بررسی علل فاصله بین نسلی و تعارض گفتمان دانشآموزان تهرانی با نظام ارزشی جامعه
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیالهه ایمانی 1 , علیرضا کلدی 2 , باقر ساروخانی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استاد گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: سبک زندگی, فاصله بین نسلی, ارزشهای خانوادگی,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف بررسی علل فاصله بین نسلی و تعارض گفتمان دانشآموزان با نظام ارزشی جامعه انجام شده است. روش تحقیق به صورت آمیخته است. جامعه آماری، دانشآموزان و والدین متوسطه دوم شهر تهران بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه بود. یافته ها نشان میدهد که بین متغیرهای جنسیت، پایه تحصیلی، قومیت، رشته تحصیلی، پایگاه اقتصادی/اجتماعی (22/0)، مصرف فرهنگی (31/0)، مصرف مادی (35/0)، اوقات فراغت (31/0)، میزان استفاده رسانه های جمعی داخلی (36/0)، میزان استفاده از شبکه های مجازی (41/0)، فضای آموزشی (32/0) و ارزشهای خانوادگی (45/0) رابطه مثبت و معنادار است. اما بین متغیرهای اعتقاد دینی (34/0-)، عواطف دینی (26/0-)، مناسک دینی (30/0-) رابطه منفی و معنادار است. بین متغیرهای پایه تحصیلی و رشته تحصیلی با فاصله بین نسلی رابطه معناداری مشاهده نشد تحلیل رگرسیونی دادهها نیز نشان می دهد که متغیرهای مستقل می توانند 423/0 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که دانش-آموزان در جهت هویتیابی و پیوند خود با ارزشهای جامعه با چالشها زیادی روبرو هستند لذا زمانی که نمی توانند با پاسخهای هویتی درخوری جهت تسکین اضطرابات درونی خود روبرو شوند، به تدریج از ارزشهای مسلط فاصله گرفته و با شکاف روبرو می شوند.
This research has been conducted with the aim of investigating the causes of the intergenerational gap and the conflict between students' discourse and the value system of society. The research method is mixed. The statistical population was students and parents of the second secondary school (high school) in Tehran. The sample size was determined based on Cochran's formula of 385 people. The tool for collecting data in the quantitative part was a questionnaire. The findings show that between the variables of gender, educational level, ethnicity, field of study, economic/social base (0.22), cultural consumption (0.31), material consumption (0.35), leisure time (0.31) ), the amount of use of internal mass media (0.36), the amount of use of virtual networks (0.41), educational space (0.32) and family values (0.45) have a positive and significant relationship. . However, there is a negative and significant relationship between the variables of religious belief (-0.34), religious emotions (-0.26), and religious rituals (-0.30). No significant relationship was observed between the variables of educational background and field of study with intergenerational distance. The regression analysis of the data also shows that the independent variables can explain 0.423 of the changes in the dependent variable. The results of this study show that students face many challenges in identifying and linking themselves with society's values; Therefore, when they cannot face the identity responses to relieve their inner turmoil, they gradually distance themselves from the dominant values and face a gap.
_||_