بررسی عناصر تأثیر گذار در منحنی التقاطی بابیت تا بهاییت
الموضوعات :حسین جعفری 1 , محمد نبی سلیم 2 , احمد اشرفی 3
1 - دانشجوی دکتری تاریخ اسلام، گروه تاریخ، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران
2 - استادیار، گروه تاریخ، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران،
3 - استادیار، گروه تاریخ، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.
الکلمات المفتاحية: تصوف, بابیت, بهاییت, عناصر تفکر التقاطی,
ملخص المقالة :
تاریخ اسلام در طول حیات خود شاهد و ناظر ظهور فرق متعدد مذهبی بوده است، بسیاری از این فرقها عناصری مشترک درباره توجیه مبانی اعتقادی خویش با قرائتهای مختص به خود دارند؛ اما آنچه تا به حال کمتر بدان پرداخته شده است تأثیر عوامل بیرونی چون اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی جامعه و حکومت وقت بر نحوه بکارگیری این عناصر التقاطی در فرق مذهبی میباشد. در این نوشتار سعی شده است با پرداختن تأثیر این عناصر چون نحوه جذب موثرین و نخبگان حکومت و جامعه، باورهای دینی و اعتقادی ملموس روحانیون و افراد جامعه، نحوه جذب طبقات پایین و فرودستان بهعنوان مطالعه موردی به تفکر بابیت و بهاییت پرداخته شده است. در این بین تأثیر این عناصر را در تحول مفاهیم التقاطی بابیت تحت عنوان باب مهدویت تا ادعایی الهویت در بهاییت تحت یک منحنی فکری مورد نقد و بررسی و واکاوی قرار گرفته شده است.در این بین بکار گیری عناصر القاطی تصوف در دعوی الهویت بهائیت نقشی تعیین کننده داشته است. زیرا بواسطه بکارگیری آن فرقه بهائیت خواسته است توجیهی اعتقادی بر پایه باورهای فکری برخی فرق تصوف داشته باشد. مهمترین عناصر واگرفته از فرق صوفیانه را میتوان، هزاره گرایی، تناسخ، مقدس بودن اعداد و اعتقاد به نقطه را برشمرد.
_||_