بررسی تطبیقی مفهوم ماورایی «دیو» در شاهنامۀ فردوسی و حدیقۀ سنایی
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)رضا مرادیان 1 , دکترخورشید نوروزی 2 , دکترخدیجه بهرامی رهنما 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی واحد یادگار امام ( ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی ،تهران ، شهرری، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یادگار امام شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران . شهرری . ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یادگار امام ، شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، شهرری ، ایران
کلید واژه: دیو, شاهنامۀ فردوسی, ادبیّات تطبیقی, حدیقهالحقیقه سنایی, مفهوم ماورایی,
چکیده مقاله :
شاهنامه و حدیقۀ بهعنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاریاند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث میشود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشههای فراواقعی ریشههای آن را میتوان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنتهای فکری زمانه و حتی اندیشههای عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایۀ باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژة دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانهای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامۀ بهعنوان مهمترین اثر حماسی و حدیقهالحقیقه بهعنوان مقدّمترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آنها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان میدهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شدهاند. در حالی که سنایی به صبغههای عرفانی آن تأکید مینماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار میگیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان میپندارد و گاه با بهرهبرداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز میکند.
Shahnameh and Hadiqah, as two important literary works in two different epic and mystical subjects, have many similarities. One of the similarities between the two is the transcendental concepts of demon, which are used in both works, and cause these two works to have a special affinity in terms of aspect. Transcendental principles and themes and surreal ideas can be traced back to the mythological beliefs, religious beliefs and intellectual traditions of the time and even mystical ideas. The objective manifestations of the demon are based on mythological beliefs that have sometimes been used to symbolize Ferdowsi. The word demon was common in Iranian culture before Islam and changed after the advent of Islam and gave way to jinn. In this research, which is descriptive-analytical and with a library method; The supernatural concept of demon has been criticized in Shahnameh as the most important epic work and Hadiqah al-Haqiqah as the foremost official mystical work by mentioning evidences and comparing their frequency. This research shows that in Shahnameh, the demon has lost its previous position and the authority of the court and the influence they have had in existence has been drastically reduced and they have approached a lower position. While Sanai emphasizes its mystical aspects; Sometimes he uses it in the sense of jinn and sometimes in the sense of inner devil; In some cases, he thinks the same as the meaning of the devil, and sometimes, by using it metaphorically, he opens the door to interpretation and interpretation to this concept.
_||_