شبکه است که در محور افقی شعر خاقانی بسیار نیرومند عمل می کند. این الگوی ساختاری در شعر خاقانی در حوزه های مختلف بررسی و طبقه شده است ؛ تا بدین وسیله راهی به دنیای ذهن و تفکّر شعری خاقانی گشوده گردد.
Developing the imagery and imagism in poetry implies exploiting all capacities of language. One of the means of producing and developing imagery is to consider the contrastive nature of lexemes in culture and language.Based on the contrastive theory of language, when mind encounters a signified, the mental popularity of one is transferred to the popularity of the second. Hence the relation between words, expressions and signs in a language system and structure is revealed. In most cases a network of various images, obtained from different fields of science and skills, has been closely intertwined in Ḵāqāni's poetry. Contrastive relation is one of the main factors in this network, which strongly functions in horizontal axis of Ḵāqāni's poetry. This structural pattern in Ḵāqāni's poetry has been investigated and classified in different scopes, in order to find a way to the mind world and poetic thoughts of Ḵāqāni.
_||_