«تحلیل برخی روایات و اشارات عرفانی در شعر شهریار»
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیحسین آریان 1 , تورج عقدایی 2 , جلیل تجلیل 3 , سید علی محمد سجادی 4
1 - دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران ـ ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی،زنجان،ایران
3 - استاد دانشگاه تهران.
4 - استاد دانشگاه شهید بهشتی
کلید واژه: شهریار, اشارات و تلمیحات, عشق, عرفان,
چکیده مقاله :
شهریار، اگر چه شاعری شاد است و طنز و طربناکی در سرودههایش بسیار دیده میشود، در یک تحلیل ژرفتر، انسانی است حسّاس و متأمّل و ناگزیر درونگرا و غم ستای. این احوال سبب میشود که او در بسیاری از لحظههای زندگی عارفانه بیندیشد و تجربههای ناشی از این لحظهها را در زبانی شاعرانه تجسّم بخشد. مقالهی حاضر سر آن دارد که نشانههای این طرز تلقی شهریار را در اشارات و تلمیحات شعر او پیگیرد و نشان دهد که او از رهگذر عشق و حزن و نوای ساز و تأمّل بر اندیشههای شاعران عارف، قدم به این حوزه مینهد و گاه بیآن که خود بداند، زیر سلطهی ناخودآگاهی فردی و جمعی، به دریافتهای غیرمتعارفی دست مییابد. در سرودههای شهریار، اندیشههایی که بوی عرفان از آن به مشام میرسد، غالباً در جایی که سخن از عشق به میان میآید، احساس میشود. بنابراین میتوان گفت «عشق» عنصر غالبی است که شهریار را از زمین به آسمان میبرد و تمام اشارات و تلمیحات دیگر به نوعی وابستهی عشقاند.
Shahriyar, though a happy poet with a host of satire and joy found in his poetry, is a human being in a more profound analysis who is sensitive and considerate but introvert and sorrowful, which cause him to think mystically and to embody the experiences gained out of the moments into poetic language. The present paper aims to explore some signs of Shahriyar's perception in his poetic allusions and try to show that it is out of his excursion through love and sorrow and music sound and pondering over mystics' thoughts that he steps into this area, and even without being aware, he gains unconventional findings under the domain of personal and collective unconsciousness.The thoughts emitting mystical odor where the subject of love persists are felt in Shahriyar's works. Therefore, it could be told that "love" is a dominating element that uplifts him into the heaven and his overall allusions are typically dependent on love.