زمینههای پیدایش مکتب هنری هرات در عصر تیموری و چگونگی انتقال مواریث آن به عصر صفوی
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیاحمد اشرفی 1 , حسین میرجعفری 2
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود
2 - استاد گروه تاریخ
دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد
کلید واژه: هنر, صفوی, هرات, مکتب, تیموری,
چکیده مقاله :
پیدایش هنرهای تزئینی و معماری عصر تیموری، معلول عواملی چند می باشد که از مهمترین آنها می توان به این موارد اشاره کرد. تأثیرپذیری تیموریان از فرهنگ ایرانی، انتقال هنرمندان و فرهیختگان ایرانی و سایر بلاد توسط تیمور به سمرقند و نقش آفرینی آنها، مرکزیت یافتن هرات در عصر جانشینان تیمور و حمایت های بی شائبه آنها از ارباب فضیلت، ارتباط مکتب هنری هرات با سایر مکاتب هنری این دوره و تأثیرپذیری آن از ویژگی های هنر چینی در زمینه های گوناگون. این عوامل موجب چنان تحولی در هنر و معماری این دوره گردید که از آن به عنوان یک نوع رنسانس یاد شده و محصول مشترک تمام کسانی است که در قلمرو تیموریان می زیسته اند. میراث فرهنگی و هنری تیموریان افق های جدیدی را فراروی دولت های گوناگون از جمله دولت گورکانی هند، شیبانیان ماوراءالنهر، ترکان عثمانی و مخصوصاً صفویه گشود که آن را تداوم بخشیدند و به شهرتی جهانی رساندند. نوشتار حاضر، بر آن است تا با اتکاء بر منابع و مآخذ موجود، زمینه های پیدایش مکتب یادشده و نحوه انتقال آن به عصر صفوی و میزان تعاملات فرهنگی و هنری دو عصر تیموری و صفوی را بررسی نماید.
The creation of decorative arts and architecture in Timurid age was influenced by some factors the most important of them can be pointed as the following: a. the effect of Iranian culture on Timurid age, b. the transfer of Iranian artists and scientists of other places to Samarkand and their significant role, c. the centrality of Heart in the age of successors of Timor and their support from men of knowledge and art, d. the relation between school art of Heart with other art schools of this era and their accepting effect from the features of Chinese art in various fields. These factors led to such developments in art and architecture of this period that it was called as a renaissance and it is considered as a joint product of all those who have lives in the Timurid era. Cultural and artistic heritage of Timurid opened new horizons to various states including Gurkanid government of India, Shybanian Transoxania, Ottoman Turks, and especially the Safavid dynasty that continued it and brought it to an international fame. The present paper aimed to investigate the emergene of the above mentioned school and its transfer to the Safavid era and the amount of artistic and cultural interactions both in Timurid ank Safavid era on the basis of existing resources and references