الگوی ساختاری روابط باورهای معرفت شناختی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی: نقش واسطهای خود کارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت
الموضوعات : Educationصمد عابدی 1 , بهمن سعیدی پور 2 , محمد حسن صیف 3 , مهران فرج اللهی 4
1 - استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، ایران
2 - دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، ایران
3 - دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، ایران
4 - استاد گروه علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، ایران
الکلمات المفتاحية: خودکارآمدی تحصیلی, اهداف پیشرفت, باورهای معرفت شناختی, راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی, دانشجویان دانشگاه پیام نور,
ملخص المقالة :
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی و انگیزشی ( خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت) با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر میباشد. به منظور آزمون سوالات پژوهش، نمونهای 600 نفری از دانشجویان مراکز دانشگاه پیام نور، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و روش نمونهگیری طبقهای، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از مقیاس باورهای معرفت شناختی (Schommer, 1990)، مقیاس اهداف پیشرفت (Middleton & Midgley, 1997)، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (Pintrich & De Groot, 1990) پاسخ دادند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدل علّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع و به ترتیب، 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج پژوهش نشان داد که باورهای معرفت شناختی علاوه بر تاثیر مستقیم، به واسطه اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ( راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی) دانشجویان، تاثیر غیرمستقیمی نیز دارند. لذا، ضروری است که زمینه لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنیتر کردن محیط زندگی و فضای یادگیری و آموزش فراهم شود.
