سنجش رابطۀ بین ذهنآگاهی با افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان
الموضوعات :نازنین آهنگری 1 , بهروز بیرشک 2 , احمد عاشوری 3
1 - دانشگاه علوم پزشکی ایران
2 - دانشگاه علوم پزشکی ایران
3 - دانشگاه علوم پزشکی ایران
الکلمات المفتاحية: افسردگی, کیفیت زندگی, سرطان, ذهنآگاهی,
ملخص المقالة :
هدف: پژوهش حاضر به منظور سنجش رابطۀ ذهنآگاهی با افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش: در این پژوهش 120 زن مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بخش آنکولوژی بیمارستان امام حسین تهران به روش نمونهگیری غیرتصادفی (هدفمند) انتخاب شدند و پرسشنامههای پنج وجهی ذهنآگاهی، افسردگی بک، کیفیت زندگی عمومی و کیفیت زندگی اختصاصی روی آنها اجرا شد. یافتهها: نتایج توصیفی این مطالعه نشان داد که میانگین مدت سرطان در بیماران 62/14ماه، بسیاری از بیماران تحصیلاتشان در سطح راهنمایی و میانگین سنی آنها 37/42 سال بوده است. همچنین نتایج بخش استنباطی این پژوهش حاکی از آن است که مقیاسهای کیفیت زندگی عمومی و مقیاسهای کیفیت زندگی اختصاصی با خرده مقیاسهای ذهنآگاهی و هم چنین نمرۀ کلی ذهنآگاهی، ارتباط مثبت و معنادار نشان داد (01/0 ≥p). علاوه بر این مشخص شد که نمرۀ مقیاس افسردگی بک با خرده مقیاسها و نمرۀ کلی ذهنآگاهی، ارتباط منفی و معنادار داشت (01/0 ≥p). بدین ترتیب هر سه فرضیۀ پژوهش تایید شد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط ذهنآگاهی با کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی، میتوان از تمرینهای آن به طور گسترده استفاده کرد.
_||_