بررسی ساختاری و محتوایی بایاتیهای غنایی روستاهای حکیمآباد، قاسمآباد و صدرآباد شهرستان زرندیّه (استان مرکزی)
محورهای موضوعی : زبان، گویش ها و ادبیات آذری
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری، شهرکرد، ایران
2 - دانشجوی کارشناسی آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان استان چهارمحال و بختیاری، شهرکرد، ایران
کلید واژه: ساختار, محتوا, زرندیه, ادبیات عامّة ترکی, بایاتی,
چکیده مقاله :
بایاتی گونۀ غالب و رایج شعر تغزّلی مردم ترکزبان است. بایاتیها از مضامین متنوّعی (غنایی، اجتماعی، تاریخی و دینی) برخوردارند و به همین دلیل، در جشنها و مراسمهای مختلف خوانده میشوند. بایاتیها همچنین آیینۀ باورها، آداب و رسوم، خلق و خو و آمال مردم ترکزباناند و از این جهت نیز اهمیّت زیادی دارند. خوشبختانه در سالهای اخیر و در پرتو توجه به ادبیات عامّه در مناطق مختلف کشور، دربارۀ بایاتیها، بهویژه بایاتیهای مردم آذربایجان، پژوهشهای خوبی صورت گرفته است، اما بررسی دقیق نشان میدهد که دربارۀ بایاتیهای سایر مناطق ترکزبان، از جمله شهرستان زرندیّه در استان مرکزی، پژوهش ویژهای صورت نگرفته است و به همین دلیل در این مقاله، بایاتیهای روستاهای حکیمآباد، قاسمآباد و صدرآباد شهرستان زرندیّه به شیوۀ میدانی جمعآوری و با روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) نقد و بررسی شدهاند. در این بررسی مشخص شده است که بیش از صد بایاتی با مضامین مختلف در این سه روستا وجود دارد، اما بیشترین بسامد را بایاتیهای غنایی دارند. این بایاتیها همچون بایاتیهای آذربایجانی، چهار مصراعی و هجاییاند، اما چون در برخی از آنها کمیّت هجاها رعایت نمیشود، درنگ و مکث در تنظیم آهنگ، نقش مهمّی دارد. در اغلب آنها قافیه وجود دارد؛ همانند بسیاری از بایاتیهای ترکی، مصراعهای اول در حکم مقدمهاند و مضمون اصلی در مصراعهای پایانی بیان شده است. بیشتر شاخصهای شعر عامّه، از جمله سادگی لفظ و زبان، قلّت صناعات ادبی و مشخصنبودن سراینده را دارند و در مجموع با بایاتیهای آذری تفاوت چندانی ندارند.
Bayati is the predominant form of lyric poetry in the Turkish language. Bayatis have various themes (lyrical, social, historical and religious) and for this reason, they are recited in numerous celebrations and ceremonies. Bayatis are also a mirror of the beliefs, customs, temperament and aspirations of the Turkish-speakers and they are therefore of great importance. Fortunately, in recent years, in the light of popular literature in different parts of the country, good researches have been done on Bayatis, especially the Bayatis of the Azerbaijani people, but a close examination shows the Bayatis on other Turkish-speaking areas, including Zarandieh in Markazi Province. But no special research has been done and for this area, in this article, the villages of Hakimebad, Qasemabad and Sadrabad villages of Zarandieh city have been collected by field method and reviewed by content analysis method (descriptive-analytical approach). In this study, it has been determined that there are more than one hundred Bayatis with different themes in these three villages, but lyrical Bayatis have the highest frequency. These Bayatis, like the Azerbaijani Bayatis, are four-syllable and syllabic, but because in some of them the quantity of syllables is not observed, pause and break play an important role in arranging the melody. Most of them have rhymes; Like many Turkish Bayatis, the first shutters are the introduction and the main theme is expressed in the final shutters. Most of the characteristics of popular poetry, including the simplicity of words and language, the scarcity of literary terms and the uncharacteristic nature of the poet, are generally not much different from the Azeri verses.
- اسرافیلی، حسین. (1387). «دوبیتیهای آذری»، مجلۀ شعر، 15(6)، 16- 19.
- امیری، اسدالله. (1395). «بایاتیهای روستای مرغئی»، مجلۀ آذربایجان ائل بیلیمی، 8(5)، 59- 60.
- باباپور، زینالعابدین.(1371). تورکجه شعرین هجا وزنی، تهران: مؤلف.
- پرنده، رادبه. (1393). مفهومبندیهای فرهنگی- اجتماعی در اشعار بایاتی آذربایجان، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال.
- ذوالفقاری، حسن. (1397). زبان و ادبیات عامّۀ ایران، چاپ سوم، تهران: سمت.
- روشن، حسین. (1353). «دوبیتیهای آذربایجان»، مجلۀ نگین، 10(5)، 63- 63.
- سفیدگر شهانقی، حمید. (1381). «نگاهی گذرا به بایاتیهای آذربایجان»، نشریۀ فرهنگ مردم، 1(2)، 32- 43.
- سومینا، م. (1387). «قبلهگاه قبیله» (نگاهی به قالب بایاتی در ادبیات آذربایجان)، مجلۀ شعر، 15(6)، 20- 24.
- صدیقیان، حسین. (1389). بررسی باستانشناسی سفالهای اسلامی محوطۀ مشکینتپۀ پرندک، پایاننامۀ کارشناسی ارشد رشتۀ باستانشناسی، گروه باستانشناسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.
- صرافی، علیرضا. (1395). «مقدمه»، مجلۀ آذربایجان ائل بیلیمی، 8(5)، 4-5.
- ضیا مجیدی، لیلا و امید طبیبزاده. (1390). «بررسی وزن اشعار عامیانه فارسی بر اساس نظریۀ وزنی»، مجلۀ ادبپژوهی، 5(2)، 59- 79.
- ضیامجیدی، لیلا. (1399). دو نوع وزن در اشعار ترکی شهریار: تحقیقی بر اساس نظریۀ وزنی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، به راهنمایی امید طبیبزاده، همدان: دانشگاه بوعلی سینا.
- طوسی نصرآبادی، محمدرضا. (1394). «وزن در بایاتیهای ترکی آذربایجانی»، مجلۀ پژوهشهای زبانشناسی تطبیقی، 5(2)، 149- 161.
- قرائی، حمید. (1395). «ساوه قوم شاهسئون لری ایچینده فال بایاتیلاری»، مجلۀ آذربایجان ائل بیلیمی، 8(5)، 61- 65.
- کمالی، علی. (1360). «تیلیمخان»، مجله وارلیق، 3(2)، 50 -58.
- کمالی، علی. (1362). «فولکلور پارچالاری»، مجلۀ وارلیق، 5(11-12)، 76 - 87.
- محمدزاده صدیق، حسین و منیژه شیرمحمدی. (1388). عروض در شعر ترکی، تهران: تکدرخت.
- مرکزآمارایران. (1390). سالنامۀ آماری استان مرکزی، اراک: استانداری مرکزی.
- هیئت، جواد. (1374). ادبیاتشناسی لیق، تهران: وارلیق.
- Namâzov, Q. (1986). Azarbâyejân ašiq sabati. Bâ
_||_