بررسی جامعهشناختی تفاوت زبان بین زنان و مردان
محورهای موضوعی : جامعه شناسی
1 - عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تبریز- ایران (نویسنده مسئول).
کلید واژه: تابو, نسبیت زبانی, جنسیتزدگی زبان, نظریه سلطه, نظریه اشغال, انتظارات نقش,
چکیده مقاله :
یافتههای این پژوهش با استناد به مطالعه اسنادی پژوهشهای حوزه زبانشناسی اجتماعی و جامعه - شناسی زبان و جنسیت، بیانگر آنست که در بسیاری از جوامع بین گفتار زنان و مردان تفاوتهایی وجود دارد و هم چنین معمولاً محتوا و ساختار زبانها در رابطه با دو جنس زن و مرد خنثی نبوده که از آن به سوگیری جنسیتی زبان یا جنسیتزدگی زبان تعبیر میشود. این تفاوتها ازسویی به لحن، طرزبیان و نحوة گزینش کلمات ازسوی دو جنس مربوط بوده و از سوی دیگر از ساختار و ادبیات درونی و ویژگی های ماهوی یک زبان نشأت میگیرد. دلایل این تفاوتها در جوامع گوناگون و در برهههای تاریخی مختلف، متفاوت میباشد. مثلاً در برخی از جوامع ناشی از واجها یا واژههای تابو شده برای زنان است. بعضاً ناشی از اشغال سرزمینی به وسیلة مهاجمان و ادغام زبان آن ها با زبان زنان بومی منطقه و بیشتر وقتها ناشی از ایفای نقشهای اجتماعی متفاوت و انتظارات نقش ویژه هر جنس میباشد و بنابر ادعای برخی نظریهپردازان ازجمله زبانشناسانی که گرایشات فمنیستی دارند؛ ناشی ازاقتدار و سلطه مردان نسبت به زنان در جوامع پدرسالار است. آثار این تفاوتهای زبانی بین زن و مرد نیز در این بررسی مورد بحث قرار گرفته است. این اثرات هم شامل بعد بازنمایانندگی زبان در عرصه زندگی اجتماعی است. یعنی زبان به عنوان آیینهای، ساختار ارزشی، گرایشی و عملکردی یک نظام اجتماعی را در برخورد با دو جنس زن و مرد منعکس میکند و هم شامل بعد تقویت کنندگی است یعنی تجلی تفاوتهای مذکور بین زن و مرد در زبان (بنابه دیدگاه مکتب نسبیتگرایی زبانی ساپیرـ ورف) باعث آشکارسازی، تصریح، تأکید و تقویت و عادیسازی هر چه بیشتر این تفاوتها و برتریهای بین دو جنس میگردد. در این پژوهش از تئوریهای نسبیت زبانی، نظریه تابو، نظریه اشغال، نظریه تفاوت نقشها و نظریه سلطه درتبیین علت این تفاوتهای زبانی و اثرات آن ها استفاده شده است. روش پژوهش مبتنی بر روش کیفی، ژرفانگرانه و مقایسهای بوده و برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی با مراجعه به یافتههای تحقیقی حوزه جامعهشناسی زبان و زبانشناسی اجتماعی استفاده شده است و جامعه آماری را زبانهای گوناگون دنیا تشکیل میدهد.
The present study based on documentary research of sociolinguistic and sociology of language and gender relations shows that, there are differences in the language used by males and females in societies. Furthermore, the content and structure of languages regarding male and female interlocutors is not neutral. There is gendered orientation and gendered use of language between male and female language-users. These differences are related to the tone, style, and diction of language-users (both genders) as well as the structure, internal cohesion and natural characteristics of a language. The reasons for these differences are different depending on different time eras and societies. For example, in some societies these differences are related to taboo words or expressions for the females. Also, some differences are dependent on the domination of one country by the enemy forces and assimilation of the native language of the females of that country by the dominant ones’ language. Moreover, most of the time the differences are related to different social functions performed by each gender as well as the gendered expectations of the society. Also, some feministic linguists who have gendered orientations believe that the difference in language use between males and females are related to the male domination situation of that society. Manifestations of these differences were discussed in the present study. These manifestations include aspects like language representation in the social life of the society, i.e. language echoes the value system and functional aspects of a social system in dealing with males and females and strengthening and foregrounding these gendered differences. According to the relativity of language proposed by Sapir and Whorf, it may result in exploitation, explication, emphasis, strengthening and commonality of these differences and superiorities between males and females. The present study uses the theoretical framework of the relativity of language proposed by Sapir and Whorf, the theory of taboo, the theory of domination, the theory of the differences in functions, and the theory of the domination in explanation or definition. The research methodology is of qualitative type with interpretive-comparative approach using documentary data with reference to sociology of language and sociolinguistics. The population comprises different languages of the world.
پاکنهاد جبروتی، م. (1381). فرادستی و فرودستی در زبان. تهران: گام نو. چاپ اول.
پیفرارو، گ. (1379). انسانشناسی فرهنگی، بعد فرهنگی تجارت جهانی. ترجمه: غ، ع، شاملو. تهران: انتشارات سمت. چاپ اول.
ترادگیل، پ. (1376). زبانشناسی اجتماعی. ترجمه: م، طباطبایی.تهران: نشر آگه. چاپ اول.
شیبلی هاید، ج. (1384). روانشناسی زنان. ترجمه: ا، خمسه. تهران: انتشارات ارجمند، نشر آگه. چاپ اول.
کوندراتف، ا. (1363). زبان و زبانشناسی. ترجمه: ع، صلحجو. تهران: مرکز انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی. چاپ اول.
لارنس ترسک، ر. (1380). مقدمات زبانشناسی. ترجمه: ف، اخلاقی. تهران: انتشارات نی. چاپ اول.
وارداف، ر. (1393). درآمدی بر جامعهشناسی زبان. ترجمه: ر، امینی. تهران: نشر بوی کاغذ. چاپ اول.
Haas, Mary. (1964). Men's and Women's Speech in Koasati. Language in culture and society, P.p: 228-233, Dell Hymes, Ed. New York: Harper & Row.
Hickerson, Nancy P. (1980). Linguistic Anthropology. New York: Holt, Rinehart & Winston.
http://www.JameJamdaily.net/shownews2.asp10/09/2004.
_||_