اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانیگوهر سوری 1 , کورش گودرزی 2 , مهدی روزبهانی 3
1 - گروه مشاوره، واحد بروجرد، دانشگاه آزاداسلامی، بروجرد، ایران
2 - گروه روانشناسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
3 - گروه رفتار حرکتی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاداسلامی، بروجرد، ایران.
کلید واژه: واکاوی مشکلات, خانوادههای ازدواج مجدد, روابط فرزند با والدخوانده,
چکیده مقاله :
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانوادههای ازدواج مجدد شهر خرمآباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفتهای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمعآوری و با روشهای آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پسآزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روشهای آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران میتوانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد برای بهبود ویژگیهای روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
se: This research aimed to determine the effectiveness of intervention based on the exploration of remarriage families’ problems on child's relationship with stepparents. Methodology: This study was semi-experimental with a pretest and posttest design with control group. The research population was all remarriage families of Khorramabad city in 2019 year. The research sample was 20 families who after investigated the inclusion criteria were selected by purposive sampling method and randomly replaced into two equal groups (10 families in each group). The experimental group underwent 12 sessions of 2 hours (two sessions per week) based on an intervention based on the exploration of remarriage families’ problems and the control group did not receive any training. Data were collected by the demographic information form and parent-adolescent conflict scale (Prinz and et al, 1979) and analyzed by methods of independent t-test and univariate analysis of covariance in SPSS-26 software. Findings: The result of t test showed that the experimental and control groups in the pretest stage have not significant difference in terms of child's relationship with stepparents (P>0.05), but in the posttest stage have significant difference (p < 0/05). The results of analysis of covariance test showed that the intervention based on the exploration of remarriage families’ problems led to significant improved child's relationship with stepparents (p < 0.001). Conclusion: Considering the effectiveness of intervention based on the exploration of remarriage families’ problems on improving child's relationship with stepparents, the use of this method along with other educational and therapeutic methods is necessary to improve the child's relationship with stepparents. As a result, health professionals and therapists can use an intervention based on the exploration of remarriage families’ problems to improve psychological characteristics such as child's relationship with stepparents.
_||_