سلسله مراتب علمای شیعه و کارکرد آن ها از اواخر صفویه تا پایان زندیه با نگاهی به علمای شیراز
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخسیده صفیه مرتضوی 1 , شکوه السادات اعرابی هاشمی 2 , فیض الله بوشاسب گوشه 3
1 - دانشجوی دکتری تاریخ ،گروه تاریخ، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
2 - استادیارگروه تاریخ دانشکده علوم انسانی واحد نجف آباد دانشگاه آزاد اسلامی،نجف آباد،ایران
3 - گروه تاریخ، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
کلید واژه: شیعه, صفویه, افشاریه, زندیه, کلیدواژه ها:علما,
چکیده مقاله :
با توجه به جایگاه و نقش مذهب شیعه در دوره صفویان بررسی و روابط سلاطین صفوی با عالمان دینی، علما در مناصب مختلفی گمارده می شدند ،این مناصب گاه ریشه در ساختار دیوانی ایرانی داشتند و گاه ابداع صفویان و یا الگوبرداری از مناصب حکومتی عثمانیان بودند .از این مناصب می توان به صدارت،ملاباشی، شیخ الااسلام، قاضی، قاضی عسگر ، امام جمعه و... اشاره نمود .قدرت این مناصب در ورود به امور حکومتی تا حد زیادی به ضعف و قدرت سلاطین صفوی و نوع نگاه آنها به دین و مذهب داشت ، به نحوی که در اواخر صفویه قدرت علما درمناصب سیاسی و حکومتی افزایش یافت.در دوره افشاریه وجود بعضی شاخصها؛ نظیر محدود شدن کارکردهای مذهبی و اجتماعی علما و حضور کمرنگ آنها در عرصه سیاسی، محدود شدن منابع مالی وقفی و غیروقفی علمای شیعه و در نهایت گوشهگیری و مهاجرت به سرزمینهای مجاور ایران نشاندهنده ضعف نهاد دینی و عدم دخالت علما امور حکومتی و سیاسی در این دوران است.در دوره زندیه بویژه در دوره کریم خان با محدود نمودن قدرت علما دینی، سعی کرد ضمن بهره وری از آنـان در مراتبـی کـه نیاز بود از نفوذ و دخالتشان در سیاستهـای خـود جلـوگیری نماید، با توجه به شواهد و قرائن می توان گفت از اواخر صفویه به بعد ،این مناصب جایگاه خود را در ساختار دیوانی و حکومتی از دست داده و علما بیشتر رهبری اعتقادی و مذهبی مردم را به عهده داشتند.که علمای شیراز نیز ازین قاعده مصتثنی نبودند.
According to the position and role of Shia religion in the Safavid period and the relations of the Safavid sultans with religious scholars, scholars were appointed in various positions, sometimes these positions were rooted in the structure of the Iranian Diwan, and sometimes they were invented by the Safavids or modeled after the Ottoman governmental positions. Among these positions, we can mention chancellery, Malabashi, Sheikh al-Islam, Qazi, Qazi Asghar, Imam Juma, etc. The power of these positions in entering government affairs was related to the power of the Safavid sultans and their view of religion, as shown in At the end of the Safavid era, the power of scholars increased in political and governmental positions. In the Afshariya period, some cases; Such as the limitation of the religious and social functions of the scholars and their weak presence in the political arena, the limitation of endowment and non-endowment financial resources of the Shia scholars and finally their seclusion and migration to the neighboring lands of Iran indicate the weakness of the religious institution and the lack of involvement of the scholars in governmental and political affairs in this era. In the Zandiya period, especially in the Karim Khan period, by limiting the power of the religious scholars, an effort was made to prevent their influence and interference in politics, while maintaining social productivity. They lost themselves in the civil and governmental structure and the scholars were mostly responsible for the belief and religious leadership of the people.
_||_