تحلیلی بر شاخصههای عرفانی تئوری مهدویت
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیسیدعبدالله دانشی 1 , سیده فاطمه حسینی میرصفی 2
1 - دانشجوی دکتری علوم و قرآن حدیث، واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد سلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
نویسنده مسئول: mirsafy@yahoo.com
کلید واژه: انسان کامل, عرفان, مهدویت, mysticism, perfect man, Mahdism, دولت کریمه, Benevolent government,
چکیده مقاله :
تئوری مهدویت نظر به گستردگی و جهان شمول بودن آن دارای ابعاد بسیار گسترده و ناشناختهای است؛ یکی از مهمترین مصادیق در عرفان اسلامی، مسأله ختم و مهدویت است که با عناوینی همچون انسان کامل، صاحب ولایت باطنی و ... عنوان شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانهای درصدد بیان تفسیری عرفانی از مسئله مهدویت است. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم برداشتهای متفاوت از مفاهیم عرفانی و تأویلهای گوناگون بسیاری از مبانی نظری و عملی عرفان در پیوند ناگسستنی با جامعه آرمانی مهدوی است. جایگاه کمتر شناخته شده تئوری مهدویت در مباحث عرفانی و تحقیقات فارسی و تطبیق آرای این نظریه و ایده با اصطلاحات اصیل عرفانی که به طور کلی بعد از ابن عربی رشد قابل توجهی داشته، نگارنده را بر آن داشته تا دست به این پژوهش بزند.
The theory of Mahdism has very wide and unknown dimensions due to its extent and universality.One of the most important examples in Islamic mysticism is the issue of the end and Mahdism, which is stated with titles such as perfect man, the owner of the inner aspect esoteric province, etc. This research uses a descriptive and analytical method and a library method to express a mystical interpretation of the issue of Mahdism. It is necessary to mention that despite different interpretations of mystical concepts and various interpretations of theoretical and practical principles, mysticism is irrefrangible linked with the ideal Mahdavi society. The lesser known position of the theory of Mahdism in mystical topics and Persian research and the conformity of the views of this theory and idea with the original mystical terms, which generally developed significantly after Ibn Arabi, prompted the author to undertake this research.
_||_