بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسۀ آن با آراء فقه اسلامی
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)علی بخشی 1 , فرهاد ادریسی 2 , محمدحسین صائینی 3 , حسین مرادی زنجانی 4
1 - دانشجوی دکتری گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان، ایران.
2 - استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان، ایران.
3 - استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان، ایران.
4 - استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان، ایران
کلید واژه: مثنوی معنوی, قرآن, اسلام, مولوی, غزلیات شمس, فقه, تیسیر,
چکیده مقاله :
تیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گسترۀ ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگۀ صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانهای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیۀ رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد.
Taysir is one of the jurisprudential concepts that has found its way into the culture of Islamic jurisprudence from the Qur'an and discussions have been held about it. In the field of Persian literature, Mowlana is known as a poet who was first a jurist and a religious scholar and after meeting with Shams Tabrizi, he joined the Jirga of Sufis and mystics. In this regard, he has used several jurisprudential terms during his intellectual and personality renaissance in the spiritual Masnawi and Ghazals of Shams. In this article, with a descriptive- analytical approach and library resources, the jurisprudential concept of Taysir from Mowlana's point of view has been studied and explored. It seems that in the words of the poet, such things as: urgency, error, priority of tasks over each other and epistemological issues are mentioned as influencing factors. Jurisprudential beliefs have influenced him and given him a new shape. Also, the propagation of Taysir's discourse is directly related to Mowlana's spirit of tolerance and tolerance.
_||_