بخت و سرنوشت در گرشاسپ نامه
محورهای موضوعی : زبان و ادب فارسیمرضیه ندافی 1 , سیداحمد حسینی کازرونی 2 , شمس الحاجیه اردلانی 3 , داوود یحیایی 4
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه زبان و ادبیات فارسی، بوشهر، ایران
2 - استاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه زبان و ادبیات فارسی، بوشهر، ایران
3 - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه زبان و ادبیات فارسی، بوشهر، ایران
4 - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بوشهر، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی، بوشهر، ایران
کلید واژه: زروان, literary criticism, بخت, سرنوشت, گرشاسپ نامه, طالع بینی, The Rubaiyat of Omar Khayyam, Sayyid Qutb, Hafez Sonnet,
چکیده مقاله :
نوعی مطالعه و بررسی آیین زروانیسم نشان میدهد که شاعران بسیاری تحت تأثیر اندیشههای این آیین شامل اعتقاد به خدای زمان، مرگ، بی وفایی دنیا، سپهر، آسمان و سرنوشت قرار داشته اند؛ که با بررسی آثار آنان میتوان وجود این تأثیر و نمونههای کاربرد آن را مشاهده نمود. در این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوایی به بازتاب اندیشهی بخت و سرنوشت در گرشاسپ نامهی اسدی طوسی پرداخته شده است. همچنین میزان تأثیر پذیری شاعر از اندیشههای زروانی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که شاعر در بیان مفاهیمی چون: آسمان و گردش افلاک که بخت نیک و بد را به دنبال دارد، استفاده از واژهی اختر در معنی تقدیر، ستاره شناسی و طالع بینی و سوگند به نام ستارگان، تحت تأثیر اندیشههای زروانی قرار داشته است.
Sayyid Qutb is one of the prominent figures of the twentieth century. He is considered as a religious and political intellectual, and his views regarding literature and poetry is subject to consideration. Studying Hafez and Khayyam poetry, he has critically studied their poem and believes that these two Persian literary figures can be classified among mystical poets. Hafez, in general, is poet with great wit and humor mixed whit romantic ideas and occult knowledge, and Khayyam, according to him, is a grieved Sufi and poet searching for the lost truth failing to find a ray of light in darkness. Sayyid Qutb's appraisals on the one hand indicates the degree of familiarity with the Iran's literature and culture and, on the other hand, reveals his detailed studies concerning the great poets of Iran. This paper aims at considering his critical appraisals and appreciation regarding two Iranian poets.
1- اوشیدری، جهانگیر، 1383، دانشنامهی مزدیسنا، واژه نامهی توصیفی آیین زرتشت. تهران. مرکز.
2- بنونیست، امیل، 1354، دین ایرانی بر پایهی متنهای مهم یونانی، ترجمه بهمن سرکاراتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران کتاب.
3- بهار، مهرداد، 1369، بندهش، تهران. توس.
4- تفضلی، احمد، 1384، ترجمه و تحقیق مینوی خرد، تهران، توس.
5- جلالی مقدم، مسعود،1384، آیین زروانی مکتب فلسفی- عرفانی زرتشتی بر مبنای اصالت زمان، تهران، امیرکبیر.
6- دهخدا، علی اکبر،1377، لغت نامهی دهخدا، ج 3، زیرنظر محمد معین، سیدجعفرشهیدی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
7- راشد محصل، محمد تقی،1366،ترجمه و تحقیق گزیدههای زادسپرم، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
8- صفا، ذبیح اله،1384، حماسه سرایی در ایران، تهران، امیرکبیر.
9- _______، 1371، تاریخ ادبیات در ایران، ج اول، تهران، فردوس.
10- عفیفی، رحیم، 1374، اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی، تهران، توس.
11- فروزانفر، بدیع الزمان،1380،سخن و سخنوران، تهران، انتشارات خوارزمی.
12- کریستین سن، آرتور، 1385،ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، صدای معاصر.
13- نیبرگ، هنریک سامویل، 1359،دینهای ایران باستان، ترجمه سیف الدین نجم آبادی، تهران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ ها.
_||_