فهرس المقالات الهام اسماعیل زاده


  • المقاله

    1 - بررسی مفاهیم انسانشناسی فرهنگی در داستان رکسانا اثر م. مؤدبپور
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , العدد 5 , السنة 9 , زمستان 1396
    انسان‌شناسی فرهنگی یکی از شاخه‌های انسان‌شناسی است که مانع از فراموشی باورها و رسوم گروه‌های انسانی می‌شود. فولکلور به مجموعه‌ای از دانستنی‌ها، باورها و رفتارهای مراسمی اطلاق می‌شود که در بین تودة مردم سینه به سینه به ارث رسیده و در واقع مجموعه آداب و رسوم، عقاید، افسان أکثر
    انسان‌شناسی فرهنگی یکی از شاخه‌های انسان‌شناسی است که مانع از فراموشی باورها و رسوم گروه‌های انسانی می‌شود. فولکلور به مجموعه‌ای از دانستنی‌ها، باورها و رفتارهای مراسمی اطلاق می‌شود که در بین تودة مردم سینه به سینه به ارث رسیده و در واقع مجموعه آداب و رسوم، عقاید، افسانه‌ها و رفتارهایی چون شیوه‌های لباس پوشیدن و غیره در شمار فولکلور به شمار می‌رود. مؤدب‌پور یکی از نویسندگان معاصر است که با جمع‌آوری فرهنگ عامه از طریق نوشتار در حفظ آن کوشیده است. آن‌چه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده بررسی مقولاتی است که نشان‌دهنده بخش‌های گوناگون فرهنگ عامه است و مؤدب‌پور در نگارش داستان رکسانا از آن بهره گرفته است. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: امروزه رشد و توسعه تکنولوژی و تأثیرات فراوان آن سبب تغییر بخش‌هایی از فرهنگ جامعه نظیر شیوه‌های سخن گفتن و فراموشی بخش‌هایی از فولکلور مانند آداب و رسوم شده است بنابراین انسان‌شناسان و نویسندگان تلاش می‌کنند با جمع‌آوری فرهنگ عامه در جوامع خود در حفظ آن‌ها کوشا باشند. و کتاب‌های مؤدب‌پور چون روایتگر زندگی واقعی افراد است، در آن‌ها به وفور به عقاید رایج در میان عامه مردم اشاره شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی مفاهیم انسان‌شناسی زبان در داستان «رکسانا»
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1399
    زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی می‌توان از آن بهره برد و انسان را قادر می‌سازد تا علاقه‌ها، عقاید و ادراکش را با نشانه‌ها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه أکثر
    زبان، سامانه مرتب و منظمی است که در هر شرایطی می‌توان از آن بهره برد و انسان را قادر می‌سازد تا علاقه‌ها، عقاید و ادراکش را با نشانه‌ها توجیه کند. زبان در جامعه دارای کارکردهای متفاوتی است که این کارکردها بستگی به نوع جامعه دارد. همه مسائل مربوط به زبان و فرهنگ در شاخه بزرگ و جدیدی به نام انسان‌شناسی زبان که از انسان‌شناسی، زبان‌شناسی توصیفی و زبان‌‌شناسی تاریخی سرچشمه گرفته، مورد بررسی قرار می‌گیرد. انسان‌شناسی زبان به رابطة زبان با جامعه، فرهنگ و رفتار انسان می‌پردازد و تطور زبان را مورد مطالعه و پژوهش قرار می‌دهد. در این مقاله تلاش شده است تا آن دسته از مقولاتی که در حوزه انسان‌شناسی زبان قرار می‌گیرد و مؤدب‌پور در نگارش داستان رکسانا از آن‌ها بهره گرفته، مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: در نگارش این داستان به سبب لحن محاوره‌ای نویسنده در دیالوگ‌نویسی کلمات تابو و اصطلاحات خویشاوندی به صورت نابرابر مورد استفاده قرار گرفته و از لهجه‌های اجتماعی استفاده نشده که نمودار نیز مؤید همین مطلب است. کلمات تابو در این داستان در دو موقعیت عصبیت و پرخاشگری و طنزگونه به کار رفته است. تفاصيل المقالة