روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفادهشده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد میباشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. أکثر
روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفادهشده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد میباشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار بهدستآمده این افراد با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمودن مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر تحولات کالبدی-فضایی بر کیفیت زندگی از تکنیک حداقل مربعات جزئی و از نرمافزار Smart PLS، استفاده گردید. با توجه نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و مستقیم است؛ بدین ترتیب تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاههای روستایی بر کیفیت زندگی روستاییان تأثیر مثبت و معناداری دارد که مقدار R2 نشان میدهد 4/96 درصد کیفیت زندگی با تحولات کالبدی- فضایی تبیین شده و تحولات فضایی با ضریب 97/0، تأثیر بیشتری بر کیفیت زندگی روستاییان داشته است. نتایج تحلیل فضایی با استفاده از مدل GWR مشخص نمود که ضریب تأثیر تحولات کالبدی- فضایی بر کیفیت زندگی روستایی در روستاهای شرقی ازجمله شرشر، سالارآباد، حسینآباد گزیند، شورک صبوری به حداکثر خود میرسد و درمجموع حدود 84/30 درصد روستاها و 74/34 درصد جمعیت روستایی منطقه موردمطالعه در پهنه تأثیرگذاری 928/0 تا 943/0 قرار دارند که 11 روستای نمونه نیز در این پهنه قرارگرفتهاند.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد4,السنة
7
,
پاییز
1396
برای تحقق اهداف برنامههای توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیتهای منطقهای امری اجتنابناپذیر میباشد. بر همین اساس، تخصیص منابع باید بر اساس توانمندی ها و مزیتهای نسبی مناطق صورت پذیرد. لذا، هر منطقه متناسب أکثر
برای تحقق اهداف برنامههای توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیتهای منطقهای امری اجتنابناپذیر میباشد. بر همین اساس، تخصیص منابع باید بر اساس توانمندی ها و مزیتهای نسبی مناطق صورت پذیرد. لذا، هر منطقه متناسب با ویژگیهای خاص خود نیازمند برنامههای ویژهای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه نیز شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف بر اساس روشهای علمی مناسب میباشد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و دادههای موردنیاز از نتایج سرشماریهای 1385 و 1390 از مرکز آمار ایران به دست آمده است. برای بررسی مزیت نسبی و شناسایی پایهای و غیر پایهای بودن گروههای عمده شغلی بر اساس مدل اقتصاد پایه (شاخص ضریب مکانی) عمل شد. همچنین میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخصهای آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی محاسبه شد. سپس سطحبندی استانها بر اساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل رابطه خاکستری انجام شد و در نهایت نقشههای جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروههای عمده شغلی در محیط نرمافزار ARC GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاستگذاری مناسب در زمینه توسعه منطقهای ضروری میباشد. نتایج تحقیق نشان دهنده، توزیع فضایی بسیار متعادل اشتغال در بخش تأمین خدمات زیربنایی (ضریب جینی 0.018) و در بخش کار و کسب با ضریب جینی 0.353 بیشترین عدم تعادل را در بین استانهای کشور وجود دارد؛ که نشان دهندة شکاف زیاد بین استانهای کشور و توسعه نامتعادل استانها با توجه به شاخصهای مورد استفاده است. بر این اساس استانهای بوشهر، تهران، مازندران و گیلان بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغالزایی برخوردارند. در مقابل استانهای سیستان و بلوچستان، لرستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایینتری برای اشتغالزایی برخوردارند.
تفاصيل المقالة
فصلنامه علمی برنامه ریزی منطقه ای
,
العدد4,السنة
12
,
پاییز
1401
تلاش برای داشتن یک برنامه ملی آمایش سرزمین در طول 45 سال گذشته همواره با موانع و چالشهای متعددی مواجه شده است، اما آیندهپژوهی در برنامهریزی آمایش سرزمین با تأکید بر عوامل کلیدی، پیشرانها و فقدان قطعیتهای توسعۀ مناطق، اجازه می دهد با تمرکز بر پیشرانهای کلیدی به حل أکثر
تلاش برای داشتن یک برنامه ملی آمایش سرزمین در طول 45 سال گذشته همواره با موانع و چالشهای متعددی مواجه شده است، اما آیندهپژوهی در برنامهریزی آمایش سرزمین با تأکید بر عوامل کلیدی، پیشرانها و فقدان قطعیتهای توسعۀ مناطق، اجازه می دهد با تمرکز بر پیشرانهای کلیدی به حل مسائل مبهم فایق آمد؛ و به نگاشت و مدیریت آیندۀ مطلوب پرداخت. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با مشارکت مدیران استانی و خبرگان دانشگاهی، مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تحققپذیری آمایش استان خراسان رضوی شناسایی و درنهایت سناریوهای موثر بر تحققپذیری آمایش استان تدوین شود. فرایند حاکم بر این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نوع روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی بوده و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) است. با بررسی منابع علمی، 107 عامل موثر بر تحققپذیری طرح های امایش سرزمین شناسایی شد که در 10 بُعد دسته بندی شدند؛ که از دو گروه و در مجموع 29 نفر، شامل مدیران سازمانهای مرتبط با فرآیند آمایش سرزمین در استان و متخصصان دانشگاهی طی پرسشنامه حضوری و انلاین درخواست شد مقایسۀ زوجی میان عوامل تأثیرگذار صورت پذیرد. تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر تکنیک های آیندهپژوهی ازجمله پویش محیطی، تحلیل ساختاری و تحلیل تأثیر متقابل است. نتایج نشان داد تعداد خیلی زیاد سناریوی ممکن پیش روی برنامهریزی آمایش سرزمین در استان خراسان رضوی وجود دارد که تعداد 598 سناریو با سازگاری ضعیف و تنها 2 سناریو در حالت سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) قرار دارد (33/3 درصد سناریوهای ممکن، باورپذیر هستند). سناریوی اول که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 228 و ارزش سازگاری 6 است، درحالیکه سناریوی دوم که گویای شرایط نامطلوب برای آینده برنامهریزی آمایش سرزمین در استان خراسان رضوی است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 163 و ارزش سازگاری 9 میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications