بررسی علل انحطاط حکومت خسروپرویز و تأثیرات آن در انحطاط سلسله ساسانیان
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهی
1 - استادیار گروه تاریخ
دانشگاه آزاد اسلامی واحد گناوه
کلید واژه: سیاست, خسروپرویز, جنگ ها, سرداران, انحطاط, روم. ,
چکیده مقاله :
خسروپرویز آخرین خسرو شکوهمند ایران باستان است که در نیمه اول حکومتش توانست برای آخرین بار در ایران باستان قدرت و عظمت را به امپراتوری ایران بازگرداند. خسروپرویز به دلیل بعضی رفتارها و سیاست های نادرست و اهداف بلندپروازانه ای که در پیش گرفته بود، باعث ناراحتی و نارضایتی بزرگان و نظامیان و دیگر اطرافیان خود گردید. چون وی از تدبیر درست و دوراندیشی برخوردار نبود نه تنها نتوانست آنها را راضی کند، بلکه زمینه رنجش و بدبینی هر چه بیشتر آنها را از خود فراهم کرده بود. خسروپرویز به خاطر کمک های امپراتور روم موریس و ارادتی که به وی داشت و همچنین رسیدن به اهداف سیاسی بلندپروازانه اش مجبور به حمایت ظاهری از مسیحیان در قلمرو خود گردید. این سیاست خسروپرویز نه تنها باعث تضعیف دین زرتشت شد، بلکه زمینه برتری هر چه بیشتر مسیحیان را بر آنها در دربار و ولایات غربی ساسانیان فراهم کرد. بنابراین خسروپرویز با اتخاذ برخوردها و رفتارهای تند و متکبرانه و سیاست های نادرست در ایام حکومتش نه تنها باعث انحطاط حکومت خود شد، بلکه بر پایه ها و اقتدار سلسله ساسانی ضرباتی سخت وارد نمود و این سلسله را پذیرای هر گونه خطر احتمالی کرد؛ لذا ریشه بسیاری از عوامل ضعف و انحطاط حکومت خسروپرویز در شخص وی و رفتارها و عملکردهای نادرست او خلاصه می شود که در فروپاشی سلسله ساسانی تأثیر مستقیم داشته اند.
Khosrau II (Khosrow Parviz), was the last great king of the Sasanian Empire. He was the last to recover Persian Empire. Due to wrong policies and behaviors and ambitious goals, he caused discontent among the military and political elites. He was aided by Emperor Maurice to return to power. In return, he seemingly supported Christians. This support weakened Zoroastrians and strengthened Christians in Western states. Such incorrect policies paved the way for Khosrau II’s decline and the Sassanid empire.