مقایسه طرحوارههای ناسازگار اولیه و بینش شناختی در زنان متقاضی طلاق و عادی
الموضوعات : فصلنامه زن و جامعه
محمود نجفی
1
(استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه سمنان)
مهسا بیطرف
2
(کارشناس ارشد روانشناسی عمومی)
محمد علی محمدیفر
3
(استادیار گروه روانشناسی دانشگاه سمنان)
الهه زارعی مته کلایی
4
(کارشناس ارشد روانشناسی بالینی)
الکلمات المفتاحية: طلاق, طرحوارههای ناسازگار اولیه, بینش شناختی,
ملخص المقالة :
هدف: این تحقیق با هدف مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه و بینش شناختی در زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بود. نمونه این پژوهش شامل 100 نفر (50 زن متقاضی طلاق مراجعه کننده به واحد مشاوره دادگستری شهرستان سمنان و 50 زن ساکن در سمنان که هیچ گاه دادخواست طلاق ارائه نداده بودند) بوده است که با توجه به ملاکهای ورود به این پژوهش بر اساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. این دو گروه از لحاظ متغیرهای سن، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، محل سکونت و تعداد سالهای زندگی مشترک با یکدیگر همتا شدند. در این پژوهش از پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ، بینش شناختی بک و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (به منظور تعیین گروه عادی) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد گروه زنان متقاضی طلاق در بیشتر طرحوارهها به استثنای طرحوارههای تائید جویی / جلب توجه، استحقاق / بزرگ منشی با گروه زنان عادی تفاوت داشتند و همچنین در بینش شناختی بین دو گروه در خرده مقیاس اطمینان به خود تفاوت وجود داشت ولی در خرده مقیاس خود اندیشمندی تفاوت معناداری میان دو گروه وجود نداشت. نتیجهگیری: طرحوارههای ناسازگار اولیه و بینش شناختی میتوانند از جمله عواملی باشند که منجر به بروز اختلافات زناشویی میشوند. بر پایه این الگو میتوان به استناد رویکردی پیشگیرانه در زمینه طلاق در این امر مداخله نمود و در محیطهای بالینی و مشاوره ای برای کمک به همسران مشکل دار و در آستانه طلاق به کارگرفت.