بررسی تحلیلی داستان عرفانی شیر و نخچیران مثنوی بر اساس نظریة آلبرت الیس
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیحمیدرضا کلاهی رستمی 1 , علی رمضانی 2 , نرگس اصغری گوار 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر- ایران
2 - استادیار گروه زبان وادبیات فارسی،واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر- ایران
3 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر- ایران
کلید واژه: اهمال کاری, مولانا, حکایت شیر و نخجیران, مثنوی معنوی, آلبرت الیس,
چکیده مقاله :
مولانا جلالالدین بلخی (672-604 ه.ق) عارفی اندیشمند و شیفتة حقیقت بود. این حقیقتجویی با مشرب عشق و اشتیاق در هم آمیخته و به آثار عرفانی او رنگ و بویی خاص بخشیده است. به طوری که نه، کسی به آن روش تقدم دارد و نه با فضل به اقتفای آن قدم نهاده است. مثنوی معنویسرشار از قصههای تعلیمی و داستانهای حکمتآموزی است که ارتباط چشمگیری با مفاهیم روانشناسی دارد. آلبرت الیس(متولد 1913م.)روانشناس شهیر آمریکایی دوازده نظریه ارائه کرده است که در میان روانشناسان از شهرت خاصی برخوردار است. یکی از نظریات وی موضوع اهمالکاری است و مقصود این که چرا انسان بدون علت مشخصتصمیمات خود را به تعویق میاندازند و یا آن را با تاخیر انجام میدهد؟ و علت این رفتار غیرمنطقی در چیست؟نویسندگان در این مقاله میکوشند تا موضوع اهمالکاری را در داستان شیر و نخجیران دفتر اول مثنوی بر اساس نظریة آلبرت الیس مورد نقد و واکاوی قرار دهند و نکات مشترک و زمینههای این رفتار غیرمنطقی و شیوۀ برخورد با این مشکل و نابسامانیرا بررسی کنند. همچنین در این تحقیق ثابت میشود که نظریه یرفتار درمانی عقلانی- هیجانی الیس به دلایل مختلف، قبل از آن که یک مدل روان درمانی از نوع پزشکی باشد یک مدل تربیتی است.
_||_