بررسی تطبیقی تحول تاریخی "را" در فارسی و مازندرانی
محورهای موضوعی : زبان، گویش ها و ادبیات شمال کشور (گیلکی، مازنی، طبری و غیره))
1 - استادیار زبان شناسی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
کلید واژه: فارسی, مازندرانی, حرف نشانۀ «را», حرف اضافۀ «جا», بررسی تاریخی-تطبیقی,
چکیده مقاله :
حرف نشانۀ را در زبان فارسی و برخی زبان های ایرانی در منابع مختلف و از جنبه های گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برخی از زبان شناسان به بررسی تحول تاریخی این حرف نشانه از فارسی باستان تا امروز پرداخته اند. زبان مازندرانی از جمله زبان های ایرانی است که بسیاری از ویژگی های ساختواژی و نحوی زبان های ایرانی دورۀ میانه و باستان را در خود حفظ کرده است. در این نوشتار، رفتار نحوی حرف نشانۀ را در این زبان مورد بررسی قرار گرفته و مقایسه ای بین نقش های گوناگون را در مازندانی معاصر و تحول تاریخی آن در زبان فارسی صورت پذیرفته است. داده های پژوهش، از برخی منابع مکتوب قدیم و جدید مازندرانی و همچنین به شیوۀ میدانی از برخی گویشوران مازندرانی و یا با مراجعه به شمّ زبانی نگارنده به عنوان گویشور مازندرانی استخراج شده است. بررسی دادههای مازندرانی نشان میدهد که امروزه حرف نشانۀ را در مازندرانی به عنوان نقشنمای مفعول بهرهور، متمم ازی، متمم بهای و مفعول صریح به کار می رود. رفتار نحویِ را در مازندرانی، تأییدکنندۀ نظریۀ موجود در مورد تحول تاریخی را در فارسی است. با وجود این، در مازندرانی امروز، در بسیاری موارد (āĵ-) و اَشکال مختلف آن جایگزین را به عنوان نقشنمای متممی شده است و را در مقام نقش نمای مفعول بهره ور هم در مازندرانی بسامد کمی دارد. بنابراین می توان پیش بینی کرد که در آیندۀ نه چندان دور، را در مازندرانی هم در مقام نقش نمای مفعول صریح تثبیت شود.
The syntactic marker "ra" in Persian and some Iranian languages was discussed in various sources from different viewpoints. Some linguists have studied the historical development of this marker from ancient Persian to the present day. Mazandarani is an Iranian varnacular which has retained many lexical and syntactic features of medieval and even ancient Iranian languages. In this article, the syntactic behavior of “ra” as a function marker of noun has been investigated and then, various functions of “ra” in contemporary Mazandarani have been compared with its historical development in Persian. Research data have been extracted from some old and new written sources of Mazandarani as well as through the field method from some Mazandarani native speakers or the author's linguistic knowledge as a native speaker of that area. A survey on data from Mazandarani dialect, shows that today, “ra” is used as a direct object marker, indirect object marker, and dative marker in this language. Syntactic behavior of "ra" in Mazandarani, as an Iranian language, confirms the existing theory about the historical development of "ra" in Persian. However, in many cases today, in Mazanderani, (ĵā-) and its various forms have been replaced for “ra” as indirect object marker and “ra” is less frequently used as dative marker. So it can be predicted that in recent future, “ra” will be stabilized as direct object marker.
1- احمدی گیوی، حسن، انوری، حسن. (۱۳۸۵). دستور زبان فارسی ۲، ویرایش دوم، تهران: مؤسسه انتشارات فاطمی.
2- باباسالار، اصغر. (1392).«کاربردهای خاص « را» در برخی متون فارسی»، مجلۀ ادب فارسی، سال 3، شمارۀ 1، شمارۀ پیاپی 11 ، صص 181-196.
3- پازواری، امیر. (1384). دیوان اشعار مازندرانی، تصحیح منوچهر ستوده و محمد داودی درزیکلایی، تهران: نشر رسانش.
4- پازواری، امیر. (1392). دیوان اشعار مازندرانی، شرح و تفسیر محسن مجیدزاده، تهران: نشر رسانش نوین.
5- جم، بشیر. (1396). «پیرامون تلفظ «را» در زبان فارسی»، مجلۀ زبانشناسی و گویشهای خراسان، سال 9، شمارۀ 1، شمارۀ پیاپی 16، صص 1-14.
6- حاجتی، عبدالخلیل. (1358). «فعل لازم و «را» در زبان فارسی امروز»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی تربیت معلم، ش 5، صص 185-221.
7- حقبین، فریده؛ اسدی، هما. (1392). «باز هم «را»: این بار در محاوره»، دوفصلنامۀ زبانپژوهی، سال 5، شمارۀ 901، صص 61- 86.
8- خانلری، پرویز. (1351). دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ.
9- خطیب رهبر، خلیل.(1367)، دستور زبان فارسی:کتاب حروف اضافه و ربط، تهران: سعدی(سرای اخوان).
10- دبیرمقدم، محمد.(1369). «پیرامون «را» در زبان فارسی» ، مجلۀ زبانشناسی، سال 7، شمارۀ 1، صص 2-60.
11- راسخ مهند، محمد.( 1389). «مفعول نمایی افتراق: نگاهی دیگر به «را»». مجلۀ زبانشناسی و گویشهای خراسان. سال 2، شمارۀ 2، صص 1-13.
12- شکری، گیتی. (1374). گویش ساری (مازندرانی)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
13- صادقی، علی اشرف. (1349). ««را» در زبان فارسی امروز»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی تبریز، سال 13، شمارۀ 93، ص 9-22.
14- فرشیدورد، خسرو. (۱۳۸۲). دستور مفصل امروز بر پایۀ زبانشناسی جدید. تهران: انتشارات سخن.
15- کریستن سن، آرتور. (1374). گویش گیلکی رشت (ترجمه جعفر خمامی زاده)، تهران: سروش.
16- کریمی، سیمین. (1370). «نقدی بر مقاله «پیرامون را در زبان فارسی»». مجلۀ زبانشناسی، سال 8، شمارۀ 1 و 2، صص23-41.
17- مجیدزاده، محسن (روجا). (1369). صد ترانۀ امیر، تهران: مولف.
18- مجیدزاده، محسن (روجا). (1371). امیر پازواری و شعر و موسیقی، تهران: مولف.
19- نجفی، ابوالحسن.( 1366). ««را» پس از فعل»، مجلۀ نشر دانش، تهران، سال 7، شمارۀ 42، صص18-19.
20- نجفی پازوکی، معصومه. (1390). «تأثیر نمود فعل بر تظاهر «را» در جمله»، دوفصلنامۀ زبانپژوهی، سال 3، ش 5، صص 217 - 236.
21- هومند، نصرالله. (1369). پژوهشی در زبان تبری، آمل: کتابسرای طالب آملی.
منابع لاتین
1- Brunner, J. C. (1971). A Syntax of Western Middle Iranian, Pennsylvania: University of Pennsylvania.
2- Hājati, Abdol-Khalil.(1977) Ke Construction in Persian: Descriptive and Theoretical Aspects. Unpublished Ph.D. Dissertation, University of lllinois, Urbana.
- Karimi, Simin.(1989) Aspects of Persian Syntax, Specificity and the 3
Theory of Grammar. Unpublished Ph.D. Dissertation, University of
Washington.
- Lambton, Ann, K.S.(1984) Persian Grammar. Cambridge University Press. 4
- Lazard, Gilbert.(1982) Le morpheme ra en Persan et les relations 5
actancielles. Bulletin de la Societe de Linguistique de Paris,73,1,177-
208.
6- Lambton, Ann, K.S. (1984). Persian Grammar. Cambridge: Cambridge University Press.
- Phillott,D.C.(1919) Higher Persian Grammar. Calcutta. 7
- Peterson, David. (1974) Noun Phrase Specifity. Unpublished Ph.D. 8
Dissertation, University of Michigan.
9 - Windfuhr, Gernolt. L. (1979). Persian Grammar: History and State of it’s Study. Germany: Mouton.
_||_