Sociological Analysis of Deviant Behaviors of female Students in High School of Behshahr in 2012-2013
محورهای موضوعی :علی رحمانی فیروزجاه 1 , علی اصغر عباسی 2 , ربابه موسوی زاده 3
1 -
2 - babol branch
3 - babol branch
کلید واژه: attachment, religious beliefs, involvement, Deviant Behavior, Label, Companions,
چکیده مقاله :
Crime or deviance as a danger light shows the defects or deficiencies of society and usually has different causes and factors. This paper tries to answer this main question: What is deviant behavior? Which causes and factors generate student’s deviant behaviors? The main purpose of this study is to determine the effective social factors on female students' deviant behaviors. Hirsch’s social control theory, Sutherland’s social learning theory and Labeling theory used to achieve the hypotheses and results of this study. The method of research was surveying and the instrument for collecting data is questionnaire. Survey population is 3000 girl students in high school in Behshahr city. Sample was 300 people that obtained using cluster sampling in multiphase. For data analysis, statistical methods in descriptive and inferential levels were used (Spearman’s correlation coefficient, linear test, multivariate regression and path analysis). The results showed that the deviate acceptance (label), religious belief, association with deviant people, attachment, involvement and socio-economic status of parents as independent variables and students’ deviant behavior as dependent variable had considerable correlated. To sum up, the author could indicate the deviant behaviors among female students in Behshahr city were low. In overall, they could say that the existence of this rate of deviant behavior could be important and sensitive.
جرم یا انحراف چراغ خطری است که نشان از نقایص یا کمبودهای جامعه دارد و معمولاً دارای علل و عوامل مختلف است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال اصلی است: نوع رفتارهای انحرافی چیست؟ علل وعوامل به وجود آورنده ی رفتارهای انحرافی دانشآموزان کدام است؟ هدف کلی این پژوهش تعیین عوامل اجتماعی مؤثر بر رفتارهای انحرافی دانشآموزان میباشد. هدف فرعی تعیین نوع، شدت و عمق رفتارهای انحرافی می باشد. برای تحقق اهداف، فرضیهها از تلفیق سه دیدگاه نظری کنترل اجتماعی هیرشی، یادگیری اجتماعی ساترلند و برچسب استنتاج شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری تعداد 3000 دانشآموز دختر دوره متوسطه شهر بهشهر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر انتخاب شده است. روش نمونهگیری جهت دسترسی مرتبط به نمونههای آماری در این پژوهش شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای میباشد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی واستنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی چند متغیره وتحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین پذیرش انحراف (برچسب)، اعتقادات دینی، ارتباط با افراد منحرف، تعلقات اجتماعی، مشارکت و پایگاه اقتصادی و اجتماعی والدین به عنوان متغیرهای مستقل و رفتارهای انحرافی دانش آموزان به عنوان متغیر وابسته رابطه معنیداری وجود دارد. رفتارهای انحرافی نزدیکان (همنشیان) فرد، پذیرش انحراف(برچسب) به ترتیب بیشترین تأثیر را در بین متغیرهای مستقل بر رفتارهای انحرافی دانش آموزان داشتهاند. در یک جمعبندی میتوان گفت که میزان رفتارهای انحرافی دانش آموزان دختر شهر بهشهر در حد کم است. در مجموع میتوان گفت که وجود همین میزان رفتار انحرافی (با این توضیح که به نظر میرسد مقادیر واقعی رفتارهای انحرافی بیشتر از این باشد) میتواند مهم و حساس باشد.