حکایات تمثیلی در اشعار اخوان ثالث، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان
محورهای موضوعی : تمثیل در زبان و ادب فارسیلیلا گلوی 1 , مصطفی سالاری 2 , بهروز رومیانی 3
1 - دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زاهدان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، زاهدان، ایران.
کلید واژه: Critical Discourse Analysis, شعر معاصر فارسی, Akhavan, تحلیل گفتمان انتقادی, مهدی اخوان ثالث, حکایت تمثیلی, allegorical exemplum,
چکیده مقاله :
یکی از قدیمیترین و در عین حال، مؤثرترین ابزارهای ادبی، بیان مطلب در قابل یک حکایت تمثیلی است. در این شیوه، شاعر تلاش میکند تا معنای باطنی را که در تصور آورده و در واقع مشبه یک ساختار تشبیهی است، با ظاهری داستانی بیان کند که در جایگاه مشبهُبه آن ساختار قرار دارد. در پژوهش حاضر که از نوع بنیادی است و دادههای آن از طریق مطالعات کتابخانهای به دست آمده و این دادهها با روش تحلیل و توصیف، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان و خصوصاً تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شدهاند، به دلایل و چگونگی بهرهگیری مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر فارسیزبان، از این شیوۀ بیانی پرداخته شده است. اخوان که محتوای بسیاری از اشعار او را مسائل اجتماعی روزگار خویش تشکیل میدهد، به دلایل مختلف، از جمله: افزونی تأثیرگذاری بر مخاطب و نیز رعایت احتیاط سیاسی-اجتماعی از حکایت تمثیلی استفاده کرده است. در بسیاری از اشعار او که مبتنی بر حکایت تمثیلی است، مشبهٌبه ساختار گستردۀ تشبیهی، مسائلی همچون فقر، تنهایی، شرف، بیعدالتی و ارزشمندی فرهنگ ایرانی است، حال آنکه مشبه آن را حکایتهایی با موضوعات، وضعیت و شخصیتهای مختلف شکل میدهند. دستیابی نظاممند و هدفدار به مشبهُبه از طریق مشبه، با استفاده از روش سه مرحلهای فرکلاف کاملاً میسر است و میتوان آن را به عنوان راهی برای تأویل صحیح حکایتهای تمثیلی پیشنهاد کرد، مشروط به آنکه مانند اشعار زمستان، میراث و مرد و مرکب اخوان، متن به عنوان یک کل یکپارچه از چنین تأویلی حمایت کند.
One of the eldest and at the same time, the most effective literary device, is expressing a subject through allegorical exemplum. In this method by using a simile structure, the poet tries to present an inner meaning in his mind, while it is actually the tenor, throughout a story, which is actually the vehicle of the simile structure. In the present survey which is an essential one, the data is obtained through library studies and then they are analyzed throughout a descriptive method, based on discourse analysis, specially, the critical discourse analysis theory by Norman Fairclough, the reasons and the manner of Mehdi Akhavan Sales, a contemporary Persian poet, allegorical exemplum usage in his poetry is discussed. Akhavan, whose contents of his poems are mostly based on the social affairs of his time, uses allegorical exemplum for different reasons, such as: increasing the effects on his readers, as well as saving himself from the political- social dangerous impacts of such poems. In so many of his poems which consist of allegorical exemplum, the vehicles of vast detailed simile structures are affairs such as: poverty, loneliness, honour, oppression, and the valuable culture of Iran, while the tenors are allegorical exemplum, with different subjects, settings, and characters. Finding the tenor out of the vehicle through a systematic targeted method based on the Fairclough’s theory which has three phases, is completely possible and the processes can be offered to interpret other allegorical exemplum in other poet’s works,
_||_