تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان «کلیدر» بر اساس نظریّۀ عشق «اریک فروم»
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خدابنده،ایران.
2 - استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خدابنده، زنجان، ایران.
الکلمات المفتاحية: اریک فروم, کلیدر, محمود دولتآبادی, مطالعات بینارشتهای, نظریّۀ عشق, شخصیّت بلقیس,
ملخص المقالة :
جستار حاضر با تاکید بر اهمیّت مطالعات بینارشتهای در درک و دریافت بهتر دانش بشری و با فرض پیوند تنگاتنگ ادبیّات و روانشناسی، به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس گزارههای مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که سرشتی بینارشتهای دارد به تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان کلیدر پرداخته، با رویکردی علمی و نظاممند؛ با کاربست نظریّۀ عشق اریک فروم، زمینهها و ویژگیهای عشق را در ارتباط با بلقیس واکاوی میکند. هدف پژوهش یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که چرا و چگونه در رمانی همچون کلیدر که سخن بر سر مسایل سیاسی - اجتماعی و سراسر آکنده از ستم و استبداد و بندگی است، موتیف عشق همچنان پرورانده و گسترانده شدهاست. یافتههای پژوهش نشان میدهد طبق نظریّۀ عشق فروم در رمان کلیدر، اولاً: برخلاف تصوّر عموم، عشق تنها اختصاص به روابط میان عاشق و معشوق یا یک فرد مشخص ندارد؛ بلکه انواع گوناگونی با کارکردها، انگیزهها و زمینههای متعدّد دارد؛ ثانیاً، آثار دولتآبادی نیز بر خلاف تصوّر عموم، محدود به طرح مسایل بومی، اقلیمی، طبیعتگرایی و... نبوده، نمودهای زیبا و خلاقانهای از عشق در جایجای آثارش و بهطور مشخص در شخصیّت بلقیس با هنرمندی تمام بازنمایی شده که غنای آثارش را دو چندان ساختهاست. یافتهها همچنین نشان میدهد بلقیس تمام ویژگیهای عشق فروم را دارد، کیفیّت حضور او در رمان و حوادثی که روی میدهد گواه آن است که مسئولیّتپذیری، تحمل رنج، معرفت عمیق به ایل و خانواده، بینیازی، فداکاری همه و همه زادۀ عشق ستودنی و راستینی است که فروم یکایک آنها را از ویژگیهای عشق راستین برمیشمارد.
_||_