A Relationship between Religious Attitudes and Social Competence in Parent-Child Emotional Metacognition
محورهای موضوعی :Malieh Firozsamadi 1 , Tahmores Aqajani 2 , Fatemeh Shaterian 3 , Behzad Shoghi 4 , Jamal Sadeqi 5
1 - MA at Educational Psychology
2 - Academic Member at Shahr Quds I.A.U
3 - from Saveh I.A.U
4 - from Saveh I.A.U
5 - Academic Member at Babol I.A.U
کلید واژه: Religious Attitude, social competence, Emotional Metacognition,
چکیده مقاله :
This study connected with the aim of relationship between attitudes and social competence in parent-child emotional metacognition. With Cochran formula and Multi-stage cluster random sampling method 250 students were selected as a sample size. Emotional metacognition questionnaires conducted on students and their parents to complete the religious attitudes and social competence. Statistical models of multiple regressions and SPSS software was analyzed for the data. Finding showed that 27.5% of the variance in emotional metacognition explained by linear relationship with religious attitudes and social competence. The competence was roughly 18.8% and the family religious attitudes was nearly 8.7%. The results showed that there is significant difference in male and female students in the relationship between religious attitudes and social competence in parent-child emotional metacognition, but for the female students, the religious attitudes in explaining their metacognition are more than estimated variable for male students, emotional metacognition was more than other observed variables.
طهمورث آقاجانی[1] فاطمه شاطریان[2] بهزاد شوقی[3] جمال صادقی5 چکیده: این پژوهش با هدف شناخت ارتباط میان نگرش مذهبی و شایستگی اجتماعی والد– فرزندی با فراشناخت هیجانی انجام شد. جامعهآماری پژوهش حاضر را کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان ساوه که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند، به تعداد 6120 نفر، تشکیل میداد که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای 250 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شد. پرسشنامههای فراشناخت هیجانی، روی دانشآموزان اجرا گردید و از والدین آنها نیز خواسته شد تا پرسشنامههای نگرشمذهبی و شایستگی اجتماعی را تکمیل نمایند. دادههای بدست آمده از پرسشنامهها با استفاده از مدل آماری رگرسیون چند متغیره و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها نشان داد که حدود 5/27 درصد واریانس متغیر فراشناخت هیجانی بوسیله رابطه خطی با متغیرهای شایستگی اجتماعی و نگرش مذهبی خانواده تبیین میشود که سهم شایستگی اجتماعی تقریباً 8/18درصد و سهم نگرش مذهبی خانواده تقریباً برابر با 7/8 درصد بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد رابطه بین شایستگیاجتماعی و نگرشمذهبی خانواده با فراشناخت در دانشآموزان دختر و پسر تفاوت دارد، بطوریکه در دانشآموزان دختر سهم نگرش مذهبی در تبیین فراشناخت آنها بیشتر از شایستگی اجتماعی برآورد شده است، و این درحالی است که در دانش آموزان پسر، فراشناخت هیجانی پیشبینیکننده قویتر نسبت به نگرش مذهبی میباشد.
کلید واژه: نگرش مذهبی، شایستگی اجتماعی والد، فرزندی، فراشناخت هیجانی. 1- مقدمه و بیان مسأله فراشناخت به عنوان هرگونه دانش یا فرآیند شناختی تعریف میشود که در ارزیابی، نظارت و کنترل شناخت، مشارکت دارد و به عنوان جنبههای عمومی شناخت، شامل همه اطلاعات شناختی و برخی زمینههای خاص فراشناختی است که با آشفتگی روانشناختی مرتبط هستند. همچنین اطلاعاتی که از نظارت فراشناختی استخراج میشوند، اغلب به عنوان احساسات ذهنی که میتواند بر رفتار تأثیرگذار باشند، تجربه میشوند. فراشناخت از عوامل تأثیرگذار بر پردازش اطلاعات است که کاربردهای مهمی در زمینههای صنعتی و سازمانی دارد(ولز، 2006). بعد هیجانی به انگیزشی اشاره میکند که فرد نسبت به مسائل شناختی خود دارد و بعد ذهنی و شناختی نیز به شناخت اطلاعات فرد و به عبارتی به دانش شناختی فرد بر میگردد. بطور کلی گاتمن[4] (1997) فرا هیجان را سازماندهی مجموعهای از افکار و احساسات والدین درباره هیجانات خود و فرزندانشان تعریف کرده اند(پارسایی، 1389). به عبارت دیگر دانش فراشناختی به باورها و نظریههای افراد در مورد شناخت و حالات هیجانیاشان (نظیر باورهای آنها در مورد معنای خاص از افکار و اثربخشی حافظه و...) اشاره دارد. یکی از مواردی که در حیطه فراشناخت قرار دارد فراشناخت هیجانی است. فراشناخت هیجانی معمولاً عقاید و باورهایی را که فرد در مورد پردازش شناختی خود، احساسات، هیجانات و... دارد مشخص میکند و منجر به انتخاب راهبردهای تفکر میشود (آنتونی، 2008). هرچه باور فرد به تواناییهای خود بیشتر باشد، بهتر میتواند موقعیتهای گوناگون را تحلیل کند که این تحلیل نقش سودمندی در فرایندهای فراشناختی دارد. به عبارتی این افراد هستند که باورهایشان را در زمینه تواناییهای خود شکل داده و بطور فعال آنها را مورد تجدید نظر قرار میدهند. بنابراین آنچه حائز اهمیت است، فرمول بندی پردازش شناخت درونی و قوانین و مکانیسمهایی است که موجب میشود تا افراد به تعبییر و تفسیر باورهای خود بپردازند (بیابانگرد،1387). باور افراد در زمینه توانایی خود موجب استفاده بیشتر دانش فراشناختی و توانمندی تشخیصی در انتخاب بهترین راههای مراقبتی و درمانی میگردد(موسز و دیگران، 2007). مارک آنتونی[5](2010)، در پژوهشی رابطه بین فراشناخت، دقت و اضطراب را مورد بررسی قرار داد. یافتهها نشان داد که سه بعد فراشناخت (عقاید منفی راجع به افکار غیر کنترل، اعتمادشناختی، کنترل فکر) بطور مثبت با اضطراب ارتباط دارد و هر یک بطور مستقل اضطراب را پیشبینی میکنند. بطورکلی مشخص شد که نوع فراشناخت از جهت مثبت یا منفی بودن میتواند در بروز اضطراب سهیم باشد. همچنین تحقیقات نشان میدهد بین عوامل فراشناخت و اضطراب، فشار روانی و افسردگی رابطه وجود دارد(اسپادا و دیگران، 2011). لیهای[6](2006)، نیز در بررسی ارتباط بین دیدگاه فراهیجانی والدین و روشهای کنترل و برخورد با محیط اجتماعی دریافت افرادی که دیدگاه منفی در مورد هیجانات داشتند، دارای مشکلات بیشتری در برخورد با مسائل زندگی خود بودند و از روشهای خطرآفرین بیشتری برای کنترل محیط خویش استفاده میکردند. وی بیان میدارد یکی از کانونهای اثرگذار بر شکلگیری مناسب فراشناخت هیجانی محیط خانواده است. همچنین حمایت والدین از فرزندان و پذیرش فرزندان توسط والدین(که ادراکات محیطی را میسازد) در توسعه و تقویت باورهای انگیزشی و فراشناختی کودکان تأثیر گذار است. کاتز[7] (2011)، معتقد است که دیدگاه فراهیجانی به عنوان یک متغیر محافظت کننده از کودکان، در برابر اثرات زیانبار موقعیتهای غیرقابل تحمل(از جمله موقعیتهای اضطراب آفرین) وارد عمل میشود و منجر به روابط بهتری بین همسالان میگردد. بهرامی و رضوان(1388)، نیز در زمینه تأثیر جنسیت و فراشناخت هیجانی و تأثیر تعلیم و تربیت والدین در این زمینه به این نتیجه رسیدند که تفاوت معناداری در میزان فراشناخت هیجانی در دو جنس وجود ندارد. شایستگی اجتماعی، بیانگر توانایی فرد در سازمان دادن منابع فردی محیطی و حفظ آنها است (سیمرد- کلیک من[8]،2007، نقل از بنی اسدی و باقری،1390). عقاید و نگرشهای افراد تحت تأثیر فرهنگ و تربیت خانواده شکل میگیرد و افرادی که تحت عقاید قوی تربیت میشوند در اجتماع نیز مؤثر و مفیدتر عمل میکنند. در مدل شایستگی اجتماعی مؤثر که توسط هالبرست دنهام و دانسمور[9] (2001)، ارایه شد، ارسال مؤثر پیام، دریافت مؤثر پیام و تجربه کردن را سه عنصر مهم شایستگی اجتماعی مؤثر معرفی کردهاند. از این رو دانش ارتباط غیرکلامی به فرد کمک میکند تا در ارسال، دریافت، خواندن و تفسیر پیامهای غیرکلامی بطور مؤثر عمل کند و نقش مهمی در ایجاد صمیمیت و اعتماد در برقراری تفاهم و درک متقابل و سازگاری اجتماعی داشته باشد. بطورکلی تفسیر و فهم رفتارهای غیرکلامی دیگران، هم تسهیل کننده درک حالات عاطفی دیگران است و هم در تعاملات اجتماعی موثر است. افرادی که سطح بالایی از شایستگی اجتماعی دارند، در رمزگذاری و رمزخوانی علایم غیر کلامی، مهارت بهتری دارند(چایو، 2010). کریستنسن و همکاران[10](1980) عقیده دارند که حساسیت به پیامهای غیر کلامی، عنصر مهمی از شایستگی اجتماعی است(بنی اسدی و باقری،1390). کارین نیت زل و دوپکینس[11](2009)، در پژوهشی پیرامون ارتباط نوع رفتار والدین در حل مشکلات فرزندان دریافتند مادرانی که تحصیلات بالاتری دارند اطلاعات فراشناختی بیشتری ایجاد میکنند و مادرانی که کودکانشان را افرادی مشکلدار میپندارند و خود نیز بدلیل تجربه کم برنامهای برای حل مشکلات فرزندان نداشتند کودکان و تلاش فعالانهشان را در حل مشکلات کمتر تشویق میکردند. درحالیکه مادران با تحصیلات بالا نه تنها در حل مشکلات فرزندان نقش کمکی داشتند بلکه تلاش کودکان در حل مشکلاتشان را نیز مورد تشویق قرار میدادند. بنابراین ایجاد روابط مناسب خانوادگی با شکل گیری فراشناخت هیجانی بهنجار رابطه مستقیم داشته و یکی از بازتابهای شکل گیری این بعد بهنجار شناختی در شایستگی اجتماعی فرزندان و والدین می باشد. بنی اسدی و باقری(1390)، در تحقیقی تحت عنوان دانش ارتباط غیرکلامی و شایستگی اجتماعی به این نتیجه رسیدند که بین دانش ارتباط غیر کلامی با شایستگی اجتماعی، ارتباط مستقیم و معنیداری وجود دارد. همچنین سازه فراشناخت هیجانی و تأکید آن بر نقش تفکرات و احساسات والدین درباره هیجانات، در فرآیند فرزند پروری مورد استقبال محققان قرار گرفته است. باکو[12](2009) در پژوهش خود دریافت مادرانی که در بعد آگاهی(پذیرش) در سطح بالایی بودند، دارای فرزندانی هستند که نمره بالاتری در هوش عاطفی به دست آورده و همچنین شایستگی اجتماعی بهتری را نشان دادند. همچنین وی بیان میدارد که وجود دانش فراشناختی مناسب، منجر به افزایش اعتماد به نفس فرد و یادگیری بهتر او میشود. علاوه بر شایستگی اجتماعی، نوع نگرش مذهبی فرزندان هم از کانون خانواده و نحوه نگرش والدین نشأت میگیرد. والدین در تقویت نگرش مذهبی فرزندان نقش بسزایی دارند. مذهب برای افراد در مواجهه با مشکلات، منبعی حمایتی است و باورها و فعالیتهای مذهبی به عنوان روشی تعریف شده است که منابع مذهبی مانند دعا و نیایش، توکل و توسل به خداوند را برای مقابله به کار میبرد. همچنین رفتارهای مذهبی مانند نماز خواندن، صداقت، اعتقاد به خداوند، مطالعه کتابهای مذهبی از طریق ایجاد امید و تشویق در جهت ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به شرایط موجود و بیرونکشیدن فرد از یک بحران مأیوس کننده که بر آنها تسلط چندانی هم ندارد، یک نوع آرامش درونی ایجاد میکند(یاوری، 1385). منظور از نگرش مذهبی، نگرش نظامداری از باورها و اعمال نسبت به امور مقدس است. ایستاری است که معطوف به امر مقدس در دو بعد آشنایی و دین باوری میشود، نگرش به امور ماورائی است که احراز و تقویت آن یگانگی، ثبات، استمرار و پایداری فرد در جامعه را موجب میشود(همان منبع). در پژوهشی که در خصوص رابطه میان ذکر و دعا با میزان اضطراب دانشجویان انجام شد، نتایج نشان داد بین نگرش مثبت به دعا و نیایش فردی با میزان اضطراب دانشجویان رابطه معکوس وجود دارد و ذکر خدا به عنوان نیرویی برای مقابله با استرس شناخته شده است(شریفی، 1388). نگرشها و باورهای مذهبی هر فرد ریشه در باورهای خانواده دارد. افرادی که باورهای مذهبی قوی دارند در برخوردهای اجتماعی نیز قوی عمل میکنند و شایستگیهای بالاتری از خود نشان میدهند. شایستگیهای اجتماعی فرزندان با یک بعد قوی ارتباط دارد و آن هم نگرشها و باورهای مذهبی است که از عمق خانواده بر میخیزد. مذهب به عنوان مجموعهای از اعتقادات، بایدها و نبایدها و نیز ارزشهای اختصاصی و تعمیم یافته، از مؤثرترین تکیهگاههای روانی به شمار میرود که قادر است معنای زندگی را در لحظه لحظههای عمر فراهم کند و در شرایط خاص نیز با فراهم سازی تکیه گاههای تبیینی، فرد را از تعلیق و بیمعنایی نجات دهد ( ایگال و دیگران، 2009). آرگیل[13](2009)، در پژوهش خود دریافت که ابعاد متفاوت نگرش مذهبی پیش بینی کننده معناداری برای مقیاسهای سازگاری و شایستگی اجتماعی دانشجویان بود. فرارو، وکلی و مور[14](2006) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین نگرش مذهبی زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود دارد، بطوریکه نگرش مذهبی زنان بیشتر از مردان است. همچنین سامانی و لطیفیان(1387)، مشاهده کردند که سطح تحصیلات والدین بر سطح اعتقادات مذهبی دانشجویان تأثیر دارد بطوری که فرزندان طبقات با تحصیلات متوسط بیشترین اعتقادات مذهبی را از خود نشان میدهند. از سوی دیگر هرچه تحصیلات مادران افزایش مییافت، سطح اعتقادات مذهبی فرزندان آنها کاهش مییافت. همچنین، تحصیلات والدین بر نوع نگرش فرزندان در خصوص جمعگرایی یا فرد گرایی و خودکنترلی هیجانی آنها مؤثر بود. با توجه به آنچه که گفته شد در این پژوهش سعی بر این داریم که به شناسایی رابطه میان سه متغیر نگرشهای مذهبی والدین، شایستگیهای اجتماعی والد- فرزندی، فراشناخت هیجانی بپردازیم. در پژوهشهای قبل این سه متغیر با هم مورد بررسی قرار نگرفتهاند و ما در این مقاله سعی در بررسی رابطه همزمان این سه متغیر داریم، که سؤالات این تحقیق در راستای بررسی هدف پژوهش، شامل موارد زیر می باشد: 1- آیا بین نگرش مذهبی والدین وشایستگی اجتماعی والد- فرزندی با فراشناخت هیجانی در دانشآموزان دختر دوره متوسطه رابطه وجود دارد؟ 2- آیا بین نگرش مذهبی والدین و شایستگی اجتماعی والد- فرزندی با فراشناخت هیجانی در دانشآموزان پسر دوره متوسطه رابطه وجود دارد؟ 3-آیارابطه شایستگی اجتماعی والد- فرزندی و نگرش مذهبی خانواده با فراشناخت هیجانی در دانشآموزان دختر و پسر متفاوت است؟
2- روششناسی پژوهش پژوهش حاضر برمبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر روش به دست آوردن دادهها از نوع توصیفی- همبستگی میباشد بطوریکه برای بررسی سؤالات تحقیق و تحقق یافتهها، از نظرسنجی با افراد درگیر مسأله (دانشآموزان و والدین آنها) استفاده شد. همچنین بر مبنای نوع دادههای گردآوری شده از نوع کمی میباشد که در این راستا پرسشنامههایی برای دریافت نظرات دانشآموزان و والدین آنها در دبیرستانهای شهرستان ساوه توزیع شد و نتایج درج گردید.
2-1- جامعه، روش نمونهگیری و حجم نمونه جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسط شهرستان ساوه است که در سال تحصیلی 91-1390 به تعداد 6120 نفر مشغول به تحصیل میباشند. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران به تعداد 250 نفر بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. بدین صورت که در مرحله نخست از کل مدارس دبیرستانی شهرستان ساوه، سه دبیرستان دخترانه و سه دبیرستان پسرانه به طور تصادفی انتخاب گردیده، سپس از هر مدرسه 1 کلاس به صورت تصادف انتخاب شد. در نهایت 115 نفر از دانش آموزان دختر و 135 نفر از دانشآموزان پسر انتخاب شدند.
2-2- ابزار گردآوری دادهها پژوهش حاضر شامل سه پرسشنامه میباشد؛ پرسشنامه اول حاوی سؤالات مربوط به شایستگی اجتماعی است که از پرسشنامه استاندارد ایبری، مونتی مایور و فلان نری (1993) ترجمه کرمی و درودی(1386) استفاده شد. این بخش دارای 20 گویه(سؤال) میباشد که شایستگی اجتماعی بین فرزندان و والدین آنها در خانه را اندازهگیری میکند. والدین یک پرسشنامه درست و نادرست و فرزندان یک پرسشنامه تطبیقی را تکمیل میکنند. همسانی درونی 92/0 تا 93/0 برای پدران و مادران بدست آمده است. همچنین اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که ضریب مربوطه برابر با 86/0 بدست آمد. پرسشنامه دوم مربوط به فراشناخت هیجانی(MCQ) است که از پرسشنامه استاندارد ولز و کارترایت[15] (2004) استفاده شد. این بخش دارای 30 سؤال(گویه) میباشد که حیطههای فراشناختی را در پنج مقیاس جداگانه به شرح زیر مورد سنجش قرار میدهد: 1)باورهای مثبت دربارهی نگرانی (مانند نگرانی به من کمک میکند تا با مسائل مقابله کنم) 2)باورهای منفی دربارهی نگرانی که با کنترل ناپذیری و خطر مرتبط هستند (مانند وقتی نگرانیم شروع میشود، نمیتوانم جلوی آن را بگیرم). 3) اطمینان شناختی ضعیف (مانند ناتوانی در کنترل افکارم نشانه ضعف مناست) 4) خودآگاهی شناختی (مانند به نحوه کارکردن ذهنم توجه زیادی دارم) 5) باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار طبق نمره گذاری مربوط به این پرسشنامه، نمرهی بالا در فراشناخت نشان دهنده اضطراب بالا میباشد. در پژوهش حاضر نیز اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 73/0 برآورد شد. پرسشنامه سوم نیز حاوی نگرش مذهبی است که از پرسشنامه براهنی(1383) برای این کار استفاده شد. این پرسشنامه دارای 30 سؤال است که میزان نگرش مذهبی دانش آموزان را ارزیابی میکند و بر اساس مقیاس لیکرت نمره گذاری میشود. جهت بررسی اعتبار پرسشنامه نگرش مذهبی از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که این ضریب برابر با 9/0 برآورد شد. همچنین لازم به ذکر است که جهت بررسی روایی پرسشنامهها از روایی صوری استفاده شد که بدین منظور پرسشنامهها به تأیید متخصصین این حوزه رسید و قبل از اجرا تغییرات لازم داده شد. در این پژوهش دادههای جمعآوری شده از پرسشنامهها با استفاده از دو روش توصیف و تحلیل داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. در بخش نخست(توصیفی)از شاخصهای مرکزی و پراکندگی و نمودارها استفاده شد و در بخش دوم به منظور آزمون سؤالهای پژوهش از مدل آماری رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
3- یافتههای پژوهش لازم به ذکر است که نرمالبودن متغیرهای این پژوهش توسط نمودارهای هیستوگرام مورد بررسی قرار گرفت و شواهد نشان داد که این نمونهها از یک توزیع نرمال تبعیت میکنند. در ادامه ابتدا به بررسی ارتباط میان هر سه متغیر نگرش مذهبی والدین، شایستگی اجتماعی والد- فرزندی و فراشناخت هیجانی میپردازیم و سپس سؤالات پژوهش را بررسی مینماییم.
3-1- آزمون سؤالات پژوهش در این بخش از مقاله با توجه به ماهیت متغیرها، سؤالهای پژوهش با استفاده از رگرسیون چندگانه مورد آزمون قرار میگیرد. سؤال 1.:آیا بین نگرش مذهبی والدین وشایستگی اجتماعی والد- فرزندی با فراشناخت هیجانی در دانش آموزان دختر دوره متوسطه رابطه وجود دارد؟ بر اساس اطلاعات جدول 1، نگرش مذهبی خانواده تقریباً 3/16 درصد از تغییرات مربوط به فراشناخت هیجانی دانشآموزان دختر را توجیه میکند (163/0=2R). این رقم در خصوص شایستگی اجتماعی تقریباً به 1/3 درصد کاهش یافته است. همچنین محاسبات مربط به آمارهی F نشان داد که مجذور همبستگی چند گانه درسطح 01/0 معنادار است (01/0p=؛ 103و 2df= ،4/12F=).
جدول 1. آمار توصیفی مدل با استفاده از روش گام به گام(سوال 2)
همچنین با توجه به اطلاعات جدول 2 میتوان معادله رگرسیون بر اساس ضرایب استاندارد را به شرح زیر نوشت : (شایستگی اجتماعی)181/0- (نگرش مذهبی خانواده) 364/0- = (Y)فراشناخت فراهیجانی پیش بینی شده بر پایه مدل رگرسیون بالا میتوان گفت: با افزایش یک انحراف استاندارد در «نگرش مذهبی» و «شایستگی اجتماعی» به ترتیب به میزان 364/0 و 181/0 انحراف استاتدارد از «فراشناخت هیجانی» دانش آموزان دختر دوره متوسطه کاسته میشود. جدول 2. ضرایب هر یک از متغیرها در مدل اندازهگیری (2)
سؤال 2. آیا بین نگرش مذهبی والدین وشایستگی اجتماعی والد- فرزندی با فراشناخت هیجانی در دانشآموزان پسر دوره متوسطه رابطه وجود دارد؟ چنانکه در جدول 3 ملاحظه میشود، متغیر شایستگی اجتماعی به تنهایی تقریباً 2/23 درصد از تغییرات مربوط به فراشناخت هیجانی دانشآموزان پسر را تبیین میکند (232/0=2R). تقریباً 4/6 درصد از واریانس فراشناخت هیجانی دانش آموزان پسر، وابسته به نگرش مذهبی خانواده میباشد. همچنین محاسبات مرتبط به آماره-ی F نشان داد که مجذور همبستگی چندگانه درسطح 01/0 معنادار است (01/0p= ؛94 و1 df= ،3/26=F). جدول 3. آمار توصیفی مدل با استفاده از روش گام به گام(سوال فرعی2)
بر اساس داده های موجود در جدول4، میتوان معادله رگرسیون را به شرح زیر نوشت : (نگرش مذهبی خانواده)257/0- (شایستگی اجتماعی) 436/0- = (Y)فراشناخت فراهیجانی پیش بینی شده یعنی با افزایش یک انحراف استاندارد در شایستگی اجتماعی و نگرش مذهبی خانواده، به ترتیب به میزان 436/0 و 257/0 انحراف استاندارد از فراشناخت هیجانی دانشآموزان پسر دوره متوسطه کاسته میشود. جدول 4. ضرایب هر یک از متغیرها در مدل اندازه گیری(سؤال 3)
سؤال 3: آیا رابطه شایستگی اجتماعی والد – فرزندی و نگرش مذهبی خانواده با فراشناخت هیجانی در دانش اموزان دختر و پسر متفاوت است؟ سؤال 3 پژوهش نیز با استفاده از رگرسیون چند متغیره پاسخ داده شد که خلاصه محاسبات مربوط به آن در جدول 5 نشان داده شده است:
جدول 5. ضرایب متغیرها ی وارد شده در مدل اندازه گیری
چنانکه در جدول 5 ملاحظه میشود، میزان R2 و Beta مشاهده شده هر دو متغیر در سطح 01/0 معنی دار است. بنابراین میتوان سؤال صفر را در سطح 01/0 رد کرده و با 99 درصد اطمینان گفت رابطه بین شایستگی اجتماعی و نگرش مذهبی خانواده با فراشناخت هیجانی در دانش اموزان دختر و پسر تفاوت معنیداری وجود دارد.
4- بحث و نتیجه گیری پیشرفتهای شگرف در فناوری و سرعت تغییر در دنیایی که در آن زندگی میکنیم انسان را بر آن میدارد که توجه بیشتری به نظام آموزشی و تعلیم و تربیت خانواده نماید و شرایطی را فراهم کند تا فرزندان بتوانند حداکثر توانایی بالقوه خود را پرورش دهند و در جهت رسیدن به شایستگیهای اجتماعی که برای آنها طراحی شده، تلاش نموده و موفق شوند. شایستگی اجتماعی بین والد – فرزندی در فرآیند رشد متحول میشود. رفتارهای اجتماعی بزرگسالان از فرایندهای اجتماعی شدن دوره کودکی ریشه میگیرد. بنابراین نوع روابط فرزندان با والدینشان در محیط خانه و در جمع خانوادگی تأثیر مستقیمی در روابط خارج از محیط خانه آنها دارد. سازگاری و روابط متقابل صحیح در کانون خانه، به تبع به شایستگیهای اجتماعی بالا منجر میشود. افرادی که در بیان انگیزهها، احساسات، هیجانات، عقاید و نگرشهایشان در خانواده موفقتر عمل میکنند میتوانند تأثیر مطلوبتری بر دیگران در محیط اجتماعی بگذارند و ارتباط سازندهای با دیگران داشته باشند(ابوالقاسمی و همکاران،1390). یکی از موضوعات مهمی که متأثر از هر دو عامل محیط اجتماعی و خانواده بر فرزندان است، مسأله نگرش های مذهبی و فراشناخت هیجانی است که تحت تأثیر خانواده و والدین صورت میگیرد. یعنی هرچه نگرش مذهبی و شایستگی اجتماعی را در افراد تقویت کنیم بعد فراشناخت هیجانی که در این پژوهش اشاره به نگرانی و اضطراب دارد را میتوانیم کاهش دهید. از طرفی شیوه تربیتی اقتدارمنش موجب پیشرفت شایستگی اجتماعی و مهارت در برقراری روابط اجتماعی فرزندان میشود(هنریکسون، 2006). 4-1- تفسیر یافتههای پژوهش توصیف نتایج نشان داد، میزان فراشناخت هیجانی دانش آموزان پسر(46/81) ، بالاتر از دانش آموزان دختر(75/76) بود. به عبارت دیگر میزان هیجانات اضطرابی دانشآموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر میباشد. همچنین نتایج نشان داد میانگین شایستگی اجتماعی در دانش آموزان دختر(14/12)، بیشتر از دانش آموزان پسر(12/9) برآورد شده است. یعنی رفتارهای مشاجره آمیز بین والدین و فرزندان دختر، کمتر از فرزندان پسر میباشد. از طرفی نگرش مذهبی درخانواده دانش آموزان دختر(07/84) اندکی بالاتر از خانواده دانشآموزان پسر (80) به دست آمد. البته شایان ذکر است که در این پژوهش 7/54 درصد از افراد گروه نمونه را دانش آموزان پسر تشکیل میدادند و این رقم در مورد دانش آموزان دختر 3/45 درصد بود. در تبیین این فرضیات میتوان بیان کرد که: شایستگی اجتماعی در برگیرنده عواملی چون خود – آگاهی، آگاهی اجتماعی، مدیریت خود، مهارتهای ارتباطی و مسؤولیت تصمیم گیری است. هسته مرکزی شایستگی اجتماعی مهارتهای ارتباطی است زیرا از طریق مهارت ارتباطی مؤلفههای دیگر آن کسب میشود. کانون خانواده یکی از نهادهای اصلی آموزش و شکل دهی مهارتهای ارتباطی مؤثر میباشد. بنابراین اگر خانواده بعد معنویت را در این روابط بین افراد تقویت کند به نسبه بر روی شایستگی تأثیر گذاشته است چرا که هرچه نگرش مذهبی قوی باشد فرد شایستگی اجتماعی بالاتری کسب خواهد کرد. از طرفی داشتن شایستگی اجتماعی در سطح نرمال و یا بالا میتواند نحوه مقابله با شرایط ناخوشایند را به طور مؤثر در فرد تقویت کند. شایستگی اجتماعی بالا باعث کاهش فراشناخت هیجانی (اضطراب ) خواهد شد. در زمینه تعامل اجتماعی، رفتارهای کلامی و غیر کلامی نقش مؤثری دارند. رفتارهای غیرکلامی از جمله حالات چهره، کیفیت صدا، سرعت کلام، هیجانات مختلف و .... به طور کلی آگاهی از رفتارهای غیرکلامی و هیجانات نقش مهمی در ایجاد ظرفیتهای شایستگی اجتماعی و توانمندی فرد ایفا میکند و در خلال تعامل اجتماعی است که فرد، شایستگیهای خود را نشان میدهد. پس دانش ارتباط غیر کلامی فرد را توانا میسازد تا انتظارات، افکار، احساسات، هیجانات دیگران را درک کنداز طرفی نارسایی در رفتارهای غیر کلامی منجر به برداشت و تفسیر نادرست میشود و فرد را به سمت پرخاشگری ، اضظراب و افسردگی میکشاند که این خود به نوعی روی مؤلفهی مدیریت خود در شایستگی اجتماعی تأثیر منفی میگذارد به گونهای که فرد، نتواند عواطف خود را تنظیم و رفتارهای تکانهای خود را کنترل کرده و عواطف خود را به شیوهی مناسب و اجتماع پسند ابراز کند. بنابراین داشتن شایستگی اجتماعی بالا خود میتواند انواع فراشناخت های هیجانی منفی از قبیل اضطرب را کاهش دهد. این نتایج با یافتههای یاوری(1385)؛ ایگل و همکاران[16](2009)؛ آرگیل[17](2009) و گورمن[18](2005) ترجمه نریمانی و دگرماندروق(1387)، همخوانی دارد. از طرفی بیرامی(1386) نشان داد که مذهبی بودن با کاهش تمایلات خودکشی، رضایتمندی از زندگی ، برخوردها و روابط اجتماعی و ... همخوانی دارد. همچنین هنریکسون و هاکر[19](2006)، اظهار میدارد که شیوه تربیتی اقتدارمنش موجب پیشرفت شایستگی اجتماعی و مهارت در برقراری روابط اجتماعی فرزندان می شود. همچنین یافتهها نشان داد که اگرچه هر دو متغیر شایستگی اجتماعی و نگرش مذهبی خانواده در کاهش اضطراب دانشآموزان موثر است، اما در دانشآموزان دختر نقش نگرش مذهبی خانواده بیشتر از شایستگی اجتماعی بود. در حالیکه در دانشآموزان پسر نقش شایستگی اجتماعی در کاهش اضطراب، بیشتر از نگرش مذهبی خانواده بود. نتایج این پژوهش با یافته لوونتال و همکاران[20](2007) همخوانی دارد.
4-2- پیشنهاد بر اساس نتایج پژوهش 1- با توجه به اینکه رفتارهای غیرکلامی از اصول ایجاد و تقویت شایستگی اجتماعی است استفاده صحیح و مناسب از رفتارهای غیرکلامی با توجه به موقعیتهای گوناگون به افراد آموزش داده شود. 2- به دلیل اهمیت شایستگی اجتماعی در کاهش فراشناخت هیجان، راههای شکل گیری و تقویت این متغیر آموزش داده شود. 3- نحوه مقابله با موقعیتهای پراسترس زندگی در مقاطع گونانگون بصورت آزمایشی آموزش داده شود. برای تحقیقات آتی پیشنهاد میشود راههای بهبود شایستگی اجتماعی به دلیل نقش و اهمیت آن در ابعاد مختلف زندگی در پژوهشی آزمایشی به تصویر کشیده شود. فهرست منابع 1. ابوالقاسمی، عباس، جمالویی، حسن رضایی، نرمیانی، محمد و زاهد بابلان، عادل، (1390)، مقایسه شایستگی اجتماعی و مؤلفههای آن در دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری و دانشآموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، متوسط و بالا، مجله ناتوانیهای یادگیری، دورهی 1، شمارهی 1/23- 6. 2. بنیاسدی، حسن و باقری، مسعود، (1390)، دانش ارتباط غیر کلامی و شایستگی اجتماعی، مقاله اندیشه و رفتار، دورهی پنجم، شمارهی 20، صص 24-36. 3. بهرامی، فاطمه و رضوان، شیوا، (1388)، رابطه افکار اضطرابی با باورهای فراشناختی در دانشآموزان دبیرستانی مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مجله روانپزشکی و روان شناسی بالینی ایران، سال سیزدهم: شماره 3 ، صص 249- 255. 4. بیابانگرد، الف، (1387)، تحلیلی بر فراشناخت و شناخت درمانی، تازههای علوم شناختی، سال چهارم، شماره 4، صص 13-25. 5. بیرامی، منصور، (1386)، مقایسه سلامت عمومی و خودکارآمدی دانشجویان دارای عقاید مذهبی بالا با دانشجویان دارای عقاید مذهبی پایین. پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز . 6. پارسایی، عیناله، (1389). رابطه سبکهای فراهیجانی والدین با خودکارآمدی و هوش عاطفی دانش آموزان دوره متوسطه، مجله علمی پژوهشی علوم رفتاری، 6(3)، صص 17-29. 7. سامانی، سیامک و لطیفیان، مرتضی، (1387)، بررسی تأثیر اعتقاد به ارزشهای مذهبی و جمعگرایی بر خودکنترلی هیجانی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران. 8. شریفی، طیبه، (1388)، بررسی رابطه نگرش دینی با سلامت عمومی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و شکیبایی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز، پایان نامه کارشناسی ارشد گرایش روان شناسی عمومی. دانشگاه اهواز. 9. گورمن، جین. چنگ، (1387)، اختلالات هیجانی و ناتوانیهای یادگیری در کلاسهای ابتدایی، ترجمه : محمد نرمانی و ناصر دگر ماندروق، چاپ اول، اردبیل: انتشارات نیک آزمون،(تاریخ انتشار به زبان اصلی2005). 10. یاوری، فاطمه، (1385)، تأثیر فیلمهای معناگرا با توجه به شاخصهای شخصیتی بر نگرش مذهبی و احساس معنابخشبودن زندگی در دانشجویان کارشناسی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران.
11. Antonietti, A.; Colombo, B. & Lozotsev Y.(2008). Undergraduates’ meta cognitive knowledge about the psychological effects of different kinds of computer supported instructional tools. Computer Human Behavior, 24(5), Pp: 72-98.
12. Argyl, M. (2009). Psychology and Religion, an Introduction, (first edition). San Francisco: Jossey-Bass.
13. Bacow, T; Pincus, DB.; Ehrenrieiche, J. & Brody, L.(2009). The meta cognitions questionnaire for children: Development and validation in a clinical sample of children and adolescents with anxiety disorders. Journal of Anxiety Disorders, 23(6), Pp: 727–736.
14. CarinNeitzel, A. and Dopkins,S.(2009). Parenting behaviour during child problem solving: The roles of child temperament, mother education and personality, and the problem-solving context. International Journal of Behavioral Development,28 (2),Pp:166–179.
15. Chau-kiu,C. & Tak-yan, L. (2010). Improving social competence through character education. Department of Applied Social Studies, City University of Hong Kong. Journal of Evaluation and Program Planning, 33 (4), Pp:255–263.
16. Egall, E.; Kroll, J.; Carry, K.; Johnson, M & Erickson, P. (2009). personality scale and religiosity in a US outpatient sample. Personality and Individual Difference Journal, 37(4), Pp: 1023- 1031.
17. Ferraro, K. F & Kelly-Moor, J.A. (2008). Religious consolation among men and women: Do health problem spur seeking?. Journal of Scientific Study in Religion, 39(2),Pp:220-234.
18. Henricson, C and Rocker, D.(2006). Support for the parents of Adolescents: a review. Journal of Adolescence,23(3),Pp:763-783.
19. Henricson, C. and Rocker,D.(2006). Support for the parents of Adolescents: a review. Journal of Adolescence,23(3), Pp:763- 783.
20. Katz, L. F.(2011). Parental meta-emotion philosophy in families with conduct-problem children: link with peer relations. Journal of abnormal child psychology,32(4), Pp:385-399.
21. Loewenthal, K. M; Macleod, A. K & Cinnirella, M. (2007). Are women more religious than men? Gender differences in religious activity among different religious group in the UK. Personality and Individual Differences, 32(4),Pp:133-139. 22. Marcantonio, M; Spada,G. and Adrian Wells. (2010). The Relationship among Meta cognitions, Attention Control, and State Anxiety. School of Human and |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Life Sciences, Roe Hampton University, Whitelands College, London: United Nation. |