تقریبأ سه دهه است که انقلاب محیط زیستی آغازشده است، در واقع این انقلاب دردهه 1960به وقوع پیوست تا این زمان توسعه فقط با معیارهای اقتصادی سنجیده می شد و خسارات وارده به محیط زیست و منابع طبیعی به حساب نمی آمد، اما پس ازگسترش مسایل محیط زیستی در جهان به ویژه اروپا، مباحث أکثر
تقریبأ سه دهه است که انقلاب محیط زیستی آغازشده است، در واقع این انقلاب دردهه 1960به وقوع پیوست تا این زمان توسعه فقط با معیارهای اقتصادی سنجیده می شد و خسارات وارده به محیط زیست و منابع طبیعی به حساب نمی آمد، اما پس ازگسترش مسایل محیط زیستی در جهان به ویژه اروپا، مباحث توسعه پایدار مطرح گردید. الگوواره تازه باعنوان توسعه پایدار به مقابله با الگوهای تولید، توزیع و مصرف ناسازگار با طبیعت میپرداخت. گسیختگی رابطه انسان با طبیعت، درنتیجه توسعه فناوری دانسته یا ندانسته دربسیاری از موارد منجر به برهم خوردن تعادل محیط و نابودی جلوههای مختلف محیط زیستی شده است. با اینهمه، تاپیش از توسعه صنعت مدرن، سیطره طبیعت برزندگی انسان، بسیار بیشتر ازسلطه بشر برطبیعت بود. بنابراین دانشمندان و گروههای که طرف دار محیطزیست بودند جهت تعادل بخشی به رابطه انسان و محیط طبیعی او و آشتی بین انسان مدرن و طبیعت، هماهنگی و هم سویی انسان با طبیعت، و پایان دادن به بحرانهای قرن حاضر دیدگاههای مختلفی مطرح کردند. دراین بین اکوویلیج ها درسطح جهان از پراکندگی و مقبولیت بیشتری برخودارهستند. این تحقیق با هدف معرفی اکوویلیج ها و بررسی اجزاء مختلف آن ها و همچنین معیارها و مشخصه های این نوع سکونتگاهها پرداختهشده است.برای شناخت ویژگیهای این نوع سکونتگاهها از روش اسنادی و به سایتهای اینترنتی مرتبط در این زمینه مراجعه شد. از مهم ترین ویژگی های روستاهای اکولوژیک توجه به ابعاد توسعه پایدار و مخصوصأ بعد اکولوژیک آن می باشد.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد4,السنة
6
,
پاییز
1395
طی دهههای اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهمترین چالشهای جهانی همواره توجه سیاستمداران و برنامهریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصههای سکونتگا أکثر
طی دهههای اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهمترین چالشهای جهانی همواره توجه سیاستمداران و برنامهریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصههای سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آنها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندیهای محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعهیافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامهریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوتها، تشابهات و طبقهبندی آنها از نظر میزان توسعهیافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستانها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمعآوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شدهاند. سپس سطح توسعهیافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعهیافته و در پایینترین سطح نواحی روستایی شهرستانهای کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد5,السنة
12
,
زمستان
1401
سلامتی از مؤلفههای حیاتی بهزیستی انسانها است. عدالت در سلامت از اولویتهای سیاستی دولتها به شمار میرود. اغلب نواحی کشور با مشکل ارتقاء سطح سلامت مواجهاند که این امر مانع بزرگ بر سرراه توسعه پایدار نواحی مذکور به شمارمی رود. شناخت و تحلیل نابرابریهای فضایی سلامت و أکثر
سلامتی از مؤلفههای حیاتی بهزیستی انسانها است. عدالت در سلامت از اولویتهای سیاستی دولتها به شمار میرود. اغلب نواحی کشور با مشکل ارتقاء سطح سلامت مواجهاند که این امر مانع بزرگ بر سرراه توسعه پایدار نواحی مذکور به شمارمی رود. شناخت و تحلیل نابرابریهای فضایی سلامت و تعیین کنندههای آن در مقیاسهای مختلف(ملی، ناحیهای، محلی) گامی مؤثری در امر سیاستگذاریها به شمار میرود. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی نابرابری در وضعیت سلامت و تعیینکنندههای اجتماعی آن در استانهای ایران میباشد. شاخصهای مناسب از طریق مرور ادبیات و نظر متخصصین انتخاب شد. دادههای موردنیاز برای سال 1395 از طریق سالنامههای آماری مرکز آمار ایران و دانشگاههای علوم پزشکی جمعآوری شد. برای سنجش الگوی فضایی و خوشهبندی فضایی به ترتیب از آمارههای موران سراسری و گیتس- ارد جی استفاده شد. همچنین، برای سنجش روابط بین وضعیت سلامت و متغیرهای مستقل پژوهش از آماره موران دو متغیره استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که وضعیت سلامت و تعیینکنندههای آن در میان استانها بهطور نابرابری توزیع شده است. آماره موران سراسری نشان داد که شاخص های وضعیت سلامت به صورت خوشه ای توزیع شده اند. در وضعیت سلامت استانهای مرزی و بهخصوص شرق و جنوب شرق کشور در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. استانهای تهران، البرز، کردستان و اردبیل مقادیر بالا را به دست آوردند به عبارتی میتوان گفت در وضعیت مناسبی قرار دارند در مقابل، استانهای خراسان شمالی، خوزستان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان کمترین امتیاز را به دست آوردند که میتوان گفت در وضعیت نامناسبی قرار دارند. وضعیت سلامت و متغیرهای مستقل پژوهش یعنی نیروی انسانی 0.142(p<0.001)، کالبدی/ فیزیکی 0.147(p<0.001)، بهداشت و کیفیت محیط 0.135(p<0.001) و وضعیت اقتصادی- اجتماعی 0.222(p=0.000) رابطه مثبت و معناداری را با وضعیت سلامت در استان ها نشان میدهد. بااینحال، این روابط در میان استانها تغییر میکند و همه استانها از یک الگوی مشابه پیروی نمیکنند. میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل پژوهش در میان استانها تغییر میکند که در استانهای جنوب شرقی و شمال غربی کشور بیشتر است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications