نقد کهنالگوی قهرمان در داستان جمشید و خورشید بر اساس دیدگاه یونگ و کمپبل
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخن
بهناز علیمیرزایی
1
(دانشجوی دکترای زبان و ادبیّات فارسی، واحداراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک- ایران.)
میرجلال الدین کزازی
2
(استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک- ایران.)
الکلمات المفتاحية: قهرمان, جمشید و خورشید, کمپبل, کلید واژهها: نقد کهنالگویی,
ملخص المقالة :
چکیده جوزف کمپبل برپایة اندیشة یونگ با پیشنهاد کهن نمونة سفر قهرمان، دریچهای نو در نقد کهنالگویی گشود و نشان داد که سفر قهرمانان در آثار روایی مردمان گوناگون بیشتر از الگوی یکسانی پیروی میکنند. الگوی کمپبل دربردارندة سه بخش عزیمت، تشرّف و بازگشت است. از این روی نویسندگان این جستار برآنند تا داستان جمشید و خورشید سلمان ساوجی را براساس نقد کهنالگوی و تک اسطوره کمپبل بررسند. جمشید با پاسخ به ندای فراخوان، برای درک خویشتن و شناخت آنیمای درونش با راهنمایی پیرخرد، پای در سفری دشوار مینهد و مراحلی سخت را سپری میکند و سرانجام با پیوند با خورشید و بازگشت به چین، بهروزی را برای مردم سرزمینش به ارمغان میآورد. جمشید در این راه گذشته از بخششهای این جهانی به گونهای به خودشناسی دست مییابد که این دستاورد هماهنگ با اندیشة کهننمونة سفر قهرمان است.
فهرست منابع و مآخذ
_||_