بررسی مؤلفه های کارناوال باختین در شعرحافظ
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسی
1 - استادیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدکرج،کرج،ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
کارناوالها، جشنهای عامیانه و عمومی هستند که در آن ها، طبقات اجتماعی واژگونه میشوند . دلقکها، پادشاه؛ احمق ها ،خردمند ومقدّسین، مسخره می شوند . به این ترتیب،نسبی بودن همۀ ادعاها با طنزی شیرین به نمایش گذاشته میشود.میخائیل باختین، منتقد بزرگ قرن بیستم،نخستین بار،نظریۀ کارناوال گرایی را که زیر مجموعۀ فرهنگ عامه و طنز می شود، در ادبیات مطرح کرد.با این فرض که می توان خوانشی دیگر مبتنی بر نظریۀ کارناوال گرایی در ادبیات بر شعر حافظ داشت؛ محقق در این مقاله کوشیده است به ردیابی مؤلفه های کارناوال از جمله: حضور محتوای فلسفی،غیر مذهبی بودن،وجود شخصیتی بهلول وار،قلمرو آرمان شهری،و گروتسک ،در شعر حافظ بپردازد.به این منظور، با روشی تحلیلی پس از توضیح دربارۀ نظریۀ کارناوال گرایی باختین و مؤلفه های آن به بررسی و تحلیل این مؤلفه ها با ذکر شواهد در شعر حافظ،پرداخته می شود.
Carnivals are public folk feasts in which social classes are inverted. Clowns become kings; fools become sages; and saints are ridiculed. Thus, relativity of all claims is demonstrated through humor. It was Mikhail Bakhtin, the great twentieth century critic, who introduced the theory of Carnivalesque, which is a subcategory of folklore and satire, into literature. With the assumption that a new reading of Hafiz based on Carnivalesque in literature is possible, in this research, the researcher seeks to identify the elements of carnival including: philosophical content, secularism, the presence of a character pretending to be mad, reaching a utopian domain and also grotesque in the poetry of Hafez. Then, using an analytic approach and after explaining Bakhtin’s theory of Carnivalesque and its four categories, the instances of the motifs in the poetry of Hafez are explored and discussed.
_||_