فهرس المقالات احمد اشرفی


  • المقاله

    1 - اسلام پذیری و تشیع مآبی در آناتولی
    پژوهش نامه تاریخ , العدد 4 , السنة 15 , پاییز 1399
    ورود اسلام و به دنبال آن، فرهنگ اسلامی به مناطق آسیای غربی، از نکات درخورتامل تاریخ اسلام است. هرچند اسلام توسط نظامهای سیاسی وارد این مناطق شد، اما نمودهای فرهنگی چون: مذاهب و آموزه های اعتقادی از طریق انتقال و تعامل خرده فرهنگ های بازمانده از تمدنهای شرق نزدیک، توانست أکثر
    ورود اسلام و به دنبال آن، فرهنگ اسلامی به مناطق آسیای غربی، از نکات درخورتامل تاریخ اسلام است. هرچند اسلام توسط نظامهای سیاسی وارد این مناطق شد، اما نمودهای فرهنگی چون: مذاهب و آموزه های اعتقادی از طریق انتقال و تعامل خرده فرهنگ های بازمانده از تمدنهای شرق نزدیک، توانستند اثربخش و تحرک آفرین باشند. به نحوی که در مدت کوتاهی، آسیای صغیر یا آناتولی نه فقط از مهاجرت اقوام ترک ، بلکه از رهاوردی که مهاجران با خود آوردند، بهره برد و زمینه ساز پویشهای بزرگی در زمینه های سیاسی و فرهنگی گردید. این پژوهش با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای و بر پایه شیوه تحقیق اسنادی، برآن است تا به بررسی و تحلیل روند اسلام پذیری در ناحیه موسوم به آناتولی بپردازد و تبعات بعدی آن را از جهت نفوذ افکار و تعالیم شیعی در حد فاصل آناتولی تا شرق دریای مدیترانه ، که نواحی مرزی جهان اسلام بوده اند، مورد تامل قرار دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تاثیر تمدن و فرهنگ ایران بر اقوام مهاجر به آسیای صغیر و همزمانی پیوند تشیع و تصوف، در سده های 8و 9 ق/13 و 14 م، باعث شد تا علاوه بر تثبیت فرایند اسلام پذیری، صوفیگرائی متشیع نیز به عنوان بخشی از روند جذب در تمدن اسلامی، در غرب آسیا رواج یابد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی عناصر تأثیر گذار در منحنی التقاطی بابیت تا بهاییت
    پژوهش نامه تاریخ , العدد 4 , السنة 15 , پاییز 1399
    تاریخ اسلام در طول حیات خود شاهد و ناظر ظهور فرق متعدد مذهبی بوده است، بسیاری از این فرق‌ها عناصری مشترک درباره توجیه مبانی اعتقادی خویش با قرائت‌های مختص به خود دارند؛ اما آنچه تا به حال کمتر بدان پرداخته شده است تأثیر عوامل بیرونی چون اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اعت أکثر
    تاریخ اسلام در طول حیات خود شاهد و ناظر ظهور فرق متعدد مذهبی بوده است، بسیاری از این فرق‌ها عناصری مشترک درباره توجیه مبانی اعتقادی خویش با قرائت‌های مختص به خود دارند؛ اما آنچه تا به حال کمتر بدان پرداخته شده است تأثیر عوامل بیرونی چون اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی جامعه و حکومت وقت بر نحوه بکارگیری این عناصر التقاطی در فرق مذهبی می‌باشد. در این نوشتار سعی شده است با پرداختن تأثیر این عناصر چون نحوه جذب موثرین و نخبگان حکومت و جامعه، باورهای دینی و اعتقادی ملموس روحانیون و افراد جامعه، نحوه جذب طبقات پایین و فرودستان به‌عنوان مطالعه موردی به تفکر بابیت و بهاییت پرداخته شده است. در این بین تأثیر این عناصر را در تحول مفاهیم التقاطی بابیت تحت عنوان باب مهدویت تا ادعایی الهویت در بهاییت تحت یک منحنی فکری مورد نقد و بررسی و واکاوی قرار گرفته شده است.در این بین بکار گیری عناصر القاطی تصوف در دعوی الهویت بهائیت نقشی تعیین کننده داشته است. زیرا بواسطه بکارگیری آن فرقه بهائیت خواسته است توجیهی اعتقادی بر پایه باورهای فکری برخی فرق تصوف داشته باشد. مهم‌ترین عناصر واگرفته از فرق صوفیانه را می‌توان، هزاره گرایی، تناسخ، مقدس بودن اعداد و اعتقاد به نقطه را برشمرد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - جایگاه اجتماعی زنان در گذار از دوران جاهلی به اموی
    پژوهش نامه تاریخ , العدد 5 , السنة 16 , زمستان 1399
    بر پایه شواهد تاریخی، زنان در جامعه عرب پیشا اسلام یا عصر جاهلی، از همان جایگاه و حقوقی برخوردار بودند که دیگر زنان جوامع بدوی و عشیرتی روزگار کهن بهره مند بودند. هنگامی که پرتو اسلام بر جامعه عرب تابیدن گرفت، زمینه ارتقای منزلت اجتماعی زن فراهم شد، اما با برآمدن امویان أکثر
    بر پایه شواهد تاریخی، زنان در جامعه عرب پیشا اسلام یا عصر جاهلی، از همان جایگاه و حقوقی برخوردار بودند که دیگر زنان جوامع بدوی و عشیرتی روزگار کهن بهره مند بودند. هنگامی که پرتو اسلام بر جامعه عرب تابیدن گرفت، زمینه ارتقای منزلت اجتماعی زن فراهم شد، اما با برآمدن امویان، افکار جاهلی زنده شد و بار دیگر زنان از دیده جامعه مردسالار و سنتی، هدف تهدیدها و آسیبها قرار گرفتند.پژوهش حاضر با طرح این فرضیه که احیای ارزشها و هنجارهای قومی و جاهلی در عهد امویان در تغییر وضعیت زنان از ایده آل اسلام به وضعیت مقرر عهد جاهلی موثر بوده است بر سر آن است تا به شیوه مطالعات نظری و بر مبنای استناد به منابع معتبر تاریخی، چگونگی و چرائی احیای ارزشها و هنجارهای قومی و جاهلی در عهد امویان و تاثیر آن بر وضعیت زنان در تغییر از ایده آل اسلام به وضعیت عهد جاهلی را به بحث بکشاند.نتیجه تحقیق نشان می دهد،گرچه اسلام و دعوت پیامبر (ص)، امری فراتر از مسایل قومی و قبیله ای بود، اما در جامعه سنتگرای عرب، در چارچوب ارزش ها و قواعد قبیله ای فهم شد و مبنای عمل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار گرفت و با روی کار آمدن بنی امیه تعصبات جاهلی عربی بیش از پیش جلوه نمود. بازگشت جاهلیت در تمامی ابعاد زندگی مسلمانان خاصه انحطاط منزلت زن در جامعه و خانواده در اثر اختلال در روند تعمیق فرهنگ اسلامی بعد از پیامبر (ص) از جمله پیامدهای آن بود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - اندیشه تساوی جویانه در جنبش قرمطیان
    تاریخ , العدد 60 , السنة 16 , بهار 1400
    جنبش اجتماعی و مذهبی قرمطیان که طی سده های ٣و ٤ ه.ق /10 و 11م. در مناطقی از عراق عرب تا احساء گسترش یافت، با الهام از جنبش زنگیان و منشعب از فرقه اسماعیلیه ، و ظاهراً در ارتباط با گروههای دگراندیشی چون باطنیه و زنادقه و غلات شکل گرفت. رهبران این جنبش با هدف جذب نیرو و د أکثر
    جنبش اجتماعی و مذهبی قرمطیان که طی سده های ٣و ٤ ه.ق /10 و 11م. در مناطقی از عراق عرب تا احساء گسترش یافت، با الهام از جنبش زنگیان و منشعب از فرقه اسماعیلیه ، و ظاهراً در ارتباط با گروههای دگراندیشی چون باطنیه و زنادقه و غلات شکل گرفت. رهبران این جنبش با هدف جذب نیرو و در مواردی معدود از جمله در کوفه، احساء و مولتان با ادعای برپائی جامعه آرمانی، حکومتی را تشکیل دادند که به زعم برخی محققان نمونه ای از یک نظام سوسیالیستی و مساوات طلبانه در تاریخ جوامع اسلامی بوده است.این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و با یاری منابع معتبر تاریخی، به طرح این سوال پرداخته است که : قرمطیان تا چه اندازه و به چه نحوی ، توانستند به برقراری مساوات اجتماعی بین توده مردم اقدام کنند؟ در پاسخ به این پرسش، باید گفت که رهیافت ایدئولوژیکی برخی محققان و نادیده گرفتن ابعاد متعدد نهضت قرامطه باعث شده تا این حقیقت نادیده گرفته شود که تنها در بخشی از قلمروی فعالیت قرمطیان اندیشه تساوی گرایانه آن هم به شکل محدود، به میدان عمل آورده شد و تندروی و ناکارآمدی ثانویه قرامطه و تخریب وجهه آنها در جهان اسلام، مانع از اجرای سیاست تساوی اجتماعی در سطح وسیع شد. در واقع برداشت ناصواب اسلام پژوهان، درباره وجه دموکراتیزه جامعه قرمطی، بر مبنای پنداری است که از ذوق زدگی و همسان پنداری و در مجموع عدم درک کافی و عمیق از جنبش دگر اندیشانه قرامطه طرح مسأله کرده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - تعامل و تقابل شرق و غرب و بازنمود آن در انتقال دانش پزشکی از تمدن اسلامی به اروپا
    تاریخ , العدد 61 , السنة 16 , تابستان 1400
    در جریان تقابل بین دو تمدن اسلامی و تمدن غرب در سده های 5 و 6 هـق، فرصت مساعدی برای انتقال مواریث تمدنی و دستاوردهای فرهنگی و علمی فراهم آمد. حتی جنگهای صلیبی که با هدف نفوذ به اراضی مشرق زمین صورت گرفته بود، موجد آشنائی اروپائیان با سیمای مشعشع مدنیت و فرهنگ اسلام شد. أکثر
    در جریان تقابل بین دو تمدن اسلامی و تمدن غرب در سده های 5 و 6 هـق، فرصت مساعدی برای انتقال مواریث تمدنی و دستاوردهای فرهنگی و علمی فراهم آمد. حتی جنگهای صلیبی که با هدف نفوذ به اراضی مشرق زمین صورت گرفته بود، موجد آشنائی اروپائیان با سیمای مشعشع مدنیت و فرهنگ اسلام شد. در گذار از تقابل به تعامل تمدنی، دانش پزشکی نیز از حوزه اسلام به تمدن غرب راه یافت و ضرورت افزایش سطح بهداشت و پویش علمی را به اروپا گوشزد نمود. پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای، برآن است تا به زوایای ناگفته و علل موثر بر فرایند انتقال طب اسلامی به جهان غرب در امتداد تعاملات فرهنگی قرون میانه بپردازد. یکی از جهات مهم در روند همگرائی تمدنی بین دو حوزه شرق و غرب، وام گرفتن علوم و جذب فنون نوآورانه دانشوران مسلمان ، به ویژه در زمینه اقتباس علمی بود. بدین رو، ابداعات و آموزه های اطبای مسلمان و پیشرفتهای جهان اسلام در حوزه بهداشت و پیراپزشکی، نظر اروپائیان را جلب کرد و با ترجمه آثار مسلمین، به موج رنسانس در غرب دامن زد. تفاصيل المقالة