واکاوی گفتمان نوسازی و توسعه در ایران معاصر
الموضوعات :ابوالفضل سلیمان فلاح 1 , رضا شیرزادی 2 , فخرالدین سلطانی 3
1 - گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
2 - گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران (نویسنده مسئول)
3 - گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
الکلمات المفتاحية: نوسازی, توسعه, برنامه¬ریزی, توسعه اقتصادی, ایران.,
ملخص المقالة :
تاریخ معاصر ایران شاهد تلاش طیفی از دست اندرکاران سیاسی- اداری برای نوسازی، آبادانی، عمران، پیشرفت و توسعه کشور بوده است. نوسازی و توسعه ایران در دو سده گذشته با فراز و فرودها و رونق و رکودهایی همراه بوده است. با شتاب گرفتن اندیشههای توسعه، ضرورت برنامهریزی بیش از پیش آشکار و سازمان برنامه و بودجه کشور تأسیس شد. در دهههای پیش از 1327 نیز اقدامات جسته و گریختهای درخصوص ایجاد یک نظام برنامهای در عرصه اقتصاد انجام گرفت ولی با تولد سازمان برنامه و بودجه، این اقدامات نظم یافت و تبدیل به یک نظام شد.سؤالی که در اینجا قابل طرح میباشد، این است که جهتگیری این برنامهها (اقتصادی، سیاسی یا جامع)، چه بوده است؟ در پاسخ باید اذعان داشت که تاريخ نوسازي و توسعه در ايران بيشتر گرايش به جنبههاي اقتصادي داشته است. اين مسئله از دورة پهلوي تا سالهای پس از انقلاب اسلامي نیز ادامه یافته است. تنها در برنامه پنجم قبل از انقلاب اسلامی، و نیز از برنامه سوم پس از انقلاب اسلامی است که میتوان شاخصهای غیراقتصادی را در برنامههای توسعه ملاحظه کرد. در در دوره پس از انقلاب اسلامی، با توجه به نيازهاي داخلي و الزامات بينالمللي، برنامههاي اقتصادي ـ اجتماعي با توسعة سياسي، تنشزدايي و تعامل با نظام بينالملل آميخته ميشوند و توجه به توسعة همهجانبه در دستور كار قرار ميگيرد.
