قدرت نرم و کنش نامتقارن در سیاست راهبردی ایران
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات سیاسی
1 - استادیار روابط بین الملل، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران.
2 - دکتری روابط بین الملل، پژوهشگر مطالعات راهبردی، تهران، ایران
کلید واژه: هویت, قدرت نرم, کنش نامتقارن, سیاست راهبردی ایران,
چکیده مقاله :
قدرت نرم یکی از اصلی ترین شاخص های سیاست خارجی و امنیتی ایران است. تجربه نشان داده است که نظامهای سیاسی انقلابی همواره از شاخص های قدرت نرم برای ارتقاء موقعیت منطقه ای و بین المللی خود بهره میگیرند. ایدئولوژی و هویت در زمره نشانه های اصلی قدرت نرم محسوب میشود. زمانی که ایدئولوژی در فضای کنش اجتماعی، منطقهای و بینالمللی قرار گیرد، به هویت تبدیل میشود.بنابراین، یکی از اصلی ترین ویژگیهای قدرت نرم ایران را می توان تولید هویت دانست.کاربرد قدرت نرم در سیاست خارجی ایران با شاخص های مربوط به صدور انقلاب با یکدیگر پیوند یافته است. کنش نامتقارن را می توان یکی از شاخص های اصلی رفتار بازیگران انقلابی در سیاست جهانی دانست.صدور انقلاب یکی از نشانه های کنش نامتقارن محسوب می شود.سازمان دهی و هدایت جبهه مقاومت محوریت اصلی کنش نامتقارن در سیاست راهبردی ایران خواهد بود.با توجه به چنین نشانه های می توان این پرسش را مطرح کرد که قدرت نرم و کنش نامتقارن در سیاست راهبردی ایران دارای چه ویژگی های بوده و در چه فرایندی تحقق می یابد.فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که قدرت نرم و کنش نامتقارن سیاست راهبردی ایران تابعه ای از ضرورت های هویت مقاومت در محیط منطقه ای خواهد بود.در تنظیم مقاله از رویکرد ساختار ،هویت باری بوزان استفاده می شود.
Soft power is one of the main indicators of Iran's foreign and security policies. Historical experience shows that revolutionary political systems always use the indicators of soft power to improve their regional and international position. Ideology and identity are among the main signs of soft power. When ideology is placed in the space of social, regional and international action, it turns into identity. Therefore, one of the main characteristics of Iran's soft power is production of identity. The use of soft power in Iran's foreign policy is laced with the indicators related to the export of the revolution. Asymmetric action can be considered as one of the main indicators of the behavior of revolutionary players in world politics. The export of revolution is considered as one of the signs of asymmetric action. Organization and leading of the Resistance Front will be the main pivot of asymmetric action in Iran’s strategic policy. Taking such signs into consideration, the question of this research is as follows: What are the features of soft power and asymmetric action in Iran’s strategic policy and in what process will it be materialized? The hypothesis of the present paper is: Soft power and asymmetric action in Iran’s strategic policy will be a dependent of the necessities of the identity of resistance in the regional environment. Barry Buzan’s structure, identity model has been used in this research.
_||_