اولویت بندی عوامل اثرگذار در آموزش عالی ایران مبتنی بر بهترین الگوی تدریس
محورهای موضوعی : علوم تربیتینیکا سلامی 1 , رضا سورانی 2 , محمود حقانی 3
1 - l
2 - گروه مدیریت آموزشی، دانشکده مدیریت،واحد تهران غرب،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران
3 - گروه علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی،تهران، ایران
کلید واژه: آموزش عالی, الگوهای تدریس سنتی, الگوهای تدریس نوین,
چکیده مقاله :
هدف اصلی پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل اثرگذار در آموزش عالی ایران مبتنی بر بهترین الگوی تدریس است. جامعه آماری کلیه خبرگان امر آموزش بودند که در بخش اول 17 خبره و در بخش دوم 20 خبره در این مطالعه شرکت داشتند.روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای بررسی تاثیرگذاری مولفه ها همبستگی میباشد. ابزار سنجش دو پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده های پرسشنامه اول مربوط به مولفه های آموزش عالی توسط تکنیک دیمتل (نرم افزار اطلس) و برای پرسشنامه دوم مربوط به الگوهای تدریس از روش تاپسیس فازی استفاده گردید. مولفه های تعهدات اجتماعی - فرهنگی، استاد و عوامل سیاسی رتبه اول تا سوم را از نظر تاثیرگذاری مولفه های ارزشیابی، کارکنان و نوع و ساختار سازمان رتبه اول تا سوم را از نظر تاثیرپذیری کسب نمودند. همچنین الگوهای تدریس انفرادی بهترین الگو برای تدریس موفق و الگوهای تدریس سنتی بدترین الگو در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که مدرسین در دانشگاه ها باید همزمان که الگوهای تدریس سنتی را تقویت می کنند در تلاش برای فراگیری و ارتقاء سطح دیگر الگوها نیز باشند. مدیران و سیاست گذاران باید در صدد ارتقای سطح فرهنگ دانشگاه ها با استفاده از الگوهای تدریس نوین باشند.
The main purpose of this study is to prioritize the effective factors in Iranian higher education based on the best teaching model. The statistical population was all education experts who in the first part 17 experts and in the second part 20 experts participated in this study. The sampling method was purposeful. The research method is descriptive survey and correlation to examine the effectiveness of the components. The measurement tool was two questionnaires of pairwise comparisons. The data of the first questionnaire related to the components of higher education were used by Demetel technique (Atlas software) and for the second questionnaire related to teaching patterns, fuzzy TOPSIS method was used. Components of socio-cultural commitments, professors and political factors ranked first to third in terms of effectiveness of evaluation components, staff and the type and structure of the organization ranked first to third in terms of effectiveness. Also, individual teaching models were considered the best model for successful teaching and traditional teaching models were considered the worst model. The results show that teachers in universities should try to learn and improve the level of other models while strengthening traditional teaching patterns. Managers and policy makers should seek to improve the culture of universities by using modern teaching models.
_||_