«تأملی بر روایات مجعول در آثار عطار و مولوی» با مطابقت قرآن، تورات و انجیل (با تأکید بر روایت هاروت و ماروت)
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد
کلید واژه: عطار, مولوی, روایات مجعول, هاروت و ماروت, کتب مقدس.46,
چکیده مقاله :
مطالبی در آثار ادبا و شعرا با برخورداری از زیباییهای خاص مطرح میگردد جنبههای جمالشناسی آن موجب میشود خواننده بدان معتقد گردد، بهویژه اگر گویندگانی چون عطار و مولوی باشند. نگارنده در پژوهش حاضر، بر آفرینشهای هنری آثار مولوی و عطار نگاهی دیگر داشته و جلوههایی از استفادۀ شاعران بزرگ عرفانی از روایتهای تفسیری غیرواقعی در آنها بازنموده شده است. هدف اصلی تحقیق، نگاهی دیگرگونه به تمثیل هاروت و ماروت از دیدگاه عطار و مولوی و بررسی روایات مجعول آن در آثار آنها است. روش تحقیق در این نوشتار به روش پژوهشی توصیفی -تحلیلی استفادهشده است. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد که شیوۀ بهرهگیری عطار و مولوی از روایات مجعول و اغلب داستانهای تمثیلی چون هاروت و ماروت، این است که در آثار مولوی چون مثنوی گاه مفصل و در آثار عطار با ایجاز و نوعی تلمیح بسیار ظریف دیده میشود و بیشتر اهداف حکمی و عرفانی خویش را (گاه بدون توجّه به اصالت حکایت و داستان)، در نظر داشتهاند تا پیام داستان را به مخاطبان خویش القا کنند و به نظر میرسد اگرچه از روایات مجعول و اسرائیلیات استفاده کرده، مولوی و بهویژه عطار، آگاهی چندانی از انجیل و تورات نداشتهاند.
The mystics have spoken at various times about how they walk. This article deals with the comparative analysis of the views of Attar Neishabouri and Imam Khomeini on travel and the stages of journey and journey. Both the mystics give a degree to the course of the course, although there are differences of opinion between them regarding the explanation and explanation. The important point is that both mystics have been working towards a common goal, and that the expression of mysticism is in a language that is in the habit of understanding ordinary people because, as both mystics, mysticism is a necessity of human life in all ages, and stepping in this direction all aspects of human life Therefore, it must be eradicated from the particular difficulties and complexities of science, so that the whole human society can be learned. In this research, the descriptive-analytic method, the stages of journey and mystic journey in the works of the writings of Attar and Imam Khomeini have been compared, and the concepts, common and contrastive words in these two, have been identified.
_||_