عالم مُثُل افلاطون، ناخودآگاه جمعی یونگ و عالَمِ دلِ مولوی
الموضوعات :
1 - استاد مرکز پژوهشگاه علوم انسانی و دانشگاه تهران.
الکلمات المفتاحية: اشتراک استعدادها و ظرفیتها – ژرف ساخت – روی ساخت – تشابه اندیشههای اشراقی در ژرف ساخت – افلاطون - زرتشت – سهروردی – مولانا - یونگ,
ملخص المقالة :
انسانها در هر کجای جهان و در هر دوره و فرهنگی استعدادها و ظرفیتهایی مشترک دارند که از ماهیّت وجودی و حتی شناخت آنان ناشی میشود. بخشی عظیم از شناختها و تجربههای انسانها عمومی و مشترک است، هر چند اختلافهای فرهنگی و زمانی و مکانی و تجربههای شخصی تفاوت داشته باشد. نکتة مهم اینجاست که این اختلاف و تفاوت در رو ساخت این فرآوردههاست و ژرف ساخت آنها تقریباً یکسان و شبیه یک دیگر است، زیرا ماهیّت ظرفیتها و استعدادهای آدمی به سبب تأثیر کمتر اختلاف تمدّن و فرهنگ بیشتر شبیه یک دیگر میبینیم، چنان که میان افلاطون، سهروردی، مولوی و یونگ دربارة ساختار جهان و روان آدمی در ژرف ساخت شباهتهایی هست. این شباهتها ناشی از اشتراک استعدادهای انسانی است و در روی ساخت اگر اختلافی هست، ناشی از اختلاف فرهنگی و زمانی و مکانی است. با طرح مُثُل افلاطون و صورت مثالی سهروردی و صور معنوی و روحانی زرتشت (فروهرها) و ضمیر ناخودآگاه جمعی یونگ (آرکئوتایپ) و آن چه عطّار و مولانا دربارة تُو گستردة پنهان یا مَنِ ملکوتی بینهایت مطرح کردهاند، میتوان بروشنی شباهت این اندیشهها را در ژرف ساخت ملاحظه کرد.