غار قلعه کرد آوج؛ شواهدی از استقرار دوره پارینهسنگی میانی در کوهستانهای جنوب غربی استان قزوین
محورهای موضوعی : باستانشناسی پیش از تاریخشهربانو سلیمانی 1 , سجاد علی بیگی 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد باستانشناسی، گروه باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر، ابهر، ایران.
2 - استادیار، گروه باستانشناسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
کلید واژه: فلات مرکزی, دورۀ پارینهسنگی میانی, منطقه آوج قزوین, غار قلعه کُرد, مصنوعات سنگی, موستری,
چکیده مقاله :
برخلاف کوهستان های زاگرس و البرز اطلاعات باستان شناختی و دانش کنونی از دورۀ پارینه سنگی در فلات مرکزی ایران به جز موارد اندکی، محدود به کشفِ اتفاقی شماری محوطۀ باز و یکی دو پناهگاه صخره ای است. نگاهی به محوطه های شناخته شده در فلات مرکزی نشان می دهد که اغلب این مدارک، مجموعه های سطحی از یافته های پراکنده اند و همچون اغلب محوطه های باز ایران احتمالاً فاقد نهشتههای باستان شناختی هستند؛ این وضعیت باعث شده تا اطلاعات ما تنها محدود به گونه شناسی و فن آوری ساخت مصنوعات پارینهسنگی این محوطه ها شود و از سایر جنبه های فرهنگی، معیشتی و زیستمحیطی استقرارهای دوره پارینه سنگی در منطقه بی اطلاع بمانیم. از این رو شناسایی و کشف غار قلعه کُرد با بقایای دورۀ پارینه سنگی میانی در منطقه کوهستانی جنوب غربی استان قزوین بسیار مهم و شایان توجه است. مطالعۀ مقدماتی دست افزارهای سنگی به دست آمده از بررسی این مکان نشان دهندۀ حضور فن آوری لوالوا و تولیدات موستری است. چاله های حفریات غیر مجاز درون غار نشان می دهد که بیش از دو و نیم متر رسوبات و بقایای عصر سنگ در دهانه ورودی غار نهشته شده که نشان از قابلیت بالای این مکان برای کاوش دارد. نوشتار حاضر گزارشی از بررسی و مطالعۀ یافته های سطحی این مکان است.
Cups and goblets are two groups of Iron Age pottery in Iran. There are many parallels in shape and usage between the two, thus they can be fixed in a single group. The important difference between them is their height, so that the cups are usually shorter than the goblets. These wares are indicator of Iron Age I and II, and often found in the cemeteries of this age. Their geographical distribution is vast, and they observed in northwest, north and south slope of Alborz Mountains, central plateau and central Zagros. A total of 344 samples of these cups and goblets have been excavated and published from Iron Age sites in these regions. This research aims to propose a new typology for the wares and to study their geographical distribution. The main criterion in this typology is the shape of the ware. For this purpose, the complete shape of the ware is divided in four sections, and based on variation and combination of the four sections, some types are defined. Geographical distribution of the types in the different regions is not uniform and harmonious, rather some types are found in all regions and some others are common in some regions. This situation can indicate presence of local tendency in production of the ware.
_||_