تحلیل سحرانگیزی پدیدههای طبیعی اسطورهای در گرشاسبنامه با تأکید بر رابطۀ سه محور آنیمیسم، مانا و فتیشیسم
الموضوعات :
افسانه نوری
1
(دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران (نویسندة مسؤول))
محمد نادر شریفی
2
(استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور بوشهر، بوشهر، ایران)
الکلمات المفتاحية: آنیمیسم, فتیشیسم, مانا, گرشاسبنامه, اسدی طوسی,
ملخص المقالة :
بشر برای در امان بودن از خشم طبیعت به تقدیس مظاهر طبیعت پرداخته و این تقدّس سبب شده است که انسانهای بدوی برای مظاهر طبیعی، قدرت سحر و جادو، نیروی مافوق طبیعی و یا روح قائل شوند. بدین ترتیب مذاهب فتیش(قدرت جادو)، مانا(نیروی مافوق طبیعی) و آنیمیسم(روح) شکل گرفته است. برخی اسطورهها، زادۀ طبیعت و اعتقادات دینی آن سرزمین است از آنجاییکه بنا بر نظر برخی پژوهشگران، حماسهها زاییدۀ اسطوره هستند؛ بنابراین وجود پدیدههای سحرانگیز در آنها امری طبیعی است. گرشاسب نامه اسدی توسی نیز این گونه است. در این پژوهش نگارنده درصدد است تا به شیوۀ توصیفی- تحلیلی پدیدههای طبیعی در گرشاسبنامه را که خاصیّت سحرانگیز دارند، تحلیل نماید. نتایج پژوهش بیانگر این است که آیینه قدرت شفابخشی، سنگ قدرت ریزش باران و زایندگی زنان، کمربند افزون دهندۀ قدرت پهلوان، درخت قدرت شفای بیماران، و... پر پرنده شفای بیماران، چشمه شامل قدرت یاریگری و شفابخشی؛ گیاه دارای نیرویِ شجاعت و شفا بخشی، شادیآور و خواب آور؛ آب دارای قدرت حیات بخشی، گرز گرشاسب قدرت پهلوانی فوقالعاده است. بنابراین میتوان گفت پدیدههای طبیعی سحرانگیز به عنوان فتیش و نیرو عمل میکند و روح موجود در آنها نقش مانا و آنیمیسم دارند.
- آهنی، طاهره. (1396). «جلوههای امید و نامیدی در حماسههای ملی با تأکید بر شاهنامه و گرشاسبنامه»، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه سیستان و بلوچستان.
_||_