اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی از مفاهیم محوری اندیشه نیچه است که در شعر معاصر بهویژه در شعر شاملو نمود روشنی دارد. مصادیق برجسته آن از جمله تقدم وجود بر ماهیت، تعهد و مسئولیت، فردیت، گزاف بودن زندگی و جهان، مرگ و نیستی، آزادی، دلهره و اضطراب، وانهادگی و تنهایی در شعر ش أکثر
اگزیستانسیالیسم یا هستیگرایی از مفاهیم محوری اندیشه نیچه است که در شعر معاصر بهویژه در شعر شاملو نمود روشنی دارد. مصادیق برجسته آن از جمله تقدم وجود بر ماهیت، تعهد و مسئولیت، فردیت، گزاف بودن زندگی و جهان، مرگ و نیستی، آزادی، دلهره و اضطراب، وانهادگی و تنهایی در شعر شاملو با هنرمندی تمام بازنمایی شده است جستار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس گزارههای مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی که به بررسی رابطه ادبیات با دیگر شاخههای علوم انسانی میپردازد. در پی پاسخ به این پرسش است که اندیشههای هستیگرایانه چگونه در ذهن و زبان شاملو پرورانده شده و نگاه او به هستی بر چه اندیشه و فلسفهای متمرکز بوده است؟ تبیین و ترسیم هستی شناسی در شعر شاملو با توجه به آرای نیچه هدف اصلی این نوشتار است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاملو پیوند عمیقی با مباحث و اندیشههای هستیشناسانه داشته، مفاهیم و دغدغههای وجودی به صورت تأمل برانگیز و بسامد بسیار بالایی در سروده هایش سایه انداخته است. این مفاهیم با آرای هستیگرایانه نیچه نقاط تلاقی بسیاری دارد.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد1,السنة
16
,
بهار
1403
آغاز داستان، آستانه یا درگاهی است که ما را به جهان داستان رهنمون میسازد. شروع داستان که مهمترین بخش داستان است دریچه یا روزنهای است که خواننده از طریق آن وارد این جهان بیکران میگردد. هدف نویسنده در این مدخل، آن است که از همان سطرهای آغازین، خواننده را به ادامۀ خوان أکثر
آغاز داستان، آستانه یا درگاهی است که ما را به جهان داستان رهنمون میسازد. شروع داستان که مهمترین بخش داستان است دریچه یا روزنهای است که خواننده از طریق آن وارد این جهان بیکران میگردد. هدف نویسنده در این مدخل، آن است که از همان سطرهای آغازین، خواننده را به ادامۀ خواندن داستان، ترغیب و تشویق نماید. شهریار مندنیپور از نویسندگان نسل سوم داستاننویسی و آگاه به اصول و فنون داستاننویسی از عناصر مختلفی برای آغازبندی داستانهای خود بهره جسته¬است. کشمکش، گفتگو، رمزگونگی، توصیف، شخصیتپردازی، ترکیب، مستندگونگی، سیلان ذهن، صحنه و ... از ساز و کارهای شروعبندی داستان در مجموعۀ آبی ماورای بحار اوست. پژوهش حاضر پس از تبیین نظریههای مرتبط با حوزۀ شروع داستان به روش توصیفی- تحلیلی، جملهها و عبارتهای آغازین یازده داستان کوتاه این مجموعه را مشخص کرده، به تحلیل سازوکارهای شروع در آن پرداخته است یافتههای پژوهش نشان میدهد از میان این سازوکارها، ابهام و پیچیدگی، پرکاربردترین و پربسامدترین شیوۀ شروع در داستانهای پیشگفته هستند و دلیل آن میتواند تخیل نیرومند نویسنده باشد. یافتهها همچنین نشان میدهد توصیف، در آغاز همۀ داستانهای این مجموعه، نقش محوری دارد.
تفاصيل المقالة
زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد4,السنة
18
,
پاییز
1401
جستار حاضرکه پژوهشی بینارشتهای را وجهۀ همت خود قرار داده،بر آن است تا با کاربست روانکاوی انسانگرای اریک فروم و بهطور مشخص نظریّۀ شخصیّت او و بر اساس همانندیهایی که میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی؛ میان متن و جامعه؛ و میان داستان و روان میتوان سراغ گرفت أکثر
جستار حاضرکه پژوهشی بینارشتهای را وجهۀ همت خود قرار داده،بر آن است تا با کاربست روانکاوی انسانگرای اریک فروم و بهطور مشخص نظریّۀ شخصیّت او و بر اساس همانندیهایی که میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی؛ میان متن و جامعه؛ و میان داستان و روان میتوان سراغ گرفت راهی به شناخت ارتباط شبکههای دلالتی متون روایی با فرهنگ و اجتماع؛ میان انسان و جهان بگشاید.بهمنظور ارائۀ الگویی عملی با تکیه بر رمان سترگ کلیدر که نمود روشن و واقعگرایانهای از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی عصر حاضر است،به بررسی روند شکلگیری شخصیّتهای اجتماعی این اثر پرداخته، چگونگی تأثیرپذیری آنها از ساختار اجتماعی و نفوذ ساختارها و نیروهای فرهنگی جامعه را نشان داده،دلالتهای این تأثیرپذیری را به روش توصیفی- تحلیلی، به شیوهای استقرایی و براساس مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی در قالب شخصیّتهای بیثمر و ثمربخش فروم واکاوی میکند.برآیندی که از این بررسی به عمل آمده،نشان میدهد شخصیّتهای داستان بهشدّت تحت تأثیر وقایع اجتماعی بوده،روند شکلگیری شخصیّتها رابطۀ مستقیمی با تحوّلات اجتماعی جامعه دارند.از اینرو علاوه بر اینکهقابلیّت نظریّۀ فروم در تحلیل آثار رئالیستی و بهطور مشخص رابطۀ شخصیّت با جامعه و رابطۀ ساختار روایی با ساختارهای جهان واقعی و بیرونی اثبات میشود رابطۀ ادبیّات با سایر شاخههای علوم انسانی از جمله روانشناسی و جامعهشناسی برجستهترگشته،بستر مناسبی برای مطالعات بینارشتهای پیش روی پژوهشگران ادبیّات تطبیقی قرار میدهد.
تفاصيل المقالة
جستار حاضر با تاکید بر اهمیّت مطالعات بینارشتهای در درک و دریافت بهتر دانش بشری و با فرض پیوند تنگاتنگ ادبیّات و روانشناسی، به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس گزارههای مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که سرشتی بینارشتهای دارد به تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان کلیدر پرداخته، أکثر
جستار حاضر با تاکید بر اهمیّت مطالعات بینارشتهای در درک و دریافت بهتر دانش بشری و با فرض پیوند تنگاتنگ ادبیّات و روانشناسی، به روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس گزارههای مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که سرشتی بینارشتهای دارد به تحلیل شخصیّت بلقیس در رمان کلیدر پرداخته، با رویکردی علمی و نظاممند؛ با کاربست نظریّۀ عشق اریک فروم، زمینهها و ویژگیهای عشق را در ارتباط با بلقیس واکاوی میکند. هدف پژوهش یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که چرا و چگونه در رمانی همچون کلیدر که سخن بر سر مسایل سیاسی - اجتماعی و سراسر آکنده از ستم و استبداد و بندگی است، موتیف عشق همچنان پرورانده و گسترانده شدهاست. یافتههای پژوهش نشان میدهد طبق نظریّۀ عشق فروم در رمان کلیدر، اولاً: برخلاف تصوّر عموم، عشق تنها اختصاص به روابط میان عاشق و معشوق یا یک فرد مشخص ندارد؛ بلکه انواع گوناگونی با کارکردها، انگیزهها و زمینههای متعدّد دارد؛ ثانیاً، آثار دولتآبادی نیز بر خلاف تصوّر عموم، محدود به طرح مسایل بومی، اقلیمی، طبیعتگرایی و... نبوده، نمودهای زیبا و خلاقانهای از عشق در جایجای آثارش و بهطور مشخص در شخصیّت بلقیس با هنرمندی تمام بازنمایی شده که غنای آثارش را دو چندان ساختهاست. یافتهها همچنین نشان میدهد بلقیس تمام ویژگیهای عشق فروم را دارد، کیفیّت حضور او در رمان و حوادثی که روی میدهد گواه آن است که مسئولیّتپذیری، تحمل رنج، معرفت عمیق به ایل و خانواده، بینیازی، فداکاری همه و همه زادۀ عشق ستودنی و راستینی است که فروم یکایک آنها را از ویژگیهای عشق راستین برمیشمارد.
تفاصيل المقالة
مطالعات رفتاری در مدیریت
,
العدد2,السنة
9
,
تابستان
1397
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد شخصیت از دیدگاه اریک فروم بر اساس همانندیهایی میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی به منظور شناخت ارتباط شبکهای بین فرهنگ و اجتماع و واکاوی ارتباط جامعهشناسی و روانشناسی با فرهنگ جوامع انسانی به ارتباط و تاثیر آن در شکلگیری ش أکثر
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد شخصیت از دیدگاه اریک فروم بر اساس همانندیهایی میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی به منظور شناخت ارتباط شبکهای بین فرهنگ و اجتماع و واکاوی ارتباط جامعهشناسی و روانشناسی با فرهنگ جوامع انسانی به ارتباط و تاثیر آن در شکلگیری شخصیت در نظام فرهنگی میباشد. مقاله حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و ابزار تحقیق استناد به آثار اریک فروم و گردآوری اطلاعات، مطالعه کتابخانهای و اسنادی شامل کتابها و مقالات تخصصی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، مطالعات فروم بهطور عمده در مورد نقش و اهمیت شناخت انسان در فرآیند تشکیل جامعه و تاریخ بوده و بهگونهای عمیقتر و متفاوتتر از روانشناسانی همچون فروید و یونگ، به موضوع تأثیرپذیری شخصیت انسان از نفوذ نیروهای اجتماعی و فرهنگی جامعه پرداخته و تحت تأثیر علوم اجتماعی جدید و بهویژه مردمشناسی به این نتیجه رسیده که شخصیت عمدتاً محصول اجتماعی است که در آن زندگی میکند نه سائقهای جنسی یا عوامل بیولوژیک.
تفاصيل المقالة
رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسانها و سپس انتقال آنها از زاویۀ دید عینی و بیطرفانهای که نه به روایتگر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزشها، اصول دستور سنتی، توصیفهای انسان مدارانه، أکثر
رمان مدرن شکل نوینی از نوشتار است که همواره در پی یافتن احساسات، تاثرات روحی مبهم و فرار انسانها و سپس انتقال آنها از زاویۀ دید عینی و بیطرفانهای که نه به روایتگر و نه به خواننده تعلق دارد. نوشتاری که شفافیت، تبیین ارزشها، اصول دستور سنتی، توصیفهای انسان مدارانه، سیاست و... از ساحت آن رخت بربسته باشد. عواملی مانند عدم قطعیت، نبود روابط علی معلولی، ارائه موضوعات جدید، آشناییزدایی از مفاهیم سنتی متن، ابهام و پیچیدهگویی، حضور جدی خواننده مولفههایی است که در ساختار و ساختمان این فرم ادبی نوین وجود دارد که تعدادی از این مولفهها قابل مقایسه در رمان تنگسیر صادق چوبک است. به نوعی زبان و نوشتار چوبک در تنگسیر به قصد مفهومسازی جدید است که رویکردی آمیخته دارد تا اصالت زبان سنتی را به چالش بکشد. فرم و تکنیکهای منحصر به فرد چوبک در تنگسیر اعم از زمان ترکیبی، پیرنگ خطی و گسسته، شروع چند ابزاری، فرجامی بسته، شخصیتهای تحول یافته، ارائه مفهوم جدید، گفتوگوهای تک نفره مؤلفههایی است که میتوان آن را در دو ساختمان کلاسیک و نوین داستان نویسی مقایسه کرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مولفههای رمان مدرن و کلاسیک در تنگسیر صادق چوبک به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوۀ کتابخانهای است. یافتههای پژوهش نشان میدهد چوبک نویسندهای نوگراست چون با تاثیر از ادبیات نوین جهان و نبوغ ذاتی خویش توانسته است فرم جدیدی از نوشتار را ارائه دهد که تا آن زمان مسبوق به سابقه نیست. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد چوبک در رمان تنگسیر گاهی از زمان ترکیبی بهره جسته و آنرا به سیلان ذهن نزدیک کرده است که شیوهای کاملا جدید است و حتی سعی بر آن داشته است که پیرنگ خطی را در بخشهائی از رمان شکسته و آنرا به صورت گسسته و هنری ارائه نماید.
تفاصيل المقالة
فرادهش متنی (فرامتنیّت) مناسباتی است که متن را خواه به صورت آشکار و خواه به صورت پنهان، در ارتباط با دیگر متون قرار میدهد. فرامتنیت مورد نظر ژنت، سطح وسیع تری از بینامتنیّت کریستیوایی است. کارکرد بینامتنیّت آن است که تصوّرات رابطهای بودن، ارتباط بینابینی و وابستگی متق أکثر
فرادهش متنی (فرامتنیّت) مناسباتی است که متن را خواه به صورت آشکار و خواه به صورت پنهان، در ارتباط با دیگر متون قرار میدهد. فرامتنیت مورد نظر ژنت، سطح وسیع تری از بینامتنیّت کریستیوایی است. کارکرد بینامتنیّت آن است که تصوّرات رابطهای بودن، ارتباط بینابینی و وابستگی متقابل در حیات فرهنگی مدرن را برجسته میکند. واژۀ متن دال بر یک بافته، یک بافت درهم تنیده است و از اینرو بینامتنیّت، وابسته به انگارههای شبکۀ توری، بافت، و جامهای متنی درهم تنیده از تار و پود از پیش نوشتهها و از پیش خواندههاست. بنابراین هر متنی معنای خود را از رابطۀ دیگر متون بهدست میآورد که به شیوههای گوناگونی میتواند ترسیم شود. صادق چوبک؛ نویسندهای خلاق و آشنا با اصول و تکنیکهای نوین داستاننویسی آگاهانه و ناخودآگاه در رمان تنگسیر از شبکههای متنی پیچیده و مختلفی بهره برده است. هدف از پژوهش بررسی و تحلیل وجوه پنجگانه فرامتنیت ژنت در رمان تنگسیر صادق چوبک است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به شیوۀ کتابخانهای است. یافتههای پژوهش نشان میدهد از وجوه پنجگانه نظریۀ فرامتنیّت ژنت، پیرامتنیّت و زبرمتنیّت در رمان تنگسیر بسامد قویتری داشته و از دیگر وجوه برجستهتر است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد5,السنة
19
,
زمستان
1402
پیرنگ ترکیب کنندۀ حوادث و تقلید از عمل است و وابستگی موجود میان حوادث داستان را بهطور عقلانی تنظیم میکند. بنابراین میتواند راهنمای مهمی برای نویسنده و در عین حال نظم و ترتیب متشکلی برای خواننده باشد. لذا برای نویسنده ضابطۀ عمدهای است برای انتخاب و مرتبکردن وقایع، و أکثر
پیرنگ ترکیب کنندۀ حوادث و تقلید از عمل است و وابستگی موجود میان حوادث داستان را بهطور عقلانی تنظیم میکند. بنابراین میتواند راهنمای مهمی برای نویسنده و در عین حال نظم و ترتیب متشکلی برای خواننده باشد. لذا برای نویسنده ضابطۀ عمدهای است برای انتخاب و مرتبکردن وقایع، و در نظر خواننده نیز ساخت و وحدت داستان را فراهم میآورد. جلال آلاحمد یکی از پرکارترین نویسندههای ایران است او در پرداخت طرح داستان مدیر مدرسه از مولفههای گوناگونی مانند: از پیش تعییننکردن طول صحنه، استفاده از حوادث تاریخی به عنوان اساس داستان، ایجاد تعادل بین طرح و شخصیت، تبدیل زندگی واقعی به داستان، ارتباط شخصیت اصلی و خط طرح، شخصیتهای فرعی و طرح، طرح ساده و پیچیده، ارتباط فکر و طرح استفاده کرده است. هدف پژوهش بررسی و تحلیل طرح داستان مدیر مدرسه اثر جلال آلاحمد بر اساس نظریۀ لئونارد بیشاپ به روش توصیفی-تحلیلی و به شیوۀ کتابخانهای است. یافتههای پژوهش نشان میدهد شمار قابل توجهی از شاخصههای این نظریه در داستان مدیر مدرسه حضور دارند که پر بسامدترین آن تبدیل زندگی واقعی به داستان و مشخصکردن شخصیت اصلی در خط طرح است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد37,السنة
20
,
بهار
1403
ارتباط بین شاعر و آداب و رسوم در هر جامعه بخش اعظمی از ادبیّات را تشکیل می دهد. آیینها و رسوم هر کشور سازندۀ عناصر فرهنگی جامعه بهشمار می آیند و تنوع و تعدّد این آیینها گواهی بر غنای فرهنگی یک جامعه است و در این میان جشنهای متنوع فرهنگ غنی ایران، در کنار عیدهای مذهب أکثر
ارتباط بین شاعر و آداب و رسوم در هر جامعه بخش اعظمی از ادبیّات را تشکیل می دهد. آیینها و رسوم هر کشور سازندۀ عناصر فرهنگی جامعه بهشمار می آیند و تنوع و تعدّد این آیینها گواهی بر غنای فرهنگی یک جامعه است و در این میان جشنهای متنوع فرهنگ غنی ایران، در کنار عیدهای مذهبی به عنوان جزیی از فرهنگ، توجّه ویژهای را در آثار مکتوب به خود معطوف کرده اند که در هر دوره با آداب و مراسمی خاص برگزار میشده است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی – توصیفی با بهرهگیری از شیوۀ کتابخانهای در پی تبیین شأن و جایگاه فرهنگی جشنهای ملّی همچون نوروز، مهرگان، سده و بهمنجه در نزد ایرانیان با تأکید بر اشعار سبک خراسانی و بازتاب کمیّت بهکار بردن هر عید در دیوان هر شاعر میباشد، دستاورد این بررسی بر این نکته صحه گذاشت که اگرچه زمینه پژوهش بیشتر این شعرها در ستایش حکمرانان و بزرگان دربارها بود؛ امّا آنچه مشهود بود بازتاب این جشنها در اشعار شاعران و توجه به فرهنگ خاص ایرانی و نشانههای آن و اهتمام درباریان به حفظ و اشاعۀ آداب و رسوم فرهنگ ایران بود. از اینرو میتوان با مطالعۀ آثار شاعران با اندیشۀ حاکمان درباری و روحیّۀ مردم همعصر آن آشنا شد و به اهمیّت و ارزش آنها در مقولۀ نظم فرهنگی و کارکرد مفیدی که در جهت نزدیکی اقوام ایرانی و همبستگی ملّی ایجاد مینموده اند، پی برد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications