بررسی تاثیر نوع پیرنگ در موفقیت فیلمنامههای اقتباسی سینمای ایران (نمونههای موردی فیلمنامه های گاو و داش آکل)
الموضوعات : جستارهای ادبی (ادبیات تعلیمی)هرمز رحیمیان اکی 1 , لیلی خوش گفتار 2
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی(دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
الکلمات المفتاحية: ادبیات, ساختارگرایی, اقتباس, فیلمنامه, روایتشناسی, پِیرنگ,
ملخص المقالة :
این جستار به تعامل علم روایتشناسی و اقتباس ادبی پرداخته و با نگاهی ساختارمند، ظرفیتهای دراماتیک و نقش عنصر پِیرنگ در روایتهای اقتباسی سینمای ایران را بررسی میکند. روایتشناسی یکی از دانشهای وابسته به علم ساختارگرایی، بررسی نظامهای حاکم بر روایت و شناخت ساختار اجزای داستان برای رسیدن به معنای اثر و منظور مؤلف است. اقتباس سینمایی نوعی ترجمان دادههای متن مکتوب روایی به تصویرست که میتوان با بررسی و تعیین مؤلفههای ساختارگرایانه فیلم به منزله یک متن تحلیلپذیر، پیام ضمنی آن را کشف و ارائه کرد. لذا آشنایی فیلمساز با ساختار روایت داستانهای ادبی و امکانات سینما این امر را به خوبی میسر میکند. امروزه؛ اقتباس به عنوان شاخهای از فعالیتهای میان رشتهای، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه ادبیات و سینما قرار دارد. از همین رو برآیندهای قابل تامل اینگونه پژوهشها، برخورداری از نگرشهای نوین در ادبیات داستانی، از جمله شناخت انواع پِیرنگ در متون و فیلمنامههای اقتباسی را در پی خواهد داشت. ما در این مقاله با اتکاء بر مفهوم پِیرنگ در روایتشناسی، در مطلع پژوهش نوع پِیرنگ داستانهای گاو و داشآکل را مطرح کرده و پس از معرفی خصوصیات پِیرنگ آنها، فیلمنامه را مورد مطالعه قرار میدهیم. همچنین این پژوهش بر پایه یک چارچوب نظری و نظاممند، تلاش میکند به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که آیا ساختار پِیرنگ به طور صریح در فیلمنامههای اقتباسی بنا شده است؟ آیا نقاط عطف ساختار سهپردهای در فیلمنامه به خوبی پیریزی شده است؟ و نیز انتخاب نوع پِیرنگ مناسب چه اندازه در شکلپذیری و توفیق فیلمهای اقتباسی موثر است؟