دگرگونی ونوگرایی تمثیل درنظریه وحدت وجود و وحدت شهود (با تکیه بر از آثار سنایی و فخرالدین ابراهیم عراقی)
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسی
1 - دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران
کلید واژه: تمثیل, سنایی, وحدت وجود, Allegory, Sanai, وحدت شهود, فخرالدین ابراهیم عراقی, Intuition Unity, Existence Unity, Fakhr al-Din Ibrahim Iraqi,
چکیده مقاله :
دیدگاه و اندیشه عرفای بزرگ در هر طبقه یا مسلک عرفانی در مواجهه با مسائل معرفتی و ارتباط انسان با پروردگارو جهان هستی، در اعصار و ازمنه، با هم متفاوت بوده است. هر یک از نگرش های فکری – عرفانی تحلیل خاصی از معرفت داشته، برای بیان مواجید عرفانی خود، به طور خاص، از روش نوشتاری منحصر به فرد و یا با یک اندیشه ویژه که حاصل تلاش گروهی از عرفای بزرگ بوده بهره برده است؛ اگرچه بررسی آثار، اقوال و ساختار نوشتاری عرفا مشترکات بسیاری را در دل خود تنیده اند؛ اما مداقه وافر و سنجش این آثار با معیارهای خاص عرفانی و زبان ادبی، تفاوت های ظریفی را از نظر واژگانی، تصویری و محتوای اندیشه به خواننده دقیق النظر نشان می دهد. تمثیل بهترین روش محاکاتی عرفا برای بیان بیشتر مسائل مربوط به تجربه های عرفانی و در سطوح بالاتر، اندیشه های عرفانی – تعلیمی بوده که در دو مشرب بزرگ فکری وحدت شهود و وحدت وجود با هم تفاوت های ساختاری و تصویری دارند. نگارندگان با مقایسه آثار دو شاعر عارف به عنوان نمونه ای از این دو تفکر عرفانی؛ یعنی حکیم سنایی غزنوی و فخرالدین عراقی این موضوع را به محک نقد گذاشته تا با ذکر شواهد آن را توضیح و تبیین کند.
The attitudes of famous mystics, facing epistemological matters and relationship between human being, the Creator, and the universe during eras and times, at any mystic level, differ from one another. Every thinking-mystic attitude is endowed with a particular analysis of the mystic and enjoys the exclusive writing methods or special thoughts to express their mystical discoveries, which might have been the results of other famous mystics’ team works. Although investigating mystics’ masterpieces, sayings, and writing structures have many things in common, much attention and evaluation of this piece with the special and pure mystical factors and literary language may provide precise readers with delicate differences regarding vocabulary, imagination, and thoughts. Allegory is considered to be the best mimetic method for the mystics to express more about mystical experiences and in higher levels, mystical-instructional thoughts, which have different structures and images in the two big inclinations of intuition unity and existence unity. By comparing the masterpieces of two mystic poets as the samples of these two mystical thoughts – i.e. Hakim Sanai Ghaznavi and Fakhr al-Din Ibrahim Iraqi – the author has tried to analyze this issue in order to explain and express the same through evidences.